در عرفان اسلامی؛ مطلق زیبایی، خداوند متعال است. به همین دلیل در این وادی آنچه حسن و جمال نامیده میشود، کیفیتی ملکوتی دارد، یعنی پیرو سنت لایتغیر الهی میباشد. طبق این گفتار، قوانین زیباییشناسی هم تبدیلناپذیرند.
اشاره:
کاوش در موضوع زیبایی در اسلام، یکی از مسائل مفید و ضروری به نظر میرسد. مبحث حسن و جمال(زیبایی)؛ در قرآن کریم، روایات معصومین علیهمالسلام، فلسفه و عرفان اسلامی؛ مبحثی بسیار گسترده است و میطلبد که هر کدام در مقالاتی جداگانه به آن پرداخته شود، اما نویسنده به خاطر محدودیت فصلنامه، به کلیات بسنده میکند.
تعریف جمال و حسن
جمال نوعی از زیبایی است که با تناسب و ملایمت همراه باشد. جمال گاهی به صورت حسن و گاهی به صورت ملاحت جلوهگر میشود. حسن همان جمال است، به اضافه قید خیر( خوبی).1 حسن را زیبایی و نیکویی نیز معنا کردهاند.2
حسن و جمال در قرآن کریم
اصلیترین منبع تفکر اسلامی؛ قرآن کریم نیز به زیباییها پرداخته و خداوند جمیل این زیباییها را به خود نسبت میدهد. حتی در سوره مبارکه اعراف آیه 32 خداوند متعال با لحن تندی3 محروم کردن دیگران از زیباییها را مورد توبیخ قرار میدهد.4 در سوره مبارکه صافات آیه 6 زیبایی آسمان با ستارگانش و منظره آنها5، در سوره مبارکه تین آیه4 زیبایی خلقت و ترکیب انسان و صورت او(مرد و زن)6، در سوره مبارکه نحل آیه 6 به زیبایی جانداران، در سوره مبارکه حج آیه 1و 5 و نمل آیه 60 ، به زیبایی مناظر طبیعی از جمله درختان، گلها و چمنزارها، باران و ... و در سُوَر متعددی7 به زیبایی رنگها از جمله رنگ سفید، سرخ ، سیاه، زرد و سبز به صراحت پرداخته شده است.
البته در قرآن کریم در میان رنگها به رنگ سبز عنایت بیشتری شده، به طوری که لباس بهشتیان و تکیهگاههایشان (بالش) را با این رنگ معرفی کرده است. شماری از آیات قرآن کریم8 ساختههای هنری و زیبا را نیز مطلوب میداند و مباح بودن (جایز بودن) زیباییها را یادآوری میکند. در قرآن کریم علاوه بر زیباییهای محسوس و مادی، بر زیباییهای غیر محسوس و معنوی و معقول تأکید شده است: بخشش و عفو زیبا، صبر و شکیبایی زیبا، زیبایی جدایی از بدیها، ایمان زیبا؛ که وجود هر یک از این زیباییها باعث آراستگی زندگی انسان میشود و به سبب آن، انسان طعم زیباییهای بیرونی را نیز درک خواهد کرد.9
حسن و جمال در حدیث
از دیگر منابع اسلامی در مورد مبحث زیبایی و جمال، روایات معصومین علیهمالسلام است که در موارد مختلف نه تنها سفارش، بلکه ستوده نیز شده است و سبب سوق انسان به سمت زیبایی میشود. نگاه معصومین علیهمالسلام را در رابطه با این مقوله، هم در زیباییهای ظاهری و محسوس و هم در زیباییهای باطنی و معنوی میبینیم. در زمینه شعر هم که یکی از شاخههای هنر است، ائمه علیهمالسلام، شعرای حقگو و متعهد را تشویق میکردند. یکی از منابع روایی مهم ما، دریای بیکران نهجالبلاغه است که در آن غوغای زیبایی را به وضوح میبینیم.
