پنجشنبه 4 ارديبهشت 1404

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

1402-02-04-حجت الاسلام رفیعی

بسم الله الرّحمن الرّحیم

 ما توفیق داشتیم در این برنامه دعای هشتم صحیفه سجادیه را مورد بحث قرار دهیم و سی و یک مورد از این بیماری‌های اخلاقی که 44 مورد است حالا کم کم انشاالله سعی می‌کنیم سفره‌ی این بحث را جمع کنیم در واقع باقی مانده‌ی این بیماری‌ها که 12 مورد باقی مانده است عرض کنیم 12، 13 مورد. می‌دانید که دعا دعای هشتم صحیفه است چون یک مقدار فاصله افتاده است عرض می‌کنم و آغازش این است «اللَّهُمَّ إِنی أَعُوذُ بِک مِنْ هَیجَانِ الْحِرْصِ»

شرح‌هایی بر خود این دعا نوشته شده خود بنده هم توفیق داشتم و چیزی نوشتیم و منتشر شده است و این دعا در واقع یک بسته‌ای است از آسیب‌ها و آفت‌هایی که انسان‌ها به آن مبتلا می‌شوند یکی از این آسیب‌ها که امروز در این برنامه مورد بحث قرار می‌دهیم امام فرمودند: «و نعوذ بکَ» این نعوذ چند بار تکرار شد در این‌جا با این‌که اولش گفته بودند وَ إنّي أعوذ بکَ، خدایا پناه می‌بریم به تو «مِنْ تَنَاوُلِ الْإِسرَافِ، وَ مِنْ فِقْدَانِ الْکفَافِ» 32 و 33 که هر دو به هم مربوط است پناه می‌بریم به تو از این‌که گرفتار گناه کبیره‌ی اسراف شویم و کفاف و رعایت آن حد اعتدال را در زندگی از دست بدهیم

گناه مبتلابه است کم و بیش مبتلا هستیم و توجه به قبح و کبیره بودنش هم نداریم یعنی مثلاً اگر الان به کسی بگوییم که شراب‌خواری گناه کبیره است خیلی راحت با آن کنار می‌آید یا بگوییم که این اسرافی که در آب داری یا برق داری در انرژی دارد شاید آن ذهنیت برایش پیدا نشود و بعضاً متدینین ما هم به این نکته توجه ندارند.

عواید الایام برای مرحوم نراقی است و یک بحث مفصلی راجع به اسراف دارد خود لغت اسراف به معنای تجاوز از حد است مخصوص مسائل اقتصادی هم نیست هر گونه تجاوز از حد، مثلاً شما فرض کنید که حد یک چیزی صد است شما شدید صد و ده، این می‌شود اسراف یعنی از آن حد عبور کنیم و لذا به گناه می‌گویند اسراف «رَبَّنَا اغفِر لَنا ذُنوبَنا وَإِسرافَنا» این اسراف ربطی به اسراف اقتصادی ندارد ربط به ذنوب است.

یا حد بندگی ما این است که خدا را عبادت کنیم اما وقتی فرعون می‌گوید من خدا هستم خدا می‌گوید فرعون از مسرفین است عاليا من المسرفين است چرا؟ کلمه‌ی مسرف راجع به چه کسی به کار رفته است؟ چرا؟ چون اسرافش اسراف اعتقادی بود از آن حد خودش تجاوز کرده است یا راجع به مثلاً قوم لوط که دچار انحراف شده بودند و اینها دیگر ازدواج نمی‌کردند و دچار انحراف اخلاقی شده بودند خداوند راجع به قوم لوط هم کلمه‌ی مسرف را به کار برده است یعنی عمل اینها را اسراف می‌داند

اینها نمونه‌هایی است که من عرض می‌کنم ببینید اینها هیچ کدام ربطی به مسائل اقتصادی تا به این‌جا ندارد یا شما فرض کنید که در ارتباط با خود مشرکین قبل از اسلام گاهی جنگ‌هایی که بین‌شان در می‌گرفت مثلاً آن خانواده‌ی مقتول چند نفر را از این خانواده‌ی قاتل می‌کشتند.

