کانال شیعه کوئست در ایتا
اشاره:
در بخش نخست این مقاله، از عوامل متعددی که قرآن کریم و معصومین: برای گرفتاریها ذکر نموده اند، آزمایش، شکوفایی و تکامل، تقویت ایمان و پیشگیری را مطرح کردیم. در ادامه بحث، سه عامل دیگر از این عوامل را یادآور می شویم، سپس عکس العملهای مردم در قبال این مشکلات، و سفارشات دین مبین اسلام در این موارد را بررسی می کنیم.
5. اجر و پاداش
امام صادق(ع) درباره پاداش برخی مصائب در زندگی انسان مؤمن می فرماید: «لَوْ یَعْلَمُ الْمُؤْمِنُ مَا لَهُ مِنَ الْأَجْرِ فِی الْمَصَائِبِ لَتَمَنَّی أَنَّهُ قُرِّضَ بِالْمَقَارِیضِ؛[1] اگر مؤمن می دانست که در برابر مصائب چه پاداشی دارد، آرزو می کرد بدنش با قیچی قطعه قطعه شود!».
در حدیثی دیگر می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَیَتَعَاهَدُ الْمُؤْمِنَ بِالْبَلَاءِ إِمَّا بِمَرَضٍ فِی جَسَدِهِ أَوْ بِمُصِیبَةٍ فِی أَهْلٍ أَوْ مَالٍ أَوْ مُصِیبَةٍ مِنْ مَصَائِبِ الدُّنْیَا لِیَأْجُرَهُ عَلَیْهَا؛[2] خداوند تبارک و تعالی، با گرفتاریها به مؤمن توجه می کند؛ یا تن او را بیمار می کند، یا او را در سوگ یکی از اهل [خانه اش] می نشاند و یا یکی از سختیها و رنجهای دنیا را بر او چیره می کند. تا او را بر آنها پاداش دهد.»
روزی به رسول خدا(ص) خبر دادند که یکی از فرزندان معاذ از دنیا رفته و به شدت غمگین است. آن حضرت، نامه ای به این مضمون برای او نوشت: «از محمد فرستاده خدا به معاذ بن جبل، سلام بر تو باد! سپاس گویم خداوندی را که جز او معبودی نیست، امّا بعد: خبر بی تابی در اندوه مرگ فرزندت به من رسید. همانا پسرت از هدایای ارزنده الهی و از سپرده هایی بود که به طور موقّت در دست تو بود، و خداوند تو را به او تا زمانی معیّن بهره مند ساخت، و به وقت رسیدن اجل، جان او را ستاند، فإنّا لِلّه وَ إنّا إلَیه رَاجِعون (زیرا ما از آن خدائیم و به سوی او باز می گردیم)، مبادا بی تابیت موجب تباهی پاداش تو گردد، و در صورتی که پاداش [بر] مصیبت را دریابی؛ خواهی دانست که این مصیبت، در مقابل پاداشی که خداوند برای اهل تسلیم و پایداری فراهم ساخته، بسیار ناچیز است. و آگاه باش که بی تابی، مرده را باز نگرداند، و سرنوشت را تغییر ندهد، بنابراین، صبر را نیکو دار و تحقّق وعده الهی را بجوی، مبادا بر آنچه که بر تو و همه مردم حتمی است و در زمان و موعد خود نازل شدنی است تأسف بخوری! سلام و رحمت و برکات خداوند بر تو باد.»[3]
در روایتی امام صادق(ع) می فرماید:«فَإِنَّ عَظِیمَ الْأَجْرِ لَمِنْ عَظِیمِ الْبَلَاءِ وَ مَا أَحَبَّ اللَّهُ قَوْماً إِلَّا ابْتَلَاهُمْ؛[4] پاداش بزرگ، در مقابل گرفتاری بزرگ می باشد، و خداوند هر گاه قومی را دوست بدارد، آنها را مبتلا می کند.»