از جمله فرمایشات ائمه معصومین علیهمالسلام در این خصوص:
قال الامام صادق علیهالسلام: الْبَسْ وَ تَجَمَّلْ فَإِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمَالَ وَ لْیَکُنْ مِنْ حَلَال؛10 زیبا و نیکو بپوش و خود را بیارای زیرا خداوند جمیل است و جمال را دوست دارد، ولی مواظب باش از حلال باشد.
فیلسوفان اسلامی منشأ زیبایی را، زیبایی مطلق( خداوند متعال) میدانند و همه زیباییهای موجود در این جهان را تجلی و سایه زیبایی حقتعالی میدانند. صدرالمتألّهین شیرازی میفرماید: هر زیبایی و کمالی، پرتوی از زیبایی و کمال خداوند است. در جای دیگر فرموده: حق تعالی، سرچشمه هر نیکی و کمال و منشأ هر زیبایی و حسن است.
قَالَ أَبُومُحَمَّدٍ الْعَسْکَرِیُّ علیهالسلام: حُسْنُ الصُّورَةِ جَمَالٌ ظَاهِرٌ وَ حُسْنُ الْعَقْلِ جَمَالٌ بَاطِنٌ؛11 نیکویی صورت، زیبایی ظاهر است و نیکویی عقل زیبایی باطن است.
قال الامام علی علیهالسلام: العلم جمال لایخفى و نسیب لایجفى؛12دانش جمالی است که پوشیده نیست و خویشی است که قطع صله نمیکند و یا دانش جمالی است زائل نشدنی و خویشی است غیر پوشیده (و یا عزت خود را از دست نمیدهد.)
قال الامام علی علیهالسلام: حسن النیت جمالالسرائر؛13 زیبائی نیت زیبائی درون است.در بسیاری از روایات و ادعیه نیز، خداوند متعال، با صفت جمال توصیف شده است.14
حسن و جمال در فلسفه و عرفان
از متون موجود فیلسوفان بزرگ اسلامی چنین به دست میآید که آنها بر عنصر زیبایی و زیباییآفرینی تأکید داشتهاند و به همین مناسبت به تعاریف زیبایی از نظر آنها پرداخته میشود:
فارابی در این باره چنین میگوید: «پیدایی وجود برتر هر موجودی و حصول واپسین کمالش، زیبایی است.»15 این تعریف از زیبایی؛ شبیه تعریف سقراط و افلاطون از زیبایی است که مطابق آن، زیبایی بیشتر به اموری از قبیل مفید بودن، سودمند بودن و خیر و نیک بودن ناظر است.16 ابنسینا سه امر را مقوّم زیبایی تلقی میکند: 1- داشتن نظم، 2- داشتن تألیف، 3- داشتن اعتدال؛ که در نتیجه اینها، تناسب حاصل میشود.17
فیلسوفان اسلامی منشأ زیبایی را، زیبایی مطلق( خداوند متعال) میدانند و همه زیباییهای موجود در این جهان را تجلی و سایه زیبایی حقتعالی میدانند. صدرالمتألّهین شیرازی میفرماید: هر زیبایی و کمالی، پرتوی از زیبایی و کمال خداوند است.18 در جای دیگر فرموده: حق تعالی، سرچشمه هر نیکی و کمال و منشأ هر زیبایی و حسن است.19
مرحوم علامه طباطبایی؛ فیلسوف عارف و مفسر قرآن کریم، به علم الجمال و مباحث زیباییشناسی توجه کرده است. ایشان میفرمایند: «در میان مباحث فلسفی و قرآنی، حُسن و جمال معنایی وجودی است و زیبا به چیزی میگویند که آنچه را باید داشته باشد، واجد باشد.» ایشان میفرمایند: «آیه شریفه «الَّذی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَه»، حسن و نیکویی را برای هر خلقت و هر چیز اثبات میکند.
