چون خانواده همسرم برایم کت و شلوار نخریدند و خودم خریدم ، مورد تمسخر دیگران قرارگرفته ام و میخواهم ازهمسرم جدا شوم . آیا اینکار درست است ؟
•خیر . این کارها ، انگیزه مهمی برای جدایی نیست . موردی بود که آقا میگفتند : من میخواهم در دوران عقد ازهمسرم جدا شوم . زیرا انگشت ها یش کشیده نیست . هر انسان عاقلی میداند ، این ها انگیزه واقعی برای جدا شدن نیست . مواردی داشتیم که می خواستند جدا شوند ، چون قد خانم کوتاه بود . چاقی و لاغری ، هیچ کدام نمیتواند انگیزه جدایی باشند . مثلا موردی داشتیم که تنبلی چشم داشتند یا موردی داشتیم که خیلی مهم نبود . بیماریهای خاص ، بحث دیگری دارد . مثل اینکه ، لکه کوچکی روی بدن خانم بوده و نفهمیده ام وخانم هم فکر نمی کرده مهم باشد یا مثلا ، جایی خراش برداشته و جایش مانده است . هیچ کدام ازاین ها ، نمی تواند عامل جدایی باشد . پانزده درصد طلاق ها دردوران عقد اتفاق می افتد و یکی ازعوامل جدی آن ، همین مسائل بی اهمیت است . گاهی سرچشمه اش همین علت ها است ولی بها نه ی دیگری را مطرح میکنند . چرا جوانان ما این اندیشه را دارند ؟ فکر میکنم ، علت این است که اهمیت ازدواج برایشان حل نشده و نمی دانند که ازدواج ، مهمترین رویداد زندگشان است . لذا این جوری برخود میکنند و شاید بخاطرهمین است که ، درست ازدواج نمی کنند و نکات مهم را در ازدواج رعایت نمی کنند و احساسی رفتارمی کنند و عاقلانه ازدواج نمیکنند و چون اهمیت ازدواج برایشان حل نشده ، راحت می خواهند جدا شوند . نکته دیگر اینکه ، متوجه پیامدهای جدایی نیستند . مخصوصاً دختران عزیر . بله شما عقد کرده اید و دوشیزه خانم هستید و اگر بخاطر این مسائل کم اهمیت جدا شوید ، درست است که این جدایی در زمان عقد بوده ، ولی روی سرنوشت شما ، اثر میگذارد و این یک واقعیت است . چون فرصت های شما خیلی کم میشود و فرصت ها از بین میرود . البته نباید این طور بشود . چون نمیخواهم صحه بگذارم . خواستگار می آید و وقتی می فهمند ایشان ، در عقد بوده اند و بهم زده اند ، جلو نمی آیند یا آقا خواستگاری می رود و خانواده دختر ، وقتی می فهمند که آقا عقد کرده ، پس می زنند . نباید این جوری باشد و این چیز خوبی نیست . یکی از فلسفه های دوران عقد، همین دوران تجدید نظر بودن آن است و اگر یک دلیل واقعی ، برای جدایی پیدا کردند ، از هم جدا شوند و بعد ، هیچ مشکلی پیش نیاید . گاهی بدی های طرف را خوب می بینند ، این بخاطر عشقی است که آنها را کر و کورکرده است و بخاطر همین ، مثلا قد دختر و انگشتان او را نمی بینند .
•
اگر پدر شوهر قول بدهد برای پسرش خانه بخرد و بنا به دلایلی زیر قولش بزند و خانه برایش رهن کند ، آیا خانم حق دارد با توجه به این بدقولی ، اقدام به طلاق کند ؟
•خیر. پدر شوهر کار خوبی نکرده ، المومن وعده وفا . کار قشنگی نکرده ولی این نمی تواند عامل جدایی باشد . شما نباید برایتان مهم باشد . حتی به روی خودتان هم نیاورید و تغافل کنید . این از ویژگی های انسان کریم است . با این برخورد احساس گناه خواهند کرد ، محبتشان به شما بیشتر خواهد شد و توجه بیشتری می کنند و محبت شوهر به شما ده برابر بیشتر میشود و بخاطر این محبت ، تلاش بیشتری خواهند کرد و خودشان خانه تهیه خواهند کرد.
•
میخواهیم عروسی کنیم و مادرم راضی نمیشود و می گوید باید عروس را طلاق بدهی، با اینکه همسرم را دوست دارم ولی بخاطر حرمت مادرم ، می خواهم زنم را طلاق بدهم . بنظر شما درست است؟
•من گمان نمیکنم این مادر بخاطر دلایل واهی این تقاضا را از پسر بکند. قابل قبول نیست . زیرا مادر می داند که طلاق یکی از مبغوض ترین کارهاست و عرش الهی را میلرزاند . احتمالا اینجا باید مشکلی باشد که چنین الزامی می کنند . مثلا یک تنش جدی بین مادر و عروس پیش آمده یا عروس منتخب مادر شوهر نبوده و مادر هم مجبور شده و محبتی به عروس ندارد و حتی اگر هم این باشد ، من صلاح نمیدانم. الان دو جوان عقد دائم هم هستند . مراسمی گرفتند ، هزینه ای صرف شده ، بحث آبروی خودشان است . و لطمه ای که به پسر و دختر میخورد . لذا من تقاضا میکنم از این اصرار دست بردارید و ببخشند . حتی اگر تنش و مشکلی بوده ، عفو کنند. بزرگان باید ببخشند . عروس خانم ، اگر شما هم جسارتی کردید ، بروید، تفقدی کنید . از دلشان در بیاورید ، معذرت خواهی کنید . اشکالی ندارد. این کار باعث ، قوام زندگی شما میشود . در دین چقدر دستور داریم که عذر خواهی کنید و برادر عزیز، به شما عرض میکنم ، شما هم میتوانید ، نقش داشته باشید . روابط بین مادر و همسرتان را مدیریت کنید. حتی با دروغ ، تا بتوانید این مشکل را حل کنید . انشاءاله این اتفاق بیفتد و مادر عروس خانم را ببخشند . حالا اگر این اتفاق نیفتد و کار به اینجا برسد ، شما نباید از مادر اطاعت کنید . اینجا جایش نیست . مراجع تقلید ما فرموده اند : کانون خانواده مهم است و صرف پدر و مادر ، نمیتواند عاملی باشد که بسمت طلاق بروید . اطاعت وقتی واجب است که اولاٌ اطاعت ممکن باشد و ثانیا مفسده ای نداشته باشد که این مفسده دارد . انشاءاله کار به اینجا نکشد ، که پسر به حرف مادر گوش کند.
