1402-02-11-حجت الاسلام رفیعی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
تقریباً دیگر فرازهای آخر این دعا هست که ما 36 مورد را از این 44 بیماری که در دعای هشتم صحیفهی سجادیه آمده را مطرح کردیم مورد 37 امام میفرمایند: «وَ مِنْ مَعِيشَةٍ فِي شِدَّةٍ» خدایا پناه میبرم از زندگی در سختی مشکلات اقتصادی که حالا بحث روز است بالاخره بحث معیشت و اقتصاد و سال هم سال مهار تورم نامگذاری شده است امیدوارم اگر هم این اتفاق کامل نمیافتد لااقل افزایش پیدا نکند تورم و قیمتها بتواند ثابت باشد ببینید جناب آقای شریعتی اینکه امام سجاد در ردیف موارد را که یادتان است حرص، غضب،اسراف و تبذیر و ...
یکی از این موارد را میگوید معیشت سخت معلوم میشود چیز خوبی نیست که امام این را در ردیف رذائل اخلاقی و در ردیف بیماریهای اخلاقی آورده است «اللهم انّی اعوذ بک» و اولش هم دارد «نعوذ بک» من پناه میبرم به تو از شماتت دشمنان، و فقر به اکفا، و یکی هم معیشت در زندگی.
یک توضیحی من بدهم خدای تبارک و تعالی عالم هستی را آفریده و انسان را هم آفریده و برای انسان خودش میگوید همه چیز را مسخر قرار دادم که بتواند راحت زندگی کند کوهها، دریاها، معدنها، حیوانات، چاههایی که نفت دارد همه چیز این طور است دیگر که انسان بتواند از آنها استفاده کند و انسان بندگی خدا را کند.
من دو سه آیه بخوانم خدمت شما «اللهالَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَنْعامَ» خدا برای شما این چهارپایان را آفرید گاو و گوسفند و اینها، برای چه؟ « لِتَرْكَبُوا مِنْها وَ مِنْها تَأْكُلُونَ»سوار شوید و از گوشت اینها بخورید پس ببینید خوردن گوشت چهارپایان اگر بد بود خدا در قرآن به عنوان جعل لکم از آن یاد نمیکرد. یک نعمت است. « وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ» دریا را مسخر شما قرار دادم چه کار کنیم دریا خیلی استفادهها دارد یکی از مهمترینش در این آیه «لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا» گوشت ماهی تازه از آن بخورید.
پس دریا لحماً طریاً، انعام تأکلون، معلوم میشود که استفادههای از اینها نعمتهای الهی است که الان بعضی برایشان در واقع اینها تصور شده فقط که بتوانند گوشتی یا ماهی چیزی استفاده کنند در روایت دیگری از امام صادق داریم: پنج ویژگی است که اگر در زندگی نباشد زندگی ناقص است، « خَمْسُ خِصَالٍ مَنْ فَقَدَ وَاحِدَةً مِنْهُنَّ» حتی یکی از آن هم نباشد مثل چرخهای ماشین است البته آن چهار تا است اگر یکی هم نباشد ناقص است
« لَمْ يَزَلْ نَاقِصَ اَلْعَيْشِ» زندگی انسان نقص دارد «زائلَ العَقلِ مَشغولَ القَلبِ» خرد انسان خوب کار نمیکند دغدغه دارد انسان اگر این پنج تا نباشد حالا من عرض میکنم ببینید واقعاً اینطور هست یا نیست. « فأوَّلُها : صِحَّةُ البَدَنِ» اول آن سلامت بدن است دیگر، اگر کسی در تخت بیمارستان باشد که همین جا دعا میکنیم که انشاالله خداوند همهی بیماران را لباس عافیت بپوشاند این عزیزانی که مخصوصاً دیالیز میشوند، شیمی درمانی میشوند، پرتو درمانی میشوند، انسان به این بیمارستانها گاهی میرود خب خیلی حتی ثروت هم داشته باشد آرامش ندارد. « الثّانِيَةُ : الأمنُ» امنیت هم خیلی مهم است امنیت نباشد میشود درس خواند؟ میشود این برنامه را ساخت؟ میشود فیلم ساخت؟ میشود سریال ساخت؟
زندگی نمیشود کرد، «و الثّالِثَةُ : السَّعَةُ في الرِّزقِ» منظورم اینجا بود، وسعت رزق در مقابل آن شدت در معیشت که امام سجاد فرمود که خدایا پناه میبرم به تو از معیشت در شدت پس نقطهی مقابل معیشت در شدت میشود سعهی در رزق است و لذا ما چهقدر دعاها داریم که «اللهم ارزقني رزقاً واسعاً حلالاً طيباً» چهقدر توصیه شده فلان سوره و فلان دعا را بخوانید. «و الرّابِعَةُ : الأنيسُ المُوافِقُ» یک همراه و انیس و مونسی که با آدم موافق باشد.
