توهین بزرگ به ایرانیان و آبا و اجداد ایشان
توهین بزرگی که به مردم متمدن ایران شده و می شود این است که می گویند ایرانی ها به زور شمشیر مسلمان شده و این دینی که دارند مختار آن ها نیست.
زمانی که اعراب به ایران حمله کردند ایران دومین امپراتور و قدرت جهان بود و در بعضی کتب تاریخی نوشته اند که جمعیت ایران در آن زمان حدود صد ملیون نفر بوده و بعضی از امکانات آن ها سپاه فیل, سپاه منجنیق و ادوات جنگی مختلف بود.
اما سپاه اعراب جمعیت های مختلف ذکر شده از شش تا ده هزار نفر به سر کردگی عمر؛ حال این سوال مطرح می شود که چرا ایرانیان شکست خوردند؟اگر قائل شویم به اینکه ایرانی ها با این قدرت و صلابت به زور شمشیر یک لشکر کوچک دین و کشور خود را در اختیار آن ها قرار داده اند،
نتیجه این حرف این است که ایرانی ها نسبت به جان و مال و ناموس خود یا خیلی بی غیرت بودند یا خیلی ترسو که از اعراب شکست خوردند و دين آباء اجدادي خود را رها كرده و به يك ديني كه آن را باطل مي دانستند گرويدند.
نظرات مختلفی وجود دارد از جمله اینکه می گویند به خاطر اوضاع سیاسی کشور بوده!
این را نمی توان دلیل اصلی مطرح کرد چون مردم ایران در زمانی که به آن ها حمله شود و بدانند که جان و مال و ناموس آن ها به دست دشمن می افتد، به خاطر مسائل سیاسی مانع از رفتن به میدان جنگ نمی شود.
نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که اوضاع سیاسی، زمانی در شکست جنگ خیلی موثر است که طرف مقابل سپاهی داشته باشد که یا از او قوی تر یا در حد او باشد و حال آنکه در جنگ سپاه اعراب با سپاه ایران قابل قیاس نبود و آن ها به مراتب ضعیفتر از ایرانی ها بودند.
علت اصلی که می توان برای این شکست ذکر کرد عدم میل مردم به حضور در جنگ مي باشد،حال باید بررسی شود که چرا مردم ایران میل به شرک در جنگ نداشتند!!
نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که زمان حمله اعراب ،دين رسمي و رايج كشور ايران زرتشتيت بوده باید فهمید که چه کر دار نیک و گفتار نیک و پندار نیکی بوده که مردم ایران حاضر شدند در لشکر و جنگ شرکت نکنند و زیر بار دشمن خود رفته و کشور و وطن خود را از دست بدهند!!!
---------------------------------------------------------
پی نوشت:
محمد بن جریر طبری، الامم و الملوك (تاريخ الطبري), بيروت, موسسه عزالدين, ۱۹۸۷م
البلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان،(بخش ایران) ترجمة آذرتاش آذرنوش،
احمد بی یعقوب (ابن واضح يعقوبى)، تاريخ يعقوبى، بيروت, دارصادر, ۱۹۶۰م ج ۲,
عبدالحسین زرين کوب، دو قرن سکوت، انتشارات آفتاب، تهران، ۱۳۵۴ش