•
پدر خانمم میگوید : اول خانه و ماشین بگیرید ، بعد عروسی کنید و گرنه طلاق . آیا این حرف درست است ؟
•معمولا این جور حرفها را قبل از عقد میزنند . من نمیدانم چرا الان میگویند . من با این شرط ها ، حتی قبل از عقد هم موافق نیستم . پدرها عزیز ، برای جوانان خوب و سالم چنین شرط هایی گذاشتن جفا است. اگر یک جوانی سالم و متدین است و اخلاق هم دارد و امکانات نسبی هم دارد و جربزه کار را هم دارد ، شما خانه و ماشین را شرط نکنید . حالا شاید احتمال میدهم قبلا شرط کرده اند و گفتید ما به این شرط به شما دختر میدهیم که بعد از عقد ، خانه و ماشین هم تهیه کنید . حالا اگر هم شرط کرده اید و این آقا هم به خاطر هر دلیلی نمیتواند آنرا تهیه کند ، بهتر است ، شما از این شرط خود دست بردارید . شما به جدایی فکر نکنید . جدایی به این دلیل ، واقعا مبغوض الهی است و هیچ تردیدی ندارم اگر شما به این سمت بروید که طلاق دخترتان را از این آقا بگیرید ، این ازهمان علل کم اهمیت و غیر منطقی است که عرش خدا را میلرزاند . این کار رانکنید . مهم این است که ایشان در حد شان دختر شما امکاناتی برایش تهیه کند . بعضی ها تلقی میکنند که هم دین و هم شرع مقدس ، گفته باید به زنش نفقه بدهد . مسکن و خوراک و پوشاک و دارو و این مسکن ملکی باید باشد یعنی باید برای این خانم مسکن بخرد . خیر، این طور نیست . هم درعرف و هم در شرع ما ، آقا باید در حد شان خانم و موقعیت اجتماعی او مسکن تهیه کند ، هر چند استیجاری باشد . من می ترسم اگر شما به این شرط اصرار بورزید ، این آقای داماد چون همسرش را دوست دارد و آبرویشان در خطر است و نمیخواهد به این جدایی بکشد ، خدای نکرده به راههای خلاف کشیده شوند ، که پول هنگفتی در بیاورد که پدر خانم را راضی کند و بتواندعروسی کند. خوب این برای شما بد است حالا حتی با وام و بدبختی و جلوی دیگران دست دراز کند ، این پول را تامین کند و خانه و ماشین بخرد . شما فکر نمیکنید ، این قرضها و وام ها باید پرداخت شود . ایشان وارد زندگی میشوند و از همان اول بار اقتصادی و مالی زیادی دارند . یکی از عواملی جدی تنش ها دراول زندگی بین خانم و آقا همین مشکلات اقتصادی است و دودش به چشم دختر شما میرود . ممکن است شما ایشان را وادار به این کار بکنید ، ایشان هم خانه و ماشین بخرند و به هرحال عقده کنند و بخاطر فشاری که شما آورده اید ، بعداً بخواهند عقده گشایی کنند و انتقام بگیرند . اگر اینها همدیگر را دوست دارند و شرایط اولیه را هم دارند ، بگذارید سر زندگیشان برود . به هر حال فرض ما این است که ، جوان خوب است . سخت نگیرید.
•
همسر من در دوران عقد ، خواب دیده که بهم نمیرسیم و این خواب او را دچار تردید کرده است. باید چه کنیم ؟
•در بحث ازدواج درموردخواب زیادسوال داشتیم خانمی گفته بودند که من خواب دیده ام که کسی خواستگارم بوده و الان سه سال است که منتظر هستم شما ازدواج خودتان را نمیتوانید برخواب مبتنی کنید حتی اگر زویا صادقه هم باشد این نمیتواند مبنای ازدواج ما باشد این ها عقد هستند این خواب نمی تواند مبنای زندگی قرارگیرد که ارتباطشان را قطع کنندو باعث جدایی در زندگی بشود این خواب هایی که ما می بینیم معمولا عواملش مربوط به دوران بیرون و بیداری ما است مثلا تشنگی گرما سرما حتی نوع پوشش آدم میزان پوشش اینها هم موثر است حتی محل خواب موثر است بیماری که انسان تب داشته باشد این ها جدا در خواب ها دخیل هستند گاهی افکار ما باعث خواب هایی میشود در مورد شما فکر میکنم چنین چیز هست در دوران عقد هستند و در آستانه ورود به زندگی زناشویی هستند بروز مشکلات بحث محفلی که میخواهند بگیرند خانه ای که می خواهند بگیرند این ها واقعیتی است و مشکلاتی است که طبیعی است و ما رانگران نمیکند و لذت زندگی به همین چیزهایش است این مشکلات استرس در ایشان ایجاد کرده است القاعات دیگران ممکن است باعث چنین افکاری بشود و منشا آن افکارایشان است در حقیقت خواب های که تشویشهای روانی ما باعث آن خواب بشود در اصطلاح به آن اسفاس احلام و به آن توجه نمیکنیم شاید ایشان بگویند هیچ کدام از آنها و عوامل در آن دخیل نیست چون خوابها ی ما مربوط به عالم دیگر است و ظاهرش نمیتواند برای ما تعیین کننده باشد چرا چون تعبیرو تاویلی دارد که گاهی با ظاهر خواب جفت و جور نیست گاهی کاملا خلاف ظاهرش است ممکن است بگوید رویا ی صادقه است برای آدمهای معمولی حجت ندارد برای پیامبران حجت است مثل خوابی که ابراهیم در مورد ذبح اسماعیل دیدند چرا در پیامبران حجت است زیرا در آنها نوعی وحی و الهام است و عمل به آن واجب میشود و حجت شرعی دارد
اگر همسر ایشان می شنوند یا عزیزان مجردکه خواب میبینند که فردی به خواستگاریشان آمده و الان طرف سه سال است نیامد ه و این خانم معطل شدهداند حتما نباید به این خوابها توجه بکنند و یک صدقه های توصیه میشود و به خدا توکل کند وارد زندگی بشود دغدغه ها از بین میرود مقوله خواب د رکشور ما خیلی جدی است و تعبیر کردن آن هم همینطور هر خوابی میبینند نگران هستند تعبیر میکنند و کسی که تعبیر میکند معلوم نیست تعبیر خواب بلد باشد و نظام زندگی بهم میخورد خواب شما در زندگی اختلال ایجاد میکند به خواب توجه نکنید.
