سخنرانی مکتوب حجت الاسلام رفیعی در مورد گناه جلسه یکم
کانال ایتا شیعه کوئست: @shiaquest_net
قال الله تبارک وتعالی: وَذَرُوا ظَاهِرَ الْإِثْمِ وَبَاطِنَهُ إِنَّ الَّذِينَ يَكْسِبُونَ الْإِثْمَ سَيُجْزَوْنَ بِمَا كَانُوا يَقْتَرِفُونَ » (انعام، 120)
گناه آشکار و پنهان را رها کنید. قطعا کسانی که مرتکب گناه می شوند به زودی در برابر آن چه همواره مرتکب می شدند مجازات خواهند شد.
مقدمه
چهار چیزاست که از خود گناه بدتر است. خداوند از این چهار مورد بیزارتر است تا از اصل گناه. این چهار چیزسیاه تر از گناه است. ما هرگز نمی توانیم ادعا کنیم معصوم هستیم. در زندگی ما خطا و گناه و معصیت بوده و تا ابد هم خواهد بود. هیچ وقت نمی توانیم تضمین بدهیم که تا آخر عمر گناه نمی کنیم؛ ولی این چهار مورد، زمینه توبه از گناه را از بین می برد. به عبارت دیگر: این چهار مورد، گناه را ماندگار می کند و نمی گذارد گناه پاک شود و از بین برود.
گناه آشکار، گناه پنهان
قبل از ورود به موضوع بحث، آیه ای از قرآن را مرور کنیم. پروردگار متعال درسوره انعام می فرماید: وَذَرُوا ظَاهِرَ الْإِثْمِ وَبَاطِنَهُ (انعام، 120)
گناه آشکار و پنهان را رها کنید.
یعنی با اراده و عزم، گناهان آشکار و پنهان را کنار بگذارید. گناه آشکار و گناه پنهان یعنی چه؟ سه تفسیر برای این آیه وجود دارد. برخی گفته اند: گناهان ظاهر یعنی گناهانی که در بیرون از خانه انجام می شود و گناهان پنهان یعنی گناهانی که در خانه انجام می گیرد؛ چون در قبل از اسلام عده ای عقیده داشتند که زنا در ملأعام اشکال دارد و گناه است ولی اگر در خانه صورت بگیرد اشکال ندارد. (تفسیر نمونه، ج 5، ص 420)
این آیه می فرماید: گناه چه آشکار باشد و چه پنهان، اشکال دارد. گرچه گناه در خیابان قبح بیشتری دارد ولی به هرحال گناه است. انسان چه از دیوار مردم بالا برود و چه برق یا آب دولتی را بدزدد فرقی نمی کند؛ چه این که کسی بفهمد، چه نفهمد. به همین خاطر گفتند: اگر کسی بفهمد گناه آشکار است و اگر کسی نفهمد گناه پنهان است.
تفسیر دوم آیه: گفته اند: منظور از گناهان آشکار، گناهان اعضای بدن است: با چشم به نامحرم نگاه کند یا زبان و پا و دست مرتکب گناه شود. این گناه آشکار است. گناه پنهان نیز گناهانی است که با قلب و نیت و تصمیم صورت بگیرد. (تفسیر نمونه، ج 5، ص 421)
مرحوم علامه طباطبایی رحمة الله نیز تفسیر زیبایی بر آیه مورد بحث دارد. ایشان می گوید:
گناه دو نوع است:
1- گناهانی که در جامعه گناه محسوب می شود؛ مانند: دروغگویی، آدم کشی، مردم آزاری و ستم کاری. جوامع بشری، این موارد را نمی پذیرند.
2- گناهانی که از نظر عرف یک جامعه، گناه نیست؛ مثلا: خوردن گوشت خوک در بین مسیحیان یا بی حجابی در اکثر جوامع بشری.
طبق نظر علامه طباطبایی، گناه آشکاریعنی گناهانی که همه افراد جامعه آن را گناه و زشت و قبیح می شمارند. گناه پنهان نیز گناهانی است که بحش ریخته و در بین مردم عادی شده و همه انجامش می دهند.
هرکدام از این سه تفسیر هم که باشد، قرآن می فرماید: گناهان پنهان و آشکار را رها کنید؛ زیرا کسانی که تحصیل گناه می کنند در برابر آن مجازات خواهند شد. (المیزان، ج 7، ص 332)
عوامل تشدید گناه
گناه بد است اما یک چیزهایی گناه را بدتر می کند و زمینه بخشش را از بین می برد.
آقایی به من گفت: فرزندم با خودرویی تصادف کرد و از دنیا رفت. راننده خودرو مقصر بود اما نه خودش و نه بستگانش حتی یک بار در ختم فرزندم شرکت نکردند. اگر این کار را می کردند ممکن بود از خون بچه ام گذشت کنم ولی چون این کار را نکردند من هم گذشت نمی کنم.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: چهار چیز از خود گناه بدتر است : أرْبَعَةٌ فِى الذَّنْبِ شَرٌّ مِنَ الذَّنْبِ: الاِسْتِحْقَارُ، وَالاِفْتِخَارُ، وَالاِسْتبْشارُ، وَالإصْرارُ»؛ چهار چیز در گناه است که از گناه بدتر است: کوچک شمردن گناه، بالیدن به گناه ، شادی از گناه و اصرار بر گناه. (مستدرکالوسائل، ج 11، ص 349).
