همجنس گرايي، علل و درمان
پسر جواني ميل جنسي اش به سوي همجنس است و علاقه ي فراواني به همجنس دارد و به جنس مخالف علاقه ندارد؛ راه درمان چيست؟
نياز به محبت ورزيدن به ديگران و مورد محبت ديگران واقع شدن دقيقا يک نياز عاطفي است. اين نياز در طي مراحل مختلف رشد و در مراحل گوناگون زندگي شکل هاي مختلفي پيدا مي کند و در هر دوره اي به گونه اي متناسب با آن زمان بايد ارضا شود. در دوره نوزادي از طريق والدين به خصوص مادر با بوسيدن نوزاد، در آغوش گرفتن او و نگاه هاي محبت آميز مادر به او و با چسباندن او به خود نياز کودک ارضا مي شود. در اين دوره تأمين نيازهاي عاطفي کودک به اندازه نيازهاي فيزيولوژيکي مانند آب و غذا و پوشاک براي رشد نوزاد ضرورت دارد. در دوره کودکي تأمين اين نياز توسط اعضاي خانواده و همه کساني که به نحوي با کودک ارتباط دارند تأمين مي شود. در دوره نوجواني از طريق دوستان و گروه همسالان و در دوره جواني از طريق دوستان، خويشاوندان و همسر به اين نياز پاسخ داده مي شود. روان شناسان علت وابستگي انسانها را به يکديگر همين نيازهاي عاطفي مي دانند. اگر اين نيازها از همان اول به طور صحيح و به موقع تأمين شود نوزاد، کودک و نوجوان وابستگي ايمن پيدا مي کند و الا وابستگي ناايمن و مرضي در او شکل مي گيرد يعني در عين حال که به ديگران وابسته است ولي احساس امنيت کافي نيز نمي کند و مستعد انواع اختلالات رواني مانند بيماري هاي اضطرابي، افسردگي و... مي شود و دير يا زود به دامن يکي از اين بيماري هاي رواني فرو مي غلتند.
گفتني است اساس و پايه دوستي ها در سن نوجواني و جواني که با جذبه و شور زيادي همراه است، غالبا بر مبناي عواطف و احساسات شکل مي گيرد و نه بر اساس منطق و عقل.
مقدمه اين دوستي ها ممکن است جاذبيت يک فرد از نظر ظاهري يا شخصيتي يا پاره اي از صفات اخلاقي باشد که او را براي فرد ديگر دوست داشتني مي سازد که توانسته در روح و روان او تأثير عميقي بگذارد و خلأ عاطفي اش را به وسيله آن پر کند. ماهيت اين دوستي گرچه در ابتدا دوستانه، پاک و بي شائبه است، ولي امکان آلوده شدن آن به مسايل ديگر وجود دارد. زماني که اين علاقه به اوج خود مي رسد، آنها را دچار سرگرداني مي کند که اکنون چه بايد بکنند. اين سرگرداني ممکن است با بعضي آثار مخرب ديگري همراه شود.
دوست گرامی، در مورد علل روي آوردن به همجنس گرايي هنوز توضيحي كه مورد قبول همه ي پزشكان وروانشناسان باشد وجود ندارد و برخي متخصصان به علل رواني – اجتماعي وبرخي به ديگر عوامل زيستي (کارکرد نامتعادل غدد و هورمونهای جنسی) اشاره داشته اند. علل هم جنس بازي از ديدگاه رواني ـ اجتماعي آشفته بودن روابط ميان والدين وفرزندان، يادگيري هاي نادرست ومحيط اجتماعي ناسالم مي باشد و به طور خلاصه مي توان به كنترل نداشتن بر غريزه جنسي اشاره داشت. اما آنچه مسلم است اين كه چنين رفتاري حتي از جانب افراد مبتلا به اين عمل نابهنجار تلقي مي شود و لازم است کنار گذاشته شود.