•
مادرم و پدرم از هم جدا شده اند و فکر میکنم من هم مثل آنها بشوم . جرات ورود به زندگی مشترک را ندارم . چه کارکنم ؟
اینها را در مقوله خرافات باید گنجاند در دوران عقد این چه ربطی به زندگی پدر و ماد رشما دارد این افکار خطرناک است و دخترم جلویش را بگیر چون اثر تلقینی دارد و درموردتلقین مطالبی را گفتم تلقین خیلی مهم است یک دانش است تلقین به نفس و ممکن است روی زندگی شما و آینده شما اثر بگذارد و یادمان باشد رفتار ما بازتاب اندیشه ماست ما هرجور که فکر کنیم همان جور عمل میکنیم و اینکه شما را دچار یاس و ناامید می کند و یکی از تلخ ترین مسائل در دوران عقد یاس و ناامیدی است حضرت علی میفرمایند:قتل قتوت صاحبه.یاس صاحبش را میکشد این فال بدزدن است و ازآن نهی شده است وروایت داریم که تطیر فال بد زدن است و درحد شرک به خدا است شما چرا فال بد میزنید که چون پدرو مادرم از هم جدا شده اند من هم همینطور می شوم شما فال خوب بزنید و از زندگی پدر و مادرتان درس بگیرید و ببینید اشتباه آنها چه بوده و چه کردند که کارشان به آنجا کشیده ، شما این کار را نکنید. در واقع تفعل به خیر بزنید . حضرت علی (ع) می فرمایند : تفعل بالخیر تتجح . تفعل به خیر بزنید کامیاب میشوید . رسول گرامی اسلام میفرمایند : تفعلوابالخیر تجدوه .فال خوب بزنید تا به آنچه میخواهید برسید.
شخصی بنام سهیل بن عمر فرمانروای دشمن بودند ، نماینده کافران قریش بود و پیامی آورده بودند حضرت علی(ع) پرسیدند نامت چیست ؟ گفت سهیل . آقا رو به یاران کردند و گفتند : قدسئل علیکم امرکم. امر شما بر شما آسان میشود . ما داریم ، فال خوب بزنیم . اگر شما ادامه دهید دچار مشکل میشوید . شاید منظورشان این است که من چون فرزند طلاق هستم خلاهایی در من ایجاد کرده است این ممکن است جای نگرانی باشد ، فرزند طلاق هستند . البته معلوم نیست دچار خلأ باشند ، داریم افرادی که بچه طلاق هستند خیلی خوب و طبیعی و بهتر از بچه هایی هستند که پدر و مادر بالای سرشان بوده است. اما مواقعی خلاهایی هم دارند اگر دغدغه شما این خلاها است شما میتوانید خلأ ها را از بین ببرید. قبل از ورود به زندگی مشترک چیرهایی نیست که ما نتوانیم از بین ببریم . تلاشتان را بیشتر کنید، رابطه تان را با خدا بیشترکنید ، در محافل مذهبی بیشتر حضور داشته باشید ، خودتان را بیشتر دوست داشته باشید ، اعتماد به نفس خودتان را بالا ببرید ، خودباوری را بالا ببرید با توکل به خدا و امید به خدا وارد زندگی بشوید و با این افکا رمقابله کنید.
•
من و همسرم برای ورود به زندگی مشترک مشکلی نداریم ولی اختلافات دو خانواده ، بر سر مسائل کم اهمیت ، یکسال است که عروسی ما را به عقب انداخته است . چکا رکنیم ؟
•ما واقعا به این جوانان یا خانواده آنها باید چیزی را عرض کنیم . من عاجزانه ازخانواده های عزیز تقاضا میکنم برسر مسائل کم اهمیت سخت نگیرید . ممکن است اگر شما ادامه بدهید اینها دچار تزلزل شوند و مشکل ایجاد شود . یک مقدار فداکاری و ایثار و گذشت ، این خطاب به این زوج جوان .به شما که همدیگر را دوست دارید بروید در کنار خانواده هایتان و صحبت کنید با مهربانی و محبت متاسفانه بعضی از جوانان ما با داد و فریاد و تهدید میخواهند مشکل را حل کنند . جوانان ، این جواب نمیدهد با مهربانی و محبت مجابشان کنید کسانی را واسطه کنید که ذی نفوذ باشند پدر بزرگ و مادر بزرگ. همانطور که شما به حرف پدر و مادرتان گوش میدهید ، آنها هم به حرف پدرشان و مادرشان گوش میدهند .اگر جواب گرفتید که هیچ و اگر نگرفتید هردوجوان یک التیماتوم به خانواده هایتان بدهید و بگویید اگرشما ما را راه نیندازید خودمان یک خانه میگیرم و میرویم . البته جواب میدهد و اگر جواب نداد ، آقا که خانه ای بگیردف می آیند جهیزیه را هم میدهند و حمایت های مالی هم میکنند . امیدوارم به این جاها نکشد و پدرها و مادرها خودشان مسئله را حل کنند.
•
دوسال است عقد کرده ام وهنوز مسائلی را در مورد شوهرم میبینم و میشنوم که اطلاع نداشتم . این باعث تردیدم در ازدواج با ایشان شده است . لطفا ً راهنمایی بفرمایید .
