سخنرانی کوتاه اهمیت میهمان نوازی در اسلام
از منظر مکتب آسمانی اسلام، پذیرایی از میهمان جایگاه ویژه ای دارد و اهمیت آن را می توان از لابه لای کتاب خداوند و جوامع حدیثی و متون فقهی به دست آورد. قرآن کریم بارها از تکریم میهمان و اجر و پاداش آن سخن می گوید و در ضمن آیاتی داستان میهمان نوازی حضرت ابراهیم علیه السلام را نقل می کند و او را به این خصلت زیبا می ستاید.
محبوب ترین خصلت
شیخ کلینی در ضمن روایتی می نویسد: زمانی اسیرانی را به محضر رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله آوردند. آنان همگی به اعدام محکوم شدند. بعد از اجرای حکم همه، نوبت به آخرین اسیر رسید؛ در آن حال، حضرت جبرئیل علیه السلام نازل شد و عرضه داشت: «یا مُحَمَّدُ رَبُّکَ یُقْرِئُکَ السَّلامَ وَیَقُولُ لَکَ اِنَّ أَسِیرَکَ هذا یُطْعِمُ الطَّعامَ وَیُقْرِی الضَّیْفَ؛ ای محمد! پروردگارت سلام می رساند و می فرماید: این اسیر تو کسی است که [به نیازمندان] اطعام می کند و از میهمانان پذیرایی می نماید.»
رسول خدا صلی الله علیه و آله این پیام را همراه با مژده آزادی اش به او ابلاغ کرد. آن اسیر کافر با تعجب پرسید: آیا پروردگارت میهمان نوازی را دوست دارد؟ فرمود: بلی. او که تحت تأثیر این پیام حیات بخش قرار گرفته بود، با کمال اشتیاق شهادتین بر لب جاری کرد و اظهار داشت: سوگند به خدایی که تو را به حق به پیامبری مبعوث فرمود! من تا به حال کسی را از در خانه ام رد نکرده ام و در این راه از اموالم مضایقه ننموده ام.
از ویژگیهای اهل بیت علیهم السلام
علی علیه السلام می فرمود: «اِنّا اَهْلُ بَیْتٍ أُمِرْنا أَنْ نُطْعِمَ الطَّعامَ؛ ما اهل بیتی هستیم که دستور داریم [در راه خدا به نیازمندان [اطعام کنیم.»
نشانه ایمان
امام صادق علیه السلام فرمود: «مِنَ الاِْیمانِ حُسْنُ الْخُلْقِ وَاِطْعامُ الطَّعامِ؛ از نشانه های ایمان خوش خلقی [و پذیرایی از میهمان] و اطعام غذاست.» همچنان که مشاهده می کنیم، این خصلت پسندیده، ارزش والای دینی و اجتماعی دارد و هر انسانی که به سوی کمال حرکت می کند، بدون این ویژگی راه به جایی نخواهد برد. سخاوت، گشاده دستی و میهمان نوازی از میانبرترین شیوه های رسیدن به قله رفیع سعادت است. به همین جهت، رهبران بزرگ الهی به داشتن چنین ویژگی انسانی افتخار می کردند. روایت زیر نمونه ای از این دست می باشد:
میهمان نوازی علی علیه السلام
امام عسکری علیه السلام فرمود: «روزی دو نفر میهمان که پدر و پسر بودند به منزل علی علیه السلام وارد شدند. امام پیش پایشان برخاست، آنان را احترام کرد و روبه روی آنان نشست. آن گاه دستور داد غذا آوردند و از آن خوردند. آن گاه ظرف آب را به دست گرفت تا بر دستان مرد بریزد. آن مرد به التماس افتاد و خود را به خاک افکند و عرضه داشت: یا امیر المؤمنین! آیا خداوند مرا در حالی بنگرد که شخصیتی مانند تو بر دستانم آب می ریزد و من دستانم را می شویم؟ علی علیه السلام فرمود: بنشین و دستانت را بشوی! خداوند تو را می بیند، در حالی که برادرت که با تو هیچ فرقی و امتیازی ندارد، به تو خدمت می کند و با این عمل خود، ده برابر عمل اهل دنیا را در بهشت می جوید و به همین اندازه به داراییهایش در بهشت اضافه می شود.
مرد میهمان در جایش نشست. علی علیه السلام فرمود: تو را قسم می دهم به آن حق بزرگ من ـ که تو آن را می شناسی و بر آن احترام می کنی ـ و به تواضع تو در برابر خداوند که خداوند به تو پاداش خیر دهد، به من اجازه بده آن خدمتی را در حق تو به جا آورم که تو را شرافت می بخشد. دستانت را راحت و مطمئن بشوی؛ آن چنان که اگر قنبر آب می ریخت، راحت می شستی. آن مرد میهمان نیز چنین کرد.
پس از فراغت از شستن دست مرد میهمان، امام آفتابه چوبین را به دست محمد بن حنفیه داد و فرمود: پسرم! اگر این پسر تنها آمده بود و پدرش در کنارش نبود، من شخصا به دست او آب می ریختم؛ امّا خداوند متعال دوست نمی دارد که هرگاه پسر و پدری با هم بودند، بین آنان تساوی برقرار شود. به این جهت، پدر به پدر خدمت کرد و شایسته است پسر نیز به پسر خدمت کند. محمد حنفیه نیز بر دستان پسر آب ریخت.»
بعد از نقل این روایت، امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: «هر کس در این امور از علی علیه السلام پیروی کرد، او شیعه راستین است.»
البته پذیرایی از میهمان در مکتب اسلام دایره ای فراتر از پیروان مکتب دارد و یک ارزش انسانی است. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در این زمینه به علی علیه السلام سفارش می کند که: «اَکْرِمِ الضَّیْفَ وَلَوْ کانَ کافِرا؛ میهمان را گرامی بدار، گرچه کافر باشد.» بلی، اکرام میهمانی که از در وارد می شود، بر هر انسانی لازم است و خداوند متعال دوست دارد که تکریم شود.
میهمان ماست هر کس بی نواستآشنا با ماست چون بی آشناست
میزبانی امام حسن علیه السلام
روزی امام مجتبی علیه السلام از محلی عبور می کردند، کودکانی را در کوچه دیدند. آنان دور هم جمع شده، هم بازی می کردند و هم به خوردن خرده نانهایی مشغول بودند. کودکان وقتی امام را دیدند، با شور و علاقه حضرت را به جمع کوچک و ساده خود دعوت کردند. امام نیز با کمال تواضع دعوت آنان را پذیرفت و به همراه آنان از آن نانهای خرده ریز تناول کرد. آن گاه کودکان را مورد تفقد قرار داد و به منزل خود آورد و بعد از اطعام و پذیرایی کامل، لباسهای مناسبی نیز به ایشان اهدا کرد. سپس خطاب به یارانش این جمله زیبا را فرمود: «اَلْفَضْلُ لَهُمْ لاَِنَّهُمْ لَمْ یَجِدُوا غَیْرَ ما اَطْعَمُونِی وَنَحْنُ نَجِدُ اَکْثَرَ مِمّا اَطْعَمْناهُمْ؛ [باز هم] برتری [در این تعامل] از آنِ کودکان است؛ زیرا آنان غیر از آنچه به ما اطعام کردند نیافتند؛ ولی ما بیشتر از آنچه به آنان اطعام کردیم، موجودی داریم.»