فتنه را دوست دارم ولی حق را نه!
ابن صباغ مالکی در فصول المهمه می نویسد: مردی را نزد عمر آوردند زیرا او در پاسخ گروهی که از وی پرسیده بودند چگونه صبح کردی گفته بود: صبح کردم درحالی که فتنه را دوست دارم و حق را ناخوشایند دارم و یهود و نصاری را تصدیق می کنم و بدانچه ندیده ام ایمان آورده ام و بدانچه خلق نشده اقرار می کنم! عمر کسی را خدمت امام علی (علیه السلام) فرستاد و چون آن حضرت آمد عمر گفتار آن مرد را برای آن حضرت بازگو کرد.
حضرت علی (علیه السلام) فرمود: راست گفته که فتنه را دوست دارد. خدای تعالی می فرماید: انما اموالکم و اولادکم فتنه**تغابن/ 15، ترجمه: اموال و اولاد شما فتنه و وسیله آزمایش است چنانچه در آیه 28 سوره مبارکه انفال همین مضمون به کار رفته با این تفاوت که به شکل انما اموالکم و... است. نکته: بد نیست بدانیم که کلمه فتنه مجموعاً سی و چهار بار در قرآن کریم به کار رفته است که از این تعداد تقریباً دوازده مورد آن به معنی آزمایش و وسیله امتحان است. ***. و منظور از حق که ناخوشانید اوست، مرگ است که خدای تعالی می فرماید: وجآءت سکره الموت بالحق**ق/ 19 ترجمه: و سرانجام سکرات مرگ حقیقت را می آورد. *** و این که سخن یهود و نصاری را تصدیق می کند در این مورد است که خدای تعالی می فرماید: و قالت الیهود لیست النصاری علی شی ء و قالت النصاری لیست الیهود علی شی ء**بقره/ 113 ترجمه: یهودیان گفتند: مسیحیان هیچ موقعیتی (نزد خدا) ندارند و مسیحیان نیز گفتد: یهودیان هیچ موقعیتی ندارند (و برباطلند.) *** و اما بدانچه ندیده ایمان آورده. مقصودش خداوند عزوجل است که به او ایمان آورده است و بدانچه خلق نشده اقرار می کند منظور او اقرار به قیامت است. عمر گفت: اعوذبالله من معضله لا علی لها پناه می برم به خدا از مشکلی که علی برای حل آن حضور نداشته باشد**ر.ک: علی (علیه السلام) کیست/ 111، به نقل از: فصول المهمه 18. الغدیر 6/ 105 به نقل از: الطرق الحکمیه/ 46. درباره نظیر این حکایت ر.ک: تفسیر نمونه 22/ 266 به نقل از: تفسیر روح البیان 9/ 118. ***.
گفتن بر خورشید که من چشمه نورم دانند بزرگان که سزاوار سها نیست