ايمان حقيقى هنگامى براى انسان تحقق مى يابد كه خداوند را با وصف توحيد بشناسد و باورداشت قلبى و عميق داشته باشد به گونه اى كه اين باورداشت در عمل و اخلاق او نيز نمود عملى بيابد .
به عبارتى مى توان گفت : ايمان در صورتى براى انسان كارساز و حقيقى است كه توحيدى باشد . ايمان توحيدى نيز مبتنى بر درك توحيدى هستى است . يعنى انسان درك كند كه هستى پر از خدا است و انسان نيز براى رسيدن به كمال و سعادت بايد پر از خدا شود . ايمان يعنى باور كنيم هر كسى و هر چيزى هر چه دارد از خدا است و از آن ناحيه به او داده شده است و همچنين بداند كه هر چه نيز از اين پس مى خواهد و فكر مى كند بايد داشته باشد از كمالات و نعمت ها بايد از ناحيه خداوند تامين شود , زيرا او و تمامى هستى , مظاهر و مخلوقات ذات احدى هستند و رابطه انسان با خدا رابطه اى بسيار نزديك و واحد است به گونه اى كه احساس كند خداوند در وجود او و در تمام هستى حضور و ظهور دارد .
پس ابتدا بايد وحدت ميان خود و خدا را درك كنيم و بعد عملا در مسير وحدت حركت نماييم . اين مى شود درك توحيدى و البته اين درك و ايمان داراى نشانه هايى مى باشد كه مى توان اين نشانه ها را از مجموع آيات و روايات و سخن عارفان واصل به دست آورد .
دانستن اين نشانه ها انسان را قادر مى سازد تا ايمان خود را ارزيابى نموده تا بداند كه آيا خداوند را به ايمان توحيدى قبول دارد و يا صرفا شعار ايمان را سر مى دهد و همچنين اين امكان را به انسان مى دهد تا اگر خدايى ناكرده ايمانش شعارى مى باشد با محقق نمودن اين نشانه ها به اصلاح خود پرداخته و ايمان توحيدى را در خود بارور نمايد .
برخى از اين نشانه ها از قرار ذيل مى باشد :
1 - احساس نياز به خداوند در خود و توجه به بى نيازى ذات اقدس پروردگار :
بزرگترين ثمره و بركت دست يابى به ايمان توحيدى ، توجه انسان به غنا و بى نيازى ذات اقدس پروردگار و احساس نيازمندى خويش و ماسوى است . هر مقدار كه گوهر وجود او به كمال توحيد آراسته تر گردد ، اين توجه و احساس نيز افزونتر مى شود تا آنجا كه مى فهمد خودش هيچ ندارد و خدا همه چيز دارد . سرّ تكيه هميشگى ائمه طاهرين ( ع ) در دعاها ، مناجاتها ، احاديث و سخنان عادى بر فقر خود و غناى خدا همين آراستگى آنان به توحيد است . آنها مصداق اتمّ و اكمل انسانهاى كامل بوده اند ، از اين رو بيشتر از ديگران بر اين امر حياتى تكيه مى كرده ند .
از مباحث محورى در دعاى شريف عرفه ، كه از مناجاتهاى سالار شيهدان اباعبدالله الحسين ( ع ) مى باشد ، همين مسئله است .
در يكى از جملات اين دعا كه مانند بسيارى از فرازهاى بلند آن آمده : « إلهى من كانت حقايقه دعاوى فكيف لا تكون دعاويه دعاوى ؟ » ( مفاتيح الجنان ، دعاى روز عرفه ) پروردگارا كسى كه حقايق او مجاز و دعواى بى دليل است ( زيرا از آن وى نيست ) چگونه مجازها و ادعاهاى تهى از برهان او ، دعواى صرف نباشد ؟
توضيح اين كه : انسان ها ادعاهاى فراوانى دارند كه فقط برخى از كمالهاى مورد ادّعا را واجد هستند . كسانى كه اهل سير و سلوك نيستند ، همه دعاوى خود را حقايق مى پندارند و نه تنها آنچه را كه دارا هستند و به رخ ديگران مى كشند بلكه نسبت به آنچه كه ندارند نيز ادعاى دارايى مى كنند كه اين ، نشانه جهل مركب آنهاست . امّا مومن به ايمان توحيدى نه تنها نسبت به آنچه كه ندارد ادعايى نمى كند بلكه حتّى حقايق خود را نيز ادّعا مى بيند زيرا او مى بيند كه كمالهاى موجود از خودش نيست و او ذاتاً چيزى ندارد آنچه دارد مال خداست ، قهراً چيزى براى انسان باقى نمى ماند . ( برداشتى از ، حماسه و عرفان , آيه الله جوادى آملى )
2 - اطاعت از رسول خدا ( ص )
از نشانه هاى ايمان توحيدى اطاعت رسول خدا ( صل الله عليه و آله ) مى باشد همانگونه كه در قرآن اطاعت از ايشان را در كنار اطاعت از خداوند قرار داده و آنرا از نشانه هاى ايمان برشمرده است : وَ أَطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ ( الأنفال : 1 ) و خدا و پيامبرش را اطاعت كنيد اگر ايمان داريد !