سوال کردند که آقا منظور از آن انیس کیست؟ فرمود: «الزَّوجَةُ الصّالِحَةُ» یعنی همسر خوب، «و الوَلَدُ الصّالِحُ ، و الخَليطُ الصّالِحُ» فرزند خوب، دوست خوب این شد چهار تا، سلامت، امنیت، وسعت در رزق، یک انیس و همسر و رفیق و فرزند خوب، و پنجمی «و الخامِسَةُ : و هِيَ تَجمَعُ هذِه الخِصالَ : الدَّعَةُ» که فرمودید از همهی اینها مهمتر است که آن چهار تا هم در آن جمع است، آرامش و آسایش، گاهی اوقات انسان امنیت هست، سلامت هم هست، زن و بچه هم هستند، اما آدم اضطراب دارد، به هم ریختگی دارد.
به هر حال معیشت سخت وفقر یک چیز منفی است موجب میشود که در روایت داریم که فقر موجب میشود زبان انسان از گویایی بیفتد نتواند حرفش را بزند، در روایات داریم فقر موجب میشود که دین انسان لطمه بخورد. در روایات داریم که فقر باعث نقصان در خرد انسان میشود اصلاً نمیتواند فکر کند، شما فردا صبح چک دارید، بچهات خدایی ناکرده بیماری دارد عملی دارد پول میخواهی، در خانهات چیزی نیست مهمان هم میخواهد بیاید...
چهطوری میخواهی فکر کنی؟ لذا در اندیشهی انسان، در تصمیم گیری انسان، اما یک نکتهی زیبایی که در روایات ما آمده است و این در دعاهای امام سجاد هست دعای بیستم است، ما الان داریم دعای هشتم را بحث میکنیم. امام سجاد در دعای بیستم میفرماید: « وَ اجْعَلْ أَوْسَعَ رِزْقِكَ عَلَيَّ إِذَا كَبِرْتُ» خدایا قرار بده بیشترین وسعتت را بر من وقتی پیر میشوم. این را برای بازنشستهها میگوید.
اصلاً خرجش هم بیشتر است. چرا وقتی انسان پیر میشود امام میگوید به من وسعت رزق بیشتر بده؟ چون خانوادهاش توسعه پیدا میکند.، توان کار ندارد آقا شما مثلاً جوانی شب تا صبح میروی با ماشین کار میکنی اما یک آدم هفتاد ساله نوه نتیجه، فرزند توان کار هم ندارد لذا میگوید خدایا در پیری و کبر سن به من وسعت رزق بیشتر بده از این کلام امام سجاد نه اینکه خدایی ناکرده بخواهم تکلیفی به دولتیها بکنم اصلاً من در این مقام نیستم استفاده میشود باید حقوق باز نشستهها باید بیشتر شود بیشتر از آنهایی که سر کار هستند جوانی که حالا تازه آمده سر کار با آن کسی که زن و بچه و تشکیلات و با این حقوقها گاهی تأمین نمیشود
به هر حال دعا کنیم ان شاءالله وسعت در رزق برای همهی عزیزانمان فراهم باشد. البته یک نکتهای هم اینجا باید توجه کرد که حالا خیلی از مردم هم دنبال این هستند و از ما هم میپرسند دنبال این نوع کتابها هم میگردند راههای میانبر میخواهند برای وسعت رزق، ببینید اولاً رزق دو نوع است یک رزقی داریم که مقسوم است تأیید شده است در ازای تلاش است یک رزقی هم داریم «من حیث لا یحتسب» است «وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجعَل لَه مَخرَجـًا وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِب» اصلاً شما روی آن حساب باز نکردی...
آن رزق «من حیث لا یحتسب» توصیه شده تقوا، خواندن قرآن، دائم با وضو بودن، سورهی واقعه، اینها توصیه شده است اما یک بخشی از رزق مرهون تلاش و کوشش انسان است آن بخش شاید به کوشش کاری نداشته باشد اصلاً شما فکر روی آن نکرده بودی برای شما رسید. اما اینکه انسانها بخواهند وسعت رزق پیدا کنند باید توجه به این هم کنند که بالاخره در اسلام تنبلی، کسالت، بطالت...
یعنی بنشینی پا روی پا بگذاری بگویی خدایا برسان اتفاقاً یکی از اصحاب امام صادق آمد خدمت ایشان و عرض کرد که آقا من در خانه مینشینم و خیلی دعا میکنم برای وسعت رزق، آقا فرمودند: تو جز آن کسانی هستی که دعایت به اجابت نمیرسد چون حدیث داریم چند گروه دعاهایشان به اجابت نمیرسد یکی کسی که در خانه بنشیند و فقط از خدا طلب رزق کند شما اگر ملاحضه فرموده باشید خود ائمهی معصومین علیهم السّلام کار میکردند البته حالا اقتضای کارهای آن زمان با الان متفاوت است ما الان توقع نداریم مثلاً یک عالمی مرجعی برود در یک بیابان بیل دست بگیرد آن زمان شرایط کار به آن شکل بود و الان دارند کتاب مینویسند، مقاله مینویسند، همایش برگزار میکند.