خدا می‌گوید اسراف در قتل نکنید یعنی تجاوز از حد، پس لغت اسراف‌گر چه امروز بین ما بیشتر به جنبه‌های اقتصادی در واقع انصراف پیدا کرده است اما هم اسراف اعتقادی هست هم اسراف اخلاقی هست هم اسراف اجتماعی هست اسراف در بحث قصاص هست.

هر چیزی که در واقع هدر داده شود و در مسیر خودش درست استفاده نشود این همان اتلاق شود اسراف می‌شود لذا در آیات قرآن هم داریم «يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ» اسراف کردید برای گناه‌کاران این‌جا این به کار رفته است ولی خب بخش عمده‌ای مربوط به همین بحث اقتصادی است که ما یک اسراف داریم یک تبذیر داریم.

تبذیر در قرآن همان آیه‌ی معروف را دارد که «لا تُبَذِّرْ تَبْذِيراً» تبذیر نکنید مبذرین برادران شیطانند. غالباً اینها را با هم به کار می‌برند یعنی مثل هم ترجمه می‌کنند ولی با هم فرق می‌کند اسراف زیاده‌روی در مصرف است اگر شما مصرف بیش از حد کردی اسراف است اما تبذیر دور ریختن است لذا ما خیلی در جامعه‌مان تبذیر داریم اسراف نیست

ببینید من گاهی مثال زدم فرض کنید اگر جنابعالی پنج دست ده دست لباس بخرید دور نمی‌اندازید که اما اسراف است یک نفر آدم ده دست لباس را می‌خواهد چه کار کند لذا در روایات ما آمده است که اسراف چیزی می‌خرد بیش از شأن خودش، دور نمی‌اندازد

یا مثلاً فرض کنید که در ارتباط با وسیله‌ی نقلیه مثال‌هایش را عرض کنم اما اگر یک چیزی را دور انداختی بذر این است دیگر شما بذر را می‌کارید روی زمین می‌پاشید لذا ریخت و پاش می‌شود تبذیر؛ اما مصرف بیش از حد می‌شود اسراف، این آن چیزی است که امام می‌گوید به خدا پناه می‌برم « مِنْ تَنَاوُلِ الْإِسرَافِ» عزیزان می‌دانید گناه کبیره است مورد بغض خداوند قرار می‌گیرید خدا مسرفین را دوست ندارد و مبذرین که اصلاً برادران شیطان خوانده شدند

روایات زیادی هم در این رابطه داریم که اگر اجازه بفرمایید من چند روایت را اینجا گزینش کردم خدمت بینندگان عزیز بخوانم، ببینید حدودی که در اسراف است امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: « ادنی الاسراف» یعنی حداقل اسراف « هراقه فضل الاناء» اضافه آب را دور بریزی توجه نمی‌کنیم غالباً دیگر یک لیوان آب را معروف است که آیه حضرت امام وقتی آبی را میل می‌کردند یک کاغذی چیزی می‌گذاشتند...

تا بقیه‌ی آن را استفاده کنند « و ابتذال ثوب الصون» این‌که شما لباس کار و لباس بیرون یکی باشد ما غالباً یک لباس پلو خوری داریم یک لباس خانگی داریم حالا اگر کسی آن لباس بیرون را در خانه پوشید ببینید دور نینداخته است ولی دارد اسراف می‌کند چرا چون فردا اگر خواست برود بیرون مجبور است برای بیرون برود یک لباس دیگر تهیه کند. لذا امام صادق علیه السلام فرمود آنکه که کهنه نپوشد نو ندارد. یک وقتی کسی به ایشان اعتراض کرد یک بار دیگر هم در همین برنامه عرض کردم ایشان لباسی پوشیده بود که یک مقدار وصله داشت گفت آقا این چیست؟ آقا فرمود: کسی که کهنه نپوشد نو ندارد. یعنی وقتی من نو را بپوشم آن هم کهنه می‌شود

و سوم فرمودند: « القاء النوی» این‌که شما هسته‌ی خرما را دور بیندازید البته حالا این‌جا طبیعتاً منظور از هسته‌ی خرما چون آن زمان قابل استفاده بوده است دیگر چون می‌کاشتند چون ممکن است الان کسی بگوید که تهران هسته‌ی خرما دور انداختنش اسراف محسوب نمی‌شود ولی در آن جامعه و منطقه و اینها می‌کاشتند سبز می‌شد

