قبل از ورود به بحث چند اصطلاح را تعريف مي كنم:
بدعت در لغت عبارتست از: چیز نوپیدا و بی سابقه، آیین نو، رسم تازه . (۱)
اما بدعت در اصطلاح دين عبارتست از:
بدعت یک نوع تصرف در، توحید در تقنین است، بدعت گذار میخواهد حریم توحید را در قلمرو تقنین و تشریع بشکند و در حقیقت، خود را جای خدا بگذارد و قانون جعل کند و در میان مردم رواج بدهد. در واقع بدعت، عبارت است از نوآوری عقیده یا عملی در حوزه دین بدون استناد به منابع پذیرفته شده در استنباط احکام، همچون قرآن و سنت معصومان علیهم السلام که از آن به تشریع در دین نیز تعبیر میشود.
بدعت در مقابل سنّت:
مقابل بدعت، « سنّت » قرار دارد که عبارت است از مجموعه عقاید، اخلاقیات و احکام عملی که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و امامان علیهم السّلام، پایهگذاری کردهاند. (۲)
حکم بدعت:
حرمت بدعت از مسلّمات شریعت مقدس اسلام و ضروری دین است؛ بلکه بدعت در حوزه عقاید گاه موجب کفر و شرک میگردد (۳)، مانند قول به تجسم ذات خداوند متعال یا حلول او در کسی.
حال با اين توجه به اين مقدمات مي خواهيم بدانيم آيا نوروز در نظر فقهاي اسلام، بدعت است يا امري پسنديده.
ابن فهد حلى از فقهاى بزرگ شيعه مى فرمايد:
« يوم النيروز يوم جليل القدر ». روز نوروز يك روز با عظمتى است.(۴)
حضرت آيت اللّه العظمى خوئى در پاسخ به استفتايى (سئوالي) پيرامون فضيلت و اعمال عيد نوروز پرسيده اند، ايشان پاسخ داده اند:
« لا بأس بالاتيان بالأعمال المذكورة رجاء، والله العالم ».
اگر اين اعمال را به قصد رجاء باشد نه به قصد ورود، اشكال ندارد.(۵)
از حضرت آيت اللّه العظمى سيستانى پرسيده اند:
« هل يعد اعتبار النيروز عيدا من البدع في الدين؟ »
كه آيا معتبر دانستن عيد نوروز بدعت است؟
پاسخ داده اند: « لا يعد بدعة ». خير، بدعت شمرده نمى شود.
فقهاى شيعه به استناد روايات متعدد، فتوى به استحباب غسل روز نوروز داده اند.
علامه حلى مى فرمايد:
« و يستحب الغسل ليلة الفطر... و يوم النيروز للفرس». غسل شب عيد فطر و... و نوروز مستحب است.» (۶)
همين فتوى را مرحوم ابن فهد در مهذب ج ۱، ص ۱۹۱، صاحب حدائق در حدائق، ج ۴، ص ۲۳۴، و مقدس اردبيلى در مجمع الفائدة، ج ۷، ص ۱۹.
صاحب جواهر مى فرمايد: « و أما غسل يوم النيروز فعلى المشهور بين المتأخرين بل لم أعثر على مخالف فيه.»
و اما استحباب غسل روز نوروز، نظريه مشهور ميان متأخرين است بلكه در ميان فقهاء كسى را مخالف نيافتم.(۷)
پي نوشت:
۱. فرهنگ فارسی معین
۲. عوائد الایام،ج۱، ص۱۱۳.
۳. عوائد الایام،ج۱، ص۱۱۱.
۴. المهذب البارع، ج ۱، شرح ص ۱۹۱.
۵. صراط النجاة للميرزا جواد التبريزي، ج ۲، ص ۴۲۶.
۶. منتهى المطلب (ط.ق)، ج ۱، ص ۱۳۰.
۷. جواهر الكلام، ج ۵، ص ۴۱.