6. ارتباط با خدا
آنچه مسلم است اینکه؛ بلا و سختی موجب ارتباط بیش تر بین انسان مؤمن و معبود بی همتا می شود. طبق روایات بسیاری از ائمه اطهار: انسان مصیبت زده، آن قدر به خدا نزدیک می شود که خداوند دعای او را در حق دیگران مستجاب می کند.
امام صادق(ع) می فرماید:« مَنْ عَادَ مَرِیضاً فِی اللَّهِ لَمْ یَسْأَلِ الْمَرِیضُ لِلْعَائِدِ شَیْئاً إِلَّا اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ؛[5] کسی که برای خدا به عیادت بیماری برود، آنچه را که بیمار در حق او دعا کند خداوند آن را مستجاب می فرماید».
به همین خاطر، آن حضرت به یاران خود سفارش می فرمود: «عُودُوا مَرْضَاکُمْ وَ سَلُوهُمُ الدُّعَاءَ فَإِنَّهُ یَعْدِلُ دُعَاءَ الْمَلَائِکَةِ؛[6] به عیادت بیمارانتان بروید و از آنها بخواهید که [برای شما] دعا کنند، چون دعای آنها با دعای فرشتگان برابر است».
7. وسیله توجه و محبّت
رسول خدا(ص) می فرماید: «إذَا أَحَبَّ اللهُ عَبْداً اِبْتَلَاهُ فَإِذَا أَحَبَّهُ الْحُبَّ الْبَالِغَ افْتَنَاهُ؛ آن هنگام که خداوند، بنده ای را دوست بدارد، او را گرفتار می کند. و اگر محبت خداوند به او بیش از اندازه باشد، او را گرفتار فنا می کند.»
از حضرت پرسیدند: گرفتار فنا شدن چگونه است؟ فرمود: «أَلاَّ یَتْرُکَ لَهُ مَالاً وَ لَا وَلَداً؛[7] این گونه که نه مالی برای او باقی می گذارد و نه فرزندی.»
عکس العمل مردم در مقابل بلا
همانگونه که میزان شناخت انسانها از دین متفاوت است، عکس العمل آنها در مقابل حوادث و مشکلات نیز متفاوت است. با توجه به قرآن و روایات، برخورد انسانها را در قبال بلاها و مصائب این گونه می توان بیان کرد:
الف: جزع
عده ای در مقابل بلاها جزع کرده و بی تابی می نمایند. چنانچه قرآن کریم می فرماید: «إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعً»؛[8] «به یقین انسان، حریص و کم طاقت آفریده شده است، هنگامی که بدی به او رسد بی تابی می کند.»
همچنین می فرماید: «وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیهِ رِزْقَهُ فَیقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ»؛[9] «و اما هنگامی که برای امتحان، روزیش را بر او تنگ می گیرد [مأیوس می شود و] می گوید: «پروردگارم مرا خوار کرده است!»
امام صادق(ع) مردی را دید که برای فرزندش بی تابی می کرد فرمود: «یَا هَذَا جَزِعْتَ لِلْمُصِیبَةِ الصُّغْرَی وَ غَفَلْتَ عَنِ الْمُصِیبَةِ الْکُبْرَی لَوْ کُنْتَ لِمَا صَارَ إِلَیْهِ وَلَدُکَ مُسْتَعِدّاً لَمَا اشْتَدَّ عَلَیْهِ جَزَعُکَ فَمُصَابُکَ بِتَرْکِکَ الْاِسْتِعْدَادَ أَعْظَمُ مِنْ مُصَابِکَ بِوَلَدِکَ؛[10] ای مرد، برای مصیبت کوچک بی تابی می کنی و از مصیبت بزرگ، غافلی. اگر تو برای راهی که فرزندت رفته آماده بودی این قدر بر او بی تابی نمی کردی. مصیبت آماده نبودنت بزرگ تر از داغ فرزندت است.»
شهید مطهری؛ در این باره می فرماید: «از این نکته نباید غفلت ورزید که مصائب، وقتی نعمت هستند که انسان از آنها بهره برداری کند و با صبر واستقامت و مواجهه با دشواریهایی که مصائب تولید می کنند، روح خود را کمال بخشد؛ اما اگر انسان در برابر سختیها، فرار را انتخاب کند و ناله و شکوه سر دهد، در این صورت بلا از برای او واقعاً بلاست.
