سوال بنده در مورد چگونگي جمع ميان احترام به پدر و مادر و اطاعت از شوهر است. به نظر ميرسد جمع ميان آنچه در قرآن در ارتباط با حساسيت احترام به پدر ومادر آمده(يعني بلافاصله پس از توحيد خداوند قرار گرفته)، با توصيه اكيدي كه در روايات مبني بر اطاعت از همسر وارد شده تا حدي مشكل باشد. آيا در پاسخ به اين سوال ميتوان و بايد ميان تكليف اخلاقي و تكليف شرعي تمايز قائل شد؟ استدعا می كنم در پاسخ به اين سوال، دو موقعيت دوران عقد و دوران زندگي مشترك را تفكيك بفرمائيد.( با توجه به اينكه دختر در دوران عقد در خانه پدر خود ساكن است و نفقه او را پدر مي پردازد و احتمالا به لحاظ اخلاقي بايد ملاحظاتي داشت. اساسا زن چگونه مي تواند رفتار كند تا كمترين تنش در رابطه او با همسر ايجاد شود و همسر نوع رفتار او را بپذيرد. خاطرنشان مي كنم كه براي بنده هردو اين وظايف در قبال والدين و همسر از اهميت ويژه برخوردار است و در جستجوي روشي هستم كه به رضاي خداوند نزديكتر باشد.
خواهر گرامي ابتدا از شما به خاطر اعتمادي كه به اين مجموعه نمودهايد، تشكر ميكنيم.
يكي از مشكلات پرجنجال و داغ همسران اين است كه دائماً ميان خانوادهي اصلي (پدر، مادر، برادر و خواهر) و همسر خود گيج و متحيرند و نميدانند به كدام سمت حركت كنند. از يك سو پدر و مادري دارند كه تمام عمر خود را به پاي او گذاشته و انتظاراتي دارند كه كم هم نيست ازسوي ديگر همسري كه دوستش دارند و مايلند آيندهي مشتركي بسازند و شرعا بايد از او اطاعت كنند. اين از آن دسته معضلاتي است كه بسيار تابع فرهنگ است. وابسته به خانوده بودن و خانوادهي منسجمي داشتن از بسياري جهات فوائدي دارد كه نميتوان ناديده گرفت و ازسويي مشكلات خاص خود را بوجود ميآورد. همانگونه كه دستوراتي كه در مورد احترام به پدر و مادر از ناحيه دين مطرح شده، منافاتي ميان احترام به مادر و احترام به پدر ايجاد نميكنند، توصيههايي نيز كه در مورد احترام به پدر ومادر و اطاعت و احترام به شوهر شده، منافاتي با هم ندارند. در قرآن و روايات براي اين دو مسأْله جايگاه ويژهاي قائل شدهاند و كسب رضايت پدر و مادر و نيز شوهر را از عوامل موفقيت روحي و معنوي انسان دانستهاند. بله تنها، جايي كه اختلافي ميان شوهر و پدر به وجود ميآيد، زن از لحاظ حقوقي بايد مطيع شوهر خود باشد. اين اطاعت به خاطر اين است كه شوهر او اكنون مسؤوليتهايي را قبول كرده و بر او واجب است كه مهريه و نفقه او را پرداخت كند. در واقع شوهر او اكنون به خاطر وظايف و تكاليفش حقي پيدا كرده است.
اين البته به معناي اين نيست كه شما به پدر و مادرتان بي احترامي كنيد؛ بلكه ضمن حفظ احترام پدر و مادر خود، در بعضي موارد اختلافي، خود را تابع نظرات شوهر خود ميدانيد و اين مسأْله را هم به خوبي به آنها گوشزد ميكنيد تا آنها متوجه شوند اطاعت شما از شوهرتان صرفا به خاطر دستور دين و مسؤوليتهاي اوست؛ نه به خاطر احترام بيشتر نسبت به شوهرتان؛ يا بياحترامي به پدر و مادرتان.
بنابراين شما بايد روابط را به گونهاي مديريت كنيد كه هرگز كار به اينجا نرسد كه شما بخواهيد بين پدر و شوهرتان يكي را انتخاب كنيد و در مقابل شما نيز شوهرتان را مجبور كنيد كه بين شما و خانوادهاش يكي را انتخاب كند.
براي مديريت اين روابط بايد زيرك بود و دقت زيادي به خرج داد و گاهي فداكاري كرد. به عنوان مثال آنجا كه شوهرتان از شما ميخواهد تا برايش كاري انجام دهيد؛ يا با هم به بيرون رويد و حدس ميزنيد كه خانواده شما مخالفت خواهند كرد، ميتوانيد شرايط را در خانه طوري فراهم كنيد كه او علاقمند به حضور در خانه باشد؛ يا از جانب خودتان به او بگوييد كه امروز حال و حوصله اين كار را نداريد و به او پيشنهاد دهيد تا در خانه بماند. همينطور برعكس شما ميتوانيد خواستههاي خانواده خود از شوهرتان را از جانب خودتان مطرح كنيد.
اين تنها يك نمونه بود و شما ميتوانيد با تفكر و تأمل در مورد اين قضيه موراد مختلفي براي رفع اختلاف و تعارض يا جلوگيري از به وجودآمدن آن پيدا كنيد و به بهترين وجه رابطهها را مديريت كنيد. اي نكته را هم مورد توجه قرار دهيد در اين مسائل تفاوتي بين دوران عقد و پس از ازدواج وجود ندارد اما دوران نامزدي به دليل حضور شما در منزل پدر، توجه و دقت بيشتري از سوي شما را مي طلبد.
پس خوب است:
1. هيچگاه جانبداري نكنيد. پدر و مادر شما عمري را دركنار شما گذراندهاند و شايد تاب اين را نداشته باشند كه شما را در كنار فردي ببينند كه كاملاً جديد است و تمام توجه و احساس شما را تصاحب كرده است بويژه پدر كه همسرتان را رقيبي براي كنترل شما مي بيند. همسرتان نيز مي خواهد شوهر شما باشد و مالك تمام احساس، توجه و حتي اطاعت شما. پس با احساسات هيچيك بازي نكرده و حسادت آنها را تحريك نكنيد و سعي كنيد از زاويهي ديد آنها ببينيد تا بهتر درك كنيد.
2. وظايف فرزندي خود را با وظايف همسري و پدري مخلوط نكنيد.
3. اجازه ندهيد هيچيك از اعضاي خانواده نزد شما و پشت سرهم بدگويي كنند كه اين خود باب كينهها و دخالتها را باز ميكند.
4. از تجربيات بزرگترها استفاده كنيد، اما پس از مشورت با همسر خود.
5. اجازه ندهيد هيچكس به همسرتان توهين كند.
6. جلوي همسر خود با پدر و مادرتان پچپچ نكنيد يا چيزي را مخفي نگه نداريد. اين مسأله او را حساس و ناراحت ميكند. در مقابل والدينتان هم اين رفتار را با همسرتان نداشته باشيد.
7. سعي كنيد دوران عقد بيش از حد طولاني نشود.
8. لازم نيست هرچيزي كه در ارتباطات خصوصيتان با همسر اتفاق ميافتد مانند عادت بچگي براي پدر و مادرتان تعريف كنيد.
9. همسرتان را تشويق كنيد در موقعيت ها مناسب هدايايي ولو كوچك براي والدينتان تهيه كند.
10. ارتباط كلامي مناسب همسرتان با والدين شما، از تعارضات بين آنها به شدت خواهد كاست.