فرق کرده است ضمن اینکه حالا یک وقتی یکی از دوستان مذاح میکرد میگفت آقا شما که میفرمایید خودتان... گفتم ائمه علیهم السّلام علمشان لدلی بود دیگر مطالعه نداشتند. ما مینشینم پنج شش ساعت باور کنید گاهی برای یک سخنرانی هفت، هشت ساعت فرصت میخواهد...
مطالعه کنیم آیات و روایات، این هم خودش یک نوع کار است چون الان اگر قرار باشد که کار را فقط یدی ببینیم...کارهای پژوهشی، کارهای علمی،غوغا میکند خود مثلاً مجلس و دولت مراکز پژوهشی دارند مقصود این است که تلاش و کار در سیرهی ائمهی معصومین علیه السّلام هست
در روایات تأکید شده است یکی از چیزهایی که پیغمبر اکرم فرمود که این از چشم من افتاد همین بیکاری بود. میگفتند آقا فلان است فلان است میگفتند بیکار است میفرمود از چشم من افتاد. و همین جا البته باید تشکر کرد که اوضاع کار در جامعه قدری بهتر شده است چون من میبینم در جامعه حضور دارم ولی دولت هم باید در ایجاد اشتغال برای جوانها تلاش و فعالیت کند شغل ایجاد کند جوانها هم عزیزان ما نباید از کار عار داشته باشند یعنی حتماً نباید آن کار منطبق بر مدارج علمیشان باشد شما فوق لیسانس گرفتی ولی حالا کار مطابق با آن پیدا نمیشود الان هیئت علمی نمیگیرند، الان فرض کنید آنقدر نیازی به مدرک نیست در یک کارهای دیگری حضور پیدا کنند و ننگ ندانیم کار را.
واقعاً اینطور است شما سیرهی معصومین را نگاه کنید امام باقر(ع) کار میکردند یک کسی آمد مذمت کرد گفت آقا شما دیگر چرا؟ فرمود کسانی روی این زمین کار کردند که از من بهتر بودند بعد فرمودند انبیاء و اولیاء و جدم امیرالمومنین (ع). مورد بعدی که امام در اینجا به خدا پناه میبرند مورد 38 امام به خدا عرض میکنند در این موارد «وَ مِيتَةٍ عَلَى غَيْرِ عُدَّةٍ» خدایا پناه میبرم به تو از مرگ بدون زاد و توشه.
دستم خالی باشد، مرگ یک واقعیتی است «تبارک الّذي بِیدهِ المُلک وَ هُوَ علی کُلِّ شیٍ قدیر ألّذي خلق الموت و الحیاة» اول موت آمده است «خلق الموت و الحیاة لیبلُوَکم حیُّکم أحسَنُ عملاً» و لذا شما ملاحضه میفرمایید که ما منکرین خدا داشتیم ولی منکرین مرگ نداشتیم.
هیچ کسی نمیتواند انکار کند واقعیت را میبیند مرگ ترس هم ندارد آغاز یک زندگی است پایان دنیا است ورود به صحرای برزخ است و بعد هم محشر و آغاز است خدا هم در قرآن میفرماید این را پایان ندانید شروع نشعه و زندگی دیگری است منتها اگر کسی دست خالی برود این را باید به خدا پناه برد.
پناه میبرم به خدا از مرگ بدون عُدّه، یعنی بدون زاد و توشه، و لذا امیرمومنان (ع) در نهج البلاغه دارند خود قرآن هم دارد دیگر «تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى» حضرت وقتی که از صفین برمیگشتند در کنار قبرستان ایستادند در نهج البلاغه است فرمودند من اگر بخواهم به این اموات خبر بدهم سه خبر به آنها میدهم یکی راجع به خانوادهشان، یکی راجع به اموالشان، یکی راجع به خانههایشان، چون آدم این سه را که بیشتر ندارد یک مسکنی دارد مغازهای دارد یک خانوادهای دارد یک مالی دارد
اما مالتان که تقسیم شد حالا انصاف بچهها دیگر، چهقدر رد مظالم بدهند چهقدر نماز و روزه بدهند تقسیم شد، خانوادههایتان هم مشغول زندگی هستند دو سه روز گریه میکنند تمام میشود دیگر، همسر انسان، فرزند انسان، شرایط زندگی عادی را میچرخانند، خانههایتان را هم در آن دارند زندگی میکنند فکر نکنید هر کسی مرد در خانهاش بسته شد یک مستأجر یا کسی، بعد حضرت سکوت کردند فرمودند اگر خداوند اینها را به زبان بیاورد بخواهند به من خبر بدهند میگویند یا امیرالمومنین چیزی جز تقوا اینجا به درد ما نمیخورد. که همان « خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى» است. حالا حضرت در این بخش و در این فراز پناه میبرند به خدا از اینکه مرگ بدون عُدّه و زاد و توشه داشته باشند. این 38 بخش، اگر اجازه بفرمایید...