البته منظور حُسنی است که لازمه خلقت است و از آن جدایی نمیپذیرد، بلکه دائرمدار آن است و هر جا آن باشد، این نیز هست و برعکس.» ایشان اضافه میکنند:«حسن عبارت است از موافقت و سازگاری شیء حسن و خوب با آن غرض و هدفی که از آن چیز منظور است و ما میبینیم که اجزاء هستی و ابعاد این نظام عام عالم با یکدیگر متوافق و سازگارند و حاشا که ربالعالمین چیزی را خلق کرده باشد که اجزای آن با هم ناسازگار باشد، این جزء، آن جزء را باطل کند و آن ، این را خنثی سازد و در نتیجه و سرانجام غرضش از خلقت آن چیز حاصل نگردد...»20
در قرآن کریم در میان رنگها به رنگ سبز عنایت بیشتری شده، به طوری که لباس بهشتیان و تکیهگاههایشان (بالش) را با این رنگ معرفی کرده است. شماری از آیات قرآن کریم ساختههای هنری و زیبا را نیز مطلوب میداند و مباح بودن (جایز بودن) زیباییها را یادآوری میکند. در قرآن کریم علاوه بر زیباییهای محسوس و مادی، بر زیباییهای غیر محسوس و معنوی و معقول تأکید شده است.
فیلسوف معاصر علامه مصباح یزدی، زیبایی را اینگونه تعریف میکنند: «شیء به گونهای باشد که باعث اعجاب و لذت گردد.» ایشان زیبایی را از سنخ وجود و زمینه گرایش و علاقه به زیبایی را فطرت انسان میدانند و معتقدند حقیقت زیبایی، هم شامل موجودات بسیط است و هم مرکب.علامه مصباح، زیبایی مرتبه بالا را برای نفسی که در مرتبه پایین قرار دارد، غیرقابل درک دانسته و معتقدند:
«بر این اساس، نفوس فرورفته در شهوات حیوانی، به ندرت از معانی لطیف لذت میبرند، اما زمانی که خداوند معرفت شهودی و علم حضوری نسبت به مراتب عالی وجود را به بندهای عطا کند، زیبایی این مراتب او را مدهوش و شگفتزده میکند و سپس میفهمد که وجود به خودی خود زیباست و در نتیجه درک میکند که «الَّذی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَه» یعنی چه؟»21
آیتالله جوادی آملی فیلسوف و مفسّر قرآن کریم در عصر حاضر، در تعریف جمال میفرمایند: «جمال همان زیبایی است، چیزی است که با دستگاه ادراکی ملائمت داشته باشد.» ایشان میفرمایند: «هنر و جمال، زیر مجموعه کمال است و هنوز در محور دین جای نگرفتهاند. کمال گاهی به صورت جمال و گاهی به صورت خلق جمال ظاهر میشود.»
ایشان ظهور و کمال در کارهای مثبت را جمال میدانند و میفرمایند: «گاه ذات اقدس اله، با چهره قهر ظهور میکند که این جلال اوست و گاه با چهره مِهر ظهور میکند که این جمال اوست. جمال و جلال هر دو ذیل کمال مطلق الهی هستند و ذات اقدس اله، جمال محض است و جمیل محض است. جمال ذات اقدس اله، هستی محض است و هستی جمیل است. هستی محض، جمیل محض است. هرجا جمال هست، به هستی برمیگردد.» ایشان قرآن کریم را سراسر هنر میدانند.22
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
در عرفان اسلامی؛ مطلق زیبایی، خداوند متعال است. به همین دلیل در این وادی آنچه حسن و جمال نامیده میشود، کیفیتی ملکوتی دارد، یعنی پیرو سنت لایتغیر الهی میباشد. طبق این گفتار، قوانین زیباییشناسی هم تبدیلناپذیرند. در نتیجه هنر دینی تابع قوانین تغییرناپذیر الهی است.23
یکی از بهترین توصیفات از زیباییشناسی اسلامی، نگاه عارفانه ابنعربی در این زمینه است. ایشان میفرماید: «خداوند آدمی را بر صورت و هیئت خویش خلق کرد و او خلاصه و چکیده جهان است و هر آنچه خود از جهان آموخت و دانست، به او یاد داد، بنابراین در وجود جز ذات اقدس او چیز دیگری نیست. به همین دلیل باید که آدمی بر صورت و هیئت او باشد. هنگامی که خداوند در آدمی نگریست، زیبایی خویش را دید. به همین دلیل عاشق زیبایی شد و بنابراین جهان زیبایی خداوند است».24اما سهروردی؛ شیخ اشراق نیز حسن و عشق را دو «برادرخوانده» میداند.25
پینوشت ها:
1. در پیشگاه زیبایی؛ علیرضا باوندیان؛ باشگاه اندیشه، زمستان1386.