حقیقت این است که نعمتهای دنیا نیز مانند مصائب، ممکن است مایه رقاء و سعادت باشد، و ممکن است مایه بدبختی و بیچارگی گردد. نه فقر، بدبختی مطلق است نه ثروت خوشبختی مطلق، چه بسا فقرهایی که موجب تربیت و تکمیل انسانها گردیده، و چه بسا ثروتهایی که مایه بدبختی و نکبت قرار گرفته است. امنیت و ناامنی نیز چنین است. برخی از افراد یا ملتها در هنگام امنیت و رفاه، به عیاشی و تن پروری می افتند و در نتیجه، در پرتگاه خواری و ذلت سقوط می کنند و بسیاری دیگر از ملتها از شلاق بدبختی و گرسنگی به جنبش در می آیند و به آقایی و عزت می رسند.
سلامت و بیماری، عزت و ذلت، سایر مواهب و مصائب طبیعی نیز مشمول همین قانون است. نعمتها و همچنین شدائد و بلایا، هم موهبت است؛ زیرا از هر یک از آنها می توان بهره برداریهای عالی کرد، و نیز ممکن است بلا و بدبختی شمرده شوند، زیرا ممکن است هر یک از آنها مایه بیچارگی و تنزل گردند. هم از راه فقر می توان به سعادت رسید و هم از راه ثروت، و از هر دو راه نیز ممکن است آدمی به بدبختی برسد.
علیهذا نعمت بودن نعمت، بستگی دارد به نوع عکس العمل انسان در برابر آن نعمت، که شاکر باشد یا کفور، و همچنین نقمت بودن نقمت، بستگی دارد به نوع عکس العمل انسان در برابر آن که صابر و خویشتن دار باشد یا سست عنصر و بی اراده.[11]
ب: صبر
بعضی از افراد در مقابل بلاها، صبر و استقامت را پیش خود می سازند. در اسلام برای صابرین در مقابل بلاها اجر بسیاری شمرده شده است. قرآن کریم می فرماید: «وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ»؛[12] «و بشارت ده به استقامت کنندگان! آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان می رسد، می گویند: ما از آن خداییم و به سوی او باز می گردیم!»
همچنین می فرماید: «إِنَّمَا یوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیرِ حِسَابٍ»؛[13] «صابران اجر و پاداش خود را بی حساب دریافت می دارند.»[14]
ج: شکر و رضا
رسول خدا(ص) می فرماید: «إِذَا أَحَبَّ اللَّهُ عَبْداً ابْتَلَاهُ فَإِنْ صَبَرَ اجْتَبَاهُ وَ إِنْ رَضِیَ اصْطَفَاهُ؛[15] چون خدا بنده ای را دوست بدارد او را [در دنیا] مبتلا می گرداند، پس اگر صبر کرد او را بر می گزیند و اگر راضی [و خشنود] شد او را خالص می گرداند.»
در زیارت عاشورا می خوانیم: «اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرِینَ لَکَ عَلَی مُصَابِهِمْ؛[16] بار خدایا تورا ستایش می کنیم ستایش سپاس گزاران بر مصیبتی که بر آنان وارد می شود.»
وظیفه مؤمنین در قبال مصائب
اگر چه بلاها در زندگی انسانها به خصوص مؤمنین امری طبیعی است و باعث ترفیع درجه، پاک شدن گناهان و... می شود؛ اما باید دانست خود را در دام سختیها انداختن و یا رنج و بلا را از خداوند متعال درخواست کردن، مورد نکوهش بسیار قرار گرفته است.