•من با عقد طولانی موافق نیستم . به جهت همین است که نقاط ضعف برجسته میشود ، کم کم تردید ایجاد میشود . ما قبلا عرض کردیم ، یکسال برای دوران عقد مناسب است مگرضرورتی باشد و واقعا نگذارید ازدوسال بیشتر باشد مگر اینکه دلیل خاص داشته باشید . شما می بینید ومیشنوید ، این را قبل ازعقد باید انجام میدادید ، گوشها را بازمیکردید و چشمهایتان را باز کنید . قبل از عقد باید دو تا چشم دیگر هم قرض کرد و با چهارچشم دید ولی حالا عقد کرده اید ، پس چشمهایتان را ببندید . اگردر مسائلی که شما می بینید و میشنوید ، موردی هست ، آنرا به حساب سی درصد نقاط منفی ایشان بگذارید. ما همه گل هستیم ولی گل بی خار نیستیم . همه سی درصد نقاط منفی داریم . اگر موردی وجزئی است وکلان نیست ، حمل بر صحت کنید . تغافل کنید . برای آن محمل درست کنید . یکی ازدستورهای دین است که تغافل کنید . خودت را به ندانستن بزن . از شریفترین اخلاق انسان کریم ، این است که تغافل کند. وجه خوب را برداشت کنید . مثلا همسرشما موبایل را برمیدارد و صحبت میکند ، صدای خانمی را میشنوید . شما میتوانید دو جوربرداشت کنید . یکی اینکه بگویید نکنند این خانم نامحرم است و شوهر من با او رابطه ناپسند دارد ، این یک برداشت است . حضرت علی (ع) فرمودند : وامر اخیک علی احسن . کار برادرت را به وجه احسن و نیکو قرار بده . یک وجه آن این است که بگویید مادرش بود یا خواهرش بود یا نه خواهرزاده اش بود . محمل بسازید . شاید همکارش بود که با او کار داشت . حالا یک چیزی از او شنیده اید ، بگویید برای قبل از ازدواجش بوده والان نیست . بله من شنیدم که او رفتاری داشته ، بله او برای قبل از ازدواجش بوده ، بگو توبه کرده است . اینها وجوه احسن است . اگر این کار را بکنید ، دلتان چرکین نمی شود . این برای آن است که کانون خانواده ازهم نپاشد . کینه و بد دلی ایجاد نشود . اینها برا ی قوام خانواده است . به قول سهراب سپهری چشمها را باید شست . حالا اگر نه ، ازامور کلان است ، شما ازاعتیاد ایشان میشنوید ، از رابطه نامشروع ایشان میشنوید، حالا اگرموردی را شنیدید که میتوان ازآن گذشت ، می گذرید ولی اگرآنقدر دارید میشنوید ، که درشما تردید جدی ایجادشده ، که نکند ایشان کاسب کار است و روشش ارتباطات نامشروع است یا خانم متدینی هستید که ازمجاری مختلف میشنوید که ایشان شراب خوار است ، نماز نمی خواند یا مثلا اعتیاد دارد اینها از امورکلان است . یکی از امورعقد بستگی همین است برای رفع این ابهامات است . دوره تجدید نظر است واگر واقعاً می بینید طرف شرایط شما را ندارد و در اینجا بی دقتی کنید و چشم پوشی کنید و بگویید انشاء اله درست میشود ، اینجا جایش نیست . الان دوران عقد است و شما دوشیزه هستید ، لطمه کمتری می خورید ، البته فرصت ها راازدست میدهید . البته ارزش دارد ، اگر وارد زندگی بشوید فرصت ، به مراتب بیشتر از دست میرود . فرزندی هم داشته باشد خیلی بدتر است . اینجا دفع افسد به فاسد میکنیم . بین بد و بدتر بد را انتخاب میکنیم که دچا ربدتر نشویم .
یکسال است که عقد کرده ام ، خانمم دختر خوبی است و عیبی هم ندارد ولی به این نتیجه رسیده ام که خودم ، از نظر فکری ، آمادگی ازدواج را نداشته ام ، در ادامه راه دچار تردید شده ام . چه کار کنم ؟
این فکرها مربوط به قبل از ازدواج است . انسان قبل ازازدواج ، باید بنشیند ، فکرکند که شرایط را داردیا نه . اگر شرایط نسبی را دارد ، اقدام به ازدواج می کند و اگر ندارد اقدام نمیکند . الان شما یکسال است که عقد کرده اید و می فر مایید که خانم هم عیبی ندارد و مشکلی هم با ندارید م، الان این فکر دیگر جایش نیست . تقاضا میکنم دیگر به این فکر نکنید . من احتمال می دهم استرس مسئولیت پذیری باشد. چون در بحث ازدواج ، جوانها وقتی ازدواج میکنند ، خانم ها یک جو راضطراب دارند و آقایان هم یک جور . در آقایان اضطراب مسئولیت پذیری است . الان یک مسئولیتی را پذیرفته اید و میگوید نکند از پس آن برنیایم و نکند مشکل اقتصادی پیش بیاید و نتوانم زندگی ام را اداره کنم . احتمال دارد این اضطراب ، شما را به این فکر کشانده که من آمادگی نداشتم . با این فکر مقابله کنید . حالاشما به این فکر رسیدید که به بلوغ فکری نرسیده اید . اینها را که می گوییم مطلق نیست . نسبی است . کدامیک از ما به بلوغ فکری رسیدیم و ازدواج کردیم ؟ منطور شرایط نسبی است . شما یک شرایط نسبی داشتید و تا حدی ، بلوغ فکری شما را کامل میکند . خیلی جوانها از این نکته غافل هستند . شما یکسال عقد کرده اید ، خود ازدواج به انسان بلوغ می دهد . خیلی از جوانها قبل از ازدواج پوشش و آرایش و شخصیتشان یک جور است ، بعد ازدواج میکنند ، می بینید شخصیتشان عوض میشود . آرایش مو و پوششان عوض میشود و جد ی تر میشوند و وقارشان بیشتر میشود . دوستانشان کم میشود ، زودتر به منزل می آیند .
ممکن است یکسری عوامل پنهان این فکر را بوجود آورده اند . پس از یکسال ، شاید یک مسئله اختلاف انگیز از طرف خانم بوجود آمده باشد ، شاید شما همت نکردید و گل عشق را آبیاری نکردید که نخشکد، شاید اینها بوده است . شما با یک مشاورآگاه صحبت کنید تا ایشان ، بتوانند عوامل پنهان را پیدا کنند و به شما کمک کنند و جنابعالی را از تردید دربیاورند . این طور بمانید ، روز به روز بدتر میشود . با مجموعه شرایط ادامه زندگی را صلاح می دانیم ، چون داستان جدی است .