و باز روایت دیگری داریم که شخصی می‌گوید من دیدم امام صادق علیه السلام دیدند که کسی میوه‌ی نیمه خورده را دور انداخت فغضبَ، به امام ناراحت شد، فقال ما هذا؟ چرا این کار را می‌کنی؟ اگر شما سیر هستی «فإنّ کثیراً من النّاس لم یشبعوا» خیلی افراد هستند که الان با این نیمه‌ی سیب تو سیر می‌شوند و به اصطلاح گرسنه هستند. ببینید امام نگاه کلان را می‌بیند یک نصف سیب این آقا دور می‌اندازد اگر هزار نصف سیب دور انداخته شود می‌شود پانصد تا سیب سالم.

این هم روایت دیگری که از وجود مقدس امام صادق علیه السلام رسیده است. روایت دیگر وجود مقدس امام صادق علیه السلام فرمودند: «انى اجد الشیئ الیسیر یقع من الخوان» من می‌بینم که گاهی از سفره یک چیز کوچکی می‌‍افتد الان شما که می‌بینید دیگر من خیلی غصه می‌خورم گاهی در این تالارها و اینها این سفره‌های یکبار مصرف وسط آن سالادهای خورده نشده یا نیمه خورده همین‌طور با هم جمع می‌شود برنج با هم جمع می‌کنند در سطل، امام فرمود: من چیز کوچکی که از سفره به اصطلاح بیفتد مثلاً سفره را جمع کنید فرض کنید که یک چیزی افتاد من برمی‌دارم جالب این‌جا است امام فرمود: « فیضحک الخادم» خنده‌شان می‌گیرد می‌گویند امام صادق خم شده است حالا مثلاً فرض کنید یک تکه نان یا برنجی چیزی را بردارد این هم به اصطلاح هست.

حتی ببینید در روایات ما برای این‌که این اتفاق نیفتد یک جنبه‌ی مذهبی به این کار داده شده است امیرالمومنین علیه السلام فرمود:«كُلُوا مَا سَقَطَ مِنَ اَلْخِوَانِ» آن چیزی که از سفره می‌افتد را بردارید و بخورید « فَإِنَّهُ شِفَاءٌ» این تعبیر را به کار برد البته در روایت هست که اگر در بیابان غذا می‌خورید آن‌چه را که دارید از سفره بتکانید یعنی در بیابان بریزید چون حیوانات هستند و می‌آیند استفاده می‌کنند به اصطلاح می‌برند. خوب عرض کردم که واژه‌ی اسراف معنای فراگیری دارد «للمسرف ثلاث علامات» وجود مقدس امام صادق علیه السلام فرمود: اسراف‌کار سه علامت دارد «يأكل ما ليس له، ويلبس ما ليس له، ويشتري ما ليس له» ما این ما لیس له، را معنی می‌کنیم چیزی که در شأن او نیست.

چیزی که در شأن او نیست می‌خرد چیزی که شأن او نیست می‌پوشد چیزی که در شان او نیست می‌خورد شاید مقصود این است که فرض می‌کنیم حالا دو نفر مهمان دارد می‌تواند یک غذای معمولی‌تر اما آن‌قدر هزینه می‌کند اینها هم خورده نمی‌شود « يأكل ما ليس له» یا نه لباس‌های متعدد و مکرری می‌خرد و اینها را استفاده نمی‌کند در واقع تعبیر «ويشتري ما ليس له» چندین خانه امکانات فراوان وسیله زیاد که نمی‌تواند یعنی میزان استفاده‌اش برای اینها بیش از نیازش است. این ها در واقع روایاتی است که به ما توصیه می‌کنند

باز یک روایت دیگری داریم که یک شخصی آمد خدمت وجود مقدس امام صادق علیه السلام، «جاءَ رجلٌ الی ابی عبدالله (ع) فقالَ لهُ» امام او را نصیحت کرد «إتق الله و لا تسرف» تقوا داشته باش و اسراف نکن و بخل هم نورز ببینید ما سه حالت داریم اسراف، بخل، اعتدال. اسراف بد است، بخل هم بد است، اعتدال خوب است یعنی حتی در انفاق هم قرآن می‌فرماید: «الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا» کسانی که انفاق می‌کنند اسراف نمی‌کنند بخل هم نمی‌ورزند «بین ذلک» امام فرمود که: « ان التبذیر من الاسراف» تبذیر هم که همان دور انداختن است یک شاخه‌ای از اسراف است

