سخنرانی مکتوب حجت الاسلام رفیعی -ذکر الهی جلسه دوم
کانال ایتا شیعه کوئست: @shiaquest_net
قال الله تبارک و تعالی:يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا » (احزاب، 41)
ای کسانی که ایمان آورده اید! خدا را بسیار یاد کنید.
مقدمه
بحث در تفسیر این آیه بود. یکی از مصداق های ذکر کثیر، تسبیحات حضرت زهرا این است:مَنْ سَبَّحَ تَسْبيحَ فَاطِمَةَ علیها السلام فَقَدْ ذَكَرَ اللّهَ كَثيراً (بحار الانوار، ج 82، ص331.)
هرکس تسبيح فاطمه علیها السلام بگوید، به راستی خداوند را ذکر کثير گفته است.
اگر کسی تسبیح حضرت زهرا علیها السلام را مرتب بگوید به این آیه عمل کرده و ذکر کثیر گفته است.
پیش تر گذشت که معنای ذکر الهی، توجه داشتن به آفریدگار است. این توجه، نمودهای گوناگونی دارد: ذکرو توجه لفظی، ذکرو توجه قلبی، ذکرو توجه عملی، ذکرو توجه درونی و...
توجه لفظی، اولین نمود از ذکر است . مثالی برای فهم بهتر مطلب: وقتی کسی شروع به صحبت می کند، شما متوجه می شوید شخصیتش چگونه است؛ مثبت است یا منفی، درست کار است یا گنه کار، باسواد است یا بی سواد و... زبان، ترجمان و نشان دهنده ذهن و قلب است. به همین جهت، روایات ما تأکید زیادی بر ذکرهای لفظی دارد.
ذکر، جایگزین انفاق
فقرا نزد رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمدند و عرض کردند: ثروتمندان مالی دارند که با آن برده آزاد کنند و ما نداریم؛ و از برای آنان وسيله حج فراهم است ولی برای ما نیست؛ و از برای آنها مالی هست که صدقه بدهند و از برای ما نیست؛ و از برای آنها وسیله جهاد فراهم است ولی ما اموالی نداریم که با آن این عبادات را انجام دهیم.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هر کس از شما صد مرتبه «الله أكبر» بگوید فضیلت آن از آزادکردن یکصد برده بیشتر است. و هرکس صد مرتبه «سبحان الله » بگوید، از بردن يکصد قربانی در حج برتر است. و هرکس یکصد مرتبه «الحمد الله» بگوید، از فرستادن صد اسب زین دار و دهنه دار و رکاب دار در راه حق برتر است. و هرکس صد مرتبه «لا إله إلا الله» بگوید عمل او در آن روز از تمام مردم افضل است مگر کسی که زیادتر گفته باشد.
این سخن به گوش ثروت مندان رسید. آنان نیز این اعمال را به جا آوردند. فقرا بار دیگر نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمدند و گفتند: یا رسول الله ! آن چه در ثواب این اذکار فرمودید به گوش اغنیا رسید و آنان این ذکرها را گفتند. حضرت فرمود: این ثواب ها فضل و عطای الهی است و به هر کس که بخواهد عنایت می فرماید. و خداوند صاحب فضل و رحمتی بزرگ است. (الکافی، ج 2، ص 505)
اوج توجه به خدا
امام سجاد علیه السلام نماز می خواند که خانه آتش گرفت. آتش را خاموش کردند. حضرت هم چنان مشغول نماز بود و به سروصداها و رفت و آمدها هیچ توجه نکرد. وقتی نمازش تمام شد دید بخش هایی از خانه سوخته است. فرمود: من اصلا متوجه نشدم. گفتند: آقاجان! ما خیلی داد و فریاد کردیم. فرمود: حواسم به آتش دیگری بود؛ آتش جهنم مرا از توجه به این آتش بازداشت . (صفة الصفوه، ج 2، ص 52)
این اوج توجه به خداست. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با مردم به گرمی معاشرت می کرد و انس داشت. هرگاه به کسی دست می داد، هرگز اول دستش را نمی کشید. هرگاه با کسی حرف میزد با چهره بشاش گفت وگو می کرد. خیلی مردمی بود. اما همین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در وقت نماز چنان بود که اصحابش گفته اند: تا صدای اذان بلند میشد گویا دیگر کسی را نمی شناخت و با همه ما غریبه می شد.
داستان
شخصی تعریف می کرد: قصد داشتم به سفر حج بروم. پیش از رفتن، نزد مرحوم علامه طباطبایی رضی الله عنه رفتم و گفتم: نصيحتی بفرمایید. ایشان فرمود: نصیحت من دو کلمه است: خدا می فرماید: فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ » (بقره، 152) پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم.
