جواز یا عدم جواز شك در اعتقادات
آيا شک در مورد امور ديني، خدا و کلا هستي جايز است يا خير؟ آيا با شک نيست که به يقين مي رسيم خواهشمند است مستنداتي براي جوابهايتان ارائه کنيد.
جوانان، معمولا در اين سنين، نسبت به مسائل مختلف از جمله اعتقادات و باورهاى دينى خود دچار شك و ترديد مىشوند و درصدد پيدا كردن دلايل منطقى و پشتوانه قابل قبولى براى آنها هستند. آنان مىخواهند نظام فكرى و اعتقادى خود را تجديد بنا كنند و به آن استحكام بيشترى بخشند. از آن جا كه گاهى گمان مىكنند، باورهاى دينىشان مبتنى بر تقليد است، تصميم به اصلاح آن مىگيرند. ازاينرو سعى مىكنند با بررسى، تحقيق و موشكافى درباره آنها، به ثبات فكرى دست يابند؛ گرچه فطرت و سرشت پاك، آنان را به اصول كلى اعتقادى و اخلاقى و باورهاى دينى سوق مىدهد؛ ولى گاهى دچار شك و شبهه مىشوند. چنين ترديدهايى - كه فرد را به تحقيق و كنكاش وامىدارد و سپس او را از مرحله شك به مرحله يقين و علم مىرساند - خوب و پسنديده است؛ ولى به شرط آن كه به محض ايجاد شك و شبهه، شخص به دنبال پاسخ و حل آن باشد، و با يافتن جواب قانع كنندهاى، در حالت ترديد باقى نماند؛ زيرا شك توقفگاه خوبى نيست. اما اگر آغازگر حركت باشد، نيكو و شايسته است. بنابراين اگر شك و ترديدهايىاز اين قبيل نگران کننده نيست .ولي بايدبا مطالعه درباره آنها و پرسيدن از اساتيد و كارشناسان، جنبه اعتقادى و فكرى خود را تقويت نمود. و با عمل كردن به دستورات دينى (مثل نماز و عبادات ديگر) و پاىبندى بيشتر به آن، ايمان خود را تقويت كرد. اما اگر شك و ترديدها وسواسگونه شدو بدون اختيار و به طور مكرر، موضوع و مطالبى به ذهنتان خطور كند و شخص قادر به قطع آن نباشد و اورا از فكر كردن درباره چيزهاى ديگر باز مىدارد، اختلالى است كه بايد درمان شود و اصطلاحاً به آن «وسواس فكرى» گويند. در ذهن مبتلايان به آن، افكارى بيهوده، شرمآور يا وحشتناكى به وجود مىآيد و در يك چرخهاى بىپايان، آن را به طور مرتب تكرار مىكنند. البته گاهى نيز وسواس در دايره عمل افراد وارد مىشود و از روى اجبار و بدون اختيار خود، عملى را مرتب تكرار مىكنند (مثل دست خود را چندين بار براى پاك شدن يا تميز شدن مىشويند) كه به آن «وسواس عمل» گويند.