در روایت دیگری وجود مقدس امام عسکری علیه السلام به یکی از اصحاب‌شان فرمودند: «عَلَيْكَ بِالإقْتِصادِ» بر تو باد به میانه‌روی، اقتصاد یعنی میانه‌روی و اعتدال. «المؤمنُ سِيرَتُهُ القَصدُ وَ إیّاکَ وَ الإسراف وَ إنّه مِن فِعل الشّیطنة» این از فعل شیاطین است و به اصطلاح شیطان‌ها است. طبیعتاً آن جناب آقای شریعتی استحضار دارید وقتی اسراف در جامعه زیاد شود بحث گناه و فعل شیطان بودنش جای خودش، آثار و تبعات منفی هم در جامعه باقی می‌گذارد امام صادق علیه السلام فرمودند: « السَّرَفَ یُورِثُ الفَقرَ» معلوم است دیگر تبعاتش است موجب فقر می‌شود قطع نظر از این‌که یک گناه کبیر است موجب فقر می‌شود و موجب تمام شدن سرمایه‌های ملی می‌شود

شما اگر در انرژی در جنگل در نفت آب مخصوص آن آب که مشکل اساسی و بحرانی است در برق، یک نسل‌هایی از این محروم خواهند شد ممکن است اسراف این نسل در این نسل اثر نگذارد مثال عرض می‌کنم ما همه ذخیره‌های نفت و معدن را مصرف کنیم اما در آینده چه‌طور است اگر یک دولتی آمد بودجه را مصرف کرد دولت بعد دستش خالی می‌شود، باز این روایت از امام کاظم علیه السلام است: «مَنِ اقتَصَدَ وَقَنَعَ بَقِیَت عَلَیهِ النِّعمَةُ» میانه‌روی و قناعت نعمت را حفظ می‌کند « ومَن بَذَّرَ وأسرَفَ زالَت عَنهُ النِّعمَةُ»اما اگر کسی اسراف کرد نعمت از او در واقع رخت برمی‌بندد به فقدانش مبتلا می‌شود به هر حال عرض کردم مجموعه‌ای از روایات که حالا چند مورد را من خدمت شما عرض کردم...

 باز در روایت داریم «انّ مع الاسراف» همراه اسراف دارد می‌گوید قِلّت برکت است یعنی برکت از مال انسان رخت برمی‌بندد باز در کلام امیرالمومنین(ع) داریم که « لتَّبذيرُ عُنوانُ الفاقةِ» کسانی که تبذیر می‌کنند خودشان دارند فقر را برای خودشان ایجاد می‌کنند این یکی از آن در واقع گناهانی که امام این‌جا اشاره کرده است «و مِن فقدان الکَفاف» که ادامه‌ی همان است که خدایا من به تو پناه می‌برم که در زندگیم یک حد کفایتی و لذا گاهی در بعضی روایات آمده است اسراف یعنی فقدان کفاف. آقا شما که این حد کفافت می‌دهد مثلاً شما برای دو نفر فرض کنید حالا من بلد نیستم آشپزی فرض کنید 400، 500 گرم برنج لازم است دو پیمانه است این راحت‌تر است نیاز هم نیست وزن کنید شما بیایید ده پیمانه درست کنید این بیشتر از حد کفاف است یا برای فرض کنید برای امشب این منزل این‌قدر میوه کافی است میوه‌ی زیاد از حد آدم بخرد...

جالب است گاهی ما در به اصطلاح بعضی از کشورها که می‌رویم می‌بینیم این‌طور سفارش‌های دینی ما را بعضی از آنها رعایت می‌کنند در خریدها و در... حالا البته بینندگان الان بگویند حاج آقا با این گرانی و اینها ما اسراف را کنار گذاشتیم و مراعات می‌کنیم اعتدال را. ممکن است این مسئله باشد ولی همه هم در خرید میوه و گوشت و این چیزها نیست همان‌طور هم که شما اشاره کردید اتلاف وقت خیلی اوقات زمان‌هایی که انسان از بین می‌برد و همچنین نکاتی که در طهارت و نجاست و شست و شو حالا در این قصه شاید ما باید خیلی حساسیت نسبت به فرصت‌ها، اختنام فرصت‌ها، که انسان از این ها در واقع استفاده کند.

