مؤلف:
سيد محمد حسين طباطبائى (م 1402 ق).
زندگينامه و اظهار نظرها:
علامه طباطبائى، حكيمى الهى، مفسر قرآن، اسلام شناس و فقيهى بزرگ و دانشمندى آگاه بود كه اندوخته هاى فراوانى در زمينه فلسفه شرق و غرب داشت. او در علومى چون: ادبيات، كلام، نجوم، هيئت و رياضيات سرآمد بود. آثارعلمى او در زمينه هاى مختلف، هر كدام گواه صادقى بر احاطه و عظمت مقام علمى وى است.
استاد شهيد مطهرى درباره علامه چنين مى گويد: «اين مطالب را من همه اش را از علامه طباطبائى گرفته ام; يعنى اصولاً من بيشتر مطالبى را كه در كتابها و نوشته هاى خود دارم، شايد ريشه هايش را از علامه طباطبائى و خصوصاً از الميزان گرفته ام. علامه طباطبائى خيلى شخصيت عجيبى است. ايشان يك سبك بيان و اسلوب خاصى دارند. مطالب عالى، عالى ترين مسائل و معارف را آن چنان به راحتى و در جملات كوتاه بيان مى فرمايند كه وصف ناشدنى است و حتى خودشان هم گاه توجه ندارند; يعنى به نظر من ايشان مطالب را در يك حالت الهام مانند مى نويسد».[1]
استادان:
آيت الله نائينى، شيخ محمد حسين اصفهانى، سيد ابوالحسن اصفهانى، شيخ محمد على سرابى، سيد حسين بادكوبى، سيد ابوالقاسم خوانسارى، آيت الله حجت كوه كمرى، ميرزا على اصغر ملكى، آيت الله حاج ميرزا على آقا قاضى
شاگردان:
استاد مطهرى، جوادى آملى، حسن زاده آملى، شهيد بهشتى، سيد موسى صدر، ناصر مكارم شيرازى، محمد مفتح، ابراهيم امينى، محمد تقى مصباح، سيد جلال الدين آشتيانى و جعفر سبحاني، حسينعلي منتظري و محمد علي ابطحي و ... .
تأليفات:
تفسير الميزان، اصول فلسفه و روش رئاليسم، مبدأ و معاد، سنن النبى، وحى يا شعور مرموز، قرآن در اسلام، شيعه در اسلام، اصول عقايد، بداية الحكمه، نهاية الحكمة و... .
معرفى اجمالى كتاب:
تفسير الميزان، يكى از بزرگ ترين آثار علامه طباطبائى و به حق در نوع خود كم نظير و مايه مباهات و افتخار شيعه است و پس از تفسير تبيان شيخ طوسى و تفسير مجمع البيان طبرسى، بزرگ ترين و جامع ترين تفسير شيعى و از نظر قوت مطالب علمى و مطلوبيت روش، تفسير منحصر به فردى است.
ويژگى مهم اين تفسير، روش تفسيرى قرآن به قرآن است. اين روش در كار ايشان، تنها به در كنار هم گذاشتن آيات، براى درك معانى واژه خلاصه نمى شود; بلكه موضوعات مشابه و مشترك در سوره هاى مختلف را كنار يكديگر قرار مى دهد و براى درك پيام آيه، از آيات ديگر كمك مى گيرد. علامه در آغاز تفسير، مقدمه اى نگاشته و در آن نگاهى اجمالى به سير تطور تفسير و روشهاى آن دارد.
يكى از ابعاد چشمگير الميزان، جامعه گرايى تفسير است كه بى گمان اين خصيصه برخاسته از انديشه و گرايشهاى اجتماعى مؤلف آن است. از مسائل بارز در تفسير الميزان، توجه به شبهات و اشكالات مخالفان و نقد و بررسى آنها است. گرچه شبهات كلامى اشاعره و معتزله و مرجئه و ديگر فرقه هاى مذهبى اسلام مورد توجه علامه بوده است، اما عنايت اساسى وى به شبهات مادى گرايان و مستشرقان و پاسخ به آنها بوده است. از جنبه هاى اساسى ديگر اين تفسير، مى توان به تلاش مفسر براى انطباق دين با تحولات زمان و عنايت به بحثهاى علمى و فلسفى و كلامى اشاره كرد.
وضعيت نشر:
چاپ سوم اين كتاب، به همت دارالكتب الاسلاميه در 20 جلد به زبان عربي به سال 1393 ق چاپ و منتشر شده است.
همچنين کتابهاي بسيار درباره اين تفسير نوشته شده است.
همچنين اين کتاب توسط سيد محمد باقر موسوي همداني در 40 جلد و ناصر مکارم شيرازي و ديگران در 20 جلد به فارسي ترجمه شده است:
[1]. مهر تابان، ص 44.
محمدرضا ضميري- کتابشناسي تفصيلي مذاهب اسلامي، ص 511- 513