پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

 

عالمان شيعه، از ديرباز، پنج اصل را به عنوان اصول اعتقادات شيعه، معرفى كرده اند كه عبارت است از توحيد، عدل، نبوت، امامت و معاد.
به طور معمول گفته مى شود كه پنج اصل ياد شده اصول دين و ساير مسايل از فروع دين به شمار مى آيد كه در پى آن ممكن است اين پرسش پيش آيد كه اگر مقصود از اصول دين، اصولى است كه ايمان و اعتقاد بدان، شرط مسلمان بودن است، پس نمى توان بيش از دو اصل توحيد و نبوت را اصول دين دانست، زيرا مفاد شهادتين ـ كه اقرار بدان شرط مسلمانى به شمار مى آيد ـ چيزى افزون بر اين دو اصل نيست در حالى كه بايد به ديگر صفات الهى همچون قدرت، حكمت، حيات و... نيز ايمان داشت.
حقيقت اين است كه اصول پنجگانه ياد شده از آن جهت به عنوان اصول مذهب انتخاب شده كه از سويى بيانگر اصولى باشد كه از نظر اسلام، بايد بدان اعتقاد و ايمان داشت و از سوى ديگر، معرّف و مشخص كننده شاخصه هاى مكتب باشد. بنابراين، سه اصل توحيد، نبوت و معاد، جزو اهداف اسلام است و اصل عدل، معرف مكتب تشيع و ويژه آن است. اصل عدل، گرچه جزو هدف هاى ايمانى اسلام نيست، يعنى با اصل علم، حيات و قدرت حضرت حق، هيچ گونه تفاوتى ندارد، ولى جزو اصولى است كه ديدگاه خاص مذهب تشيع را نسبت به اسلام نشان مى دهد.
اصل امامت نيز از ديدگاه شيعه، داراى هر دو جنبه است، يعنى هم داخل حوزه ايمانى است و هم معرّف و مشخص مذهب تشيع است، به عبارت ديگر افزون بر آن كه اعتقاد و ايمان بدان لازم است، معرف و مشخص كنند شاخصه مذهب است.
البته ممكن است برخى بگويند: ايمان به فرشتگان نيز به نص قرآن، لازم و ضرورى است، پس چرا به عنوان اصل ششم از آن ياد نشده است؟ كه در پاسخ بايد گفت اصول ايمانى فوق، جزو اصول و هدف هاى اسلام است، يعنى: پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله مردم را به ايمان به آنها دعوت كرده است. به بيان ديگر رسالت پيامبر صلى الله عليه وآله مقدمه اى براى ايمان به اين اصول بوده است. و اما ايمان به فرشتگان و نيز ايمان به همه ضروريات دين مثل نماز و روزه جزو اهداف رسالت نيست، بلكه لازمه رسالت است و به عبارت ديگر بايد گفت: اعتقاد به اين امور، از لوازم ايمان به نبوت است و نه از اصول و اهداف آن.
به طور خلاصه مى توان گفت سبب اصلى اين كه در مذهب تشيع، عدل از اصول دين شمرده شده، اين است كه، اختلاف شديدى بين ديدگاه مذهب در مسأله عدل وجود دارد به گونه اى كه اعتقاد به عدل و امامت همراه با هم علامت تشيع و عدم اعتقاد به عدل ـ به معنايى كه مورد بحث است ـ نشانه اشاعره شمرده مى شود. به همين سبب از ديرباز گفته شده است اصول دين اسلام سه اصل است و اصول مذهب شيعه علاوه بر سه اصل ياد شده شامل اصل عدل و اصل امامت نيز مى شود.
در ميان اهل سنت، معتزله، عدل را از اصول دين شمرده اند چنان كه شهرستانى در ملل و نحل مى نويسد: «الْمُعتزِلةُ و يُسَّمُون اصحابَ العدلِ و التوحيدِ و يُلَقَّبُونَ بالقدريةِ و العدلية» (معتزله كه اصحاب عدل و توحيد ناميده مى شوند به قدريه و عدليه معروف شده اند.)
اما اشاعره، عدل و امامت، را از اصول دين به شمار نمى آورند، چنانكه شرح مواقف مى نويسد: «الامامةُ ليستْ مِنْ اُصول الدياناتِ و العقائدِ خلافِاً للشيعةِ بلْ هِى (عندنا مِن الفُروعِ)»; (امامت از اصول دين و اعتقادات نيست; بر خلاف آنچه شيعه بدان معتقد است. بلكه امامت نزد ما از فروع دين به شمار مى آيد...)
