خداوند با آوردن پیامبران برای بشریت مقاصد خاصی را در جهت رشد و تعالی انسان دنبال میکرد. یکی از این اهداف تبیین مسیر توحیدی خود را به وسیلهی آنها برای خلایق خود بود. در تاریخ پیامبران الهی، این مسیر بسیار روشن و شفاف است و همهی آنها انسان را سیر به سوی حقیقت میدهند. اما تفاوت روشی و شیوهای پیامبران را نباید نادیده گرفت. در واقع مبلغان واقعی و رسالت داران راستین عالم، تفاوت ماهوی در نوع دعوت خویش نداشتهاند اما با توجه به نوع شریعت خود و مقتضیات زمانی و مکانی و استعداد مخاطبان، تفاوتهایی در شیوهها و مدلهای دعوت اتخاذ کردهاند.
با نگاهی موجز و مختصر میتوان به این نتیجه رسید که پیامبران قبل از حضرت موسی(ع) کمتر به بحث شریعت پرداخته و ابتدا خدا محوری و توجه به توحید مبنای کاری آنها بوده است. اما از تاریخ حضرت موسی (ع) بحثهای اعتقادی، بیشتر برای مردم مطرح می شود و توجه به معاد، نبوت و جایگاه آن و شریعت جلوههای بسیار بالاتری می یابد و سطح تبیین آنها بالاتر می رود. در زمان رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) این مباحث به صورت فراوان مطرح شده و بسیاری از آیات قرآن دربردارنده مسأله قیامت، معاد، نبوت و جایگاه رهبری و ... میباشد.
نکته اینجاست که انبیاء با توجه به همه تفاوتها در روش انجام و ابلاغ رسالت در بسیاری از موارد، از خطی واحد پیروی کردهاند. برای نمونه توجه دادن مردم به واحد بودن خداوند، خالقیت و فعال مایشاء بودن خداوند و مسئله معاد، یا در مسائل ایدوئولوژیک، نگاه واحد به حجاب، تطهیر و احکام و... تا یکی از ریزترین کارها و نمونه های رفتاری پیامبران که بحث دفن اجساد مردگان در خاک بوده است.
تمامی انبیاء در این روش ها و احکام، من جمله دفن اجساد مردگان هیچ گونه اختلاف نظری ندارند، و این گونه از احکام از ابتدای خلقت تاکنون در ادیان الهی(که در واقع یکی هستند) چه در بین پیامبران و چه در بین پیروان اجرا شده است. از دفن هابیل توسط قابیل در دل خاک تا دفن تمامی پیامبران الهی که قرآن(ذیل نکات تفسیری)[۱] و روایات[۲] آنها را بیان کرده اند(که شرح و بسط داستان دفن آنها مجالی مدید و مقالی طویل می طلبد) تا به خاک سپرده شدن بدن مطهر پیامبر گرامی اسلام (صل الله علیه و آله وسلم).[۳]
ائمه اطهار(علیهم السلام) نیز از این قاعده مستثنی نبوده و آنها هم به همین شیوه عمل کرده اند[۴] که از شدت وضوح این مطلب، برای اثبات آن نیاز به دلیل و توضیح نیست.[۵]
حال سوال اینجاست؛ آیا زرتشت پیامبری غیر از دیگر پیامبران الهی است که روش آن با تمامی پیامبران و روش خداوند تفاوت دارد؟!
آیا خداوند با دو مدل و دو نوع پیامبر انسان ها را راهنمایی کرده است، که از طرفی هزاران شخصیت ممتاز در یک مسیر، با یک شیوه راهنما بوده و از جهتی یک شخصیت( زرتشت) در یک مسیر با شیوهای متمایز!؟
به راستی چه شده است که این چنین احکامی از این آیین صادر و جزئی از آن مکتب گردیده است؟!
اگر خاک مقدس بوده و جنازه باعث سرایت آلودگی و ناپاکی بدن میت به آن میشود، چرا پیامبران اولوالعزم و... به آن توجه نداشتهاند! این به نظر بعید نیست؟!
چرا روش یک پیامبر (در صورتی که فرض کنیم ایشان پیامبر بوده است) با تمام پیامبران الهی فرق میکند؟
یعنی اجرای حکم خداوند توسط انبیاء از زمان حضرت آدم تا خاتم (علیهم السلام) اشتباه بوده است!!! و یکباره زرتشت این اشتباه را پی برده است! یا اصلا این جریان و این احکام ساخته و پرداخته موبدان و مغان زرتشتی است؟
تا چه اندازه میتوان صحت و سقم صادر شدن این حکم و استناد آن به زرتشت را اثبات کرد؟
آیا زرتشت خود در دل خاک دفن شد یا بدن او نیز به استودان سپرده شد؟!... و دهها سوال دیگر این چنین فقط درباره یک حکم، نشان از این واقعیت به ظاهر تلخ برای عدهای دارد که نمیتوان به دیده قطع بر نبوت زرتشت نگریست...
پینوشتها:
[۱]. تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(علیه السلام)، سوره بقره، آیه ۲۲، ص ۱۴۲، ص ۴۰۸
[۲]. جزایری، داستان پیامبران
[۳]. کافی، ج ۱، ص ۴۵۱
[۴]. همان، ج ۲، ص ۱۳
[۵]. امالی صدوق، ص ۶۶۲
[۶]. برای مطالعه و اسناد محل دفن اهل بیت(علیهم السلام) رجوع شود به کتب: وسایل الشیعه، ج ۲ ،کافی ج ۱ و۲، منتهی الامال، الارشاد، بحار الانوار ج ۴۳ الی آخر، تاریخ سلیم بن قیس هلالی، قصص الانبیاء و...