بچه شيرخوار به سخن در ميآيد
وقتي زليخا بر عليه يوسف سخن گفت كه خداوند در آيه 26 سوره يوسف بيان ميكند، عزيز مصر نزديك درب قصر ميرسد و با آن منظره مشكوك و ادّعا و تهمت زليخا مواجه شد، در صدد اين برآمد تا صدق و كذب طرفين (يوسف و زليخا) را ثابت نمايد، بچة شيرخواري از بستگان همسر عزيز مصر در آن نزديكي بود، يوسف از عزيز مصر خواست كه بچه داوري كند نخست عزيز مصر در تعجّب فرو رفت كه مگر چنين چيزي ممكن است!؟. امّا هنگامي كه كودك شيرخوار همچون مسيح (ع) در گهواره به سخن آمد و اين معيار و مقياس را برا شناخت گنهكار از بيگناه به دست داد، متوجّه شد كه يوسف يك غلام نيست بلكه پيامبري است، يا فرديست پيامبرگونه.
پيامبر اكرم (ص) فرمود كه چهار نفر بودند كه در حال كودكي سخن گفتند:
1- پسر آرايشگر دختر فرعون.
2- شاهد «كودك» يوسف.
3- بچهاي كه به نفع جريح عابد شهادت داد.
4- عيسي بن مريم (ع).