روضه جوادالائمه(ع)؛ حجت الاسلام سید حسین مومنی
روضه امام جواد علیه السلام از زبان حجت الاسلام و المسلمین سید حسین مومنی.
یکی دو تا جمله عرض کنم مقدمه برای عرض توسلم بشه: این آقا جواد الائمه علیه السلام با برکت ترین مولودند به تعبیر آقا علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة والثناء. نشستن وجود مبارکشون میوه ای رو دارن قاچ می کنند در دهان جواد الائمه علیه السلام میگذارن،[1] بعد آمدند گفتند آقا انگار جوادتون رو خیلی دوست می دارید حضرت فرمودند: هذالمولود الذی لم یولد فی الاسلام مثلُه مولود؛ مثل این مولود، مولودی نیامده. از چه جهت؟ اعظمُ برکةً منه علی شیعتِنا منه؛ شیعیان گرفتارید برید در خانه جواد الائمه، گرفتاری مادی و معنویتون رو ببرید در خانه جواد الائمه. کشکولای گداییتون رو ببرید در خانه ی جوادالائمه علیه السلام.
باز روایت داریم امام رضا علیه السلام شبا کنار گهواره ی جوادش می نشست و گهواره را تکان می دادند، خیلی دوست میداره این پسر روها؛ دلائل الامامه حدیث هجده صفحه چهارصد اگر صفحه رو اشتباه نوشته باشم بحار جلد پنجاه و نه صفحه ی پنجاه، امام رضا علیه السلام دید جوادش نشسته، چند سالشه؟هنوز چهارسالش نشده.
امام رضا علیه السلام دید جواد الائمه علیه السلام رو زمین نشسته هی دست رو زمین میکوبه، سر به آسمون میگیره و آه از عمق وجودش می کشه، امام رضا علیه السلام اومد پسرش رو به بغل گرفت،فرمود:بنفسی انت؛ جونم فدات بشه جوادم! فیمَ طالَ فکرَک؛ فکرت به چی مشغوله؟ برا چی آه میکشی؟ جوادالائمه صدازد: بابا“فیما صُنِعَ بِاُمّی فاطمه؛ یادم میاد از اون بلایی که بر سر مادرم فاطمه آوردند، والله لَاُخرِجُنَّهُما، ثم لَاُحرِقَنَّهما؛ به خدا از قبر بیرونشون می کشم.
به خدا آتیششون می زنم، خاکسترشون می کنم، به خدا خاکسترشون رو به باد میدم؛ اونایی که آمدند با مادرم فاطمه؛ جوادالائمه شما یه چیزی شنیدید آقاجان، اما شنیدن کی بود مانند دیدن! پس ببینید علی چی میگه! امام حسن چی میگه! درب حجره بسته هست، صدایی داره میاد، ناله جواد الائمه بلنده، هی میگه: جگرم…
کیست اندر حجره ی دربسته افغان میکند
آب آب از پشت در با قلب سوزان میکند
صدا زد:ام الفضل! خدا خانه ی ظلمت رو خراب کنه مگر من بد امام و بد شوهری برای تو بودم؟
من مگر با تو چه کردم که تو از جور و جفا
سوختی ز آتش زهرت جگرم ام الفضل
تا کنیزا متوجه صدای جوادالائمه شدند،این نانجیبه به کنیزا دستور داد هلهله کنند…کف بزنند،یکی از این کنیزا اومد درب حجره رو باز کرد دید جوادالائمه صورت رو خاک حجره گذاشته از دنیا رفته…نگران نباشید،گریه نکنید چون رفت دیگران رو خبر کرد؛انقدر گل به بدن امام جواد نثار کردند!
سه روز بدن جوادالائمه علیه السلام رو زمین موند اما ناراحت نباشید مردم می رفتن بالاسر جواد الائمه و پیکر آقا فقط گل رو بدن آقا ریختند هیچ نگران نباشید،گریه نکنید،کسی سنگ به بدن جوادالائمه نزده، شمشیرشکسته رو بدن آقا نریختن؛نگران نباشید،گریه نکنید بدن جوادالائمه زیر آفتاب سوزان نمانده،گریه نکنید،کفن برای جوادالائمه آوردن؛ نه نه اصلا ناله نزنید چون کسی نرفتش به اسبش نعل تازه بزنه.
امان از نعل های تازه بسته
امان از استخوان های
حسین
پی نوشت:
[1] کافی جلد ۶، صفحه ۳۶.