از خلیج فارس تا دریای خزر ، یک بام و دو هوای باستان گرایان
بر همگان روشن است که در سالهای اخیر ، امریکا و انگلیس و برخی دولت های اروپایی با کشورهای حاشیه ی خلیج همدست شده اند تا نام خلیج را از « فارس » به خلیج عربی تغییر دهند و اکنون در بسیاری از نقشه های جغرافیایی و حتی برخی سازمان های بین المللی نام خلیج عربی مورد استفاده است. و نیز یافت می شوند کسانی که هر از چند گاهی به همراه دلبران خویش به ملخستان – دبی – رفته و از رانندگی در « شارع الخلیج العربی » بسی لذت می برند. اما اگر در حضور آنان نام خلیج عربی بر زبان آورده شود، رگ های گردنشان برافروخته، از منافذ سرشان دودی غلیظ بر می خیزد. لیکن در محضر این عزیزان غیرتمند اگر صد مرتبه نام دریای خزر را بر زبان آوریم، دود که هیچ، اکسیژن نیز در بدن مبارکشان تکان نخواهد خورد و چه بسا لبخندی به لطافت لحظات حضورشان در ملخستان بر لبهایشان نقش بربندد. با اینکه روشن است خزرها قومی بودند نه ایرانی و نه چندان مؤدب و محترم. و در گذر تاریخ زحمتی به جز قتل و غارت مردم ایران نداشتند. حال پرسش ما این است، خلیج عربی کفر است و دریای خزر ایمان ؟ یک بام و دو هوا ؟ لیکن هستد کسانی که آگاه به این مسئله نیستند. لذا روی سخن ما به سوی باستان گرایان افراطی است که می دانند و سکوت می کنند...
خزرها که بودند ؟
ابن مـِـسکـوَیــه از تاریخ نویسان ایرانی در قرن چهارم هجری در ماجرای نامه نگاری های سران خزر در یک واقعه تاریخی، آنان را تورانیان خزر می نامد. [۱] و همچنین دکتر عباس قدیانی در « فرهنگ جامع تاريخ ايران » می گویند که خزرها قومی بودند که در شمال غربی دریای خزر می زیستند. [۲] ایشان می افزایند : « قوم خزر، قومى قديم كه امروز از ميان رفته است، و اولين بار در قرن دوم میلادی در ماوراء قفقاز به عنوان قومى متمايز در صحنه ی تاريخ پديد آمد، و بعد ها در روسيه جنوبى بين رودهاى ولگا و دون سكنى گزيد، و دولت مقتدرى تشكيل داد، كه سرانجام در سال نهصد و شصت و پنج میلادی برافتاد. قوم خزر مدت ها با ايران همسايه ديوار به ديوار بوده است و روابط آشتى و جنگى ِ بسيارى با ايرانيان داشته است. » ایشان در ادامه به مواردی از تاخت و تاز خزرها به خاک ایران و غارتگری هایشان نیز اشاره کردند، از جمله حمله ی خزرها به ارمنستان. همچنین خزر ها « در لشكركشى يوليانوس به ايران، به يارى وى شتافتند. » خزر ها در قرن ششم میلادی پس از مدتی سکون ناشی از ضعف دوباره قدرت گرفتند و این بار به شرق اروپا نیر تاختند. پس از آن « هراكليوس، در لشكركشى خود به ايران در زمان خسرو پرويز، خاقان خزر ها را تطميع و به هجوم به ايران تحريص كرد، و وى لشكرى مركب از چهل هزار تن در اختيار امپراتور روم گذاشت. سپس لشكر روم و خزر وارد آذربايجان شدند، و چندين شهر را گرفته آتشكده ها را خراب كردند، ولى با فرارسيدن فصل زمستان، خزرها به خاك خود بازگشتند. » [۳] و در قرن دهم میلادی با روی کار آمدن روس ها، خزر ها برافتادند. [۴]
نام اصلی و درست این دریا چیست ؟
پلوتارخ، مورّخ قرن اول میلادی، این دریا را دریای کاسپی نامید. [۵] هرودوت هم دریای شمال ایران را کسپین نامید. [۶] و همچنین استاد عباس قدیانی در « فرهنگ جامع تاریخ ایران » می گویند که یونانیان در عصر باستان این دریا را دریای کاسپی می نامیدند. [۷]
و جالب است که تاریخ نویسان عرب هم این دریا را « بحر قزوین » که معرّب دریایی کسپیــن است، می نامند. [۸] و امروزه نیز در اطلس های جغرافیایی عرب زبان، نام دریا به صورت بحر قزوین ثبت شده است.
