گناه و برخی آثار آن (2)
اشاره:
در شماره قبل، بحث از ماهیت گناه و آثار فردی آن به میان آمد و در ادامه آثار اجتماعی گناه را مورد بررسی قرار می دهیم.
آثار اجتماعی گناه
آنچه از قرآن و فرموده های معصومان: به ما رسیده، آن است که حتی آثار گناهان فردی، جامعه را نیز در برمی گیرد. استاد شهید مطهری; در تبیین اثر گناه فرد بر جامعه می فرماید:
«اجتماع روی فرد اثر می گذارد و فرد روی اجتماع. واقعاً مجموعش یک واحد است، خودش روح دارد، عمر دارد. این، یک مطلب عجیبی است که البته کسی که این را خوب استنباط کرده و پرورانده است، علامه طباطبایی است. ایشان در کمال وضوح از قرآن استنباط می کند که قرآن برای اجتماع، شخصیت قائل است. برای اجتماع عمر قائل است: Gوَلِکُلِ ّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ لَا یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا یَسْتَقْدِمُونَF[1] همچنین، برای اجتماع، بیماری و سلامت قائل است، برای اجتماع سعادت و شقاوت قائل است، برای اجتماع شرکت در مسئولیت قائل است.
گاهی افرادی می پرسند چرا اگر [اکثریت ] یک قومی گناه کرده اند، اقلیت صالحی هم که در میان آن قوم است به عذاب آن قوم معذب می شوند؟ نمی دانند که افراد اجتماع، حکم اعضای یک پیکر را دارند. وقتی که در عضوی از یک پیکر سرطان پیدا بشود، اعضای دیگر نمی توانند بگویند چرا ما هم باید از بین برویم. به همان دلیل که شما با یکدیگر اتصال و هم ریشگی و پیوند دارید و به همان دلیل که از سعادت او بهره مند هستید، به همان دلیل از بدبختی او هم باید در اجتماع متضرر باشید. فقط آن دنیا است که دنیای جدایی است. در این دنیا افراد اجتماع واقعاً به یکدیگر متصل اند و واقعاً در ناخوشی و خوشی یکدیگر شریک اند و واقعاً در عذاب و سعادتِ یکدیگر شریک هستند.
در این دنیا قانون و قاعده علمی هم ایجاب می کند که اگر جناحی از اجتماع، آن قدر فاسد شد که توانست بلایی را به سوی اجتماع بکشد، این بلا شامل افراد دیگر هم می شود و سالم و ناسالم را با هم می گیرد. در این دنیا، تر و خشک با هم می سوزند، منتها از نظر آنها که به اصطلاح خشک اند، یعنی آماده سوختن هستند، عذاب الهی است و شاید در آن دنیا هم دنباله داشته باشد؛ ولی از نظر آنها که استحقاق نداشته اند، مصیبت و ابتلا است و در آن دنیا به آنها اجر داده می شود.»[2]
بنابر این، سخن کسانی که گناه را مربوط به خویش دانسته و از امر به معروف و نهی از منکر به خشم می آیند، خارج از منطق است؛ چرا که عقل و منطق حکم می کند آلودگی فرد، خواسته یا ناخواسته، جامعه را نیز آلوده می کند.
برخی آثار اجتماعی نافرمانی خداوند عبارت اند از:
1. خشکسالی و نباریدن باران
طبق روایات متعدد از ائمه اطهار:، یکی از کردارهایی که باعث نازل نشدن باران می شود، نپرداختن زکات است؛ چنان که رسول خدا(ص) فرمود: «خَمْسٌ إِنْ أَدْرَکْتُمُوهُنَّ فَتَعَوَّذُوا بِاللَّهِ مِنْهُنَّ لَمْ تَظْهَرِ الْفَاحِشَةُ فِی قَوْمٍ قَطُّ حَتَّی یُعْلِنُوهَا إِلَّا ظَهَرَ فِیهِمُ الطَّاعُونُ وَ الْأَوْجَاعُ الَّتِی لَمْ تَکُنْ فِی أَسْلَافِهِمُ الَّذِینَ مَضَوْا وَ لَمْ یَنْقُصُوا الْمِکْیَالَ وَ الْمِیزَانَ إِلَّا أُخِذُوا بِالسِّنِینَ وَ شِدَّةِ الْمَئُونَةِ وَ جَوْرِ السُّلْطَانِ وَ لَمْ یَمْنَعُوا الزَّکَاةَ إِلَّا مُنِعُوا الْقَطْرَ مِنَ السَّمَاءِ وَ لَوْ لَا الْبَهَائِمُ لَمْ یُمْطَرُوا وَ لَمْ یَنْقُضُوا عَهْدَ اللَّهِ وَ عَهْدَ رَسُولِهِ إِلَّا سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ عَدُوَّهُمْ وَ أَخَذُوا بَعْضَ مَا فِی أَیْدِیهِمْ وَ لَمْ یَحْکُمُوا بِغَیْرِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا جَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَأْسَهُمْ بَیْنَهُمْ؛[3] پنج چیز است که اگر به آنها برخورد کردید از آنها به خدا پناه برید: هرگز در مردمی زنا پیدا نشود که آن را آشکار کنند؛ جز اینکه در ایشان طاعون و دردهایی که در گذشتگان آنها سابقه نداشته پدیدار شود و از پیمانه و ترازو کم نگذارند، جز اینکه به قحطی و سختی مخارج زندگی و ستم سلطان گرفتار شوند، و از دادن زکات منع نکنند؛ جز اینکه آمدن باران آسمان بر آنها ممنوع شود و اگر به سبب چهار پایان نبود، هیچ باران بر آنها نبارد. و عهد و پیمان خدا و رسول خدا (ص) را نشکنند مگر آنکه دشمنانشان بر آنها مسلط شوند و بخشی از آنچه در دست آنهاست، بگیرند و حکم به غیر آنچه خدا نازل کرده است نکنند مگر آنکه خداوند عزیز و جلیل، سختی و شدت را در بین آنها قرار دهد.»