همان کلام حضرت که « تَجَهَّزُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ». بعد از هر نماز، هر شب رو میکردند به جمعیت « تَجَهَّزُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ» کلاً ائمهی ما نسبت به این موضوع سفارش کردند خود خدا هم که مکرر میبینید که چهقدر سفارش میکنند حالا ادامهی این پناه بردنها هم اتفاقاً در همین رابطه است که من اجازه میخواهم این بحث را امروز تمام کنم در این بخش دعا، یعنی فراز 39 تا 44 را هم اشاره کنم که حالا اگر خدمتتان بودیم یک بحث دیگری را تقدیم میکنیم.
«وَ نَعُوذُ بِكَ مِنَ الْحَسْرَةِ الْعُظْمَى» خدایا پناه میبرم به تو از روز حسرت بزرگ، یکی از اسامی قیامت حسرت است یوم الحسرة است که «أنظرهم یوم الحسرة» در قرآن آمده است روز قیامت افراد حسرت میخورند برای چه حسرت میخورند؟
یک: برای کوتاهیها، « يَا حَسْرَتَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ» خدایا ما در ارتباط با وظایفی که داشتیم کوتاهی کردیم حالا نماز بوده روزه بوده دیگر فرصتها گذشته است دیگر، یکی از آنها قرآن میفرماید وقتی اعمالشان را به آنها عرضه میکنند یک نگاهی میکنند « كَذَٰلِكَ يُرِيهِمُ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَيْهِمْ» مثل کارنامه که دست آدم میدهند ای وای این رتبهی من است این درجه من است وقتی که اینها را میبینند حسرت میخورند
امام صادق (ع) در توضیح این آیه فرمودند که منظور این است که طرف نگاه میکند که مال و ثروتش را اما کاری با آن نکرده است لذا حسرت میخورد. باز در روایت داریم کسانی که روزی مال حرام خوردند خیلی حسرت میخورند، « انّ اعظم الحسرات يوم القيامة حسرة رجل كسب مالا فى غير طاعة الله» بزرگترین حسرت روز قیامت این است که یک مالی را از راه حرام به دست آورده است دیگران از او ارث بردند در راه بندگی خدا صرف کردند اما او خودش باید جواب مال حرام را بدهد.
حسرت بر غفلتها امیرالمومنین در نهجالبلاغه فرمودند: « فَيا لَها حَسرَةً على كُلِّ ذِي غَفلَةٍ أن يكونَ عُمُرُهُ علَيهِ حُجَّةً» وای بر آنهایی که در دنیا غفلت کردند اینها هم حسرت میخورند. حسرت بر فراموشی آخرت « إِنَّ مِن أَشَدِّ النَّاسِ عَذَاباً یَوْمَ القِیامَةِ» یکی از پشیمانترین آدمها روز قیامت کسی است که « باعَ آخِرَتَهُ بدنيا غَيرِهِ» آخرتش را به دنیای دیگری بفروشد. مثل عمروعاص، وقتی از دنیا رفت میدانید شب عید فطر از دنیا رفت سال 43 هجری، غصه میخورد میگفت من آخرتم را به دنیای دیگران فروختم. این هم یکی از مواردی که امام اشاره میکنند خدایا پناه میبرم به تو از حسرت عظمی، «وَ الْمُصِيبَةِ الْكُبْرَى» خدایا پناه میبرم به تو از مصیبت کبری، حالا مصیبت کبری چیست؟
در به اصطلاح در روایات ما آمده است از حضرت علی (ع) سوال شد که «فأيّ المصائب أشدّ؟» کدام مصیبت خیلی شدید است؟ که شاید این مصیبت عظمی منظور همان است، فرمودند: « المصيبة بالدّين» مصیبت در دین اینکه امام صادق (ع) وقتی مصیبت در دنیا برایشان پیدا میشد میگفتند خدایا شکرت که مصیبت در دینم ایجاد نشد در دعاها هم داریم که خدایا مصیبت ما را در دین ما قرار نده. این در واقع همین است که مصیبت العظمی، شاید اشاره به همین مصیبت در دین باشد
این دعا را من نوشتم اتفاقاً در بحار است « اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي لَمْ يَجْعَلْ مُصِيبَتِي فِي دِينِي» مثلاً پولی گم میشد بچهای مریض میشد الان برای ما هم گاهی پیش میآید دیگر یک مسئلهی اقتصادی ضرر میکنیم شده تا حالا بگوییم خدایا شکر نماز صبحم قضا نشد، شکر روزه از من فوت نشد، واقعاً مهم است خیلی از ما گاهی اینطور نیستیم.
