پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

داستان گاو بني‎اسرائيل
ماجراي گاو بني‎اسرائيل، مختلف نقل شده، ما در اينجا نظر شما را به ذكر يكي از آن روايات، با توجّه به روايات ديگر و آيات 67 تا 73 سورة بقره، جلب مي‎كنيم.
مرد نيكوكاري به پدر و مادر خود احترام مي‎كرد. در يكي از روزها كه پدرش در خواب بود معاملة پر سودي برايش پيش آمد، ولي مغازه‎اش بسته بود و كليد مغازه نزد پدرش بود و پدرش نيز در آن وقت خوابيده بود. فروختن كالا، بستگي به بيدار كردن پدر داشت، تا كليدي را كه در نزد پدر بود بگيرد. مرد نيكوكار آن معاملة پرسود را به خاطر بيدار نكردن پدر، انجام نداد (و به خاطر احترام به پدر، از سود كلاني كه معادل 70 هزار درهم بود، گذشت) و مشتري رفت. وقتي پدر بيدار شد و از ماجرا اطّلاع يافت، از پسر مهربانش تشكّر كرد و گاوي را كه داشت به پسرش بخشيد و گفت: «اميدوارم خير و بركت بسيار، از ناحية اين گاو به تو برسد.»
اين از يك سو، و از سوي ديگر يكي از جوانان نيك بني‎اسرائيل از دختري خواستگاري كرد، به او جواب مثبت دادند، پسرعموي او كه جوان آلوده به گناه بود، از همان دختر خواستگاري كرد. خواستگاري او را رد كردند، او كينة پسرعمويش را به دل گرفت تا اينكه شبي او را غافلگير كرده و كشت و جنازه‎اش را در يكي از محلّه‎ها انداخت. فرداي آن روز كنار جنازه آمد و با گريه و داد و فرياد، تقاضاي خونبها كرد و گفت: «هر كس او را كشته، خونبهايش به من مي‎رسد، و اگر قاتل پيدا نشد، اهل آن محل بايد خونبها را بپردازند!»
موضوع پيچيده شد و اختلاف، شديد گرديد، چون تعيين قاتل از طريق عادي ممكن نبود و ادامة اين وضع ممكن بود موجب فتنه و قتل عظيم شود، نزد موسي ـ عليه السلام ـ آمدند تا او از خدا بخواهد قاتل را معرّفي كند.
موسي ـ عليه السلام ـ حلّ مشكل را از درگاه خدا خواست، خداوند دستوري به او داد، موسي ـ عليه السلام ـ آن دستور را به قوم خود چنين بيان كرد:
خداوند به شما دستور مي‎دهد ماده گاوي را ذبح كنيد و قطعه‎اي از بدن آن را به مقتول بزنيد، تا زنده شود و قاتل را معرّفي كند و درگيري پايان يابد.
بني‎اسرائيل: آيا ما را مسخره مي‎كني؟
موسي: به خدا پناه مي‎برم از اينكه از جاهلان باشم.
بني‎اسرائيل اگر كار را در همين جا ختم مي‎كردند، زود به نتيجه مي‎رسيدند، ولي بر اثر سؤالهاي مكرّر، خودشان كار خود را دشوار نمودند، به موسي گفتند: «از خدا بخواه براي ما روشن كند كه اين ماده‌ گاو، بايد چگونه باشد؟»
موسي: خدا مي‎فرمايد: ماده گاوي كه نه پير و از كار افتاده، و نه جوان باشد، بلكه ميان اين دو باشد، آنچه به شما دستور داده شد زود انجام دهيد.
بني‎اسرائيل: از خدا بخواهد كه چه رنگي داشته باشد.
موسي: خداوند مي‎فرمايد: گاوي زردرنگ كه رنگ آن بينندگان را شاد سازد.
بني‎اسرائيل: از خدا بخواه بيشتر توضيح دهد، زيرا چگونگي اين گاو براي ما مبهم است، اگر خدابخواهد ما هدايت خواهيم شد.
موسي: خداوند مي‎فرمايد: گاوي باشد كه براي شخم زدن رام نشده، و براي زراعت آبكشي ننموده است و هيچ عيب و رنگ ديگري در او نيست.
بني‎اسرائيل: اكنون مطلب روشن شد. حقّ مطلب را براي ما آوردي.[1]
بني‎اسرائيل به جستجو پرداختند تا گاوي را با همين اوصفا بيابند، سرانجام چنين گاوي را از خانة همان مرد نيكوكاري كه به پدر و مادر احترام مي‎كرد و پدرش گاوي به او بخشيده بود يافتند، آن گاو را پس از چانه‎زني‎هاي مكرّر به قيمت بسيار گران يعني به پُر بودن پوست آن از طلا، خريدند و گاو را آوردند. به دستور موسي ـ عليه السلام ـ آن گاو را ذبح كرده، دم او را قطع كردند و به مقتول زدند، او به اذن خدا زنده شد و گفت: «فلان پسرعمويم كه ادّعاي خونبهاي مرا دارد، قاتل من است.»
معمّا حل شد و قاتل به مجازات رسيد و مقتول زنده شده با دختر عموي خود ازدواج كرد و مدّت زماني با هم زندگي كردند و آن مرد نيكوكار، كه به پدر و مادر نيكي مي‎كرد به سود كلاني رسيد و پاداش نيكوكاريش را گرفت، حضرت موسي ـ عليه السلام ـ فرمود:
«اُنْطُرُوا اِلي الْبِرِّ ما بَلَغَ بِاَهْلِهِ؛ به نيكي بنگريد كه چه پاداش سودمندي به صاحبش مي‎بخشد!»[2]
[1] . مضمون آيات 67 تا 71 سورة بقره.
[2] . اقتباس از بحارالانوار، ج 13، ص 259 به بعد؛ عيون اخبار الرّضا، ج 2، ص 13؛ مجمع البيان و تفسير قمي، ذيل‌ آيات مورد بحث.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group