 سیره‌ی معصومین را هم که نگاه می‌کنیم می‌بینیم کاملاً منطبق بر این داستان هست البته از آن طرف بخل هم مذمت شده است سفت بودن مذمت شده است ولی در عین حال باید یک تعریف منطقی و عقلایی از حد مصرف ببینید من همه‌ی حرفم این است که مقدار یعنی میزان منطقی مصرف باید روشن باشد اگر این اتفاق افتاد طبیعتاً خیلی از کارهای اسراف صورت نمی‌گیرد و باز هم تأکید می‌کنم مخصوصاً در داستان شست و شو و آب و حمام و وضو و حالا دوستان مذهبی را عرض می‌کنم که گاهی مبتلا می‌شوند به وسواس و این خلاصه این آسیب را برای آنها دارد.

حیف هم است به خدا حیف است یعنی شما داری برای چیزی احتیاط می‌کنید مثلاً وضو، غسل، برای خداست دیگر می‌خواهد پاک باشد...

 من گاهی به دوستانی که اهل وسواسند می‌گویم من دلم برای شما می‌سوزد جایی دارید مثال زدیم بارها مثل دانش‌آموزی که بیش از حد بنویسد فردا بیاید مدرسه توبیخ هم می‌شود. می‌گوید آقا تا دوازده شب نخوابیدم من به شما گفته بودم...

این هم باید در واقع توجه شود بخش بعدی این فرمایشات امام سجاد(ع) و نعوذُ مدام تکرار می‌شود در بعضی از فرازها، این‌جا فراز بعدی می‌فرماید: « وَ نَعُوذُ بِک مِنْ شَمَاتَةِ الْأَعْدَاءِ» این را من در رقمش اشتباه گفتم 33 و 34 بود که قبلاً 32 تا را گفته بودیم.

 اسراف و کفاف 33 و 34. الان 35، « وَ نَعُوذُ بِک مِنْ شَمَاتَةِ الْأَعْدَاءِ» خدایا پناه می‌برم به تو از اینکه خلاصه دشمن ما را شماتت کند. شماتت این است که کسی انسان را در یک مصیبتی یک اتفاقی سرزنش کند حتی ممکن است شما مقصر هم باشید بالاخره شما تند رفتی تصادف کردی خودت مثلاً آسیب دیدی عزیزی را از دست دادی حالا مردم بیایند بگویند نگفتم تند نرو حقت است این دیگر بیشتر آدم را می‌سوزاند.

حالا شماتت دو نوع است یک وقت شماتت قصور و تقصیر از ما نیست حضرت ایوب خدا خواست امتحانش کند فقر به او داد شماتت می‌کردند می‌گفتند ببین چه گناهی کرده که این اتفاق افتاده است اصلاً این آقا هیچ تقصیری نداشته منزلش آتش گرفته است مردم بیایند بگویند بله، مال مردم خوری نتیجه‌اش همین است این دیگر خیلی زور دارد که انسان بدون اینکه خطایی مرتکب شده باشد شماتت شود گاهی هم نه، واقعاً یک قصور و تقصیری از من بوده است من تند رفتم من دقت نکردم مثلاً فرض کنید که حالا این فرض کنید این غذا روی زمین افتاد بچه یک طوری شد یا پیش می‌آید در زندگی همه این اتفاقات می‌افتد. این شماتت به شدت در منابع روایی ما از علامت‌های منفی شمرده شده است.

این‌جا حضرت دارد شماتت اعدا را در واقع مطرح می‌کند نقطه‌ی مقابل شماتت در منابع روایی ما تعزیت در مصائب است یعنی دلداری دادن، شما وقتی بگویی انشاالله چیزی نیست بهتر می‌شوی خوب می‌شوی ما در روایات داریم دیدن بیماری که رو به مرگ است امید بده، امام می‌گوید مشرف به مرگ است مطمئنی دو روز دیگر از دنیا می‌رود به او امید بده تعزیت در مصائب دلداری دادن طوری نیست...

