ـ عليرضا تاجريان
جهان آفرينش مجموعه اي از شگفتي هاست و وقتي اين شگفتي ها را مي نگريم، عظمت خداوند را در جان خويش احساس کرده و هرچه را جز او، كوچك و حقير مي شماريم.
نگاه پويا و پرسشگر به هستي و طبيعت، تلنگري است تا حقيقت جاودان را دريابيم؛ جهان آفرينش و نقش هاي بديع و طرحهاي زيبا و دل انگيز آن، كتاب فوق العاده بزرگي است كه هر كلمه اش، دليلي روشن بر وجود آفريدگار جهان است؛ جهان هستي بهترين و زيباترين كلاس خداشناسي و زبان گوياي علم و قدرت و تدبير الهي است.
در اين نوشتار قصد آن داريم با بيان گوشه اي از عظمت خلقت و تدبير و قدرت الهي بهترين و زيباترين کلاس خداشناسي را داير کنيم.
تفکر در نظام آفرينش
آيات متعددي از قرآن كريم از انسانها دعوت كرده تا به تفكر و بررسي در نظام هستي بپردازند در اين كتاب الهي، حدود 750 آيه در زمينه خداشناسي از راه توجه به پديده هاي طبيعي به چشم مي خورد؛ در اين آيات خداوند متعال از پديده هاي طبيعي به عنوان آيه و نشانه هاي الهي ياد مي كند و هدف قرآن از دعوت به تفكر در هستي، رساندن بشر به حقيقتي بزرگ است.
بلال موذن پيامبر مي گويد:
«شبي كه آيات 190 تا 195 سوره آل عمران بر پيامبر گرامي اسلام (ص) نازل شد،ايشان تا سپيده دم به مناجات ايستاده بود و مي گريست يادم مي آيد كه سحرگاه وقتي براي نماز صبح به خدمت آن حضرت رفتم، چشمان اشک آلود ايشان را ديدم و تعجب كردم سپس به ايشان عرض كردم: يا رسول الله چرا گريه مي كني درحالي كه مشمول عنايات خداوند هستي؟
حضرت در جواب من فرمود: «در شبي كه گذشت، خداوند آيات تكان دهنده اي را بر من نازل كرد اي بلال، واي به حال كسي كه اين آيات را بخواند و در آنها انديشه نكند.
سپس رسول گرامي اسلام حضرت محمد (ص) با صداي دلنشين خود اين آيات را قرائت فرمود:
«مسلما در آفرينش آسمانها و زمين و آمد و شد شب و روز، نشانه هاي (روشني) براي صاحبان خرد و عقل است، همانها كه خدا را در حال ايستادن و نشستن و آنگاه كه بر پهلو خوابيده اند ياد مي كنند و در اسرار آفرينش آسمانها و زمين مي انديشند و مي گويند بار الها اين را بيهوده نيافريده اي، تو پاك و منزهي، ما را از عذاب آتش نگه دار.»
هرچه آگاهي انسان، به رموز هستي بيشتر شود، به همان نسبت معرفت او به آفريدگار جهان كاملتر خواهد شد. لذا در ادامه به برخي از جلوه هاي آفرينش که به ما درس خداشناسي مي دهد، اشاره مي کنيم:
شگفتي هاي آسمان
بشر با استفاده از تجهيزات نجومي تاكنون كهكشانهاي بسياري را در پهناي آسمان يافته است كه هركدام مشتمل بر ميليونها ستاره اند براي بيان عظمت اين كهكشانها بايد گفت خورشيد به همراه 9 سياره اي كه به دور آن در گردشند، منظومه شمسي را تشكيل مي دهند و اين منظومه تنها بخش كوچكي از كهكشان راه شيري است كهكشان راه شيري با حدود يكصد و پنجاه ميليارد ستاره، يكي از ميليونها كهكشاني است كه در آسمانها وجود دارند.
آسمان شگفت انگيزي كه بر فراز ما برافراشته شده است و شبها هزاران ستاره در آن مي درخشند، دل انسان را متوجه آفريدگار جهان مي كند؛ اگر بدانيم كه برخي از ستارگان، همين نقطه هاي كوچك نوراني در آسمان ميليونها مرتبه از زمين بزرگتر هستند، بيشتر به عظمت خداوند پي مي بريم.