سرپرسى سايكس متوفای ۱۹۶۵ میلادی ، در « تاريخ ايران » می گوید که اروپاییان این دریا را کاسپی می نامند و ایرانیان امروزه آن را خزر می خوانند. [۹] و امروزه نیز نام رسمی این دریا Caspian sea است.
کاسپی ها که بودند ؟
دکتر عباس قدیانی در « فرهنگ جامع تاريخ ايران » درباره ی كاسپيان می گویند : « قبايل غير آريايى كه در ناحيه قزوين و گيلان مىزيسته اند. درياى كاسپيان و قزوين از ايشان نام يافته است. نام تحقير آميز آمارد ها نيز از سوى همسايگان آريايى به آنها اطلاق مىشد كه آنان را به ماردها معروف ساخت. » [۱۰]
به نظر می رسد کاسی ها همان کاسپی ها یا از نسلهای آنان باشند، چون علاوه بر تشابه اسمی، موقعیت جغرافیایی شان نیز مشابه هم بوده است. ایشان می افزایند : « كاسو ها يا كاسى ها مردمى بودند آسيايى نژاد كه در نيمه اول هزاره دوم قبل از میلاد در كوه هاى كردستان ( زاگرس ) نزديك كرمانشاه كنونى يا در طرف شمال عيلام مىزيستند و ظاهرا مسكن اصلى ايشان در نواحى جنوب غربى درياى خزر بود. » [۱۱]
دکتر هادى هدايتى درباره ی کاسپی ها که در تاریخ هرودوت از آن ها یاد شده، می گویند : « دارى ها ( Darie ) و پانتى مات ها و پوسيک ها و كاسپى ها ظاهراً اقوامى بودهاند كه در ناحيه هيركانى ( Hyrcanie ) يعنى قسمت جنوبى داغستان و ناحيه شرقى مازندران امروز ميزيستهاند. » [۱۲] که به این ترتیب سرزمین زندگی کاسپی ها از جنوب قفقاز اغاز شده تا شرق مازندران می رسید.
با وجود اینکه روشن است کاسپی ها قومی اصالتاً ایرانی ( و البته ماقبل آریایی ) بوده اند، و امروزه همه ی کشورهای دنیا و مراکز علمی و پژهشی این دریا را Caspian sea می نامند، اما سکوت بسیاری از « باستان گرایان افراطی » در برابر نام مجعول « دریای خزر » شگفت انگیز و البته روشن کننده ی بخش عظیمی از هویت شوم این فرقه است.
پی نوشت :
[۱]. احمد بن على ابن مسكويه ، تجارب الامم ، ترجمه ابو القاسم امامى و على نقى منزوى ، انتشارات سروش ، تهران ، چاپ اول ، ج ۱ ص ۱۷۶
[۲]. عباس قديانى ، فرهنگ جامع تاريخ ايران ، انتشارات آرون ، تهران ، چاپ ششم ، ج ۱ ص ۳۸۳
[۳]. همان ، ج۱، ص ۳۴۹ - ۳۴۸
[۴]. همان ، ج۱، ص ۳۵۰
[۵]. ايرانيان و يونانيان به روايت پلوتارخ ، انتشارات جامى ، تهران ، چاپ اول ۱۳۸۰ ، ص ۳۶۹
[۶]. حسن پيرنيا ، تاريخ ايران باستان ، انتشارات دنياى كتاب ، تهران ، چاپ اول ، ج ۱، ص ۴۴۸
[۷]. عباس قديانى ، فرهنگ جامع تاريخ ايران ، انتشارات آرون ، تهران ، چاپ ششم ، ج۱، ص ۳۸۳
[۸]. الدكتور جواد علي ، المفصل فى تاريخ العرب قبل الإسلام ، الناشر : دار الساقي بیروت ، الطبعة الرابعة ۲۰۰۱ م ، مصدر : مكتبة المدينة الرقمية ، ج ۱ ص ۱۹۹
[۹]. سر پرسى سايكس ، تاريخ ايران ، ترجمه سيد محمد تقى فخر داعى گيلانى ، انتشارات افسون ، تهران ، چاپ هفتم ، ج ۱، ص ۳۲
[۱۰]. عباس قديانى ، فرهنگ جامع تاريخ ايران ، انتشارات آرون ، تهران ، چاپ ششم ، ج۲ ص ۶۸۶
[۱۱]. همان ، ج۲ ص ۶۸۶
[۱۲]. تاريخ هردوت ، مصحح : هادى هدايتى ، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران ، چاپ دوم ، ج۳ ص ۱۹۱