سوشیانت، منجی در دین زرتشت
در این گفتار، مطلب و سخنرانی چند نفر از موبدان زرتشتی را بیان می کنیم که در مورد سوشیانت و مقوله منجی در دین زرتشت مطالبی را بیان کرده اند و در پایان خلاصه قولهای آنها همراه با نتیجه مطالبشان را مورد توجه شما قرار می دهیم.لازم به ذکر است بدانیم که در کتب پهلوی دین زرتشت اعتقاد بر این است که سه سوشیانت در دین زرتشت می آیند که آنها از نسل و نطفه اشو زرتشت هستند و این سه منجی در زمانهای خاصی می آیند ولی این اعتقاد به مرور زمان از بین رفت و امروزه قول موبدان در مورد این سوشیانت ها و در مورد برخی از موبدان بطور کلی این اعتقاد تغییر کرده است.
نظر موبد موبدان رستم شهرزادی و موبد اردشیر خورشیدیان:
عموم دین پژوهان بر این باوراند که اعتقاد به نجات دهندگان نهایى، در آیین زرتشت ریشه دارد اما برخى از موبدان آن را رد مى کنند و این تفکر را نتیجه نفوذ اندیشه هاى یهودى در آیین زرتشت مى دانند. چنان که موبد موبدان رستم شهزادى در کتاب مجموعه سخنرانی های خود چنین معتقد است. او اندیشه اعتقاد به نجات دهندگان نهایى در دین زرتشت را ثمره نفوذ تعالیم دینى یهودیان در باره منجى آخرالزمان مى داند و آن را در دین زرتشت بى پایه مى خواند. و مقصود از واژه سوشیانت در گاتها و حتى در اوستا را که به صورت جمع آمده است، رؤساى نخست دین زرتشت مى شمرد که تنها مى بایست در راه گسترش و پیشرفت آیین زرتشتى تلاش و کوشش مى کردند. و این نظر، نظر موبد اردشیر خورشیدیان نیز می باشد. که در کتاب پاسخ به پرسشهای دینی زرتشتیان این مطلب را بیان داشته است.[۲] [۳]
نظر موبد نیکنام در مورد سوشیانت:
سوشیانت یعنی سود رسان مقدس ، زرتشت که در سرود هایش خود را به دلیل گسترش آیین یکتاپرستی در جهان، یک سوشیانت نیز می داند باور دارد که در گذر زمان انسان هایی هوشمند تر از دیگران که راه شناخت خداوند را پیشه می کنند و به دل آگاهی می رسند بر آن می شوند تا زندگی مردم را یک گام به جلو ببرند و با راهنمایی های خود نقش سود رسانی برای نجات بشر از خرافات و پندارهای گذشته و ارتجاعی داشته باشند و آنان را به خردورزی ، سازندگی و پیشرفت فراخوانند . این اشخاص سوشیانت نام دارند و شاید افراد بیشماری تاکنون آمده اند که اثربخش بوده و یا در آینده با زاده شدن خود سبب انقلاب فکری در بشر گردند. زرتشت خود را یک سوشیانت می داند و نگرش انسان را به هستی همراه با خردورزی و پیروی از راستی بنیان گذاشته است.[۴]
نظر موبد پدرام سروش پور:[۱]
موبد پدرام سروش پور از ويژگي هاي سوشيانت چنین بیان می دارد که اين واژه نخستين بار در گاتها آمده است و به معناي سودرسان می باشد. سپس به هات ۳۴ گاتها اشاره می کند و با استفاده از بندهاي گوناگون اين هات ويژگي هاي سوشيانت را بیان می دارد. وي با اشاره به واژه «است وت ارته» آن را به معناي تجسم قانون اشا و راستي می داند و نخستين ويژگي سوشيانس را عين راستي بودن روان فرد می داند.