ماه و خورشيد
حضرت علي (ع) در كتاب نهج البلاغه در مورد آفرينش خورشيد و ماه مي فرمايد:
« (خداوند) آسمان را با ستارگان زينت داد و در آنها چراغ نورافشان خورشيد و ماه درخشان را به جريان انداخت و خورشيد را كه روشنايي دهنده است، علامت روز قرار داد و ماه را نشانه شب. پس آنها را در راههايي كه مسيرشان است، روانه ساخت و حركتشان را در راههايي كه بايد سير كنند، تعيين نمود.»
در سوره شمس به اين دو پديده عظيم خلقت، سوگند ياد شده است؛ در اين سوره مي خوانيم: « سوگند به خورشيد و تابش آن و قسم به ماه كه از پس خورشيد روان است.»
و در سوره يس آيات 38 و 39 مي خوانيم:
« و خورشيد نيز براي آنها آيتي است كه پيوسته به سوي قرارگاهش در حركت است اين تقدير خداوند دانا و قادر است و براي ماه منزلگاههايي قرار داديم (و هنگامي كه اين منازل را طي كرد) سرانجام به صورت شاخه كهنه (قوسي شكل و زرد رنگ) خرما درمي آيد.»
ماه و خورشيد همه مسخر فرمان خداوند و خدمتگزار انسان و موجودات زنده هستند؛ نور مي تابانند؛ جهان را روشن مي كنند؛ بستر موجودات را گرم و آنها را پرورش مي دهند و خلاصه منشاء بسياري از بركات و نعمتها هستند آنها تا زماني مشخص و در مسيري معين حركت مي كنند اما اين حركت و گردش بيهوده و بدون هدف نيست، تا انسان با تدبر و تفكر در هستي، قدرت لايزال و حكمت بي پايان آفريدگار را به روشني درك كند و پيشاني بندگي بر آستان او نهد.
زيبايي و ظرافت طبيعت
زيبائيها و ظرافتهايي كه در آفرينش به كار رفته، توصيف كردني نيست؛ مناظر طبيعت چنان چشمگير و زيباست كه هيچ نقاش و صورتگر چيره دستي نمي تواند به آن زيبايي و ظرافت، منظره اي را ترسيم كند؛ منظره كوهها، درياها و رودها و جنگل هاي انبوه و زيبا بسيار شورانگيز است كه همه دلها شيفته آن مي شود گلها مظهر زيبايي هستند و در ميدان شگفتي گويي با يكديگر مسابقه مي دهند وقتي انسان اين همه زيبايي را در طبيعت مي نگرد، به قدرت و لطف خداوند در آفرينش پي مي برد.
چهره انسان
اگر انسان به چهره خود دقت كنيد، مي بيند كه اجزاي آن چقدر متناسب و موزون در كنار يكديگر قرار گرفته اند براستي اگر صورت انسان به گونه اي ديگر بود، چقدر ناهماهنگ و زشت جلوه مي كرد.
گردش حساب شده ماه، زمين و خورشيد
ميليونها سال است كه كره زمين به دور خورشيد و ماه به دور زمين گردش مي كنند و اين گردش، به قدري حساب شده و دقيق است كه حتي لحظه اي چه به لحاظ مكاني و يا زماني تزلزلي در آن رخ نمي دهد زمين در مداري بيضي شكل كه شعاع متوسط آن 150 ميليون كيلومتر است، به دور خورشيد مي گردد اين گردش يك سال طول مي كشد زمين همزمان با گردش به دور خورشيد، حركت ديگري نيز دارد و آن اينكه در طول شبانه روز، با سرعت 1680 كيلومتر در ساعت يك دور به دور خود مي گردد اما ما بر روي اين كره خاكي از چنان آرامشي برخورداريم كه حتي لحظه اي اين حركت عظيم را احساس نمي كنيم.
هواي که از آن تنفس مي کنيم
21درصد هواي اطراف زمين اكسيژن است كه اگر اكسيژن موجود در هوا به جاي اين مقدار، 50 درصد بود، تمام مواد سوختني اين عالم آتش مي گرفت و اگر كمتر از اين بود، ادامه حيات با مشكل مواجه مي شد.
غلظت هواي جو زمين به اندازه اي است كه اشعه خورشيد را تا ميزاني كه براي رشد و نمو نباتات و حيات انسان لازم است، به ظرافت از خود عبور مي دهد و ساير مواد مضر را در همان فضا نابود مي كند.