همجنس گرايي (homosexuality) يعني ارضاي غريزه جنسي از طريق همجنس (مانند لواط- در مردان - و مساحقه- در زنان) به هر شکل که باشد حرام و گناه کبيره محسوب مي شود. خوب است بدانید اصل همجنسگرایی، گناه محسوب نمی شود چون یک رفتار نیست بلکه میلی است درونی که گاه بدلیل کارکرد نامناسب هورمونی رخ می دهد و گاه فرد از این حالت بیزار است. البته رفتار جنسی مطابق با این کشش، در اسلام و همه اديان الهي حرام است و علاوه بر عقوبت شديد دنيوي و اخروي اثرات و پيامدهاي شديد و غير قابل جبران در پي دارد. چون همجنس گرايي نوعي انحراف جنسي به حساب مي آيد و مانند هر انحرافي پيامد خاص خود را در بدنبال دارد مانند اينکه موجب تنفر از جنس مخالف و علاقه به جنس موافق مي شود. همجنس بازي علاوه بر مضرات بهداشتي و رواني که دارد با فطرت انساني مغايرت دارد و اين امر باعث تعطيل شدن توالد و تناسل و گرايش افراد به جنس موافق و در نتيجه موجب تعطيلي توالد و تناسل خواهد شد. بديهي است اين امر با هدف آفرينش منافات خواهد داشت. پس همجنس بازي حرام بوده و از گناهان کبيره به حساب مي آيد.
اصولا طبيعت زن و مرد آن چنان آفريده شده است كه آرامش و اشباع غرايز خود را در علاقه به جنس مخالف (از طريق ازدواج سالم) مي جويد، و هر گونه رفتار جنسي غير اين صورت، انحراف از طبع سالم انساني و يكنوع بيماري رواني است كه اگر به آن ادامه داده شود روز به روز تشديد مي گردد و نتيجه اش بي ميلي به «جنس مخالف» و اشباع ناسالم از طريق «جنس موافق» است.
اين گونه روابط نامشروع در ارگانيسم و بدن انسان و حتي در سلسله اعصاب و روح اثرات ويرانگري دارد. در نگاه کلي آدمي را از پدر و مادر خوب بودن باز مي دارد و گاه قدرت بر توليد فرزندان را به كلي از انسان سلب مي کند، افراد همجنس گرا تدريجا به انزوا و بيگانگي از اجتماع و سپس بيگانگي از خويشتن رو مي آورند، و گرفتار تضاد پيچيده رواني مي شوند و اگر به اصلاح خويش نپردازند ممكن است به بيماري هاي جسمي و رواني مختلفي گرفتار مي شوند.
به همين دليل و به دلايل اخلاقي و اجتماعي ديگر، اسلام شديدا همجنس گرايي، را در هر شكل و صورت تحريم كرده و براي آن مجازاتي شديد كه گاه به سر حد اعدام مي رسد قرار داده است.( تفسير نمونه، ج 16، ص 275)
انواع همجنسگرايي
علم روانپزشكي امروز همجنسگراها را به دو گروه تقسيم ميكند.
گروه اول: كه اصطلاحاً به آنها (اگوديستانيك) ميگويند اين افراد از اينكه داراي تمايلات همجنسگرايي هستند احساس ناراحتي مينمايند و اين احساس را متعلق به درون خود نميدانند و خود مايل هستند درمان شوند اين اختلال به راحتي قابل مداوا است و درمان اكثر اين افراد موفقيتآميز است. و پس از درمان، به جنس مخالف علاقه پيدا ميكنند و ميتوانند ازدواج كنند.
گروه دوم: كه اصطلاحاً به آنها (اگوسينتانيك) ميگويند، اين افراد داراي تمايلات همجنسگرايانه هستند اما از داشتن چنين تمايلاتي ناراحت نيستند و آن را با درون خود موافق و مطابق ميبينند و برعكس نسبت به جنس مخالف احساس كششي ندارند و بعضاً از جنس مخالف بيزار و متنفرند و اين افراد اگر سراغ درمان جدي نروند در زندگي زناشويي خود دچار مشكل ميشوند و معمولاً ازدواج آنها به طلاق و جدايي ميانجامد.
دليل تحريم همجنس گرايي
همجنس گرايي چه درميان مردان باشد و يا زنان، در اسلام از گناهان بسيار بزرگ است و هر دو داراي حد شرعي است. حد همجنس گرايي در زنان پس از چهار بار اقرار و يا ثبوت بوسيله چهار شاهد عادل (به شرايطي كه در فقه گفته شده) صد تازيانه است و بعضي از فقها گفته اند اگر زن شوهر داري اين عمل را انجام بدهد حد او اعدام است.( تفسير نمونه، ج 8، ص 193)
رواياتي كه در مذمت همجنس گرايي از پيشوايان اسلام نقل شده آن قدر زياد و تكان دهنده است كه با مطالعه آن هر كس احساس مي كند كه زشتي اين گناه به اندازه اي است كه كمتر گناهي در پايه آن قرار دارد.