1. کوچک شمردن گناه
اولین خصلتی که بدتر از خود گناه است، کوچک شمردن گناه است. به کسی می گوییم: چرا به نامحرم نگاه می کنی؟ میگوید: خیلی ها زنا می کنند؟ اگر به شما می گویم: چرا خطا می کنی؟ نباید خطایی بزرگ تر را مثال بزنی. این کار اشتباه است. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: أَشَدُّ ذُنُوبَ مااستهان بِهِ صَاحِبُهُ »؛ (نهج البلاغه، ص 535)
بدترین گناه، گناهی است که انسان آن را کوچک بشمارد.
طلب آمرزش امام سجاد علیه السلام
شخصی می گوید: در کنار کعبه دیدم آقایی زیر ناودان طلاگریه می کند.
آن قدر به خدا التماس می کرد که من یقین کردم یا آدم کشته یا گناه بزرگی مرتکب شده که این طور به خدا التماس می کند. جلو رفتم تا ببینم کیست . دیدم سیدالساجدين امام سجاد علیه السلام است. گفتم: آقاجان! چرا این قدر التماس و زاری می کنید؟ شمایی که پدرتان امام حسین علیه السلام و مادرتان حضرت زهرا علیها السلام وجدتان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است! فرمود: قیامت کاری به پدر و مادرم ندارد. من خودم هستم و خودم. (بحار الانوار، ج 46، ص 82)
امام برای گناه ناکرده آن قدر اشک می ریزد. همین امام سجاد علیه السلام در ماه رمضان خطاهای غلامان خود را یادداشت می کرد و شب عیدفطر خطاهایشان را برای آنها یادآور می شد. سپس می فرمود: من از خطاهای شما گذشتم؛ شما هم بگویید: خدایا! از علی بن الحسین بگذر. (بحار الانوار، ج 46، ص 104)
خطا وتوبة آدم علیه السلام
حضرت آدم علیه السلام از درخت ممنوعه خورد و از بهشت رانده شد. به همین خاطر به فرزندانش چنین نصیحت کرد: کُلُّ عَمَلٍ تُریدُونَ أَنْ تَعْمَلُوا فَقِفُوا لَهُ ساعهً فَانِّی لَوْ وَقَفْتُ ساعهً لَمْ یَکُنْ أصابَنِی ما أَصابَنِی»؟ (تفسیر روح البیان، ج 5، ص 137)
هر عملی که می خواهید انجام دهید قبل از انجامش مقداری درنگ کنید. من هم اگردرنگ می کردم دچار آن کار نمی شدم.
کاری که آدم علیه السلام كرد گناه نبود بلکه فقط ترک اولی بود؛ یعنی بهتر بود آن را انجام ندهد. با این حال سه روز روزه گرفت: سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه . آدم با حوا می گریست و می گفت: قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ (اعراف، 23)
ای پروردگارما! ما بر خود ستم ورزیدیم و اگر ما را نیامرزی و به ما رحم نکنی مسلما از زبان کاران خواهیم بود.
آدم علیه السلام عذر و بهانه نیاورد و اشتباهش را توجیه نکرد.
پس چهار چیز بدی گناه را دوچندان می کند و اولین مورد آن، کوچک شمردن گناه است. اگر یک ریال حرام در زندگی شما باشد گناه است. نباید پول و لقمه حرام را کوچک شمرد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: لا تُحَقِّرَنَّ ذنباً ولا تُصَغِّرَنَّهُ» (بحار الانوار، ج 74، ص 101)
هیچ گناهی را کوچک و ناچیز مشمار.
ابولبابه در جنگ بنی قریظه راز پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را افشا کرد. بلافاصله به مسجد مدینه رفت و خودش را به یکی از ستون ها بست و به گریه و زاری مشغول شد. سرانجام آیات سوره توبه نازل شد و خداوند توبه ابولبابه را پذیرفت. او یک سوم اموالش را در راه خدا داد تا خدا او را بیامرزد. (تفسیر نمونه، ج 7، ص 134)
2. افتخار کردن به گناه
دومین چیزی که گناه را خراب تر می کند افتخارکردن و به خود بالیدن است؛ یعنی گناه کند و احساس غرور هم داشته باشد؛ بگوید: چنان به فلانی حقه و نیرنگ زدم که اصلا نفهمید!
مرحوم حاج انصاری، از سخنرانان سرشناس قم، نقل می کرد که کسی پیش من آمد و با آب و تاب تعریف کرد جنسی را فروختم و چنان سر خریدار کلاه گذاشتم که اصلا نفهمید. به او گفتم: بیچاره! < يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ (روزی که رازها فاش شود. (طارق، 9). را چه می کنی؟!
قیامتی هست، حساب و کتابی هست. به گناه نباليد.