•
دختری هفده ساله هستم . شوهرم ویژگی های یک مرد ایده آل را دارد ولی چون به انتخاب خودم نبوده ، می خواهم از او جدا بشوم . بنظر شما درست است ؟
•خیر . من برداشتم این است که ، پدر و مادر به او تحمیل کرده اند . کسی به ایشان تحمیل کرده است. ازدواج تحمیلی خوب نیست و به پدرها و مادرها زیاد تأکید کردیم که به جوانها، ازدواج را تحمیل نکنید. ازدواج امر مهمی است . باید خودشان فکر کنند و تصمیم بگیرند . می خواهند یک عمر زندگی کنند . از این جهت شما حق دارید که از کسی که به شما تحمیل کرده ، گله داشته باشید . اما خوب شما خودتان میگویید ، ویژگی یک مرد ایده ال را دارد . حالا چرا می خواهید زندگیتان را خراب کنید ؟ صرف اینکه به شما تحمیل شده ، آیا این میتواند مجوز خراب کردن زندگی باشد ؟ یعنی فکر میکنید با این کار در حق خودتان جفا و ستم خواهید کرد ؟ ملاک برای زندگی زناشویی این نیست . موارد بسیار زیادی داریم که اصلا ازدواج تحمیلی نبوده ، خودشان انتخاب کرده اند و حتی اجازه نظر به خانواده هم نداده اند ، خودشان گشتند و انتخاب کرده اند و صد درصد انتخاب خودشان بوده ولی الان در حسرت بیست درصد شرایط ایده ال همین آقای شما هستند و دارند میسوزند . پس چرا شما میخواهید زندگیتان را خراب کنید . گذشته از این ، گقتند می خواهم جدا شوم . شما با این کا ر، عرش خدا را میلرزانید چون که طلاق ، عرش خدا را میلرزاند . امام صادق (ع) میفرمایند : ما من شی ابقظ من العزوجل من الطلاق. نزد خدا هیچ چیز بدتر از طلاق نیست . برای این است که خانواده قوام پیدا کند و بنیان داشته باشد . البته حرام نیست . یک روزیی به بحث طلاق میرسیم . طلاق بد است ولی جایز است . شما با این کار به خودتان لطمه میزنید . شما قبلا دختر خانم بودید ولی اگر الان جدا شوید یک واقعیتی است که یک خانمی که یکبار عقد کرده ، اگر جدا شود ، یک مقدار فرصت ها رااز دست میدهد و این طبیعی است . ممکن است آن شرایط مطلوب برای شما پیش نیاید و به این جوان هم لطمه بزنید . ازدواج را به شما تحمیل کرده اند . شما بالاخره بله را گفتید و پذیرفتید . ایشان هم گناه دارند و فرصت هایی رااز دست خواهند داد . ولی درطلاق آسیب پذیری خانم ها بیشتر است . از این فکر خارج شوید و زندگی را جدی بگیرید قدردان این نعمت الهی باشید . این ها وسوسه شیطان است . با این وسوسه ها مقابله کنید . ذکر اعوذبالله من الشیطان الرجیم و اعوذ بالله سمیع العلیم . ممکن است زندگیتان خراب شود . ما در اینجا وظیفه داریم، مدارا کردن را توصیه کنیم . قبل از ازدواج چشم هایتان را باز کنید و بعد از ازدواج ، یک کمی ببندید . این مورد ، یک مرد ایده ال است . موردی داریم که ازدواج تحمیلی نبوده است وآقا ایده ال و مطلوب نیست .
•
همسرم در دوران عقد میگوید : به من احساسی ندارد و باید از هم جدا بشویم در حالیکه وقتی عقد را میخواندند ، شور و شوق زیادی داشت . علت چیست ؟
•این مبتلا به زیاد دارد . اینکه ایشان شورو شوق داشته و تحمیلی نبوده ، کا ر را یک مقدار سخت تر میکند . شاید به یک جاهایی برسیم که اجازه به ادامه زندگی ندهیم . ولی بنای ما بر ادامه زندگی است. ولی ما دردوران عقد هستیم و شاید به جایی برسم که بگوییم باید جدا شوید . چون به صلاحتان نیست. مورد ایشان این جوری نیست . این ، ما را خیلی نگران نمیکند . همان مسائلی که تردید ایجاد میکند. یکی مقایسه شوهرها و خانم ها است . مسائلی که تردید ایجاد میکند ، تنش ایجاد میکند ، این دختر بایددقت کند . نکند باعث رنجش این آقا شده است . شاید شما دختر عزیز ، آن گل را آبیاری نکردید و خشک شده است و یا دارد می خشکد . با توجه به مجموعه شرایط ، به آقا توصیه می کنم در این تصمیمی که دارند ، لطفا عجله نکنند . چون ما آدمها ، قلبمان عجیب است . حالت ادبار و اقبال دارد . اما علی (ع) فرمود : ان للقلب اقبالاشهوتها و ادبارا . دل شما رویکرد و پشت کردی دارد ، گاهی می آید و گاهی می رود . بعضی آقایان می گویند ، بعضی از وقتها ، خانمم را دوست دارم و بعضی وقتها نه . اصلا ممکن است ادبار قلب باشد . گاهی ممکن است ذکر مصیبت می خوانند ، طرف اشکش در نمی آید و میگوید کافر شده ام . خیر . حالت ادبار شده اید . ممکن است عوامل پنهان دخیل باشد . عوامل را بررسی کنید و توی عافیت کار دقت کنید . ما روایت داریم : اذا قمت امراوقتدبرعافیت . وقتی میخواهیم کاری بکنیم به عاقیت آن کار فکرکنید . بله با یک مشاور آگاه مشاوره کنید . شاید همان ادبار قلب است. ممکن است فرصتها را از دست بدهید . حالا اگر شما طلاق بدهید و حقشان را بدهید ، گناه شرعی نیست ولی گناه اخلاقی است . یک دختری که دلبسته شما شده اند و احساس شکست می کنند ، عجله نکنید .