از جمله در روايتي از پيامبر(ص) مي خوانيم: «هنگامي كه قوم لوط آن عمل ننگين را انجام دادن (مردها به مرد و زنها هم به زنان اکتفا کردند) زمين آن چنان ناله و گريه سر داد كه اشكهايش به آسمان رسيد و آسمان چنان گريه كرد كه اشك هايش به عرش رسيد در اين هنگام خداوند به آسمان وحي فرستاد كه آنها را سنگ باران كن و به زمين وحي فرستاد كه آنها را فرو بر».( تفسير نمونه، ج 8، ص 193)
در روايت ديگري از امام علي(ع) مي خوانيم كه فرمود: از پيامبر(ص) شنيدم چنين مي گفت: «لعن الله المشتبهين من الرجال بالنساء و المشتبهات من النساء بالرجال؛ لعنت خدا بر آن مرداني باد كه خود را شبيه زنان مي سازند، (با مردان آميزش جنسي مي كنند) و لعنت خداوند بر زناني باد كه خود را شبيه مردان مي كنند (با هم مساحقه مي نمايند)» (وسائل الشيعه، ص 255، ح 14) صاحب جواهر يكي از فقهاي بزرگ شيعه مي فرمايد: «از بعضي از ائمه(ع) روايت شده مساحقه در زنان مثل لواط در مردان مي باشد لكن مجازات مساحقه صد تازيانه مي باشد زيرا در مساحقه آلتي داخل آلت ديگر نمي شود. در روايت ديگر است كه مساحقه، زناي اكبر است كه دختر ابليس در زنان ايجاد كرده همان طور كه ابليس لواط را ايجاد كرده است.»( جواهر الكلام، ج 41، ص 388)
و نيز در روايت آمده است: «زني از امام صادق(ع) درباره مساحقه سؤال نمود حضرت فرمود: حد زناكار را دارد زن گفت: چگونه؟ در حالي كه در قرآن ذكر نشده است، امام فرمود: چرا در قرآن ذكر شده است زيرا آنان با اين كارشان جز اصحاب «رس» هستند.»( وسائل الشيعه، ج 14، ص 262، ح 8)
در دنياي غرب كه آلودگي هاي جنسي فوق العاده زياد است براي توجيه عملشان مي گويند با هيچ گونه منعي طبي براي آن سراغ نداريم، ولي آنها فراموش كرده اند كه اصولا هر گونه انحراف جنسي در تمام روحيات و ساختمان وجود انسان اثر مي گذارد و تعادل او را بر هم مي زند، زيرا مرد و يا زني كه تمايل به جنس موافق دارند هيچ كدام يك مرد و زن كامل نيستند، در كتاب هاي امور جنسي «هموسکچوآليسم» (همجنس گرايي) به عنوان يكي از مهم ترين انحراف ذكر شده است. ادامه اين كار تمايلات جنسي را نسبت به جنس مخالف در انسان تدريجا مي كشد و احساسات طبيعي را از بين برده و موجب سرگرداني رواني و روآوري به مواد مخدر و مشروبات الكي و انحرافات اخلاقي ديگر خواهد شد.
بنابراين مساحقه، مخالف با فطرت سالم و الهي انسان است و طبق روايات فراوان مرتكب آن مستوجب لعن خداوند متعال و فرشتگان مي گردد، و حتي در در برخي از روايات همان گونه كه ملاحظه شد از اين عمل به زناي اكبر يعني بزرگترين زنا تعبير شده است.
راهكارهايي براي بي ميلي به جنس موافق ودرمان همجنس گرایی
1- قبل از هر اقدامي چه خوب است با مراجعه به روان پزشك و انجام برخي معاينات و آزمايشات، از ترشح عادي و نرمال غدد درونريز خود مطمين شويد. چه بسا در اثر ترشح غيرعادي غدد درون ريز چنين تمايلاتي به وجود آمده و با تنظيم ترشح غدد با مصرف دارو تمايلات جنسي شما نرمال شده و به سادگي درمان خواهد شد. يادآوري مي شود از مراجعه به روان پزشك امتناع نكنيد و خجالت نكشيد، كه این مسأله احتمالا يك مشكل جسماني است و همچون ديگر مشكلات قابل درمان. بايد درمان شده و قبل از تشديد بيماري، آن را حل كرد.
