بسم الله الرحمن الرحیم
میلاد مولا الموحدین یعسوب الدین امیرالمومنین علی (علیه السلام) است .
میلاد شخصیتی است که به تعبیر شقی سمیل عالم مسیحی ، نسخه مفرده ؛ نسخهای بود که کپی نداشت ، مفرد بود، تنها بود.
امام شخصیتی است که فقط متعلق به مسلمانان نیست .بعد از شهادت ایشان، یک یهودی آمده بود و گریه میکرد. به او گفتند: خلیفه مسلمانان از دنیا رفته است، تو چرا گریه میکنی؟ تو که مسلمان نیستی؟
پاسخ داد: من مسلمان نیستم ، پیامبر و مسلمانان را قبول ندارم اما یک روز به مدینه آمدم ، مال التجارهای آورده بودم برای فروش. اموالم و مرکبم گم شد، مرا بردند در خانه امیرالمومنین ،این شخصیت مامورانی گماشت که اموال مرا پیدا کردند و با نظارت خودش اموال من به فروش رفت و با رضایت بازگشتم .با فرض اینکه من یک یهودی بودم و هم مذهب و هم دین او نبودم ، من امروز در مجسمه عدالت گریه میکنم چون یک روز در عمرم عدالت کامل را از یک حاکم دیدم و آن علی علیه السلام بود.
روزی امام علی علیه السلام دید که پیرمرد مسیحی در حال گدایی است. از او نپرسید مذهب تو چیست؟ اما پرسید که شغل او چیست؟ چرا این پیرمرد باید آخر عمر دست جلوی مردم دراز کند؟ گفتند: کارگر بوده و برای مسلمانها کارگری میکرده امام به شدت برافروخته شد و گفت عجبا..! تا روزی که توان داشت از او کار کشیدید حالا که ناتوان شده باید گدایی کند .بنابراین اسمش را در بیت المال نوشت.
در روایت دیگری هست روزی امام با یک مسیحی پیش قاضی آمدند ، چون مسیحی زره آقا امیرالمومنین را سرقت کرده بود. زره امیرالمومنین مشخص بود چون پشت نداشت چون امام هیچ وقت به مردم پشت نمیکردند. همواره در مقابل دشمن بودند. خودشان فرمودند که یاد ندارم جایی به دشمن پشت کرده باشم.
قاضی به امام گفت: آیا شما شاهدی دارید؟ آقا فرمودند: نه . پس قاضی به نفع مسیحی حکم کرد. وقتی از نزد قاضی بیرون آمدند بعد از چند قدمی که از امام دور شد مجدد بازگشت و خدمت امام اظهار محبت کرد و به پای آقا افتاد و گفت آقا جان.. شما چقدر با محبتید من این زره را در فلان جنگ از شما سرقت کردم .شما این را میدانستید اما چیزی نگفتید. امام فرمودند: من به حکم قاضی تن دادم و با فرض اینکه میدانستم این حکم به نفع توست، اما نتوانستم شاهدی بیاورم و حکم را پذیرفتم. مرد بلافاصله اسلام آورد و زره را بازگرداند .
این است رفتار علوی..، این است سیره امیرالمومنین علی علیه السلام.
ما شخصیتهای تاریخی خودمان را اغلب با آثار آنها میشناسیم .
مثلاً چرا به حافظ میگوییم شاعر؟ مگر در بین ما بوده؟ مگر او را دیدهایم؟
چرا به ارسطو میگوییم فیلسوف؟
به خاطر آثارش
چرا به بوعلی میگوییم حکیم و طبیب؟ چون آثارش را دیدیم .
پس شخصیتها را از روی آثارشان باید شناخت.
بیش از ۵۰۰ دعا از امیرالمومنین به ما رسیده است که فقط ۳۰ تای آن در نهج البلاغ است و بیش از ده هزار کلمه قصار .
شما میدانید که معاویه پول داد و کلی تلاش کرد که بتواند جلوی نشر فضائل حضرت را بگیرد. معاویه بیش از ۲۰ سال خلیفه بود و سب امام علی علیه السلام را رسمی کرد با وجود این همه یک عالم به نام نسایی یک کتاب مستقل نوشته با نام خصائص و فضائل علی بن ابی طالب .
ابن عساکر سه جلد درباره مناقب علی بن ابیطالب نوشته است بنابراین علی را از روی آثارش بشناسید.
یک حدیث از امام علی علیه السلام
یکی از دانشمندان به نام شعبی میگوید: این کلام امیرالمومنین چیزی را برای بلاغت باقی نگذاشت.
۱ _ إِلهِی کفی بِی عِزّاً أَنْ أَکونَ لَک عَبْداً، وَکفی بِی فَخْراً أَنْ تَکونَ لِی رَبّاً، أَنْتَ کما أُحِبُّ فَاجْعَلْنِی کما تُحِبُّ: (کنز الفوائد ج۱ ص۳۸۶)خدایا همین عزت برای من کافیست که من بنده تو هستم.
آقایان و خواهران بنده اگر بنده خدا بشید عزیز میشوید.
اگر ثروت عزت میآورد، قارون باید عزیز میشد.
اگر قدرت عزت میآورد، فرعون باید عزیز میشد.
اگر علم عزت میآورد، بلعم باید عزیز میشد.