هم آدم چه باشد، خدایا پناه میبرم به تو از حسرت عظمی که حسرت روز قیامت است و مصیبت کبری که مصیبت در دین است شما ببینید شخصیتهایی مثل عبدالعظیم حسنی، میآمدند خدمت امام هادی زانو میزدند میگفتند میخواهیم دینمان را بر شما عرضه کنیم. ببینید دین ما درست است یا درست نیست؟ دغدغه داشتند دین خیلی مهم است اصلاً زندگی اگر در آن دین نباشد معنا ندارد رنگ ندارد جهت ندارد هدف ندارد،
و لذا خدا در قرآن کریم به پیامبر میگوید « فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها» پیغمبر رو کن به سوی دین، به ما هم میگوید که « أَقِيمُوا الدِّين» دین را پا بر جا نگه دارید. دین یعنی همین اعتقادات، یعنی همین رعایت اخلاق، رعایت احکام، دین سه چیز است معارف و احکام و اخلاق، خیلی مواظب باشیم که امام سجاد طبق این نقل مصیبت کبری را مصیبت دینداری میداند.
مورد بعدی خدایا پناه میبرم به تو از « وَ أَشْقَى الشَّقَاء» «وَ نَعُوذُ بِكَ مِنَ الْحَسْرَةِ الْعُظْمَى ، وَ الْمُصِيبَةِ الْكُبْرَى ، وَ أَشْقَى الشَّقَاءِ» به تو پناه میبرم از بدترین شقاوتها حالا أشقی الشّقا چیست؟ گفتند جهنم است یعنی اینکه انسان به عذاب دوزخ مبتلا شود اگر انسان دچار... چون در روایت هم دارد من رایتش را هم اینجا یادداشت کردم «لا یَدخلُ النّار إلّا شقي» کسی وارد جهنم نمیشود قرآن افراد را دو قسم کرده است سعید و شقی، میفرماید «أَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ» بعد میفرماید آنهایی که شقاوتمندند. از نظر امام سجاد (ع) شارحین گفتند منظور همان آتش جهنم است. و قِنا عذاب النّار.
زیاد هم میگوییم دیگر همین شبها خواندیم دیگر...الغوث الغوث خَلّصنا مِن النّار یا ربّ. صد مرتبه، دعای مجیر أجِرنا مِن النّار یا مُجیر، خود دعای قنوت، وَ قِنا عذاب النّار، انشاالله توفیق نماز شب عزیزان پیدا کنند «هذا مَقامُ العائذِ بكَ من النار»
یک کتاب خوبی دارند مرحوم آیت الله ری شهری به نام بهشت و دوزخ در قرآن و حدیث. الجنّة و النّار آنجا یک جلدش راجع به بهشت است یک جلدش راجع به دوزخ است توصیه میکنم فقط بهشت را نخوانید و یا دوزخیهایش را هم نخوانید با هم بخوانید که خلاصه دچار مشکل نشویم چون اگر دوزخ را بخوانید ممکن است دچار ناامیدی شوید اگر بهشتش را بخوانید ممکن است دیگر دچار جرأت شوید و زیادی امیدوار شوید.
خدا رحمت کند مرحوم شیخ صدوق یک کتابشان به همین نام است دیگر، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، نصف نصف است دیگر تقریباً، سه فراز دیگر از این دعا باقی ماند «وَ سُوءِ الْمَآبِ» خدایا پناه میبرم به تو از اینکه عاقبتم به سوء بشود.
حسن عاقبت، یعنی امام در پایان این دعا موضوع حسن عاقبت را مطرح میکند روایات هم زیاد داریم که «المومن لا یزال خائفاً مِن سوء العاقبة» مومن از فرجامش همیشه باید بترسد. منتها یک نکتهای من اینجا عرض کنم که یکی از کلمات قصار امیرالمومنین این است که میفرماید: اگر کسی بدترین امت بود آقا الان یک آدمی را شما ببینید خیلی آدم بدی است مأیوس نشوید شاید خوب شود یک کسی را هم ببینید خیلی آدم خوبی است حتماً امیدوار نباش که به بهشت میرود شاید آدم بدی شود.
این خیلی نکتهی مهمی است یعنی ما اگر حر را آن روزی که راه امام حسین را بست دیده بودیم حتماً از او ناراحت میشدیم حتماً یک برخوردی... اما میگوید نه صبر کن «وَ لَا تَيْأَسَنَّ لِشَرِّ هَذِهِ الْأُمَّةِ» فرمود از بدترین این امت هم شما مأیوس نشوید. شدند دیگر آدمهایی مثل إکرمه عوض نشد؟ آمد مسلمان نشد، در خود کشور ما طیب حاج رضاییها، از آن طرفش را هم دیدیم مثل حسان بن ثابتها آخر عمرشان... برصیصاها، بلعمها آخر عمرشان به انحراف کشیده شدند. این سوء المأب خیلی مهم است
حالا گاهی از ما سوال میکنند که ما از عاقبت میترسیم من شیندم که حضرت امام رهبر کبیر انقلاب سوال شد که اگر یک دعای مستجاب شما داشته باشید فرمودند من دعا میکنم برای عاقبت به خیری، گاهی از ما سوال میکنند چه کار کنیم عاقبت به خیر شویم؟
اولاً حواسمان جمع باشد که دقت کنیم بعد یک راهکارهای سادهای هم خدمتشان عرض میکنم این دعا را زیاد بخوانیم «یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ» این دعا را هم زیاد بخوانیم این دعا مال راسخون در علم است یعنی ائمه، «وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ» آن دعا این است «رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إِذ هَدَيتَنا وَهَب لَنا مِن لَدُنكَ رَحمَةً ۚ إِنَّكَ أَنتَ الوَهّابُ» این دو دعا، سوم دعای 11 صحیفهی سجادیه را هم بخوانیم همین صحیفهی سجادیه دعای 11 آن دعای عاقبت به خیری است حالا اگر فرصتی شود شاید ما به آن پرداختیم دعای عاقبت به خیری است اصلاً اسمش همین است دعای عاقبت به خیری. این در واقع سه تا نکتهای که هست.