خدا می گوید: «یادت میکنم» به چه معناست؟ خدا که به یاد همه است. اصلا یاد کردن برای خدا معنا ندارد؛ چون خداوند دچار فراموشی و نسیان نمی۔ شود تا بعد به یاد بیاورد.
علامه طباطبایی فرمود: وقتی خدا می گوید: «شما را یاد می کنم» یعنی رحمت و مغفرت و آمرزش و رزق و نعمتم را بر شما سرازیر می کنم.
بعد فرمود: خدا می گوید: «یادم کن تا یادت کنم» در حالی که هیچ احتیاجی به یاد کردن شما ندارد.
آیت الله العظمی اراکی رضی الله عنه از علمای باتقوا بود. دختر ایشان می خواست به سفر حج برود. ایشان فرمود: این ذکر را زياد بگو: «یا حفیظ يا عليم».
دختر آیت الله اراکی می گفت: در مناسک حج مدام این ذکر را تکرار می کردم و احساسم این بود که گویا حصاری دور من است و از من محافظت می کند.
موارد مورد تأکید در ذکر
ذکر گفتن همیشه خوب است اما در برخی وقت ها یا بعضی از جاها بهتر است؛ مانند اینکه قرآن خواندن همیشه ثواب دارد اما در ماه رمضان ثواب بیشتری دارد.
1. ماه رمضان
ذکر گفتن در ماه رمضان تأکید شده است:ذِكْرُ اللَّهِ فِي رَمَضَانَ مَغْفُورُ لَهُ» ( الجامع الصغیر للسیوطی، 4312)
کسی که در ماه رمضان یاد خدا می کند، آمرزیده است.
2. رویارویی با دشمن
جای دیگری که ذکر گفتن تأكيد شده، هنگام رویارویی سپاه اسلام با دشمنان است. قرآن می فرماید:يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا » (انفال، 45)
ای اهل ایمان! هنگامی که (در میدان نبرد) با گروهی از مشرکان و کافران برخورد کردید ایستادگی ورزید و خدا را بسیار یاد کنید.
تفاوت جنگ های دینی با غیردینی در همین است. جنگ های دینی با نماز ودعا و قرآن آمیخته شده. سید بن طاووس می گوید: شب عاشورا از خیمه های امام حسین علیه السلام صدایی مانند صدای کندوی زنبورعسل به گوش می رسید.( اللهوف، ص 94) این صدا، آواز مناجات و نماز و قرآن اصحاب سیدالشهداء علیه السلام بود. اصلا امام حسین علیه السلام آن شب را برای دعا و استغفار و نماز و ذکر مهلت گرفت. (بحار الانوار، ج 44، ص 392)
ذکر مسلمانان در جنگ احد
وقتی جنگ احد تمام شد، به دستور خداوند مسلمانان آماده شدند تا به - تعقیب مشرکان مکه بروند. مشرکان نیز وقتی مقداری از معركة نبرد فاصله گرفتند و به سوی مکه رفتند، ناگهان فکر کردند که بهتر است بازگردیم و کار اسلام شکست خورده را یکسره کنیم. آنها کسی را فرستادند تا مسلمانان رابترساند و از فکر تعقیبشان منصرف سازد. او آمد و به مسلمانان گفت: بازگردید که مشرکان گرد آمده اند تا به زودی به شما حمله کنند.
می دانید پاسخ مسلمانان چه بود؟ قرآن می گوید: این تهدید، ایمان مسلمانان را افزود و آنان پاسخ دادند: حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ »؛ (آل عمران، 173)خدا ما را بس است و او نیکو کارگزاری است.
در این هنگام جبرئیل نازل شد و گفت: ای محمد! بازگرد که خداوند مشرکان را به رعب و وحشت افکند. مشرکان نیز از تصمیم خود پشیمان شدند و راهشان به سمت مکه را ادامه دادند.( بحار الانوار، ج 20، ص 65)
«حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ »، ذکری کارساز و شجاعت آفرین است و به مؤمنان در مقابل دشمن اقتدار می دهد.