این خیلی مهم است که متأسفانه بعضی از خانم‌ها در منزل بعضی از پدرها بعضی از بزرگ‌ترها زبان شماتت‌شان خیلی بچه‌ها را زده می‌کند گاهی حتی از دین زده می‌کند از درس زده می‌کند مقایسه کردن حالا شما فرمودید شماتت اعدا اینجا هست ولی گاهی دوستان هم...زخم زبان، فرض کنید این برای رشته‌ی دانشگاهی بالایی درس خوانده فرض کنید یک رشته‌ی پایین‌تری... این‌که این‌قدر شب زندهداری نداشت این‌که این‌قدر درس خواندن نمی‌خواست این‌که این‌قدر کلاس کنکور نمی‌خواست اینها دیگر بیشتر طرف را عصبانی می‌کند.

حالا من یک روایتی است این‌جا از وجود مقدس امام معصوم برای‌تان بخوانم اگر اجازه بفرمایید روایت قشنگی است شخصی می‌گوید که از رسول گرامی اسلام پیغمبر خدا فرمودند «أتدرون ما حقّ الجار؟» می‌دانید حق همسایه چیست؟ چون مبتلابه است الان هم تابستان است و رفت و آمدها و شب پارک رفتن‌ها و الان هم در تهران که چه عرض کنم اکثر شهرها خانه‌ها آپارتمانی و کنار هم کنار هم است بد نیست این روایت را من بخوانم فرمود: می‌دانید حق همسایه چیست؟ گفتند نه،

حضرت فرمودند حق همسایه اینها است حدود ده مورد است اگر اجازه بفرمایید من سریع بخوانم یکی هم آن بحث شماتت است. «ان استغاثك أغثته» اگر از تو درخواست یاری کرد او را یاری کنی این به اصطلاح روایت نورانی در کتاب مُسکّن الفؤاد شهید ثانی آمده است به نظرم در خصال شیخ صدوق هم باشد. آقا یک وقتی استغاثه‌ای می‌کند داد می‌زند فریاد می‌زند فوراً برو بیرون ببین چه خبر است. «ان استقرضك اقرضته» اگر همسایه از شما طلب قرض و وام کرد به او وام بدهید «ان افتقر عدت عليه» اگر دچار فقر شد شما به او نفع برسانید یک نوعی غیر مستقیم کمک کنید حالا منظور من این‌جا بود «و ان اصابته مصيبة عزيته» اگر مصیبتی پیش آمد شما به او تعزیت و تسلیت بگویید.

 حالا البته ما ایرانی‌ها در این باب بحمدالله خوب است. یعنی... مرسوم است، یعنی افرادی که گاهی همدیگر را بیست سال ندیدند در عزا می‌آیند البته این هم خوب نیست از این بعدش خوب نیست ولی حضور پیدا می‌کنند همدیگر را تعزیت می‌گویند «و ان اصابه خير هنّأته» اگر خدا به او اولاد داده است بچه داده است خانه خریده است تهنیت به او بگویید هر دو طرف هم تهنیت هم تعزیت، نقطه‌ی مقابل آن شماتت. اگر بیمار شد «إِنْ مَرِضَ عُدْتَهُ» دیدنش بروی به او سر بزنی و از او عیادت کنی.

من اتفاق افتاده گاهی گرفتار شدم بعضی جاها مثلاً همین آپارتمان‌های شلوغ همسایه اسم همسایه را نمی‌داند یعنی نمی‌دانند این چه کسی است این‌جا می‌نشیند این خیلی بد است همسایه‌ی پایینی همسایه‌ی بالایی را نمی‌داند این مثلاً... حتی اتفاقی برای او افتاده او با خبر نمی‌شود این از آسیب‌های آپارتمان نشینی است که باید حتماً عزیزانی که اقدام به آپارتمان نشینی می‌کنند یک جاهای مشترکی یک حسینیه‌ای یک مسجدی اصلاً باید الزام کنند شهرداری و بعد در این‌جا دور هم جمع شوند نه فقط برای مسائل شارژ ساختمان و اینها نه، برای اینطور قصه‌ها که فلانی مریض دارد فلانی گرفتار است سر بزنیم.