چنانکه روزی رسول گرامی اسلام(ص) برای عیادت بیماری بر بستر او حاضر شد و از او احوالپرسی کرد. آن بیمار عرض کرد: «نماز مغرب را به امامت شما به جا آوردم و شما در نماز سوره قارعه را خواندید. پس از آن با خود گفتم پروردگارا! اگر من گناهی کرده ام که می خواهی در آخرت مرا به کیفر آن برسانی، پس از تو می خواهم که تعجیل کنی و در دنیا مرا پاک گردانی. پس از این دعا بود که چنین بیمار شدم.
رسول خدا(ص) به او فرمود: «بِئْسَمَا قُلْتَ أَ لَا قُلْتَ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ فَدَعَا لَهُ حَتَّی أَفَاقَ؛[17] چیز بدی گفتی، چرا چنین دعا نکردی که: پروردگارا، نیکی دنیا و آخرت را نصیب ما کن و ما را از عذاب آخرت در امان بدار. پس از آن، رسول خدا- صلی الله علیه وآله-برای آن مرد بیمار دعا کرد و او بهبود یافت».
امام صادق(ع) نیز به اصحاب خود سفارش می فرمودند که: «سَلُوا رَبَّکُمُ الْعَفْوَ وَ الْعَافِیَةَ فَإِنَّکُمْ لَسْتُمْ مِنْ رِجَالِ الْبَلَاءِ فَإِنَّهُ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ شُقُّوا بِالْمَنَاشِیرِ عَلَی أَنْ یُعْطُوا الْکُفْرَ فَلَمْ یُعْطُوهُ؛[18] از پروردگار خود عفو و عافیت درخواست کنید چون شما مرد [میدان حوادث و] بلیات نیستید. امتهای پیش از شما از گروه بنی اسرائیل، افرادی بودند که بدنشان را با اره نجاری دو نیم می کردند که [آنها تسلیم شوند و] کفر را [بر ایمان] ترجیح دهند؛ ولی آنان به هیچ وجه کفر را بر نمی گزیدند.»
سیره انبیا و اولیای الهی بر این بوده است که هیچگاه از خداوند، بلا و مصیبت نخواسته اند و همواره درخواست رفع بلا و طلب عافیت بوده است.
پس؛ مؤمن نباید خود را (برای رسیدن به ثواب) در معرض بیماری و بلا قرار دهد؛ چنانکه امام سجاد(ع) در دعاهای خود، رهایی از بلا و بیماری را طلب کرد: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَلْبِسْنِی عَافِیَتَکَ، وَ جَلِّلْنِی عَافِیَتَکَ، وَ حَصِّنِّی بِعَافِیَتِکَ، وَ أَکْرِمْنِی بِعَافِیَتِکَ، وَ أَغْنِنِی بِعَافِیَتِکَ، وَ تَصَدَّقْ عَلَیَّ بِعَافِیَتِکَ، وَ هَبْ لِی عَافِیَتَکَ وَ أَفْرِشْنِی عَافِیَتَکَ، وَ أَصْلِحْ لِی عَافِیَتَکَ، وَ لَا تُفَرِّقْ بَیْنِی وَ بَیْنَ عَافِیَتِکَ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ عَافِنِی عَافِیَةً کَافِیَةً شَافِیَةً عَالِیَةً نَامِیَةً، عَافِیَةً تُوَلِّدُ فِی بَدَنِی الْعَافِیَةَ، عَافِیَةَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ؛[19] بار خدایا بر محمّد و آل او درود فرست، و تندرستیت را بر من بپوشان، و مرا به تندرستیت فرو بر، و به تندرستیت نگاهدار، و به تندرستیت گرامی ام فرما، و به تندرستی بی نیازم گردان، و تندرستیت را به من عطا کن، و تندرستیت را به من ببخش، و تندرستیت را برایم بگستران، و تندرستیت را به من شایسته نما، و میان من و تندرستیت در دنیا و آخرت جدایی میانداز. بار خدایا بر محمّد و آل او درود فرست، و مرا تندرستی ده، تندرستی که مرا [از پزشکان یا از درخواست] بی نیاز کند و [بیماریهای ظاهری و باطنی را] بهبودی ببخشد و بالاتر و برتر [از بیماریها بطوریکه بر هر مرض تسلّط داشته] و افزون شونده باشد، تندرستی که در تنم تندرستی دنیا و آخرت بیاورد».