پس اصول دين، از ديدگاه شيعه پنج اصل است; ولي شيعيان ـ هر چند عقيده ديگر مذاهب را در مسئله امامت و عدل نمي پذيرند ـ چون تمام فرق مسلمين را، مسلمان مي دانند و همچون يك برادر اسلامي به آنان نگاه مي كنند، اما اصول پنج گانه دين را به دو بخش تقسيم كرده سه اصل نخستين (توحيد، نبوت و معاد) را، اصول دين كه انكار آنها موجب خروج از دين مي گردد و اعتقاد به امامت و مسأله عدل الهي را اصول مذهب مي دانند.
امّا اين كه گاهي به صورت جداگانه و مستقل از آنها نام برده مي شود، نه براي كم اهميت بودن يا كم توجهي به آن دو اصل است بلكه دلايل اعتقادي، اجتماعي و تاريخي خاصي دارد.
براي توضيح بيشتر مطلب فوق و مطالبي را كه در پرسش آمده، در سه بخش زير پي مي گيريم:
الف ـ چرا عدل جزء اصول دين شمرده شده است؟
عدل يكي از صفات فعل خداست، با اين وجود از نظر عدليه (اماميه و معتزله) اصول دين بوده و به چند دليل در رديف توحيد قرار گرفته است.
1. مبحث عدل، در حل بسياري از بحثهاي كلامي، نقش دارد و قسمت زيادي از مباحث علم «عقايد و مذاهب» بر اين اصل استوار است. ديگر اين كه عدل و حكمت الهي پايه بسياري از عقايد «عدليه» را تشكيل مي دهند و همه مردم با مسايل آن درگير هستند. از اين جهت شايسته است كه به صورت اصلي مستقل مورد بحث قرار گيرد.
2. اختلافي كه از نخستين روزهاي تدوين علم كلام، ميان مسلمانان پيرامون عدل الهي پديد آمد و گروهي به شدت آن را انكار كردند، سبب شد كه گروه «عدليه» عدل الهي را شعار مكتب خويش قرار دهند و از اين راه از منكران لزوم عدل خدا، فاصله بگيرند.(راه خداشناسي و شناخت صفات او، آيت اللّه جعفر سبحاني، ص 494، مكتب الاسلام / عدل الهي، شهيد مطهري، ص 62، انتشارات صدرا.)
ب ـ چرا امامت جزو اصول دين است؟
به اعتقاد شيعه منصب امامت، الهي است و بايد از طرف خداي متعال به كساني كه صلاحيت و شرايط آن را دارند داده شود. شرايط دوگانه، «علم خدادادي و عصمت» كه در امام شرط است، از شرايطي است كه جز خداوند از آن آگاهي ندارد، بنابر اين تعيين چنين فردي مثل خود پيامبر صلي الله عليه و آله تنها به دست خداست، از اين جهت امامت يك اصل بنيادي ديني است نه فرعي.
ج ـ آيا در اصول دين تقليد پذيرفتني است يا خير؟ چرا؟
قرآن كريم، ايمان را برپايه تعقل و تفكر گذاشته است. قرآن همواره مي خواهد كه مردم از انديشه ها به ايمان برسند. از اين رو در آنچه بايد مؤمن و معتقد بود و آن را شناخت، «تعبد» را كافي نمي داند. اصول دين نيز جزء معارف نظري اسلام بوده و در آن اعتقاد و يقين شرط است (آشنايي با علوم اسلامي، ج 2، شهيد مطهري، ص 18، انتشارات صدرا.) به همين جهت است كه مراجع، برخي تقليد را به طور مطلق و برخي تقليد ظني را در اصول دين جايز ندانسته اند; عقيده مسلمان به اصول دين بايد از روي دليل باشد و نمي تواند در اصول دين تقليد نمايد. (توضيح المسائل مراجع، تهيه و تنظيم; نبي هاشمي خميني، ج 1، ص 13، جامعه مدرسين.)
اما دراين كه آيا پذيرش اصول دين از ديگران تقليد است يا خير؟ گفتني است: آموختن مسايل ديني از پدر، مادر، دبيران، مربيان، علما و... يك امر طبيعي است. اين آموختن تقليد نيست; بلكه نوعي انتقال معلومات و آگاهي ديني و مذهبي است، حتي در مواردي اين كار ضروري مي شود; زيرا نسل جديد، در ابتداي آشنا شدن با عقايد و معارف ديني، با شيوه و روش استدلال آشنا نيستند و اين افراد مي توانند با استدلال مناسب آنها را آشنا كنند. مراجع عظام نيز اين نوع يقين را كه از گفته ديگران به دست مي آيد در مسلمان بودن كافي مي دانند: مثلاً حضرت امام مي فرمايند: «در اصول اعتقادي ميزان علم و يقين است و اگر از قول ديگري حاصل شود كفايت مي كند. (استفتاآت، امام خميني، ج 1، ص 7، جامعه مدرسين.)

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group