اگر از دنیا رفت به تشییع جنازه‌ی او برویم و اگر این خیلی مهم است البته حالا دیگر بستگی به شهرداری دارد فرمود که اگر ساختمان خود را آن‌چنان بلند نسازی که همسایه را از باد و نسیم محروم کنی گاهی الان این ساختمان‌های بلند که مشرف هم می‌شوند إلّا بِإذنه، مگر با اجازه‌ی او، حالا دیگر عرض کردم باید شهرداری توجه کند.

«و إذا اشْتَرَيتَ فاكِهَةً فأهْدِ لَهُ» اگر میوه‌ای خریدی الان فصل میوه‌ی جدید دو سه کیلو خریدی به خانه می‌بری بچه‌ی همسایه دارد نگاه می‌کند فرمود حتماً به او بدهی که اگر او فرزندی دارد دچار آسیب از این جهت نشود بعد امام فرمود یا به صورت پنهانی وارد خانه کنی حالا ماشین در پارکینگ با آسانسور می‌روی بالا اما اگر او ببیند ممکن است توان خرید نداشته باشد و بعد فرمودند که او را با بوی خوش غذای خودت میازاری گاهی بوی غذا موجب می‌شود سر و صدا موجب می‌شود به هر حال اینها نکاتی است که در منابع دینی ما است می‌خواهم این را عرض کنم نقطه‌ی مقابل آن شماتت تهنیت است...

دلداری دادن و رسیدگی کردن و توجه کردن. «وَ نعوذُ بِکَ مِن شَماتَة الأعداء» نکته‌ی بعدی که امام به خدا پناه می‌برد سی و ششمین محور « وَ مِنَ الْفَقْرِ إِلَى الْأَكْفَاءِ» ببینید فقر بد است گاهی هم انسان نیازمند می‎شود از دیگران کمک بگیرد حالا یک وقت یک شاگردی می‌آید به استادش می‌گوید که آقا این‌قدر به من کمک کن، بعد هم که می‌رود می‌گوید استادم بود تفوِّق بر من داشت یا یک فرزندی پیش پدرش یا مادرش می‌رود می‌گوید من گرفتارم کمکم کن، یا برادری از برادر بزرگ‌ترش یا یک شاگردی نسبت به صاحب کارش آقا ایشان صاحب این کارخانه است بنده هم کارمندشم می‌رود می‌گوید یک مساعده به من بده این چه می‌خواهد بگوید؟ می‌خواهد بگوید فقر به هم‌تراز خودت، امام سجاد می‌فرماید که خدایا من پناه می‌برم که من محتاج بشوم...

به یک کسی مثل خودم دو تا دانش‌آموزیم در یک کلاس، دو تا دانشجوییم دو تا کارمندیم این را نمی‌خواهم. یک وقتی یک کسی آمده بود خدمت امام صادق(ع) به نام مفضّل معروف است دیگر توحید مفضّل، فرمایشات امام صادق هست آقا یک مبلغی به او کمک کرد 400 درهم بعد به او فرمود سفره‌ی دلت را پیش همه کسی باز نکن سست می‌شوی تحقیر می‌شوی. شما وقتی که مثلاً مجبور می‌شوی به هم‌تراز خودت مراجعه کنی یک احساس شرمندگی می‌کنی احساس حقارتی می‌کنی.

و وای از آن بدتر که کوچک‌تر باشد مثلاً برادر بزرگ مجبور شود از برادر کوچک، پدر مجبور شود از فرزند، صاحب کارخانه مجبور شود از کارمند، این خیلی بیشتر آدم را اذیت می‌کند. این از چیزهایی است که امام در این مورد به خدا پناه می‌برند. من نمی‌دانم چه‌قدر فرصت باقی است که...

خدا حفظ کند حضرت آیت الله العظمی سبحانی ایشان یک تفسیری دارند به نام تفسیر موضوعی منشور جاوید قرآن، زیاد است چندین مجلد است این تفسیر اسمش اصلاً به خاطر همین شکل گرفته ایشان معتقدند که خداوند در قرآن کریم یک جاهایی یک منشوری از صفات و ویژگی‌ها را یک‌جا ارائه کرده است به صورت خلاصه که به شما بگوید اگر نمی‌خواهید در همه‌ی قرآن بگردید ببینید این خلاصه‌اش اینجا هست .