در روایات هست که سورهی الحاقه را هم زیاد بخوانید «الحاقّة مالحاقّة» این سوره را هم داریم اگر کسی زیاد بخواند دینش موقع جان دادن سلب نمیشود. اینها توصیههایی است که در منابع روایی ما آمده است و آن فراز زیارت عاشورا را هم زیاد بخوانید «وَثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْق عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَأَصْحابِ الْحُسَیْنِ علیهم السّلام» خدایا پناه میبرم به تو از بد عاقبتی و «وَ حِرْمَانِ الثَّوَابِ» پناه میبرم به تو که یک جاهایی از ثواب محروم شوم دیدید بعضی اوقات یک ثوابهایی پخش است آدم دیر به آن میرسد میآیند میگویند آقا هشت سال دفاع مقدس تمام شد میگوییم ما میخواستیم به جنگ بیاییم محروم شدیم یا میگویند اینجا طرح اکرام یتیم است مثلاً ما میدویم میگویند آقا تمامش فروخته شد تمام شد...
نماز قضا میشود یا نماز جماعت انسان نمیرود پدر و مادرت را از دست میدهی انشاالله خدمت میکنم فلان موقع برسم یک وقت میبینی ثوابها رفت مادر رفت دیگر نمیتوانیم خدمت کنیم. «وَ حُلُولِ الْعِقَابِ» این هم بد است آخری با این تمام میشود
خدایا پناه میبرم به تو از این که در زندگی من یک عقابی یا عذابی حلول کند و خودش را نشان بدهد ما نمیدانیم چند برنامه شد ولی سعی کردیم که این 44 آسیب را با هم یک مروری کنیم حالا ببینیم تا خداوند بعد انشاالله چه میخواهد.
صفحهی 291 قرآن کریم
در ارتباط با این آیاتی که در صفحهی 291 آمده است میدانید که یکی از مشکلاتی که انبیاء با آن مواجه بودند بهانهجوییها بود یعنی طرف نمیخواست ایمان بیاورد دنبال یک بهانهای میگشت برای اینکه از ایمان فرار کند در صورتی که استدلالهای انبیاء حرفهایشان روشن بود معجزاتی هم داشتند بالاخره در روایت داریم که مردم به دو شکل ایمان میآورند «مِن هُم مَن یؤمنُ بالسّمع و منهم مَن یؤمن بالنّظر» بعضی با همین گوش مثل اباذر حرفهای پیغمبر را شنید و ایمان آورد،
اسعدبن زراره آمد کنار کعبه آیاتی از قرآن را شنید و ایمان آورد بعضی این قدرت تحلیل را شاید نداشته باشند دلشان بخواهد یک چیزی هم ببینند خدا مذمت نکرده کما اینکه به هر حال افرادی خدمت پیامبر میرسیدند حضرت معجزاتی به اینها نشان میداد. میدانید که معجزات پیامبر هم غیر از قرآن زیاد است. اخیراً همین چند روز قبل شنیدم در مدینه موزهی بسیار عظیمی از موضوعات معجزات پیامبر بر پا شده است گفتند آمار خیلی بالایی یعنی در واقع شبیه سازی میگویید چه میگویید؟
نمادهایی از معجزات مختلف پیامبر که شیعه و سنی نقل کردند آوردند که مرحوم شیخ حر عاملی اصلاً کتاب دارند به این نام، معجزات پیامبر هم کمک میکرد مثلاً طرف ببیند درخت از آنجا کنده شد آمد اینجا...
یا این درخت سبز شد ولی از این دو که بگذریم یعنی آنهایی که با شنیدن ایمان میآوردند آنهایی هم که با معجزه ایمان میآوردند یک دستهی سومی نمیخواستند ایمان بیاورند و لذا دنبال بهانه بودند آن وقت پیشنهادهایی که میدادند گاهی غیر منطقی بود قرار هم نبود که پیامبر تابع پیشنهادات آنها باشد حالا یک بخشی از اینها در سورهی اسرا آمده است جای دیگر سورهی فرقان هم داریم. میگفتند « وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّىٰ تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعًا» ما ایمان نمیآوریم مگر اینکه یک چشمهای از زمین برای ما بیرون بیاوری. ببینید بحث این نبود که حضرت چشمه... کاری نداشت برای پیغمبر.