ذکر پیامبر صلی الله علیه و آله در فتح مکه
در ماجرای فتح مکه، وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله می خواست وارد مکه شود خداوند وحی فرستاد:وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا »( اسراء، 80)
و بگو: ای پروردگار من! مرا به نیکی وارد کن و به نیکی بیرون آور و برایم از نزد خود نیرویی یاری دهنده قرار ده. (تفسير القمی، ج 2، ص 26)
رسول خدا پس از ورود به مکه، این ذکر را در کنار خانه خدا فریاد زد: لا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ أنجزوعده وَرَدَهُ وَ هَزَمَ الْأَحْزَابَ وَحْدَهُ »؛ (بحار الانوار، ج 21، ص 105)
خدایی جز الله به تنهایی نیست. او وعده خود را به انجام رساند و بنده اش را یاری کرد و گروه ها را به تنهایی شکست داد.
3. تصمیم گیری
سومین جایی که ذکر خوب است موقع تصمیم گیری است؛ تصمیماتی مانند تصمیم به ازدواج، خرید خانه و معاملات بزرگ. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: اذْكُرِ اللَّهَ عِنْدَ هَمُّكَ إِذَا هَمَمْتَ » (بحارالانوار، ج 74، ص 171) هرگاه تصمیمی داشتی، خدا را یاد کن.
وقتی تصمیم می گیرید، به ویژه این ذکر را بگویید: وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إ اللَّهُ بَصِيرُ بِالْعِبادِ »( غافر، 44)
ومن کارم را به خدا وأمی گذارم؛ به راستی خدا نسبت به بندگان بیناست.
4. غفلت دیگران
چهارمین جایی که ذکرگفتن تأكيد شده، جایی است که همه از یاد خدا غافل اند. مثلا در مجلس عروسی یا شب نشینی حضور دارید و همه مشغول خنده و شادی و گفت وگو هستند. در این جا بسیار خوب است که خدا را یاد کنید و ذکر بگویید. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم چنین شخصی را به چراغ نورانی تشبیه می کند: ذَاکِرُاللهَ فِي الغافِلينُ المِصباح فِي البَيتِ المُظلِمِ» (نهج الفصاحه، ص 492)
یادکننده خدا در میان غافلان، همانند چراغ در اتاق تاریک است.
5. در بازار
جای دیگری که ذکرگفتن تأکید شده ، بازار است. ذکرگفتن در بازار، هم برای بازاریان خوب است، هم برای مشتریان و رهگذران. امام صادق علیه السلام فرمود: قَالَ فِی السُّوقِ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَلْفَ أَلْفِ حَسَنَهٍ» (المحاسن، ج 1، ص 40)
هرکس در بازار بگوید: «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ»، خداوند هزارهزار حسنه برایش می نویسد.
بازار، محل گناهانی مانند: کم فروشی، احتکار، چشم چرانی، رباخواری و... است. شیطان در بازار فعالیت بیشتری دارد.
6. در تنهایی
ششمین موردی که ذکر گفتن تأكيد شده، در وقتی است که انسان تنها می شود. امام صادق علیه السلام فرمود: شِيعَتُنَا الَّذِينَ إِذَا خَلَوْا ذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيراً » (الكافي، ج 2، ص 499)
شیعیان ما کسانی هستند که هرگاه تنها باشند، بسیار ذکر خدا گویند.
عوامل بازدارنده از ذکر خدا
چه چیزهایی به ذکر خدا آسیب می زند؟ عواملی هست که توجه ما را از خدا سلب می کند و به یاد و ذکر خدا لطمه می زند، مخصوصا در جاهای حساس.
برخی جنایت کارهایی که در زندان ها به سر می برند و منتظر اجرای حکم اند، وقتی از آن ها می پرسید چرا دعوا کردی؟ چرا آدم کشتی؟ می گوید: یک لحظه نفهمیدم چه شد؛ الآن پشیمانم.
آن چیزی که باعث می شود در دعوا فحش ندهیم و کسی را نکشیم، درروابط جنسی دچار انحراف نشویم، در رفتار با دیگران انصاف را رعایت کنیم و... فقط و فقط یاد خداست. اما عواملی وجود دارد که باعث می شود یاد خدا در زندگی ما فراموش شود و پیامدهای منفی فراوانی به بار بیاید.
1. شیطان
اولین عاملی که به ذکر خدا آسیب می زند شیطان است. قرآن می فرماید: اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ » (مجادله، 19)
شیطان بر آنان چیره شده و یاد خدا را از خاطرشان برده است.
مهم ترین کار شیطان این است که یاد خدا را در دل ها کم رنگ کند. وقتی یاد خدا کم رنگ شد و از بین رفت، عزم و اراده انسان هم ضعیف می شود و تحلیل می رود؛ آن وقت است که انسان دست به گناه می زند. کسی که دست به شراب خواری می زند اول یاد خدا را فراموش می کند، بعد عزمش سست می شود وبعد شراب را راحت می نوشد.