عمربن سعد در روز عاشورا افتخار می کرد که اولین تیر را او به سمت خیمه های امام حسین علیه السلام انداخت. (الارشاد، ج 2، ص 104.)
خیلی بد است که انسان گناه کند و بعد بگوید: من بودم که کتک زدم! من بودم که دروغ گفتم! من بودم که رابطه نامشروع برقرار کردم ! نه، عزیز من! کاربد، بالیدن ندارد. کار زشت، افتخارکردن ندارد. خدا به خود بالیدن را نمی پسندد. آیه ای در قرآن هست که می فرماید: قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ » (ملک، 30)
بگو: به من خبر دهید اگر آب مورد بهره برداری شما [چون آب رودها، چشمه ها، سدها و چاه ها] در زمین فرو رود (تا جایی که از دسترس شما خارج گردد) نهایتا کیست که برایتان آب روان و گوارا بیاورد؟
اگر آب ها فرو برود و یک روز از خواب بلند شوید و ببینید هیچ آبی بر روی زمین نیست چکار می کنید؟ خدا می خواهد بگوید: ای بشر! تو چیزی نیستی.
غرور نابجا
وقتی آیه اشاره شده نازل شد، یکی از مشرکان به استهزا گفت: با مردان قوی پنجه و کلنگ های تیز .
این شخص شب خوابید و هنگامی که صبح از خواب برخاست چشمانش آب آورد و دیگر جایی را نمی دید. (تفسیر نمونه، ج 2، ص 358 به نقل از ابوالفتوح رازی، ج 11، ص 219.) آیه قرآن را مسخره می کنی؟!
حکم بن ابی العاص پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را مسخره می کرد، بعد تعریف می کرد و لذت هم می برد. روزی پشت سر حضرت می آمد و شانه هایش را می جنباند و دستش را می شکست و ایشان را مسخره می کرد. ناگهان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برگشت و او را دید. فرمود:كُنْ كَذَلِكَ»؛
همین طور باش!
حکم تا آخر عمر رعشه گرفت و نمی توانست درست راه برود. ( جلوه های اعجاز معصومین علیهم السلام، ص 143) چون مسخره و پرویی می کرد به این مرض دچار شد.
اعتراف به عجز و ناتوانی
اگر بگوییم: «خدایا ! گناه من بزرگ است و من پررویی نمی کنم»، این راخدا دوست دارد. خداوند متعال از این روحیه بسیار خرسند است. در مناجات شعبانیه آمده:إِلَهِي هَب لِي كَمَالَ الانقِطَاعِ إِلَيكَ» (بحار الانوار، ج 11، ص 99)
خدایا! مرا کامل به خودت مشغول کن و از دیگران بازدار
.
در دعای کمیل هم می خوانیم:یَا رَبِّ، ارْحَمْ ضَعْفَ بَدَنِی، وَ رِقَّهَ جِلْدِی، وَ دِقَّهَ عَظْمِی»
ای پروردگار من! بر ناتوانی بدنم و نازکی پوست تنم و باریکی استخوانم رحم کن.
در مناجات حضرت امیر نیز آمده:أَنْتَ الْقَوِيِّ أَنِ الضَّعِيفَ وَ أَنْتَ الْغَنِيُّ وَ أَنَا الفقیر »
تو نیرومندی و من ناتوانم. توبی نیازی و من نیازمندم.
خداوند این نگاه را دوست دارد. گناه کردیم، بد کردیم! ولی بد را بدتر نکنیم، زشت را زشت تر نکنیم.
3. شادی کردن از گناه
سومین موردی که وضع گناه را بدتر می کند شادی کردن از گناه است. بی حجابی می کند، خوشحال هم هست و آن را یک امتیاز می داند و مطرح می کند! دیگران را هم به این کار دعوت می کند. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:
«مَنْ أذْنَبَ ذَنْباً و هُوَ ضاحِکٌ دَخَلَ النّارَ و هُوَ باکٍ» (ثواب الاعمال، ص 223)
هرکس گناهی کند و خندان باشد گریان وارد دوزخ خواهد شد.
شادی و احساس غرور از گناه، خطرناک است.
4. اصرار بر گناه
مورد چهارم این است که فرد گنه کار بر گناه اصرار ورزد؛ یعنی تکرار گناه .
قرآن می فرماید: ما توبه کسی را می پذیریم که بر گناه پافشاری نداشته باشد: «وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ » (آل عمران، 135)
و آنان که چون کار زشتی مرتکب شوند یا بر خود ستم ورزند، خدا را یاد کنند و برای گناهانشان آمرزش بخواهند و گناهان را چه کسی جز خدا می آمرزد ؟ و آگاهانه بر آن چه مرتکب شده اند پافشاری نمی کنند.
اصرار" یعنی شخص گناه کند و بخواهد بازهم آن را تکرار کند.
چهار مورد یادشده را در یک کلمه جمع می کنم: تمام این ها یعنی بی حیایی، و خداوند از بی حیایی بیزار است. امام صادق علیه السلام فرمود:«لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَا حَيَاءَ لَهُ »؛ (الکافی، ج 2، ص 106)
کسی که حیا ندارد ایمان ندارد.