خـِـرَد سوخته ...
خودزنی و نفی مبانی اصیل از مهمترین نشانههای ناکارآمدی یک مکتب فکری است. برای مثال گاتهای اوستا برای اصلِ پیامبری، دلیل و حکمتی معقول بیان میدارد اما در عمل، خلاف آن را گزارش میکند.
حکمت وجود پیامبران در گاتها، چرا اهورامزدا برای جامعهی بشری، پیامبر فرستاد؟
در هات ۳۱ : ۲ (یعنی سرودهی سی و یکم، بند دوم) به ترجمهی موبد فیروز آذرگشسب میخوانیم: «چون وسوسههای شیطانی مانع از آن است که راه بهتر را آشکارا دیده و برگزینید، بنابراین خداوند جان و خرد مرا برای رهبری شما برگزید تا زندگی کردن برابر آیین راستی به هر دو گروه نیکان و بدان بیاموزم.» [۱] همین گفتار را در ترجمهی موبد رستم شهزادی نیز میخوانیم: «از آنجایی که برگزیدن بهترین راه برای مردم کار دشواری است، من که زرتشت هستم برای رهبری شما برگزیده شدهام. رهبری که اهورامزدا گواه راستی و درستی گفتار اوست. باشد که همه دربرابر آیین مقدس مزدا زندگی کنیم.» [۲] در ترجمه کریستین بارتولوما (که استاد ابراهیم پورداود آن را به فارسی ترجمه کردهاند) آمده است: «چون بهترین راهی که باید برگزینید به نظرتان نیامد پس خود برای داوری به سوی شما هر دو دسته میشتابم...» [۳] و شبیه به همین در گاتها به ترجمهی نهایی استاد پورداود،[۴] و همچنین گاتها به ترجمهی دینشاه جی ایرانی (متوفای ۱۳۱۷ هجری خورشیدی، رئیس سابق انجمن زرتشتیان ایرانی در بمبئی هندوستان) نیز آمده است.[۵] در هات بیست و نهم گاتها نیز گئوش اوروان، که موبدان زرتشتی آن را «روانِ جهان» ترجمه کردهاند، به درگاه اهورامزدا شکوه و ناله سر میدهد که ای اهورامزدامزدا؛ نکبت و زشتی در وجود من رخنه کرده و مرا فراگرفته است، پس یار و یاوری برای من بفرست.[۶] در نهایت اهورامزدا با پذیرش نظر امشاسپندان، زرتشت را به این مقام برمیگزیند، تا راهنمای جهان به سوی نیکیها باشد.[۷] آنچه گفته شد در هات بیست و نهمِ گاتها علاوه بر ترجمهی موبد فیروز آذرگشسب، در ترجمهی کسانی چون موبد رستم شهزادی [۸]، ابراهیم پورداود [۹] و دینشاه جی ایرانی [۱۰] نیز آمده است. پس روشن شد که فلسفهی نبوت، در دین زرتشتی چنین است که پیامبری با الهام از جانب خداوند، در عرصهی اجتماع وارد شود و مردم را در انتخاب راه درست یاری نماید. همچنین به روانِ آفرینش یاری رساند تا از زشتیها و گستاخیها نجات یابد. چون روان آفرینش به تنهایی توان انجام چنین کاری را ندارد، بلکه به یار و یاور نیازمند است.