حضرت موسی با یک عصا چشمه جاری کرد اینها وقتی چشمه هم جاری میکرد میگفتند سحر است « أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَارَ خِلَالَهَا تَفْجِيرًا» یا یک باغی از خرما و انگور بین اینها هم همه چشمهی آب باشد. پیامبر باغ که نمیخواهد بفروشد قصد عرض کنم که آب دادن به شما هم که ندارد میخواهد به شما بگوید ایمان بیاورید چشمه بیاور یعنی چه؟ یک باغ اینطوری داشته باش یعنی چه؟
از آن بدتر این است « أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلًا» اگر واقعاً تو پیامبری و قدرت داری آسمان را روی سر ما خراب کن پاره پاره کن یا نه اصلاً یک چیز دیگر خدا را بیاور. یک جای دیگری دارد که میگفتند که ما در صورتی ایمان میآوریم که صبح که از خواب بیدار میشویم نوشتههای وحی زیر رختخواب ما باشد یعنی ما شب بخوابیم صبح بلند شویم در خانههایمان ببینیم که صحف، نوشتههای وحی، مثل حضرت موسی که الواح میآورد. یا خدا یا ملائکه را. بعد بعضی میگفتند که مگر شما پیغمبر نیستی؟ یک خانهی طلا داشته باش، « أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ» خانهای از طلا، « أَوْ تَرْقَىٰ فِي السَّمَاءِ» برو در آسمان پرواز کن یعنی مثلاً بتوانی جاذبه را چه کنی؟ بر آن غلبه کنی. پیامبر معراج رفته است اما اینها در واقع هر طوری میخواهند یک ایراد و اشکالی بگیرند.
بعد قرآن آخرش میفرماید صفحهی همین 291 آیهی 96 «قُلْ كَفى بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ إِنَّهُ كانَ بِعِبادِهِ خَبِيراً بَصِيراً» بهانه نیاورید خدا کافی است به عنوان گواه بین من و بین شما، بعد هم میفرماید که « وَمَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ» هر که هدایت شد که شده است « وَمَنْ يُضْلِلْ» هر کسی هم که نشد خودش مقصر است و در واقع تقصیر و قصور از اوست.
این راجع به آیات و اما همانطور که اشاره فرمودید روز 11 اردیبهشت روز کارگر است من چند جملهای اجازه بفرمایید در پایان این بحث نکاتی عرض کنم چون به بحث دعای 11 صحیفه دیگر نمیرسیم اگر بخواهیم آغاز کنیم جلسهی بعدی انشاالله خدمت دوستان باشیم. میدانید در اسلام کار عبادت است خیلی نکتهی مهمی است میگوید اگر عبادت 70 جز باشد 69 جز آن طلب حلال است وقتی کار عبادت است پس کارگر هم عابد است بندهی خداست این نگاه خیلی به ما وسعت دید میدهد یعنی جنابعالی مسجد میروی چهطوری خانهی خدا میروی؟ چهطوری حرم امام رضا میروی؟
صبح که بلند میشوی به کارخانه میروی یا محیط کشاورزی میروی یا محیط حالا تعویض روغنی...میشود محراب و سجاده، این یک نکته. نکتهی دوم این است که در اسلام کارگری که دنبال طلب حلال است این مجاهد فی سبیل الله است و عرقش معادل خون شهید است چیز سادهای نیست منتها طلب حلال،
الان شما میدانید که درآمدهای کاذب و بعضاً حرام خیلی بالاست و زیاد هم هست و اما آن ثواب و جایگاه درآمد حلال را ندارد لذا طلب حلال کردن که خداوند هم در قرآن ملاحضه فرمودید «کُلوا حلالاً طیّباً» پاکیزه و حلال باشد پس یک، کار عبادت است نکتهی دوم کسی که دنبال طلب حلال میرود اجرش اجر مجاهد است این را برای کارگران عزیز عرض میکنم که بدانند اهمیت کارشان تا کجاست.
نکتهی سوم این است که هدف از این کار باید یک هدف مقدسی باشد این هدف مقدس چیست؟ یکی از مقدسترین این اهداف توسعهی به خانواده است «اَلْكَادُّ عَلَى عِيَالِهِ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ» و لذا در روایات دارد که اگر کسی به انگیزه توسعهی خانواده، من کار میکنم برای بچهام یک ماشین بخرم، عروسی برای فرزندم بگیرم این نگاه توسعه بر عیال خودش نگاه ارزشی به کار است و طبعاً آنی که انسان بخواهد کار کند صدقه بدهد انفاق کند
یک وقت یک کسی آمد خدمت امام صادق(ع) عرض کرد آقا «إنّي أُحِبّ الدّنیا» من خیلی دنیا را دوست دارم حب دنیا مذمت شده است دیگر «رأس کلّ خطیئة» یعنی ریشهی همهی گناهان است. آقا فرمودند که منظورت چیست؟ گفت من همیشه دنبال طلب دنیا هستم. آقا فرمودند که چه کار کنی با دنیا؟ هدفت چیست؟ گفت نفقه به خانوادهام بدهم«أتصدّق وَ أَحُجُّ» صدقه بدهم حج بروم آقا فرمودند«لَيْسَ هَذَا طَلَبَ اَلدُّنْيَا هَذَا طَلَبُ اَلْآخِرَةِ» این طلب آخرت است. این هم نکتهی سوم است که نوع هدفی که در آن کار نهفته است میتواند توسعهی بر عیال باشد صدقه باشد انفاق باشد حج باشد، عنایت میفرمایید. این نکتهی سوم.