جو زمين
امروزه دانشمندان ثابت كرده اند كه بدون لايه اوزون، حيات بر روي زمين در معرض تهديد و نابودي قرار مي گيرد. دانشمندان مي گويند اگر هواي محيط زمين اندكي از آنچه هست، رقيق تر بود، شهابها چون رگباري وحشتناك، زمين را هدف قرار مي دادند و زندگي را غيرممكن مي ساختند؛ سرعت برخي از اين شهابهاي آتشين، حدود دهها هزار كيلومتر در ساعت است، اما جو چون سپري، زندگي را براي ساكنان زمين، اطمينان بخش و آرام ساخته است.
اگر اطراف كره زمين جوي وجود نداشت، آفتاب همانند يك مهمان ناخوانده بدون هيچ مقدمه از مشرق طلوع مي كرد و نور خيره كننده خود را بر چشمهايي كه به تاريكي شب عادت كرده بود، مي تاباند دراين صورت دماي كره زمين نيز بشدت بالا مي رفت و گرم مي شد در هنگام غروب نيز خورشيد، در يك لحظه از نظرها پنهان مي شد و تاريكي و ظلمت، همه جا را فرا مي گرفت و دماي كره زمين به شدت سرد و غيرقابل تحمل مي شد اما جو زمين، درهنگام طلوع و غروب خورشيد، تاثيراتي را در افق ايجاد مي كند كه انسان تدريجا براي پذيرا شدن روز و شب، آماده مي شود.
يكي ديگر از فوايد جو اين است كه سبب مي شود تا زمين گرماي دريافتي از خورشيد را، به هنگام شب، زود از دست ندهد اگر پيرامون كره زمين را هوا فرا نگرفته بود، وقتي از يك قسمت از سطح زمين خورشيد غايب مي شد، درجه حرارت به سرعت پايين مي آمد. جو زمين همچنين، ذخيره لازم آب و بخار آب را در خود نگه مي دارد و واسطه اي است كه اين ذخيره را از درياها و اقيانوسها به خشكي انتقال مي دهد نتيجه معقول آنچه درباره جو بيان كرديم اين است كه جو چون نگاهباني دورتادور زمين را احاطه كرده است.
نيروي جاذبه زمين
آنچه جو را در اطراف كره زمين نگه داشته، نيروي عظيم و شگفت انگيز جاذبه است.
براستي نيروي جاذبه زمين چيست؟
نيوتن کاشف نيروي جاذبه زمين در پاسخ به اين سئوال مي گويد: «منشاء جاذبيت زمين، اراده آفريدگار است و آن نيرويي است معنوي كه ديده نمي شود، ولي از آثارش شناخته مي شود.»
اگر نيروي جاذبه نبود، هوايي كه كره زمين را فرا گرفته، بر گرد زمين نمي ماند آبهايي كه از زمين بر اثر تبخير بالا مي روند، به زمين باز نمي گشت و باران و برف نمي باريد.
اگر نيروي جاذبه و همچنين نيروي گريز از مركز نبود، سيارات، ستارگان و زمين اين چنين در فضاي بيكران پابرجا نمي ماندند؛ اين نيروها، به طرز شگفت انگيزي عمل مي كنند تا جهان در تعادل و توازن به سر برد.
قرآن كريم با تعبيري زيبا از اين تدبير خداوند در امر خلقت، چنين ياد مي كند؛ در سوره رعد آيه 2 مي خوانيم :
«خداوند كسي است كه آسمانها را بدون ستونهايي كه آنها را ببينيد، برافراشت سپس بر عرش استيلا يافت و خورشيد و ماه را مسخر ساخت كه هركدام تا زمان معيني حركت دارند كارها را او تدبير مي كند و آيات را (براي شما) تشريح مي نمايد تا به لقاي پروردگارتان يقين پيدا كنيد.»
امام رضا (ع) در توضيح اين آيه مي فرمايد: « ميان زمين و آسمان، ستونهايي است كه شما آن را نمي بينيد.»
اين آيه پرده از روي يك حقيقت علمي برداشته است قرنها پيش در زمان نزول اين آيات، مسئله نيروي جاذبه بر كسي آشكار نبود اما علم و دانش بشر اكنون به اين واقعيت رسيده است كه كرات آسماني هركدام در مدار و جايگاه خود بي آنكه تكيه گاهي داشته باشند، قرار گرفته اند و آنچه آنها را در جاي خود ثابت نگه مي دارد، تعادل نيروي جاذبه و دافعه (گريز از مركز) است؛ اين نيروها كه ديده نمي شوند، همان ستونهاي نامرئي است كه قرآن بدان اشاره كرده است.