امام باقر(ع) نیز می فرماید: «اَما اِنَّهُ لَیْسَ مِنْ سَنَةٍ اَقَلَّ مَطَراً مِنْ سَنَةٍ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَضَعُهُ حَیْثُ یَشاءُ اِنَّ اللَّهَ جَلَّ جَلالَهُ اِذا عَمِلَ قَوْمٌ بِالْمَعاصِی صَرَفَ عَنْهُ ما کانَ قَدَّرَ لَهُمْ مِنَ الْمَطَرِ فِی تِلْکَ السَّنَةِ اِلَی غَیْرِهِمْ وَاِلی الْفَیافِی وَالْبِحارِ وَالْجِبالِ وَاِنَّ اللَّهَ لَیُعَذِّبُ الْجُعَلَ فِی حُجْرِها بِحَبْسِ الْمَطَرِ عَنِ الْاَرضِ الَّتِی هِیَ بِمَحَلَّتِها لِخَطایا مَنْ بِحَضْرَتِها وَقَدْ جَعَلَ اللَّهُ لَها السَّبِیلَ اِلی مَسْلَکٍ سِوَی مَحَلَّةِ اَهْلِ الْمَعاصِی قالَ ثُمَّ قالَ اَبُو جعفر(ع) فَاعْتَبِرُوا یا اُولِی الْاَبْصار؛[4] سالی از سالی کم باران تر نیست؛ ولی خدا آن را هر جا خواهد ببارد، به راستی چون مردمی نافرمانی کنند، خدای جل جلاله آنچه باران برای آنها مقدر است در آن سال برای دیگران و به بیابانها و دریا و کوه می فرستد. به راستی خدا جُعَل (سوسک سرگین غلطان) را در سوراخش به خطای کسانی که در محل اویند با نباریدن باران در زمینی که او قرار دارد، عذاب می کند؛ چون خداوند برایش راه را باز گذاشته که به محل دیگری برود که اهل معصیت نباشند. سپس امام پنجم7 فرمود: ای صاحبان بصیرت! عبرت بگیرید.»
2. نزول بلا و آفات
گناه، باعث نزول بلا و آفات برای فرد و جامعه می شود و چنانچه پیش تر گفته شد، معاصی جدید در جامعه، بلا و آفات و گرفتاریهای جدیدی را به همراه خواهد داشت. بیماریهای جدیدی مثل: ایدز، گسترش مواد مخدر جدید، افزایش فوت ناگهانی؛ به ویژه در جوانان، افزایش بیش از حد بیماریهای روحی و روانی و... به نوعی اثرات وضعی گناهان جدید است.
امام صادق(ع) فرمودند: «تَعَوَّذُوا بِاللهِ مِنْ سَطَوَاتِ اللّهِ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ قَالَ قُلْتُ لَهُ وَمَا سَطَوَاتُ اللّهِ قَالَ الْاَخْذُ عَلَی الْمَعَاصِی؛[5] همواره از غلبه و چیرگی خدا در روز و شب، به خدا پناه ببرید از ایشان سؤال شد که غلبه خدا چیست؟ فرمود: مؤاخذه و عذاب بر گناهان.»
3. تغییر نعمتهای الهی
در قرآن کریم یکی از آثار گناه، تغییر نعمتهای الهی، معرفی شده است؛ چنان که در سوره انفال می خوانیم: «ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّرًا نِّعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَی قَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ»؛[6] «این، برای آن است که خداوند، هیچ نعمتی را که به گروهی داده، تغییر نمی دهد؛ جز آنکه آنها خودشان را تغییر دهند و خداوند، شنوا و داناست.»