گفتیم انبیا به شما حکمت یاد می‌دهند «ذلِكَ مِمَّا أَوْحى‌ إِلَيْكَ رَبُّكَ مِنَ الْحِكْمَةِ» یعنی در پایان این موارد آیه‌ی 39 اول صفحه‌ی 286 می‌فرماید « ذلِكَ مِمَّا أَوْحى‌ إِلَيْكَ رَبُّكَ مِنَ الْحِكْمَةِ» ببینید اینهایی که ما الان این‌جا گفتیم اینها همان حکمتی است که ما به داوود دادیم به لقمان دادیم پیامبر برای آن آمده است گفتیم اگر کسی خدا به او حکمت داد خیر کثیر به او داده شده است حالا اگر اجازه بفرمایید من سریع فهرست وار عرض کنم. چون خیلی مهم است این موارد.

 یک توحید: در رأس است دیگر « لَا تَجْعَلْ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ» فقط خدا بعد « وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا» بعد اینجا خدا خلاصه چه می‌گویند پیاز داغش را زیاد کرده است.

ببینید توحید را این‌قدر نماند « وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ» خدا، اما «وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا» اگر اینها پیش تو بزرگ شدند یکی از آنها یا هر دو پیر شدند سن‌شان رفت بالا حافظه ضعیف می‌شود گاهی مشکلی پیدا می‌کنند.

 «فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ» آنها را ناراحتی پیش‌شان نکنی یک وقت پرخاش نکنی «وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا» مثل یک مادر که با بچه حرف می‌زند با آنها این‌طوری صحبت کنید بعد «وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا» بال رحمت برای‌شان باز کن الان داریم پیرمردها و پیرزن‌هایی که بچه‌ها آنها را می‌شویند تمیز می‌کنند حمام می‌برند عین یک بچه همان کارهایی که این مادر برای شما انجام داد بعد خدا می‌فرماید «وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا» برای‌شان دعا کن من را اینها در صغیری چگونه تربیت کردند. بعد می‌رود سراغ موارد دیگر آیات «وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ» خویشاوندان را فراموش نکنید «وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ» کسانی که اوضاع‌شان خوب نیست در جاده ماندند در راه ماندند.

«وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا» همان بحثی که داشتیم که پناه می‌بریم به خدا از اسراف تبذیر نکنید سرمایه‌ها را دور نریزید عرض کردم تنها جایی که بحث تبذیر آمده است این‌جاست اسراف نه، بیش از شاید بیست مورد در قرآن کلمه‌ی اسراف آمده است اما تبذیر در همین جا در این آیه این سه مورد آمده است بعد در ادامه خدای تبارک و تعالی توصیه‌های دیگری دارد از جمله می‌فرماید که نه خیلی سفت باشید نه خیلی باز، البته خطاب به پیغمبر است ولی برای همه‌ی ما است «وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ».

 اقتصاد و میانه‌روی و اعتدال که ما اشاره کردیم «وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَاقٍ» نکند بچه‌ها را سقط کنید بکشید بگویید که از کجا بیاوریم به آنها روزی دهیم الان سقط جنین یکی از مشکلات کشور ما و دنیا است و خیلی از آنها هم انگیزه‌ی اقتصادی دارد قرآن می‌گوید نکنید «نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُمْ» نه از فرزندآوری بترسید نه فرزند را از بین ببرید ما روزی هم شما و هم آنها را می‌دهیم و نزدیک مال یتیم نروید کم فروشی نکنید بدون اطلاع حرف نزنید خیلی جالب است این بسته‌ای است از نکات اخلاقی اعتقادی که در این آیه‌ی 22 تا 39.

اطلاعات تماس

 

کمک و هدایای مالی به سایت جهت پیشرفت:

6037998157379727 (بانک ملی بنام سیدمحمدموسوی )

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

 شماره نوبت استخاره: 09102506002

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

پاسخگویی سوالات شرعی: 09102506002

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک
گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخش های مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد. ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان ،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران ,دین شناسی، جهان شناسی ،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی ،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است. اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group