دنياي اسرار آميز دريا
انسان همواره به دريا به عنوان محلي پر از شگفتيها و اسرار نگريسته است دريا آنچنان مملو از اسرار و معماهاست كه حتي اقيانوس شناسان بزرگ نيز نمي توانند ادعا كنند كه به تمامي رازهاي آن پي برده اند هزاران سال است كه انسان، كشتيهاي خود را بر پهنه دريا مي راند و از آن ماهي صيد مي كند يا مايحتاج خود را بدست مي آورد.
درياپر از شگفتيهاست كوچكترين گياهان ذره بيني و همچنين تنومندترين گياهان در درياها مي رويند تاكنون راهي براي پي بردن به شماره موجودات دريايي و حتي تخمين ميزان آنها كه سر به ميلياردها مي زند، پيدا نشده است دانشمندان ثابت كرده اند كه حتي در عميق ترين نقاط دريا، نيز جانوراني يافت مي شوند. در اعماق دريا آنجا كه نوري نيست، جانوراني وجود دارند كه از خودشان نور ساطع مي كنند؛ مي توان گفت اين تدبيري ازسوي آفريدگار جهان است كه در آن تاريكي مطلق، جانوران دريايي بتوانند براحتي زندگي كنند اندام چنين جانوراني، چنان مقاوم و محكم است كه مي تواند فشار زياد آب را در اعماق دريا تحمل كنند عظيم ترين جانوران روي زمين را نيز در درياها مي توان پيدا كرد.
همانطور كه مي دانيد، آب تمام درياها شور است براستي اگر آب دريا شيرين بود، چه اتفاقي مي افتاد ؟ مسلما مقاومت آب شور دربرابر فاسد شدن از آب شيرين بيشتر است اگر آب درياها و اقيانوسها شيرين بود، خطر گنديدن آب بيشتر مي شد در آن صورت، در آب درياها و اقيانوسها موجودي زنده باقي نمي ماند بدين ترتيب بخش عظيمي از منبع غذايي و حتي دارويي انسانها، ازميان مي رفت ازطرف ديگر با فاسد شدن آب درياها و اقيانوسها، حيات انسانها و ساير حيواناتي كه در خشكي زندگي مي كنند، نيز مورد تهديد قرار مي گرفت اينجاست كه بايد تدبير خداوند مهربان و حكيم را سپاس گفت.
اسرار کره زمين
خداوند بزرگ در قرآن، به خاطر اهميت پديده عظيم آفرينش، به زمين سوگند ياد كرده است تعابير بسيار جالب و قابل توجهي در قرآن از زمين شده است؛ خداوند درجايي از زمين به عنوان مهد و يا گهواره ياد مي كند؛ مي دانيد كه گهواره درعين حركت و جنبش، جايگاهي براي آرميدن و استراحت است؛ زمين نيز با وجود حركت سريع خود، محل آسايش و آرامش موجودات است و در اين بستر آرام، همه وسايل آرامش ساكنان زمين، آماده و مهياست اگر دراين حركت بسيار منظم، كوچكترين دگرگوني ايجاد شود، چه خواهد شد؟
خداوند درجايي ديگر از قرآن كريم، از گستردن و آماده كردن زمين براي زندگي بشر ياد مي كند در قرآن همچنين از زمين به عنوان فرش يا زيرانداز نام برده شده است نه تنها زمينهاي هموار همچون فرشي گسترده است، بلكه كوهها به خاطر دره و شكافهايي كه در ميان آنها وجود دارد، قابل عبور و استفاده است.
براستي خداوند تمام شرايطي را كه براي يك قرارگاه آرام و مطمئن لازم است، در كره زمين ايجاد كرده است؛ محلي آرام و هماهنگ با ويژگيهاي روحي و جسمي انسان؛ همه نيازمنديهاي انسان و ساير موجودات نيز در سطح زمين و يا در اعماق آن به صورت مواد اوليه و يا معادن وجود دارد.
در آيه 15 سوره ملك نيز مي خوانيم: « اوست كسي كه زمين را براي شما رام گردانيد، پس بر شانه هاي آن راه برويد و از روزيهاي خداوند بخوريد و بازگشت همه به سوي اوست.»
خداوند با تدبير و حكمت خود، زمين را زير پاي آدمي، رام و مسخر ساخته است تا انسان سوار بر اين مركب از راههاي سخت و پر پيچ و خم زندگي بگذرد و خود را به سرمنزل مقصود برساند.