• به تاخیر انداختن ازدواج به دلایل واهی ، چه پیامدهایی دارد ؟
همان طور که ازدواج زودرس مشکل دارد ، ازدواج دیر رس هم مشکلاتی دارد . گاهی با ادله واهی و وسواس ها و آرمان گرایی ها، ازدواجشان را به تاخیر می اندارند مخصوصا خانم ها . که این خیلی مشکلات ایجاد می کند . همان طور که طبیعت چهار فصل دارد ، وجود ما آدمها هم چهار فصل دارد . یک فصل بهار و تابستان و پاییز و زمستان دارد . ما باید در بهار زندگی مان ازدواج کنیم و نگذاریم به تابستان کشیده شود . چون در فصل بهار زندگی مان ، شادابی و نشاط هست. و دیگر اینکه خانم ه فرصت ها را از دست می دهند . البته آقایان هم فرصت ها را از دست می دهند ولی خانم ها بیشتر و بعد افسردگی و مشکلات بعدی . و دیگر اینکه فاصله سنی شما و بچه هایتان بیشتر می شود . خیلی ها به این توجهی ندارند .هر قدر فاصله سنی کمتر باشد این بهتر است . و دیگر اینکه امکان بارداری های سخت وجود دارد البته در سن چهل به بالا . یک روایت از رسول گرامی اسلام در مورد خانم ها داریم : دوشیزگان بمنزله میوه روی درخت هستند ، اگر برسند و چیده نشوند ، نور خورشید آنها را فاسد می کند و باد آنها را این طرف و آن طرف می برد . آنهایی که در سن بالا هستند و ازدواج نکرده اند ، دچار سردر گمی و اضطراب و متاسفانه زمینه انحرافات اخلاقی و جنسی در آنها دیده میشود و بیشتر است . این یک واقعیتی است . آقای ویل دورانت می گوید : اگر ازدواج در فصل های طبیعی صورت گیرد ، بیساری از بیماری های روحی و روانی و مشکلات اخلاقی و انحرافی که زندگی معاصر را لکه دار کرده است ، به نصف تقلیل خواهد یافت . پیامبر فرمودند : کسی که ازدواج می کند ، نصف دینش را حفظ می کند . ببینید سخنان اندیشمند غربی شبیه سخنان پیامبر است . ازدواج ها را به تاخیر نیندازید و از بهار زندگی تان برای ازدواج استفاده کنید .
من به خواستگاری خانمی رفته ام . ما و خانواده هایمان با هم هیچ مشکلی نداریم ولی بعضی از اقوام خانم با دلایل واهی مخالف هستند . شما در این مواقع چه راه کارهایی پیشنهاد می کنید .
خانواده ها نباید مدیریت ازدواج را ، به دیگران بدهند . این مربوط به دختر خانم و پدر و مادرشان و آقا پسر و پدر و مادرشان است . حتی خواهر و برادر نباید دخالت کنند .
حالا اگر در قومی فرد پیری ، نفوذ دارند و یا برادر بزگتر و یا خواهر بزگتر نقش خاصی دارند ، این افراد نباید به دلایل واهی مخالفت کنند . چرا مانع خیر میشوید ؟ حضرت علی (ع) فرمودند : بهترین واسطه گری ، واسطه گری بین دونفر در امر ازدواج است . امام موسی بن جعفر ( ع ) فرمودند : کسی که واسطه برای ازدواج میشود در سایه عرش الهی قرار می گیرد . رسول گرامی فرمودند : کسی که واسطه میشود به ازای هر قدم و هر کلام ، ثواب یکسال زیارت را به او می دهند وقتی واسطه در خیر شدن این قدر ثواب دارد ، مانع در خیر شدن به همان میزان گناه دارد .
مانع خیر نشوید .زیرا دخترخانم فرصت ها را از دست می دهد . راه کار این است که شما واسطه ای قویتربفرستید و اگر نشد این را به حساب قسمت نشدن بگذارید . چون خیلی مواقع ، خواستگاری تا یک ماه هم طول کشیده و موقع بله برون عمه خانم حرفی زده و همه چیز خراب شده است . این را به حساب قسمت بگذارید . و به حساب این که خداوند صلاح نمی داند .
آیا میشود خواستگاری را ، صرف اینکه فامیل نیست ، رد کرد ؟
این سوال به خانواده ها برمی گردد که اصرار روی ازدواج فامیلی دارند . خیر صرف اینکه غریبه است نمیتوان او را رد کرد . البته خواستگار فامیل ، از جهاتی راحت تر است . با فرض اینکه مشاوره ژنتیک را جدی بگیرند . و آزمایش ژنتیک را هم انجام دهند . اگر در اینمورد مشکلی وجود نداشته باشد ، ازدواج فامیلی راحت تر است . زیرا بزرگ نمایی و دروغ در ازدواج ها فامیلی کمتر اتفاق می افتد . مثلا در بحث تحصیلات پسر عمو نمیتواند خود را به جای یک فرد دکتری جا بزند زیرا همه میدانند ایشان دانشجوی دوره کارشناسی بوده است . در مسئله متارکه والدین و امکانات مادی ، امکان لا پوشانی نیست . واقعا ازدواج فامیلی راحت تر است ولی معنایش این نیست که ما غریبه را رد کنیم . ازدواج با غریبه دقت بیشتری و زمان بیشتری می خواهد . شما باید صبر کنید زیرا باید اطلاعات بیشتری از طرف غریبه بگیرید . البته مشکلاتی هم که در رابطه با غریبه ها پیش می آید بخاطر قصور خودمان است .اگر تحقیق بیشتری می کردیم این مشکلات پیش نمی آمد . البته ما در فامیل هم داریم که دچار مشکل شده اند با اینکه همدیگر را می شناختند . و خیلی موارد هم به متارکه کشیده شده است . علت مشکلات غریبه و فامیل نیست . علت آن ، کم توجهی به مسائل ازدواج است . ما اینجا نباید بگوییم چون فامیل است تحقیق نمکنیم زیرا ما از حریم خصوصی عمویمان خبر نداریم .