در احادیث متعدّد، عواملی مانند: ظلم و گناه، سبب تغییر نعمتهای الهی به حساب آمده اند؛ چنان که بازگشت از گناه و انحراف و حرکت در مسیر حق، سبب سرازیر شدن انواع نعمتهای پروردگار است.[7]
گناهان و ستمها، انسان را از لیاقت بهره وری از لطف خداوند دور می کند؛ چنان که حضرت علی(ع) در خطبه قاصعه بدان اشاره کرده است و در دعای کمیل می خوانیم: «اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیِ الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمْ... .»
در این دنیا قانون و قاعده علمی هم ایجاب می کند که اگر جناحی از اجتماع، آن قدر فاسد شد که توانست بلایی را به سوی اجتماع بکشد، این بلا شامل افراد دیگر هم می شود و سالم و ناسالم را با هم می گیرد
در نامه حضرت علی(ع) به مالک اشتر می خوانیم: «لَیْسَ شَی ءٌ اُدْعَی اِلَی تَغْیِیرِ نِعْمَةِ اللّهِ وَتَعْجِیلِ نِقْمَتِهِ مِنْ اِقَامَةٍ عَلَی ظُلْم؛[8] هیچ چیز مانند ظلم و ستم، موجب تغییر نعمت خداوند و تعجیل در فرود آمدن بلا و نعمتش نمی شود.»
4. تغییر سرنوشت انسان
خداوند متعال در سوره مبارکه رعد یکی از قوانین کلی و عمومی الهی را بیان می کند؛ چنان که می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ»؛[9] «خداوند، سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی دهد؛ مگر آنکه آنان، آنچه را در خودشان است، تغییر دهند.»
آنچه دراین آیه آمد، قانونی سرنوشت ساز و حرکت آفرین و هشداردهنده است. این قانون که یکی از پایه های اساسی جهان بینی و جامعه شناسی در اسلام است، به ما می گوید مقدّرات شما قبل از هر چیز و هر کس در دست خود شما است، و هرگونه دگرگونی در خوشبختی و بدبختی اقوام در درجه اوّل به خود شما بازگشت می کند.
شانس، طالع، اقبال، تصادف، تأثیر اوضاع فلکی و مانند اینها هیچ کدام پایه و اساس ندارد. مهم آن است که ملتی خود بخواهد سربلند، سرفراز، پیروز و پیشرو باشد، و یا به عکس، خودش به ذلت و زبونی و شکت، تن در دهد؛ حتی لطف خداوند یا مجازات او، بی مقدمه، دامان هیچ ملتی را نخواهد گرفت؛ بلکه این اراده و خواست ملتها و تغییرات درونی آنهاست که ایشان را مستحق لطف یا مستوجب عذاب خدا می سازد.
یکی از دستورهای دین مبین اسلام آن است که برای پایان دادن به بدبختیها و ناکامیها باید دست به انقلابی از درون بزنیم، یک انقلاب فکری و فرهنگی، یک انقلاب ایمانی و اخلاقی، و به هنگام گرفتاری در چنگال بدبختیها باید بی درنگ به جستجوی نقطه های ضعف خویشتن بپردازیم، و آنها را با آب توبه و بازگشت به سوی حق، از دامان روح و جان خود بشوییم تا در پرتو آن بتوانیم ناکامیها و شکستها را به پیروزی مبدل سازیم؛ نه اینکه این نقطه های ضعف که عوامل شکست است، در زیر پوششهای خودخواهی مکتوم بماند و به جستجوی عوامل شکست در بیرون جامعه بگردیم و خود در بیراهه ها سرگردان بمانیم.[10]
5. فساد در جامعه
بدون شک، هر کار خلافی در وضع جامعه و از طریق آن در وضع افراد اثر می گذارد، و باعث نوعی فساد در سازمان اجتماعی می شود. گناه و کار خلاف و قانون شکنی، همانند یک غذای ناسالم و مسموم است که در سازمان بدن انسان چه بخواهیم و چه نخواهیم تأثیر نامطلوب خواهد گذارد، و انسان، گرفتار واکنش طبیعی آن می شود. قرآن کریم می فرماید: «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»؛[11] «فساد، در خشکی و دریا به سبب کارهایی که مردم انجام داده اند، آشکار شده است. خدا می خواهد نتیجه بعضی اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید (به سوی حق) بازگردند.»
خلاصه آنکه بسیاری از مشکلات اجتماع ما ناشی از گناه و بی مبالاتیهایی است که در سالهای اخیر با وسایل جدید و البته با تبلیغات دشمنان در اختیار همگان، به ویژه جوانان قرار گرفته است.