موقعيت زمين از نظر دوري و نزديكي به خورشيد و همچنين به لحاظ سرعتي كه در مدار خود دارد، چنان حساب شده و دقيق، تنظيم شده است كه اگر غيراز اين بود، ادامه حيات بر روي اين كره خاكي با مشكل مواجه مي شد؛ اگر فاصله زمين تا خورشيد دو برابر فاصله كنوني آن بود، حركت زمين در مداري طولاني تر انجام مي شد، درنتيجه طول مدت فصول دو برابر مي گرديد؛ همچنين حرارتي كه از خورشيد به آن مي رسيد، به يك چهارم حرارت كنوني كاهش مي يافت.
اگر سرعت حركت زمين به دور خود به طور مثال، ده برابر كمتر از اين بود، مي دانيد چه اتفاقي مي افتاد؟ طول روزها و شبها ده برابر مي شد يعني روزهاي بلند به 120 ساعت مي رسيد؛ همچنين شبها 120 ساعت طول مي كشيد در اين صورت حيات جنبندگان روي زمين مختل مي شد.
حال اگر زمين به دور خود نمي چرخيد، هميشه نيمي از اين كره خاكي در معرض تابش آفتاب قرار داشت و نيمي ديگر در تاريكي و سرماي شديد فرو مي رفت در اين حالت زندگي در روي كره ز مين، امكانپذير نبود.
نكته مهم ديگر در مورد كره زمين، پوسته آن است؛ پوسته زمين نه چنان سخت است كه قابل زندگي نباشد و نه چنان سست و نرم است كه همه چيز در آن فرو رود در قسمتهايي از زمين كه سخت است، مي توان بناهايي عظيم و بلند بنا كرد و در بخشهايي از آن نيز به زراعت و كشاورزي پرداخت.
پوسته زمين تركيبي است از مناطق مسطح و صاف و همچنين كوهها و دره ها كه شرايطي مناسب را براي زندگي بشر و ساير موجودات زنده فراهم كرده است. پوسته خارجي زمين 50 تا 100 كيلومتر ضخامت دارد و پديده هاي زمين شناسي بر روي اين پوسته خارجي بوجود آمده است متناسب با هر برجستگي بر روي زمين؛ يعني كوه، در عمق زمين يك فرو رفتگي نيز وجود دارد اين فرورفتگي در لايه زيرين زمين، چون ريشه اي عميق، تكيه گاه كوه است.
کوههاي استوار
قرآن کريم در سوره نباء (آيات 6 و 7) از کوهها به عنوان ميخ هايي در روي زمين تعبير مي کند:
« الم نجعل الارض مهادا و الجبال اوتادا؛ آيا ما زمين را مهد آسايش و كوهها را ميخهايي نگردانيدم؟»
در تعبيري ديگر در قرآن کريم، کوهها به عنوان پناهگاه هايي محکم و ثابت ياد مي شوند.
در سوره لقمان( آيه 10) نيز به تعبير جالب ديگري از كوهها برمي خوريم؛ در اين آيه از كوهها به عنوان لنگر ياد شده است و چنين مي خوانيم:
« و القي في الارض رواسي ان تميد بكم؛ و در زمين لنگرهايي (كوهها) قرار داديم، تا شما را نلرزاند.»
حضرت علي (ع) درباره حکمت آفرينش کوهها مي فرمايد: « آفريدگار حكيم، به وسيله ميخهاي بلند كوهها كه در اعماق و اكناف زمين كوبيده، حركات آن را نظم بخشيده و آن را آرام كرد.»
امروزه دانشمندان اذعان دارند كه پوسته زمين چون قطعاتي جدا از هم و دركنار هم قرار گرفته و چيده شده است اين كوهها چون ميخهايي اين قطعات جدا از هم را به يكديگر متصل مي كنند گرچه كوهها در سطح زمين، ازيكديگر جدا ديده مي شوند، ولي غالبا در زير زمين، به هم اتصال دارند و همچون زرهي محكم زمين را از فشارهاي دروني آن حفظ مي كنند با اين ترتيب كوهها مانع لرزش و تكانهاي مداوم سطح زمين مي شوند.
سطح زمين بر اثر فشارهاي مختلف كه از درون و بيرون بر آن وارد مي شود، آماده لرزش و تكانهاي شديد است اما كوهها چون نگهباناني محكم و راسخ، سطح زمين را از لرزش حفظ مي كنند به تعبير قرآن اگر اين ميخها و يا لنگرها، در سطح زمين نبود، حركات پوسته زمين براي موجودات زنده قابل تحمل نمي شد.