آنچه از آیات و روایات ائمه اطهار: بدست می آید در مقابل بلا و مصائب، چند چیز مورد سفارش قرار گرفته است.
1. صبر و شکیبایی
امام صادق(ع) می فرماید: «مَا مِنْ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَ هُوَ مُبْتَلًی بِبَلَاءٍ مُنْتَظِرٌ بِهِ مَا هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ فَإِنْ صَبَرَ عَلَی الْبَلِیَّةِ الَّتِی هُوَ فِیهَا عَافَاهُ اللَّهُ مِنَ الْبَلَاءِ الَّذِی یَنْتَظِرُ بِهِ وَ إِنْ لَمْ یَصْبِرْ وَ جَزِعَ نَزَلَ بِهِ مِنَ الْبَلَاءِ الْمُنْتَظِرُ أَبَداً حَتَّی یُحْسِنَ صَبْرَهُ وَ عَزَاءَهُ؛[20] هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه به بلائی گرفتار است و بلای بزرگ تر و گرفتاری شدیدتری هم به دنبال او در انتظار است. اگر در همان بلا صبر و شکیبایی داشته باشد خداوند آن بلای بزرگ تر را برطرف می نماید و اگر صبر نکرده و بی تابی نماید بلای بزرگ تر که در انتظار او است فرا می رسد و مرتب گرفتاریها بیش تر می گردد تا وقتی که صبر نیکو و شکیبائی را انتخاب کند.»
2. دعا
امام علی(ع) می فرماید:«وَلَوْ أنَّ النَّاسَ حِینَ تَنْزِلُ بِهِمُ النِّقَمُ وَ تَزُولُ عَنْهُمُ النِّعَمُ فَزِعُوا الَی رَبِّهِمْ بِصِدْقٍ مِنْ نِیَّاتِهِمْ وَ وَلَهٍ مِنْ قُلُوبِهِمْ لَرَدَّ عَلَیْهِمْ کُلَّ شَارِدٍ وَ أَصْلَحَ لَهُمْ کُلَّ فَاسِد؛ٍ[21] اگر مردم به هنگام نزول عذابها، و گرفته شدن نعمتها، با درستی نیّت و با قلبهای پر از محبّت در پیشگاه خدا زاری کنند، آنچه از دستشان رفته را باز خواهد گرداند، و هر گونه فسادی را برای آنان اصلاح خواهد کرد.»
3. صدقه
«صدقه» از سفارشات اسلام است و علاوه بر اینکه برای پیشگیری از گرفتاری و دور کردن بلاهای مقدر شده، بسیار مؤثر است برای خلاصی از بلا نیز مورد سفارش قرار گرفته است.
رسول خدا(ص) می فرماید: تَصَدَّقوُا وَ دَوُوا مَرْضَاکُمْ بِالصَّدَقَةِ فَاِنّ الصَّدَقَةَ تَدْفَعُ عَنِ الْاَعْرَاضِ وَ الْاَمْرَاضِ وَ هِیَ زِیَادةٌ فِی اَعْمَارِکُمْ وَ حَسَنَاتِکُمْ؛[22] صدقه بدهید و بیماران خود را با صدقه درمان کنید ؛ زیرا صدقه، از پیشامدهای ناگوار و بیماریها جلوگیری می کند و بر عمر و حسنات شما می افزاید.»
4. اندیشه و عبرت
موعظه دادن به مؤمنان از حکمتهای نزول بلا است. پس باید در هنگام رسیدن بلا و مصیبت، برای پی بردن به حکمت آن تلاش کنیم؛ تا اگر عقوبت است، استغفار کنیم، اگر تأدیب و هشدار است هشیار شویم، و اگر یادآوری وظیفه است، به یاد آن بیفتیم... .