وقتی جابربن عبدالله به امام سجاد علیه السلام گفت: آقا شما چرا اینقدر نماز میخوانید ؟ چرا اینقدر عبادت میکنید ؟_چون پیشانی و زانوی حضرت پینه بسته بود_ حضرت کتابی آوردند و فرمودند : بخوان، ببین جدم امیرالمومنین چقدر عبادت میکرده ؟ عبادت من کجا ..؟ عبادت امیرالمومنین کجا..؟
حالا بعضیها میگویند: خدای ما علی است، یعنی علی اللهی می شوند .در صورتی که امام افتخارش به بندگی خداست .
بزرگترین ادله توحید در نهج البلاغه است. ابن جوزی میگوید: ما در توحید مدیون علی و در دعا مدیون امام سجادیم
۲ _وَکفی بِی فَخْراً أَنْ تَکونَ لِی رَبّاً این افتخار برای من کافیست که تو خدای من هستی .
سوره حشر شناسنامه خداست
السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ
کد بالاتر میشود دعای جوشن :یا غِیاثَ مَنْ لا غِیاثَ لَهُ،یا اَمانَ مَنْ لا اَمانَ لَهُ
یا کافی یا شافی یا وافی یا هادی ... این خدای من است
۳ _أَنْتَ کما أُحِبُّ فَاجْعَلْنِی کما تُحِبُّ: تو خدایی هستی که من دوست دارم.
شما چه جور خدایی دوست دارید؟ میخواهید مهربان باشد؟ ۱۱۴ مرتبه در قرآن بسم الله الرحمن الرحیم آمده است.
میخواهید غفور باشد؟ در قرآن بلافاصله بعد از کلمه شدید العقاب و سریع العقاب غفور آمده است.
خدایا تو همانی هستی که من دوست دارم پس یک کاری کن من هم همانی باشم که تو دوست داری.
ولی ما آن کسی نیستیم که خدا دوست دارد. خدا دوست دارد ما دروغ نگوییم . اهل نیرنگ نباشیم ، خدا از تمسخر بدش میآید، از غیبت کردن ، از آبروی یکدیگر را ریختن، از بیمهری کردن. اما در مقابل ان الله یحب المتقین خداوند از تقوا خوشش میآید.
چه خوش آن مهربانی که هر دو سو بی
ادامه حدیث امام علی علیه السلام سه مورد درباره حکمت است.
۱_ قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ: حکمت 81 نهج البلاغه : ارزش هر انسانی به احسان اوست عالم دهر باشی ولی اگر به درد مردم نرسی چه فایده دارد؟!
امام علی علیه السلام از کنار قصابی رد میشدند که دیدند خانومی گوشت خرید است، اما نمیرفت. گفتند: چرا نمیروی؟ گفت: این گوشت بچههای من را تامین نمیکند. سیر نمی شوند. قصاب با تشر گفت: برو ، پولت بیشتر از این نیست.
امام علی علیه السلام رسید، ایستاد و به قصاب سلام کرد. در زمان خلافتش بود. فرمود: زده فان فی الزیاده بالبرکه : زیادتر بهش بده زیادتر دادن برکت میآورد .
مرحوم قاضی طباطبایی وقتی به میوه فروشی میرفتند، کاهوهای گندیده و فاسد میخریدند. پول هم به اندازه کاهوهای خوب میدادند. گفتند: آقا این چه خریدی است؟ مرحوم قاضی فرمودند: میدانم ، ولی این کاسب آبرودار است. اگر من از او نخرم کسی از او نمیخرد .
امام علی علیه السلام در گرمای ظهر در کوچههای کوفه قدم میزد. از ایشان پرسیدند آقا اینجا چه میکنید؟! آقا فرمودند: شاید کسی با من کاری داشته باشد و حقی بخواهد باید به حق او رسیدگی کنم.
تواضع امام علی علیه السلام، عدم احتجابش از مردم ، حضورش در جامعه، رسیدگی به امور مردم، همه اینها آن چیزی بود که امام علی علیه السلام را ماندگار کرد و او را در تاریخ میان همه محبوب کرد. در مقابلِ هیچ دشمنی سر فرود نیاورد، اما تا اشک یتیم میدیدند گریه میکردند و زجه میزدند.
۲_ هَلَكَ امْرُؤٌ لَمْ يَعْرِفْ قَدْرَهُ : هر که خودش را بشناسد، هلاک نمیشود.
خودشناسی یعنی چی؟
یعنی انسان بداند استعدادش چیست؟
همان جا از آن استفاده کند.
ضعفهای خودش را بشناسد و آنها را رفع کند و در جا نزند.
۳ _المَرءُ مَخبوءٌ تَحتَ لِسانِهِ .[نهج البلاغة : الحكمة 148.] امام على عليه السلام : انسان در زير زبان خود، پنهان است.
یعنی شخصیت هر کسی زیر زبانش است.
یک نکته درباره ادامه حدیث امام علی (ع)
ما نسبت به مردم میتوانیم سه جور باشیم :
۱_احسان کنیم( خادم باشیم)
۲_ طلبکار از مردم باشیم (مخدوم باشیم)
۳_ بیتفاوت باشیم .
قسمت دیگر حدیث امام علی درباره ادب است.
امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند:
۱_احسن.... : اگر گروه اول باشی یعنی به مردم خدمت کنی، امیر مردم میشوی.
۲_اگر همیشه از مردم خدمت بخواهی، اسیر مردم میشوی.
3- اگر بیتفاوت باشی نظیر(بی بار) مردم میشوی.