2. قاموس قرآن، سیدعلیاکبر قرشی، دارالکتب الاسلامیه، تهران:1371،ج2،ص134.
3. برگزیده تفسیر نمونه، ج2، ذیل آیه 32 اعراف. آیتالله مکارم شیرازی، تهران: دارالکتبالاسلامیه، 1377.
4. زیبایی و هنر از دیدگاه اسلام؛ علامه محمدتقی جعفری؛ وزارت ارشاد اسلامی، ص122، بیتا، بیجا.
5. مضمون این آیه در سورههای فصلت، آیه 12؛ ملک، آیه 5؛ حجر، آیه 16 و ق، آیه 6 و 7 نیز آمده است.
6. در سورههای تغابن آیه 3 و غافر آیه 64 نیز این مطلب بیان شده است.
7. فاطر، 27؛ بقره، 65؛ کهف، 30؛ دهر، 21؛ الرحمن، 76.
8. نحل، 14؛ اسراء، 70؛ سبا، 14؛ اعراف، 74؛ رعد، 17.
9. زیبایی و هنر از دیدگا ه اسلام، ص 103-136.
10. وسائلالشیعه، ج5، ص6 (باب استحباب التجمل و کراهة التباؤس)، شیخ حر عاملی، قم: مؤسسه آلالبیت، 1409.
11. علامه مجلسى؛ بحارالأنوار، ج 1، ص 95؛ لبنان: مؤسسة الوفاء بیروت، 1404 هجرى قمرى.
12. غررالحکم و دررالکلم، ص42؛ عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى؛ قم: انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى، 1366 هـ.ش.
13. همان، ص 93.
14. یا ذاالعز و الجمال(دعای حضرت فاطمه سلامالله علیها)؛ یا جلیل و یا جمیل: (دعای مشلول و دعای مجیر. قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ لیهالسلام: إِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمَالَ وَ یُحِبُّ أَنْ یَرَى أَثَرَ نِعَمِهِ عَلَى عَبْدِهِ (وسائلالشیعه، ج5، ص 5).
15. ابونصر فارابی؛ آراء اهل مدینه الفاضله؛ ص 52؛ بیروت: دارالمشرق،السادسه،1991م.
16. مقاله درآمدی بر فلسفه هنر از دیدگاه فیلسوفان بزرگ اسلامی، دکتر حسین هاشم نژاد، ص 17.
17. ابنسینا، رساله فی ماهیت العشق؛ احمد آتش، استانبول،1953م.
18. صدرالمتألهین شیرازی، اسفار، ج1، ص 115؛ دارالاحیاء التراثالعربی، بیروت، بیتا.
19. همان.
20. علامه محمدحسین طباطبایی؛ تفسیر المیزان، ج5، ص 10،13 و 15؛ ترجمه: سیدمحمدباقر موسوى همدانى؛ دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1374.
21. http://www.mesbahyazdi.org/farsi/?writen/articales/gamal.htm.
22. Tebyan.net
23. در پیشگاه زیبایی، علیرضا باوندیان.
24. الفتوحات المکیه، ج2، ص546؛ ابن عربی؛ مصر، چاپ دوم، 1293 قمری.
25. مصنّفات شیخ اشراق فی حقیقت العشق یا مونس العشاق؛ شهابالدین یحیی سهروردی؛ ج3، ص269 به تصحیح سیدحسین نصر، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1355.
زینب مزرعی فراهانی
منبع : ماهنامه فرهنگ پویا شماره 19
انتهای متن/