آقا پسری گفته اند وقتی می خواستیم مراسم عقدکنان بگیریم یکی از اقوام نزدیک فوت کرده اند و ازدواج به تاخیر افتاده است . آیا اگر این کار را بکنیم اشکال دارد ؟
دین در این مورد ساکت است . یعنی چنین چیزی نداریم که اگر در فرایند خواستگاری عزیزی فوت کند ، گرفتن مراسم گناه باشد . و واجب هم نیست که شما صبر کنید .حتی مستحب هم نیست . پس ما در دین حکمی نداریم . در عرف رایج هست . و اگر عزیزی بزرگی بوده اند و متدین بوده اند ، جا دارد که به این رسم عرف عمل کنیم و اسلام با آداب عرفی که مشکل شرعی ندارد ، مخالفت نمیکند . پس در این قضیه صبر کنند . ولی حالا تا چه حدی صبر کنند . فرایند خواستگاری انجام شده و این اتفاقات باعث شده این دو جوان پا در هوا بمانند . این اشکال دارد واین آسیب است . اینکه ما چقدر صبر بکنیم ، بستگی به عزیزی دارد که از دست رفته است . اگر درجه یک باشد یک زمانی را باید صبر کرد و اگر درجه دو یا سه باشد ، یک زمانی را باید صبر کرد . و این هم مهم است که فرایند خواستگاری در چه مرحله ای بوده که این عزیز از دست رفته است.
حالا مثلا قرار است که به خواستگاری بیایند و پدر خانم فوت می کند ، خوب این معلوم است که بهم می خورد . چون بعضی ها اعتقاد دارندتا یکسال نگذرد اقدام به خواستگاری نمی کنند . حالا یک وقت فرایند طی شده و به بله برون هم رسیده و پدر هم راضی بوده و بعد ایشان فوت می کنند . اینجا کمتر می توان صبر کرد . بعضی ها اعتقاد دارند که ازدواج این قدر مهم است که هیچ چیزی نباید مانع آن بشود . نه ما این را قبول نداریم . بالاخره ما یک عرفی داریم . و یک آداب و رسومی داریم که خوب است عمل بشود . در این مواقع باید یک مدتی صبر کنند و بعد به محضر بروند و عقددائم بکنند و ثبت در دفتر بشود و مراسم را برای بعد بگذارند . می توان مراسم شادی گرفته نشود تا مشکل حل شود و به تاخیر هم نیفتد .
•
دوسال پیش با یکی از اقوام عقد کرده ام و پدرایشان قرار بود برایم خانه ای بخرد ولی به قول خودشان عمل نکردند و من می خواهم جدا شوم . لطفا راهنمایی بفرمایید .
ما چقدر تاکید کردیم وضعیت فعلی طرف برایتان ملاک باشد . اگرالان خانه ندارد خیلی روی قول ها خیلی حساب نکنید . از آن طرف هم داریم که وقتی مومن قولی می دهد به قولش عمل می کند . حالا وارد دوران عقدبستگی شده اند و آنها به قولشان عمل نکرده اند وایشان می خواهند جدا بشوند . من قطعا با این کار مخالف هستم . برای این جور مسائل نمی توان جدا شد . مسائل بسیار مهم ما را به جدایی می کشاند . شما ره یک خانه اجاره ای راضی بشوید و با رفتار کریمانه به آنها بفهمانید که اشتباه کرده اند . در اینجا دختر بیشتر لطمه می خورد . البته پسر هم لطمه می خورد . دلداده است . در جدایی جامعه ما نقص است . طلاق عرش خدا را می لراند . عرش خدا را نلرزانید .
• والدینم با ازدواج برادرم مخالف هستند زیرا این دختر فرزند طلاق است . آیا این درست است ؟
این مخالفت بخاطر دغدغه هایی هست که وجود دارد . دغدغه دارند که نکند این دختر بخاطر متارکه پدر و مادرش ، دچار مشکلات روحی شده باشد . پدر و مادر تا قبل از جدایی با هم دعوا می کردند و این دختر دچار آسیب های روحی شده باشد . این یک دغدغه است . اینکه دچار خلا های عاطفی شده باشد . دختر خانم یا با یکی از والدینش زندگی کرده یا با پدربزرگ و مادر بزرگ زندگی کرده است و دچار خلا عاطفی شده باشد . الان یک سایه از سر دختر کوتاه شده و کنترل نصف شده و او دچار آسیب های اجتماعی شده باشد . الان این خانواده که به خواستگاری دختر خانم رفته اند یا بالعکس دغدغه هایشان این است . عزیزان شما که با این تلقی جواب رد می دهید ، فکر می کنید دختر خانمی که با پدر و مادر زندگی می کند ، دچار آسیب روحی نیست ؟ ما داریم دختر ها و پسرهایی که پد رو مادر هایشان کنارهم بوده اند و جدا هم نشده اند ودائم با هم جنگ و دعوا داشته اند و بچه هایشان دچار آسیب روحی شده اند . این ها دائم در خانه جدال داشته اند . پس پدر و مادر دارند ولی دارای آسیب روحی هستند . آیا شما فکر می کنید کسانی که پدر و مادردارند ، دچار خلا عاطفی نیستند ؟ بله ما داریم فرزندانی که پدر و مادر دارند ولی چون آنها به فرزندانشان محبت نکرده اند ، فرزندانشان دچار خلا عاطفی هستند . ازطرف دیگر دچار آسیبهای اجتماعی هم شده اند زیرا پدر و مادر دچار غفلت شده اند و آنها را کنترل نکرده اند . عرض بنده این است که ما برعکس قضیه را هم داریم . دخترخانمی که فرزند متارکه بوده اند ، نه دچار خلا عاطفی هستند و نه دچا ر آسیب اجتماعی و روحی شده اند . چرا ؟ زیرا پدر و مادر هر دو فرهنگی و استاد دانشگاه بوده اند و آدم فرهیخته ای بوده اند . هر دو با هم درگیر بوده اند ولی جلوی بچه ها نبودند . زیرا می دانستند جلوی بچه ها نباید درگیر باشند . پس فرزندان او دچار آسیب روحی نیستند .ممکن است دچار خلأ عاطفی نباشند مثلا با پدر بزرگ و مادر بزرگ زندگی کرده اند که به آنها خیلی محبت کرده اند و بیشتر از پدر و مادر به آنها محبت کرده اند پس دچار خلا عاطفی نشده اند . و یا کنترل شده اند و دچارآسیب ها ی اجتماعی نشده اند . من عرضم این است که ملاک شما صرفا نباید این باشد که چون این آقا و خانم فرزند طلاق هستند ، ما نباید به سراغ آنها بروییم . چطور شما کسی را که پدر و مادر دارد ، صرف اینکه پدر و مادر دارد ، قبول نمی کنید ؟ تفحص می کنید و تحقیق و مطالعه می کنید . شما که نمی دانید شاید این دختر خانم از این دسته افرادی باشد که بنده عرض کردم و دچار هیچگونه آسیبی نشده اند . شما تا می فهمید او فرزند متارکه است ، پس نزنید . این حق نیست . او گناهی ندارد . شما وقتی فهمیدید ، تحقیق کنید . به دو جواب می رسید که جزئ کدام دسته است اگر جزء دسته اول است که بهم می زنید ولی اگر از نوع دسته دوم بود ، موردی ندارد ملاک ها ی ما باید از نوع ملاک های واقعی باشد . این اساس واقعا درست نیست .
