مصلح کلّ
قال امیرالمؤمنین(علیهالسلام): …وَ بِمَهْدِیِّنَا تَنْقَطِعُ الْحُجَجُ فَهُوَ خَاتَمُ الْأَئِمَّهِ وَ مُنْقِذُ الْأُمَّه… بحار، ج۷۴، ص۳۰۲
«ان الله تبارک و تعالی رفع [فتح هذا] الدین بعلیٍّ و اذا مات [قتل] علیٌّ فسد الدین و لا یصلحه الا المهدی». ینابیع الموده لذی القربی، ج۳، ص۲۹۲
بدان امید که در آیندهای چندان نزدیک چشم هممان به جمالش روشن و به آن امید و نوید که آنسان که گذشتگان و رفتگانمان این آرزو را بهگور بردند ما این آرزو را بهگور نبریم و در قید حیات ندای ملکوتی «الا یا اهل العالم انا الصمصام المنتقم» حضرتش را بشنویم و از منادی بشنویم که «الا یا اهل العالم انقطع عنکم مده الجبارین».
وَ قَالَ ص: الْأَمَلُ رَحْمَهٌ لِأُمَّتِی وَ لَوْ لَا الْأَمَلُ مَا رَضَعَتْ وَالِدَهٌ وَلَدَهَا وَ لَا غَرَسَ غَارِسٌ شَجَراً. بحار، ج۷۴، ص۱۷۵
آرزویی که هنوز تحقق پیدا نکرده
الآیه: «لَقَدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِینَ إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ وَ إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُون»
الآیه : «وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُون»
نوعاً قدرت جباران بر مردم حکومت میکرده و مؤمنین در ذلت بهسر میبردند.
داستان: شیر و گرگ و روباهی به شکار / گاو میشی و آهویی و خرگوشی شکار کردند، شیر به گرگ گفت تقسیم کن… شیر حمله کرد و گرگ را درید… رو به روباه که تو تقسیم کن، …ناهار و شام و صبحانه شما باشد، احسنت همه شکار مال تو ولی بگو از کجا یاد گرفتی؟ از پیکر بهخون آغشته گرگ/ روباه: از کدام لطف شیر بیشتر قدردانی کنم این بخشش یا تقدم گرگ بر من در تقسیم نمودن؟ که اگر من اول تقسیم کرده بودم او از من عبرت میگرفت.
شاید یکی از عللی که به این امت «امت مرحومه» میگویند این باشد که بعد از امم سالفه آمده و تاریخ گذشتگان درس برای اینها است.
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) به امام حسن(علیهالسلام): من با گذشتگان نبودم ولی در تاریخ غور کردم حتی صرت کاحدهم
…یَا بُنَیَّ إِنِّی وَ إِنْ لَمْ أَکُنْ قَدْ عُمِّرْتُ عُمُرَ مَنْ کَانَ قَبْلِی فَقَدْ نَظَرْتُ فِی أَعْمَارِهِمْ وَ فَکَّرْتُ فِی أَخْبَارِهِمْ وَ سِرْتُ فِی آثَارِهِمْ حَتَّى عُدْتُ کَأَحَدِهِمْ بَلْ کَأَنِّی بِمَا انْتَهَى إِلَیَّ مِنْ أُمُورِهِمْ قَدْ عُمِّرْتُ مَعَ أَوَّلِهِمْ إِلَى آخِرِهِمْ … بحار ۷۴ / ۲۰۳
مهدی ما از یونس نشانه میبرد، طول زمان او را پیر نمینماید به همان حالت جوانی روز اول برمیگردد / او خلیفه الله است، اَبَر زمان و ابر مکان است ، زمان و مکان تحت تسخیر اویند.
« .. وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی مَنَّ عَلَیْنَا بِحُکَّامٍ یَقُومُونَ مَقَامَهُ لَوْ کَانَ حَاضِراً فِی الْمَکَانِ .. » بحار الانوار ۹۹ / ۱۱۶
اگر خدا مکان میداشت این حکام بهجای او مینشستند / لذا خلیفه از رسول مقامش بالاتر است خلیفه روی زمین یکی بیشتر نیست.
به موسی تشبیه میشود «وَ أَوْحَیْنا إِلى أُمِّ مُوسى أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَ لا تَخافِی وَ لا تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِین» / لَوْ لا أَنْ رَبَطْنا عَلى قَلْبِها لتکوننّ من الهالکین؟!!
مادر موسی، چو موسی را به نیل × در فکند از گفته رب جلیل
خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه × گفت کای فرزند خرد بیگناه
گر فراموشت کند لطف خدای × چون رهی زین کشتی بی ناخدای
گر نیارد ایزد پاکت بهیاد × آب، خاکت را دهد ناگه بهباد
وحی آمد کاین چه فکر باطل است × رهرو ما اینک اندر منزل است
ما گرفتیم آنچه را انداختی × دست حق را دیدی و نشناختی
وقتی حضرت متولد شد … «لَمَّا سَقَطَ صَاحِبُ الزَّمَانِ ع مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ سَقَطَ جَاثِیاً عَلَى رُکْبَتَیْهِ رَافِعاً سَبَّابَتَیْهِ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ عَطَسَ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ زَعَمَتِ الظَّلَمَهُ أَنَّ حُجَّهَ اللَّهِ دَاحِضَهٌ وَ لَوْ أُذِنَ لَنَا فِی الْکَلَامِ لَزَالَ الشَّک»
طول عمر نوح و خضر را خدا قرار داده تا بفهماند مطلب طبیعی است.
آیات متعددی در شأن حضرت نازل شده:
وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ
وَ لَقَدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِینَ إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ وَ إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُون
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِم … ؟؟
در مورد نماز دارد که: قَالَ الصَّادِقُ ع: إِذَا اسْتَقْبَلْتَ الْقِبْلَهَ فَانْسَ الدُّنْیَا وَ مَا فِیهَا وَ الْخَلْقَ وَ مَا هُمْ فِیهِ وَ اسْتَفْرِغْ قَلْبَکَ عَنْ کُلِّ شَاغِلٍ یَشْغَلُکَ عَنِ اللَّهِ … بحار ۸۱ / ۲۳۰
القلب حرم الله / قلب المؤمن عرش الرحمن
اگر قلب از اغیار خالی شود خود به خود ابرار در قلبش جانشین میشوند / جریان مرد صابوبی
چقدر به فکر امام زمانیم / این منظره های روزگار و شیعه کشی ها با قلب او چه میکند
از من گنه آید و من اینم × از تو کرم آید و تو آنی
خوب شد تیغ تو بشکافت سرم را دشمن × هم تو به آرزوی خویش رسیدی هم من
دیر کردی تو چرا؟ منتظرت بودم من × از همان شب که تن فاطمه ام رفت کفن
اندر آن لحظه که شمشیر تو بالا میرفت نشنیدی به جنان فاطمه میگفت مزن
بدن فاطمه را غسل داد نماز خواند … فَنَادَى هَذِهِ بِنْتُ نَبِیِّکَ فَاطِمَهُ أَخْرَجْتَهَا مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ فَأَضَاءَتِ الْأَرْضُ مِیلًا فِی مِیلٍ …
از ظلمت کده دنیا به سوی نور آخرت بعد صورتش را روی بدن فاطمه آه آه انا لله و انا الیه راجعون
حجتالاسلام موسوی درودی(رحمهالله) ۸۷۰۵۲۷ ؛ مدرسه اهل البیت(علیهمالسلام)