و نکتهی چهارم در اول برنامه هم اشاره کردم این کار و کارگری جز عوامل تشویق ویژهی معصومین بوده ضمن اینکه خودشان کار میکردند پیامبر چوپانی کرده، تجارت کرده، اما همهی شما شنیدید که از غزوهی تبوک که برمیگشت دست کارگر را هم بوسیده است شوخی نیست این بوسهای است که به دست دخترش حضرت زهرا(س) زده شده است و این دستی که گرفت پیامبر این نشانهی اوج اهمیتی است که اسلام برای کار و کارگری قائل است منتها یک نکاتی هم هست
یکی از آن نکات این است که کار و کارگر با این جایگاهی که گفتیم چهقدر خوب است که یک مراعاتی خودش داشته باشد یک مراعاتی آن کارفرما و آن روئسا و مسئولینشان. مراعاتی که در مورد کارگر توصیه شده است در روایات ما اتقان است خداوند دوست دارد عملی که متقن باشد.
کم در کار گذاشته نشود اگر گفتیم دهانهی این چاه را مثلاً اینقدر میگیریم یا اگر باید این لولهای که باید داخل این لوله جوش داده میشود یا انجام میشود اینقدر چسب زده شود اینقدر برایش مثلاً فرض کنید که برایش هزینه شود کم نگذارید آن وقت همان صاحبکار لطمه میبیند ما هم پیش خدا مسئولیم اصلاً فرض هم بکنیم آقا یک پروژهی عظیمی حالا...
چه کسی میآید مثلاً من این سه راهی لوله را خوب آببندی کردم یا نه، و مکرر دیدیم من خودم مبتلا شدم به این مسئله طرف مثلاً ساختمان را ساخته و رنگ کرده و کاغذ دیواری کرده و کلی فلان، یک مرتبه میبینی وسط حال چکه میکند میروی میبینی همه را بررسی میکنی آنجا آن لولهای که باید چسب زده میشده یک کمی کم بر این کار گذاشتند باعث لطمه بر ساختمان شده است این خیلی مهم است.
در ماشین، در خودرو، به اصطلاح صنایعی که داریم این کم کار نگذاشتن آقا کارگری که گفتند شما باید اینقدر بذر بدهی کود بدهی، در این زمان سم بزنی، این طور آبدهی کنی، خلاصه قصه را نپیچانند به هم...وجدان کاری، این راجع به کارگر، چون وقتی ما یک طرفه حرف میزنیم حرف ناقص میماند.
بخش دوم راجع به کارفرما است این کسانی که نیروها را جذب میکنند إتّقوا الله، واقعاً تقوا داشته باشند دختر خودشان هم باشد پسر خودشان هم باشد با این حقوق کم، الان خیلی از افراد خانمهای جوان را به کار میگیرند با حقوقهای بسیار کم، بیمه هم نمیکنند، یا نه مثلاً طرف سی سال سابقهی کار داشته الان بیست سال است مشغول شده الان پنجاه سالش است الان بازنشسته شده است الان یک دنیای تجربه است بیمه که نمیخواهد چون دارد بازنشستگی دارد یک حقوق اندکی میدهند کار سنگینی را به او واگذار میکنند این هم خیلی بد است باید توجه کنند که حقوق کارگر درست پرداخت شود و به گونهای باشد که کم گذاشته نشود آقا امام رضا، ائمه گاهی اعتراض میکردند به این کم گذاشتنها.
اینها توصیههایی است که باید بشود یک تکریمی هم جامعه باید داشته باشد جامعه که آن در جای خودش انشاالله انجام خواهد شد که حالا امروز، روزشان هست و به هر حال ما هم به آنها تبریک عرض میکنیم.
اللّهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم اللّٰهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِيقَ الطّاعَةِ، وَبُعْدَ الْمَعْصِيَةِ، وَصِدْقَ النِّيَّةِ، وَعِرْفانَ الْحُرْمَةِ، وَأَكْرِمْنا بِالْهُدىٰ وَالاسْتِقامَةِ، وَسَدِّدْ أَلْسِنَتَنا بِالصَّوابِ وَالْحِكْمَةِ.
خدایا در ظهور آقایمان تعجیل بفرما(الهی آمین)
قلب مقدسشان را از ما راضی و خشنود قرار بده(الهی آمین)
و تا ما زندهایم توفیق درک ظهورش را به ما عنایت بفرما(الهی آمین).