نقض عملیِ این فلسفه در گاتها
حال که فلسفهی نبوت، در دین زرتشتی روشن شد، به این نکته توجه میکنیم که زرتشت بنا بر سنّت زرتشتی در حدود شش قرن پیش از میلاد (یعنی ۲۶۰۰ سال پیش) و بنا بررسیهای زبانشناسی در حدود ۱۰۰۰-۱۲۰۰ پیش از میلاد (یعنی تقریباً ۳۰۰۰-۳۲۰۰ سال پیش) میزیست.[۱۱] شگفتانگیزتر اینجاست که بنابر متن گاتها، زرتشت اولین پیامبر از سوی اهورامزدا برای مردم جهان بود! بنا بر هات ۴۴ : ۱۱ از گاتهای اوستا به ترجمهی موبد فیروز آذرگشسب،[۱۲] و ترجمهی دینشاه جی ایرانی [۱۳]، و بنابر هات ۴۶ : ۹ گاتها به ترجمهی موبد رستم شهزادی [۱۴] نیز همین موضوع آمده است. علاوه بر این در هات ۲۸ : ۳ گاتهای اوستا (به ترجمه موبد فیروزآذرگشسب، موبد رستم شهزادی و موبد دینشاه جی ایرانی) آمده است که پیام زرتشت، آموزهای بود که هیچ کس پیش از او، آن را بیان نکرده بود.[۱۵] همین گفتار را در ترجمهی هات ۳۱ :۱ گاتها میبینیم.[۱۶] و این یعنی پیام زرتشت (که موبدان ادعا میکنند همان پیام راستی است) تا قبل از زرتشت از زبان هیچ کس بیان نشده نبود! موبد کوروش نیکنام نیز تأکید کرده است که زرتشت اولین پیامبر و اولین کسی بود که پیام راستی و یکتاپرستی را به جهانیان معرفی نمود! [۱۷] موبد آذرگشسب نیز در مقدمهی ترجمهی گاتها به صراحت همین گفتا را بیان داشته است.[۱۸] و این یعنی اهورامزدا برای انسانهایی که پیش از زرتشت میزیستند، هیچگاه پیامبری نفرستاد. اهورامزدا آن انسانها را در گستاخی و نادانی و گمراهی رها کرده بود. چه اینکه بر هر پژوهشگر راستینگری روشن است که انتخاب راه درست همواره بر انسانها دشوار بود. جامعهی بشری، پیش از تولد زرتشت نیز همواره با جنگها و خونریزیها و زشتیهای فراوانی مواجه بود. اما اهورامزدا با نقض فلسفهی نبوت، مردمان را در گذر هزاران و بلکه دهها هزار سال در زشتی و نکبت نگاه داشت! و مایهی بدبختی و هلاکت و نابودی جامعهی بشری شد. او هیچگاه حاضر نشد پیامبری برای آنان بفرستد، با اینکه همواره جوامع بشری به شدّت بدان نیازمند بود.
پی نوشت :
[۱]. موبد فیروز آذرگشسب، گاتها سرودههای آسمانی زرتشت، انتشارات فروهر، تهران ۱۳۷۹، ص ۴۰
[۲]. رستم شهزادی، ترجمهی گاتها، هات ۳۱ : ۲
[۳]. ابراهیم پورداود، گاتها کهن ترین بخش اوستا، انتشارات اساطیر، تهران ۱۳۷۷، ص ۱۴۹
[۴]. همان، ص ۴۵۸
[۵].گاتها به ترجمه دینشاه جی ایرانی , The Gathas The Hymns of Zarathushtra , 31 : 2 , By Dinshah Ji
[۶]. موبد فیروز آذرگشسب، گاتها سرودههای آسمانی زرتشت، انتشارات فروهر، تهران ۱۳۷۹، ص ۳۱
[۷]. همان، ۳۳-۳۴
[۸]. رستم شهزادی، ترجمهی گاتها، هات ۲۹ : ۱-۱۱
[۹]. ابراهیم پورداود، گاتها کهن ترین بخش اوستا، انتشارات اساطیر، تهران ۱۳۷۷، ص ۴۴۲-۴۴۸
[۱۰]. گاتها به ترجمه دینشاه جی ایرانی , The Gathas The Hymns of Zarathushtra , 29: 1-11 , By Dinshah Ji
[۱۱]. مری بویس ، زرتشتیان, باورها و آداب دینی آنها ، ترجمه ع. بهرامی ، انتشارات ققنوس ، تهران ، چاپ دوازدهم ۱۳۹۱ ، ص ۱۷
[۱۲]. موبد فیروز آذرگشسب، گاتها سرودههای آسمانی زرتشت، انتشارات فروهر، تهران ۱۳۷۹، ص ۷۱
[۱۳]. گاتها به ترجمه دینشاه جی ایرانی , The Gathas The Hymns of Zarathushtra , 44 : 11 , By Dinshah Ji
[۱۴]. رستم شهزادی، ترجمهی گاتها، هات ۴۶ : ۹
[۱۵]. موبد فیروز آذرگشسب، گاتها سرودههای آسمانی زرتشت، انتشارات فروهر، تهران ۱۳۷۹، ص ۲۸، هات ۲۸ : ۳ ؛ همین گفتار به ترجمهی موبد رستم شهزادی و دینشاه ایرانی و ...
[۱۶]. موبد فیروز آذرگشسب، گاتها سرودههای آسمانی زرتشت، انتشارات فروهر، تهران ۱۳۷۹، ص ۴۰، هات ۳۱ : ۱؛ همین گفتار به ترجمهی موبد رستم شهزادی و دینشاه ایرانی و ...
[۱۷]. موبد کورش نیکنام، آیین اختیار، اتشارات تیس، تهران ۱۳۸۵، ص ۲
[۱۸]. موبد فیروز آذرگشسب، گاتها سرودههای آسمانی زرتشت، انتشارات فروهر، تهران ۱۳۷۹، ص ۵