2. مال و فرزند
دومین عاملی که آفت ذکر خداست، مال و فرزند است. قرآن می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ (منافقون، 9)
ای مؤمنان! مبادا اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل کند.درهم و دینار تیری از تیرهای شیطان است.
3. آرزوهای طولانی
سومین عاملی که به یاد خدا آسیب می رساند، آرزوی دور و دراز است. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْأَمَلَ يسهي الْعَقْلِ وَ يُنْسِي الذکری »)نهج البلاغه، خطبه 86)
و بدانید که آرزو، عقل را به اشتباه می افکند و یاد خدا را به فراموشی می سپارد.
4. چشم!
چهارمین عاملی که به یاد خدا لطمه می زند، چشم است. اگر انسان چشم خود را بی مراقبت رها کند، از یاد خدا غافل خواهد شد. امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: لَيْسَ فِي البدي أَقَلُّ شُكْراً مِنَ الْعَيْنِ قَلًّا تُعْطُوهَا رَسُولُها فَتَشْغَلَكُمْ عَنْ ذِكْرُ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ » (تحف العقول، ص 119)
در بدن، هیچ عضوی کم سپاس تراز چشم نیست. پس خواسته هایش را نپذیرید که شما را از یاد خدا باز می دارد.
چشم می خواهد صحنه های حرام را ببیند. اگر به خواسته اش عمل کنید، در گناه می افتید.
در حالی که چشم می تواند عامل عبادت باشد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: نگاه به پدر ومادر، قرآن، عالم دینی و... عبادت است. (بحار الانوار، ج 38، ص 196)
5. معاشرت زیاد با مردم
عامل دیگری که به یاد خدا لطمه می زند معاشرت زیاد با مردم است. منظور این نیست که انسان نباید با مردم حشر و نشر داشته باشد، بلکه باید مواظب باشد خیلی در ارتباط با انسان ها غرق نشود. هرچقدر به مخلوقات سرگرم شویم، به همان اندازه از خدا و یاد او دور خواهیم شد. امیرالمؤمنين علیه السلام فرمود: مَنِ اشْتَغَلَ بذکر النَّاسِ قَطَعَهُ اللَّهِ عَنْ ذَكَرَهُ » (عیون الحکم، ح 7833)
هر کس به یاد مردم سرگرم شود خداوند او را از یاد خود باز می دارد. شب نشینی و مهمانی رفتن عیبی ندارد، اما به گونه ای نباشد که ما را از یاد خدا بازدارد. چقدر خوب است که مغازه دارها و بازاری ها و... موقع اذان ، کار و مغازه را تعطیل کنند و به نماز جماعت بروند.
6. کارهای بیهوده و سرگرمی های پوچ
عامل دیگری که به یاد خدا لطمه می زند مشغول شدن به کارهای بیهوده و سرگرمی های پوچ است. امام رضا علیه السلام فرمود:وَ الْمَلَاهِي الَّتِي تَصُدُّ ذکرالله مِثْلَ الْغِنَاءِ وَ ضَرْبِ الْأَوْتَارِ وَ الْإِصْرَارُ عَلَى الصغائرين الذُّنُوبِ » (الخصال، ج 2، ص 610)
و کارهای لهوی که از یاد خدا باز می دارد؛ مانند غنا (آوازخوانی)، چنگ ابزار موسیقی و اصرار بر گناهان صغيره .
لهو یعنی کار بیهوده ای که هیچ فایده ای ندارد؛ مانند: موسیقی، مسخره بازی و...
7.خصومت و نزاع دینی
آخرین عاملی که به یاد خدا آسیب می رساند، خصومت و دعوا و نزاع دینی است. امام صادق علیه السلام فرمود:إِيَّاكُمْ وَ الْخُصُومَةَ فِي الدِّينِ فَإِنَّهَا تَشْغَلُ الْقَلْبَ عَنْ ذكرالله » (الأمالی للصدوق، ص 418) از خصومت در دین بپرهیزید؛ زیرا قلب را از یاد خدا باز می دارد.
بسیاری از بحث های دینی و علمی، برای خدا نیست؛ بلکه جنبه خودنمایی و اظهار فضل دارد. گاهی حتی برای انتقام گیری است. این بحث ها نه تنها فایده ندارد، انسان را از یاد خدا نیز غافل می سازد.
شیطان به حضرت نوح علیه السلام گفت: وقتی غضبناک می شوی من آن جا هستم. (الخصال، ج1 ، ص132)وقتی غضبناک شدید، خدا را یاد کنید.