2- عدم توجه به ذهنيت ها و افکار مبتني بر تمایل به همجنس و عدم تمايل به جنس مخالف. هیچ گاه به خود تلقین نکنید که: «من به جنس مخالف هیچ علاقهای ندارم و نمیتوانم این علاقه را در خودم ایجاد کنم». هیچ گاه به خود تلقین نکنید که «علاقه به همجنس و تمایل به برقراری رابطه با جنس مخالف در وجود من نهادینه شده است و امکان تغییر آن وجود ندارد»، چون اولا این گونه نیست و شما با تلاش خود میتوانید این مشکل را برطرف سازید، و ثانیا، این تصور جلوی هر گونه تلاش اصلاحی شما برای تغییر را میگیرد.
3- گاهي اوقات شيطان براي وادار کردن آدمي به گناه از اين کانال بهره مي گيرد يعني مسير هر گناهي را به شکلي هموار مي سازد در اينجا نيز مسير آلوده شدن به برخي گناهان از کانال پشت کردن به جنس مخالف و ازدواج مي گذرد و اين نوع افکار و ذهنيت مقدمه ي ورود به آن وادي است بايد با اين گونه افکار که جز افکار شيطاني نام ديگري بر آن نمي توان نهاد بايد به مقابله پرداخت يعني ذره اي در شيطاني بودن اين افکار ترديد نداشته باشيد.
4 - صحنه هائي از زندگي که در آن شخص همجنس گرا نقش يک مرد، پدر، همسر و پسر خانواده را بر عهده دارد تصور کند و به آن بال و پر دهد و نقش خود را پر رنگ و کاملا مردانه بيان کند. لازم است اين تصوير گري را در قالب ذهن پروري و نوشته ها و رفتار روزانه و تمام حالات واقعي و خيالي و... استمرار دهيد. در يک کلام به مرد بودن خود فکر کند، و همانگونه عمل کند، زندگي مردي و اجتماعي خود را تعقيب کند اگر شش ماه با اين طرز تفكر زندگي كند براي هميشه از آن افكار رهائي خواهد يافت.
5- اجتناب از نگاه شهوتآمیز به پسرها. مراقب نگاه خود باشید و همان طور که از نگاه شهوت آمیز به جنس مخالف اجتناب میکنید از نگاه هوس آلود به پسرها نیز بپرهیزید. چون از نظر شرعی، نگاه از روی شهوت به همجنس هم حرام است. رسول اکرم صلی الله وعلیه وآله فتنه جوان زیبا را از فتنه دختر باکره بیشتر دانسته است (وسائل الشیعه، ج 14، ص 257).
6 - اجتناب ازتمام ارتباطها، مكانها و موقعيت هائي كه انجام انديشه همجنس گرایی را تداعي مي كند.
7- افکار خود را کنترل کنید. سعی کنید به افکار هوسآلود در مورد رابطه جنسی با همجنس فکر نکنید. هیچگاه در ذهنتان به این افکار بال و پر ندهید و آن را برای خود نیارایید. برای این کار، تلاش کنید تنها نمانید، چون این گونه افکار بیشتر در هنگام تنهایی به سراغ انسان میآید. اگر این افکار، به طور ناخواسته به سراغتان آمد، آن را قطع کنید، از جای خود برخیزید و به میان دوستان یا اهل خانواده بروید و تا زمانی که این افکار کاملا از ذهنتان خارج نشده، جمع دوستان یا خانواده را ترک نکنید.