• دختر خانم بیست و پنج ساله هستم و پدرم با سختگیری ، مانع از ازدواجم شده است . شما می گویید چه کار کنم ؟
معلوم نیست شما بتوانید کاری بکنید . اگر این کار را با محبت و مهربانی البته نه مستقیم بلکه با واسطه مادر و یا پدر بزرگ و مادر بزرگ که ذی نفوذ هستند و به پدر بفهمانند که سخت گیری بیجا اشتباه است البته اگر سخت گیر بی جا باشد ولی اگر سخت گیریی بجا باشد ، ما آن را توصیه می کنیم . مثلا خواستگاری آمده و همتای شما نیست و پدر شما می داند که اگر شما ازدواج کنید ، دچار مشکلات جدی می شوید . یا اینکه شما دلبسته کسی شده اید و کر و کور شده اید و پدر می دانداین ازدواج عاقبت خوشی ندارد . اگر این جور چیزی است ، واقعا بجاست . بارها گفته ام که ازدواج نکردن به مراتب از ازدواج غلط کردن بهتر است . ولی اگر سختگیری ها برای مسائل مادی است مثل مهریه، منزل و پول باشد این اشتباه است . پدران عزیز سخت نگیرید . اگر خواستگار خوبی از نظر اخلاق و دیانت داشتید ، سخت نگیرید . ببینید الگوهای ما مثل پیامبر در این مورد چه می فرمایند . پیامبر گرامی می فرماید : اگر برای دختر شما خواستگاری آمد که از نظر اخلاق و دین او را می پسندید ، دختر خود را به عقد او در بیاورید و اگر این کار را نکنید ، فتنه بزرگی در عالم ایجاد خواهد داد . ویل دورانت می گوید : اگر ازدواجها در سالهای طبیعی اتفاق بیفتد و عقب نیفتد ، انحرافات جنسی که امروز جامعه ما را لکه دار کرده است ، به نصف کاهش خواهد یافت . ولتر می گوید: هر قدر متاهلان بیشتر شوند ، جنایت ها کمتر میشود . این یک واقعیت است . شما سیره عملی رسول خدا را ببینید . حضرت علی (ع) مالی از دنیا نداشتند و تهیدست یه معنی واقعی بودند ولی چون با ایمان بودند ، حضرت به ایشان جواب دادند . دست از سختگیری بردارید . سن دختر بالا می رود و فرصتها کمتر میشود . و ما می ترسیم که شما مجبور بشوید به کسی که درجه پایین تری دارند ، جواب مثبت بدهید و ممکن است ازدواج نکردن برای دختر مفسده به دنبال داشته باشد . گاهی سخت گیری ها در کارهایی است که از طرف می خواهند . مثلا عروسی ها ی آنچنانی و اسراف های آنچنانی . این خیلی خطرناک است .
•
بعضی از دختر خانم ها در ازدواج سخت گیری می کنند و به دلایل واهی خواستگاران را رد می کنند . آیا این رفتار ، علت خاصی دارد ؟
دقت در ازدواج خیلی خوب است . در ازدواج دقت کنید . عجله نکنید و شتاب زده عمل نکنید . در انتخابتان حساسیت داشته باشید . امام صادق (ع) می فرماید : : در ازدواجت دقت کن و ببین چه کسی را در وجودت می نهی و چه کسی را شریک مال و آگاه به اسرار و امانت خود می کنی . دقت خوب است ولی اگر به آرمان گرایی تبدیل شود، بد است . آرمان گرایی یعنی قانون همه یا هیچ . یعنی من شوهری می خواهم که همه چیز داشته باشد و گر نه شوهر نمی خواهم . دنیا یا سیاه است یا سفید . خیر دنیا را باید خاکستری دید . اگر جلوی این رفتار را نگیریم به اختلال تبدیل میشود و بعد به اختلال هذیانی تبدیل می شود . خانم ها باید به خودشان بگویند : من می خواهم با کسی ازدواج کنم که سی درصد نقطه منفی دارد و هفتاد درصد نقطه مثبت دارد . چون اگر این کار را نکنند ، نمیتوانند انتخاب کنند . بگویند : ما همه گل هستیم ولی خار داریم . فقط معصومین ما گل بی خار بوده اند . این خانم ها فرصتها را از دست می دهند و چند ماه بعد خواستگار بعدی و همین جور سن بالا می رود و هنوز ازدواج نکرده اند و فرصتها را از دست می دهند . ما به خانم های سن بالا گفته ایم که از شروط کمال ، دست بردارید . بعضی ها مغرور میشوند . کمالاتی دارند و خانواده بالایی دارند و می گویند : هر وقت من اراده کنم ، می توانم شوهر پیدا کنم . ولی این طور نیست . البته شما همان ویژگی قبل را دارید ولی همتایان شما سر زندگی شان رفته اند و شما خواستگار ی که مورد پسند باشد نخواهید داشت . وجود ما آدمها چهار فصل را دارد . در بهار زندگی ازدواج کنید . اگر دیر ازدواج کنید ، مشکلاتی برای شما ایجاد میکند . نشاط شما کم شده است و اختلاف سنی با فرزندانتان بیشتر می شود . ممکن است مشکلاتی در بارداری خانم ها ایجاد شود و در سن بیست و هفت به بالا زایمانهای سخت دارند و در سن چهل و پنج سالگی قطع نطفه سازی دارند . کسانی که این فکر را دارند ، وقتی ازدواج می کنند ، شوکه می شوند . ولی اگر بگویند : سی درصد مشکل دارد . من الان نمی دانم ولی در زندگی می فهمم . بیایید از آرمان گرایی دست بردارید تا از فواید ازدواج استفاده کنید .