بر مربیان و مبلّغان است تا طرز استفاده صحیح و شایسته از این وسایل و ابزار را به همگان، به ویژه جوانان یادآور شوند، آنان را از عواقب گناهان شایع و جدید آگاه کنند، و راههای جلب توجه و عنایت پروردگار را یادآور شوند؛[12] چرا که گسترش بدحجابی، دوستیهای پسران و دختران و نیز استفاده مخرب و فاسدکننده از وسایلی همچون: موبایل، اینترنت و... جامعه را به انحطاط خواهد کشاند و خداوند متعال، وعده نداده است این نعمت نظام اسلامی را برای همیشه حفظ کند؛ چنان که طبق روایات متعددی از پیشوایان معصوم: برخی گناهان، باعث تسلط اشرار و ستمگران بر جامعه است.
امام باقر(ع) می فرماید: «وَجَدْنا فِی کِتابِ رَسُولِ اللَّهِ9 اِذا ظَهَرَ الزِّنا مِنْ بَعْدِی کَثُرَ مَوْتُ الْفَجْاَةِ وَاِذا طُفِّفَ الْمِکْیالُ وَالْمِیزانُ اَخَذَهُمُ اللَّهُ بِالسِّنِینَ وَالنَّقْصِ وَاِذا مَنَعُوا الزَّکاةَ مَنَعَتِ الْاَرْضُ بَرَکَتَها مِنَ الزَّرْعِ وَالثِّمارِ وَالْمَعادِنِ کُلَّها وَاِذا جارُوا فِی الْاَحْکامِ تَعاوَنُوا عَلَی الظُّلْمِ وَالْعُدْوانِ وَاِذا نَقَضُوا الْعَهْدَ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ عَدُوَّهُمْ وَاِذا قَطَّعُو الْاَرْحامَ جُعِلَتِ الْاَمْوالُ فِی اَیْدِی الْاَشْرَارِ وَاِذا لَمْ یَاْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَلَمْ یَنْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَلَمْ یَتَّبِعُوا الْاَخْیارَ مِنْ اَهْلِ بَیْتِی سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ شِرارَهُمْ فَیَدْعُوا خِیارُهُمْ فَلا یُسْتَجابُ لَهُمْ؛[13] در کتاب حضرت رسول9 یافتیم که هرگاه زنا بعد از من آشکار شود، مرگ ناگهانی زیاد می شود. و هرگاه در وزن و کیل خیانت شود، خداوند مردم را به قحطی و خشکسالی مؤاخذه می کند. و هرگاه مردم زکات ندهند، زمین، برکات خود را از زراعت، میوه ها و معدنها منع می کند. و هرگاه حکم ظالمانه بدهند، مردم همدیگر را بر ستم و دشمنی کمک می کنند. و هرگاه نقض عهد کنند، خداوند دشمنانشان را بر آنها مسلط می کند. و هرگاه قطع رحم کنند، اموال آنها در دست دشمنان قرار می گیرد. و هنگامی که امر به معروف و نهی از منکر نکنند، واز نیکان خاندان من پیروی نکنند، خداوند بدهایشان را بر آنها مسلط می سازد و نیکان هر چه دعا کنند مستجاب نمی شود.»
پی نوشت ها:
[1]. برای هر قوم و جمعیّتی، زمان و سرآمد (معیّنی) است و هنگامی که سرآمد آنها فرا رسد، نه ساعتی از آن تأخیر می کنند، و نه بر آن پیشی می گیرند: اعراف/ 34.
[2]. ر. ک: اسلام و مقتضیات زمان، مرتضی مطهری، تهران، انتشارات صدرا، 1368 ش، ج 1، ص 329 و 330.
[3]. الکافی، ج 2، ص 373.
[4]. امالی، شیخ صدوق، ص 308.
[5]. الکافی، ج 2، ص 269.
[6]. انفال/53.
[7]. الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، محمّد صادقی تهرانی، قم، انتشارات فرهنگ اسلامی، دوم، 1365 ش، ج 12، ص 264.
[8]. نهج البلاغه، سید رضی، ترجمه محمّد دشتی، قم، بوستان کتاب، اوّل، 1384 ش، نامه 53.
.[9] رعد/ 11.
[10]. ر.ک: تفسیر نمونه، ج 10، ص 145.
[11]. روم/41.
[12]. ائمّه اطهار: عوامل بسیاری را برای جلب عنایت پروردگار و آمرزش گناهان ذکر فرموده اند که استغفار، توبه، صدقه دادن زیاد، توسل، نماز و عبادت، از جمله آنان است.
[13]. الکافی، ج 2، ص 374.