5. تسلیم در برابر خواست خدا
از جمله سفارشهای اولیای دین تسلیم شدن در برابر خواست خداوند متعال می باشد. حکایت شده است که؛ «فردی درون چاه افتاده بود و مرتب تقاضای کمک می کرد. مردی که از کنار چاه می گذشت به کمک او رفت و به آن فرد گفت: صبر می کنی تا طنابی بیابم و باز گردم؟ فرد درون چاه گفت: اگر صبر نکنم چه کنم».
صبر بر بلا و سختیها زمانی با ارزش است که با رضایت کامل در مقابل خواست الهی باشد نه با ناراحتی و شکایت از اوضاع موجود. امیر المؤمنین(ع) می فرماید: «أوحَی اللَّهُ ُِ تَعاَلَی اِلَی دَاوُدَ یَا دَاوُودُ تُرِیدُ وَ اُرِیدُوَلَا یَکُونُ اِلَّا مَا اُرِیدُ فَاِنْ أسْلَمْتَ لِمَا اُرِیدُ أَعطَیْتُکَ مَا تُرِیدُ وَ اِنْ لَمْ تُسْلِمْ لِمَا أُرِیدُ أَتْعَبْتُکَ فِیمَا تُرِیدُ ثُمَّ لَا یَکُونُ اِلَّا مَا اُرِیدُ؛[23] خداوند متعال به داوود7 وحی فرمود: ای داوود! تو می خواهی و من می خواهم؛ ولی فقط آن چیزی واقع می شود که من می خواهم. پس، اگر تسلیم خواست من شوی، خواست تو را هم تامین می کنم؛ اما اگر تسلیم خواست من نشوی، تورا در راه خواسته ات به رنج و زحمت می افکنم و آنگاه همان می شود که من می خواهم.»
نتیجه
1. بلا و مصیبت، علل مختلفی دارد و لازم است انسان مؤمن با دقت، عوامل آن را بررسی کرده و در قبال آن به وظیفه خود عمل نماید.
2. باید به خاطر سپرد که انسان مؤمن مورد بلا و مصیبت قرار می گیرد؛ چرا که حکمت نزول بلا برای بندگان خالص، آسایش سرای جاویدان است.
3. صبر و تسلیم، راز پیروزی در امتحان الهی است؛ و مصائب، هدیه ای الهی برای افراد پرهیزگار است.
پی نوشت ها:
[1]. مستدرک الوسائل، ج2، ص434.
[2]. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج64، ص236.
[3]. مستدرک الوسائل، ج2، ص353.
[4]. کافی، ج2، ص109.
[5]. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، قم، موسسه آل البیت:، 1409، ه . ق، ج2، ص420.
[6]. همان، ص421.
[7]. شرح نهج البلاعه، ابن ابی الحدید، قم، کتابخانه ایت الله مرعشی، 1404ه ق، ج18، ص318.
[8]. معارج / 19 – 20.
[9]. فجر / 16.
[10]. امالی، شیخ صدوق، ص358.
[11]. عدل الهی، مرتضی مطهری، ص164 – 165.
[12]. بقره/155 – 156.
[13]. زمر/10.
[14]. ترجمه آیت الله العظمی مکارم شیرازی.
[15]. مسکن الفواد عند فقد الأجبه و الأولاد، شهید ثانی، قم، کتابخانه بصرتی، ص84.
[16]. کامل الزیارات، ابن قولویه، قم، انتشارات مرتضویه، 1356 ق، ص179.
[17]. بحار الانوار، علامه مجلسی، ج78، ص174.
[18]. المحاسن، احمد برقی، قم، دار الکتب الاسلامیه، 1371ق، قم، دوم، ج1، ص250.
[19]. صحیفه سجادیه، دعای 23، قم، دفتر نشر الهادی، اول، 1376، ص112.
[20]. شیخ حر عاملی، قم، مؤسسه آل البیت:، ج2، ص422.
[21]. همان، ج5، ص184.
[22]. کنز العمال، علامه علاء الدین هندی، بیروت، موسسه الرساله، 1405ق، چ پنجم، ج6، ص371.
[23]. بحار النوار، علامه مجلسی، ج5، ص104.