اگر همه جاي زمين، صاف و يكسان بود، با طوفانهاي سهمگين همه چيز بهم مي ريخت و حيات موجودات، دستخوش ناملايمات مي شد به همين دليل وجود كوهها سبب مي شود كه از شدت وزش باد براي تخريب نقاط صاف و هموار كاسته شود
كوهها همچنين منبعي مهم براي ذخيره آب به شمار مي روند؛ بسياري از كوهها، برفي را كه از آسمان مي بارد، در قله خود يا در شكافهاي دره هايشان ذخيره مي كنند اين برفها، تدريجا آب مي شوند و به حكم قانون جاذبه از مناطق مرتفع تر به سوي مناطق پست و هموار، روان مي گردند؛ با اين فرايند، رودها و چشمه ها بسياري از زمينها و دشتها را سيراب مي كنند بدين ترتيب كوهها، عامل پيدايش طبيعت سرسبز است و همه اينها از تدبير خداوند حكيم حكايت مي كند.
كوهها، حركات پوسته زمين را در مقابل جزر و مد ناشي از جاذبه ماه به حداقل مي رسانند اگر كوهها نبود، جزر و مد عظيمي در پوسته خاكي زمين بوجود مي آمد كه بي شباهت به جزر و مد درياها نبود.
بنابراين مهم ترين فايده كوهها ـ اين خيمه هاي سر به فلك كشيده ـ نگهباني انسانها و موجودات زنده از تكانها و لرزشهاي مداوم زمين است.
باران؛ رحمت الهي
باران - اين موهبت الهي- نه تنها طبيعت كه جان آدمي را نيز زنده و شاداب مي سازد؛ قطرات باران گويي همچون رشته هايي زمين و آسمان را به هم پيوند مي دهند و قدرت لايزال خداوند و رحمت بي پايان او را به نمايش مي گذارند با ريزش باران، همه چيز بوي زندگي و حركت و نشاط مي گيرد؛ جنگلهاي انبوه، سبزه زارهاي باصفا، كشتزارهاي زيبا و گلستانهاي دل انگيز همه به بركت نزول باران، زينت بخش زمين شده اند.
قرآن كريم، درآيات متعددي به زيبايي و با ظرافت هايي خاص از آب باران و كاركردهاي اين موهبتهاي الهي ياد كرده است؛ در سوره انبياء قسمتي از آيه 30، آب سرچشمه حيات و زندگي معرفي شده است و مي خوانيم:
« و جعلنا من الماء كل شي ء حي ؛ و هر چيز زنده اي را از آب قرار داديم .»
خداوند، در قرآن با اشاره به حركت ابرها و نزول باران، از رويش گياهان و سبزي و خرمي زمين ياد كرده است، همچنين فايده هاي متعدد آب را بيان كرده كه با آن چگونه زمينهاي خشك و مرده، حياتي دوباره مي يابند؛ در سوره فصلت آيه 39 مي خوانيم:
« از آيات خداوند اين است كه زمين را خشك مي بيني، اما هنگامي كه آب بر آن مي فرستيم، به جنبش درمي آيد و نمو مي كند همان كسي كه آن را زنده كرد، مردگان را هم زنده مي كند و او بر همه چيز تواناست.»
در سوره نحل آيه 10 نيز مي خوانيم: « او كسي است كه از آسمان آبي فرستاد كه شرب (نوشيدني) شما از آن است و گياهان و درختان كه حيوانات خود را در آن به چرا مي بريد نيز از آن است.»
با بارش باران، بذرهاي كوچك كه در اعماق خاكها نهفته اند، درنهايت ظرافت و لطافت از خاك تيره سر بر مي آورند و در معرض تابش آفتاب و وزش نسيم قرار مي گيرند و سرانجام اين بذرها به گياه و يا درختاني تنومند تبديل مي شوند؛ قطرات باران نه چندان درشتند كه زراعتها و زمين را ويران كنند و نه چندان كوچكند كه در فضا سرگردان بمانند اينجاست كه خداوند به مقتضاي لطفش باران را به اندازه اي معين مي فرستد.
سخن پاياني
جهان آفرينش کتابي است مفتوح که به هر لغتي خوانده مي شود و به هر زباني سخن مي گويد. همه انسانها مي توانند اين كتاب را مطالعه كنند هر اندازه معرفت آنان به رموز كتاب آفرينش بيشتر باشد، به همان نسبت شناخت آنها به آفريدگار جهان بيشتر و كاملتر مي شود و زبان به حمد و ستايش خداوند مي گشايد و او را به خاطر بخشش هاي بيکرانش سپاس مي گويد.