8- توجه به آثار و عواقب همجنس بازی: انسان به صورت طبیعی تمایل به جنس مخالف دارد. هرگونه کاری که تمایل طبیعی او را منحرف سازد، یک نوع بیماری تلقی می شود. از دست دادن احساسات طبیعی بر جسم و روح انسان تأثیر می گذارد. چه بسا افرادی که به این بیماری مبتلا باشند، گرفتار ضعف قوه جنسی و به اصطلاح سرد مزاجی شوند. از امام صادق علیهالسلام در مورد فلسفه تحریم لواط سؤال شد، فرمود: اگر آمیزش با پسران حلال بود، مردان از زنها بی نیاز می شدند و این باعث قطع نسل انسان می شد و باعث از بین رفتن آمیزش طبیعی می گشت و این کار مفاسد زیاد اخلاقی و اجتماعی به بار می آورد. ازدواج شرعی، چون موافق فطرت است، به فرمایش قرآن آرام بخش است (سوره روم، آیه 21). ولی هم جنس بازی و لواط، عملی بر خلاف فطرت است و هر چه با فطرت هم خوانی نداشت، تأثیر سوء دارد، یعنی نه تنها فاعل و مفعول با این عمل به آرامش نمی رسند، بلکه بر تحیر و سرگردانی آنها افزوده می شود. به همین دلیل روایات زیادی درباره هم جنس بازی نقل شده که بسیار تکان دهنده است. با مطالعه آن روایات، می توان به پلید بودن این عمل پی برد. قطعاً روایات در جلوگیری از این عادت ناپسند مؤثر است. پیامبر اکرم (صلی الله وعلیه وآله) فرمودهاند: هر کس با نوجوانی آمیزش جنسی کند، روز قیامت ناپاک وارد محشر میشود، آن چنان که تمام آبهای جهان او را پاک نخواهند کرد و خداوند او را غضب میکند و از رحمت خویش دور میدارد و دوزخ را برای او آماده ساخته و چه بد جایگاهی است. سپس فرمود: هرگاه جنس مذکر با مذکر آمیزش کند، عرش خداوند به لرزه درمیآید (وسائل الشیعه، ج 14، ص 249). البته واضح است که با توبه، این گناه مانند گناهان دیگر بخشیده میشود.
9-از خوابیدن با پسر در یک بستر اجتناب کنید: رسول خدا صلی الله وعلیه وآله می فرماید: بستر فرزندان خود را از سن ده سالگی جدا سازید، یعنی دو برادر یا دو خواهر یا برادر و خواهر زیر یک لحاف نخوابند (وسائل الشیعه، ج 14، ص 171).
10- قطع ارتباط با دوستاني که انسان را به سمت اين گونه رفتارها و افكار دعوت مي كنند و همچنین دوری از موقعيت هایی كه وقتي در كنار آنها قرار مي گيرد اين افكار را برايش تداعي مي کنند.
11- نهایت تلاش خود را بکنید که بیکار نباشید. برای این کار، برای ساعات شبانه روز خود برنامه ریزی کنید. اوقات خود را با مطالعه، گردش با دوستان، ورزش، و... پر کنید.
12- روابط اجتماعیتان را گسترش دهید. سعی کنید روابطتان را با دوستان و همکلاسیهای خوبی که دارید توسعه دهید. با آنان به گردش، سینما، کوهنوردی، شنا، و... بروید و از تنها ماندن دوری کنید. به هر حال، سعی کنید تا حد امکان از انزوا و گوشهگیری به در آیید.
در روزها و موقعيت هاي نخستين، عمل كردن به اين راهكارها و دل بريدن از اين حالت سخت و چه بسا ناممكن جلوه كند اما بايد توجه داشته باشيد كه به گفته ي علي(ع) «با ارزش ترين كارها دشوارترين آنهاست» پس اين حالت نشان از ارزشمندي و اهميت تصميم شخص دارد و بايد در مسير عمل كردن به اين تصميم بجا و ارزشمند گامهاي بهتر و بلندتر بردارد.
نکات مهم وقابل توجه
1- حساس ترين دوره ي زندگي جواني است مي توان گفت سعادت وشقاوت انسان در اين دوره رقم مي خورد بنابراين درک اين مطلب در پيدا کردن مسيرها وهمچنين کنترل غرايز نقش مهمي دارد.
2- موارد تحريک کننده اعم از شنيدني ها، خواندني ها، افکار و... همانند جرقه اي است که کنار مواد محترقه قرار گرفته در اين صورت نتيحه اي جز اشتعال و آتش سوزي مورد انتظار نخواهد بود.
3- معنويات به ويژه نماز نيروهاي خارق العاده اي هستند که خداوند آن ها را قرارداده تا او در دام شياطين گرفتار نشود.