در ادامه با اشاره به بند ۳ هات ۳۴، سوشيانتها را خردمندترين و انديشمندترين انسانها می خواند. با مرور بندهاي بعدي اين هات توجه می دارد كه سوشيانت انسان كاملي است و ويژگي هاي امشاسپندان همچون نيك انديشي، راستي، توانايي و شهرياري آرزو شده،مهر و عشق و فروتني،رسايي و كمال و جاودانگي را در خود دارد.قسمت بعدی سخن موبد سروش پور در مورد «سوشيانت با چه چيز مبارزه مي كند؟» می باشد.بنابر گفته موبد پدرام سروش پور سوشيانت با ديوهاي مخالف امشاسپندان در مبارزه است،نخست دروغ، و اين به معناي مبارزه با دروغ كار نيست زيرا دروغ كار را بايد به راه راست هدايت كرد، پس سوشيانت با دروغ مبارزه مي كند. خشم و كين دومين موردي است كه سوشيانت به مقابله با آن برخواهد خواست و و هيچ گاه سوشيانت خود براي كين خواهي نخواهد آمد. مبارزه با فقر و عدم تساوي انسانها بخش ديگري از كار سوشيانت است. همچنين دروغ كار به مبارزه با آز، طمع و مرگ نيز مي پردازد.به گفته موبد پدرام سروش پور زماني سوشيانت خواهد آمد كه انديشه نيك در جامعه فراگير باشد و مردم بخواهند انديشه هايشان را رو به جلو پيشرفت دهند، سپس سوشيانت كه انسان كاملي است خواهد آمد تا قدم نهايي را بردارد.موبد پدرام سروش پور در ادامه به ديدگاه انجمن موبدان اشاره می نماید که هر كدام از انسانها مي توانند سوشيانت باشند. بزرگترین ماموریت دینها نشان دادن راه است نه اعمال باید و نبایدها . بدين ترتيب نوبت به اوستا رسيد تا سوشيانت ها در اوستا بررسي شوند. به گفته موبد سروش پور در اوستا از سه سوشيانت نام برده شده است، اشيدربامي، اشيدرماه و سوشيانس. اشيدربامي كه به اوستايي اوخشيت ارته ناميده مي شود به معناي گستراننده راستی است و برخی بر این اعتقادند که این فرد را می توان کوروش کبیر نامید . در عین حال که کوروش هخامنشی در تورات نیز به عنوان منجی یا نجات دهنده شرق اسم برده شده و بیشتر متفکرین بر این باورند فردي كه در قران نیز به نام ذوالقرنين آمده نیز همان کورش هخامنشی می باشد ذوالقرنین يعني صاحب دو شاخ و شاخ در ادبیات ایران باستان نماد فره ایزدی می باشد . کوروش تنها پادشاهی بوده که همزمان دارای دو فره قدرت و دانایی بوده است. اما اشيدرماه در اوستا اوخشيت نمنگهه آمده است به معناي گسترش دهنده نماز و نيايش. و عده ای نیز اين فرد را به اردشير بابكان نسبت می دهند چون او در زمانی که فرهنگهای بیگانه در این سرزمین سیطره پیدا کرده بودند بار دیگر یکتاپرستی و نیایش به درگاه او را در این سرزمین رواج داد. سومين منجي در اوستا با واژه استوت ارته به كار رفته است و كسي است كه با بدعت ها مبارزه خواهد كرد. مهمترین این بدعتها ، آن افکار نادرستی است که به ادیان الهی نسبت داده شده و آنها را از اصل و حقیقت خود دور کرده اند.[۵]
خلاصه:
طبق سخن این چهار نفر موبدان گرامی چنین بدست می آید:
طبق نظر موبد شهرزادی و خورشیدیان اصلا منظور از سوشیانت منجی در دین زرتشت نیست بلکه بزرگان و رئیسان بزرگ دین زرتشت را سوشیانت می نامند.
در نظر موبد نیکنام سوشیانت و فرد سود رسان تعداد خاص ندارد و تعدا این افراد بیشمار می باشند و این سخن کاملا با آنچه در متون پهلوی می باشد مغایر است.
در نظر موبد سروش پور مانند سخن موبد سروش پور تعداد منجیان محدود نیست و افراد مشخصی نیستند و هر فرد می تواند سوشیانت باشد ولی در ادامه سخن خود بیان می دارد که منظور از اولین سوشیانتی که در اوستا هست ممکن است کوروش کبیر باشد و در مورد منجی دوم بیان می دراد که ممکن است اردشیر بابکان باشد ولی نکته جالب این است که هیچ یک از این دو نفر خود را منجی ننامیدند و این نظر تنها موبد سروش پور می باشد.
پس بعد از نظر واحدی که در کتب پهلوی بود ، در زمان متاخر دیگر بین موبدان نظر واحدی وجود ندارد چون بنابر نوشته کتب پهلوی تا بحال حد اقل یکی از منجی ها باید آمده باشد ولی این وعده انجام نپذیرفته و به نظر اختلاف امروزی موبدان برآورده نشدن گفته های کتب اوستا می باشد.
--------------------------------------------------------------------
پی نوشت:
[۱] موبد پدرام سروش پور سخنرانی دانشگاه علوم پزشكي كاشان ۲۷/۸/۱۳۸۷
[۲] کتاب مجموعه سخنرانی های رستم شهرزادی
[۳] کتاب پاسخ به پرسشهای دینی زرتشتیان
[۴] سایت آقای موبد کوروش نیکنام
[۵]سایت آقای موبد پدرام سروش پور