4- تلقين در جهت منفي و مثبت اثر خود را به همراه دارد پس سيگنال هاي منفي راباید كنار گذاشت.
5- آنچه اهميت دارد تعديل وکنترل غريزه جنسي است واين مهم ميسر نمي شود مگر با دور کردن نفس از محرمات ومحرک هايي که خود شخص آن ها را بيشتر از همه مي شناسد.
6- اگر چه لذائذ حرام ونامشروع در ابتدا، قدري خوشايند بوده اما اگر دقت کنيم خواهيم ديد بعد از مدتي پشيماني، ندامت وکدورت رابراي انسان به ارمغان مي آورد.
7- دستور قرآن براي کنترل غريزه جنسي راهگشا است. قرآن مي فرمايد: جوانان مجرد بايد ازدواج کنند واگر نمي توانند عفت به خرج دهند. در واقع راه سومي وجود ندارد واگر باشد به ضرر انسان مي باشد.
8- به دستورات شرعي اعتماد كرده و يقين داشته باشيد سعادت شما در گرو اطاعت از دستورات ديني مي باشد.
9- رسيدگي به خواهش ها نفس را قوي تر کرده وتداوم اين کار باعث ضعيف شدن انسان در مقابل نفس خواهد شد.
10- به خود اميدوار بوده و مصمم باشيد که مي توانيد همه ي گناهان را ترک کنيد.
11- از خداوند وائمه ي اطهار (عليهم السلام) کمک بگيريد و بدانيد اقدام شما براي حل مسايل نفساني نشان از پاک بودن طينت و توجه خداوند به شما است در اين صورت طرد شدن كاملا بي معني خواهد بود.
12- توبه يعني تولد دوباره و باز كردن فصل جديد در زندگي.
13- براي ترك گناه روحيه اي شاد و همراه با نشاط لازم است و با ناراحتي و نا اميدي به جنگ گناهان نمي روند.
14- در خانه خدا هميشه به روي بندگانش باز بوده وخداوند از بازگشت بنده اش بسيار خوشحال مي گردد.
15- فراموش نكنيد بهترين كار كنترل افكار مخربي است كه سراغ انسان مي آيد پس باید اوقات خالي خود را با برنامه هاي مفيد پر کرده، براي زندگي برنامه ريزي داشت و از تنهايي وبيكاري پرهيز نمود.
16- از ازدواج ناامید نباشید. اگر مدتی تمایل خود را به همجنس کنترل کنید، به تدریج خواهید دید که شما هم مانند هر جوان دیگری به جنس مخالف علاقه دارید و خواهان ازدواج هستید.
17- شكست در اين اقدام امري طبيعي است ولي مهم اين است كه شكست باعث پيمودن راه باشد نه توقف در مسير.
18- هر كاري كه عادت انسان شده باشد يك شبه قابل تغيير نيست. در این راه، باید با آگاهی و پشتکار قدم برداشت.
19- باز هم تكرار مي كنم ازدواج بهترين گزينه است.
20- شكست در اين اقدام امري طبيعي است ولي مهم اين است كه شكست باعث پيمودن راه باشد نه توقف در مسير.
منابعی که شما می تواند اطلاعات بیشتری در این موضوع به شما دهد:
ضمنا برای افزایش آگاهی های خود در این موضوع مي توانيد به كتاب هاي زیر مراجعه نمایید:
1. روان شناسي رفتار جنسي، محمد باقر كجباف، نشر روان، تهران، 1381
2. خلاصه روانپزشكي، كاپلان - سادوك، ترجمه نصرت الله پور افكاري، انتشارات آزاده، تهران، 1373.
3. روانشناسی جرائم و انحرافات جنسی، مسعود انصاری، چاپ دوم، تهران، 1359، نشر کتابفروشی اشراقی
منابعی که در این پاسخ از آنها استفاده شد:
1- مكارم شيرازي و همكاران، تفسير نمونه، تهران: دارالكتب الاسلاميه، 1363
4- حر عاملي، وسائل الشيعه، تهران: مطبعه الاسلاميه، 1384
5- محمدحسن بن باقر صاحب جواهر، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، تهران: دار اکتب الأسلامیه، 1386
نویسنده : عباسعلي هراتيان