در روايتى نيز آمده : مردى از رسول خدا ( ص ) پرسيد : آيا بهشت را مى توان خريد يا نه ، چنانكه عده اى بهشت را احتكار كرده و در انحصار خود مى دانند : « و قالوا لن يدخل الجنه الّا من كان هوداً أو نصارى » ( بقره / 111 ) . آن حضرت در پاسخ فرمود : بلى ، بهشت را مى فروشند و ثمن هم دارد . عرض كرد : ثمن بهشت چيست ؟ فرمود : « لا اله الّا الله يَقولها العَبد مُخلصاً » . آن مرد عرض كرد : مخلصاً يعنى چه ؟ حضرت فرمود : اخلاص به آن است كه به آنچه من بدان مبعوث شدم ، ايمان آورده ، عمل كند ( بحار ج 3 ص 13 )
3 - پيروى از اهل بيت ( عليهم السلام )
رسول اكرم ( ص ) در ادامه روايت بالا شرط ديگر اخلاص در توحيد را دوستى اهل بيت گرامى خود ( ع ) عنوان فرموده و در پاسخ آن مرد كه سوال نمود : محبت اهل بيت شما جزو اخلاص در توحيد است ؟ حضرت رسول فرمود : آرى از برجسته ترين حقوق توحيد ، محبت اهل بيت است ( بحار ج 3 ص 13 ) بنابر اين ايمان به خداوند بدون اعتقاد و التزام به ولايت عترت طاهره و بدون خضوع در پيشگاه خاندان عصمت و طهارت كه ثقل ديگرى در قبال قرآن هستند شعارى بيش نخواهد بود .
4 - سايه انداختن توحيد بر تمامى اعمال :
به اين معنا كه تنها خدا را مطاع و قبله روح و جهت حركت و ايده آل قرار دادن و طرد هر مطاع و جهت و قبله و ايده آل ديگر يعنى براى خدا خم شدن و راست شدن ، براى خدا قيام كردن ، براى خدا خدمت كردن ، براى خدا زيستن ، براى خدا مردن ، آنچنانكه ابراهيم گفت : « وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذى فَطَرَ السَّمواتِ وَ الْارْضَ حَنيفاً وَ ما انَا مِنَ الْمُشْرِكينَ » ( انعام / 79 ) روى دل و چهره قلب خود را حق گرايانه به سوى حقيقتى كردم كه ابداع كننده همه جهان علوى و سفلبى است هرگز جزء مشركان نيستم « انَّ صَلوتى وَ نُسُكى وَ مَحْياىَ وَ مَماتى لِلّهِ رَبِّ الْعالَمينَ لا شَريكَ لَهُ وَ بِذلِكَ امِرْتُ وَ انَا اوَّلُ الْمُسلِمينَ » ( انعام / 162 ) همانا نمازم ، عبادتم ، زيستنم و مردنم براى خداوند ، پروردگار جهانهاست . او را شريكى نيست . به اين فرمان داده شده ام و من اولين تسليم شدگان به حق هستم .
5 - انجام عمل صالح :
ايمان ، حالتى قلبى و روانى است كه در اثر دانستن يك مفهوم و گرايش به آن ، حاصل مى شود و با شدت و ضعف هر يك از اين دو عامل ، كمال و نقص مى پذيرد . اين تعريف ، به اين نكته اشاره دارد كه تنها آگاهى و اطلاع در ايمان كافى نيست بلكه افزون بر آن ، گرايش به مورد آگاهى و انكار نكردن و انجام ندادن ضد آن نيز شرط است چنان كه قرآن كريم مى فرمايد : « و جحدوا بها و استيقنتها انفسهم ظلما و علوا آيات الهى را از روى ستم و برترى جويى انكار كردند در حالى كه به آنها يقين پيدا كرده بودند » ( نمل ، آيه 14 ) .
بر حسب آنچه از آيات شريفه و روايت ها استفاده مى شود ، حداقل ايمان براى سعادت ابدى عبارت است از ايمان به خداى يگانه و پاداش و كيفر اخروى و صحت آنچه بر انبياء ( ع ) نازل شده است و لازمه آن تصميم بر عمل به دستورهاى خداى متعال است . بنابراين ، كسى كه آگاه به حقيقتى است ولى تصميم دارد كه هيچ گاه به هيچ يك از لوازم آن ، عمل نكند ، ايمان به آن نخواهد داشت و حتى اگر ترديد داشته باشد كه به آنها عمل كند يا نكند باز هم هنوز ايمان نياورده است قرآن كريم مى فرمايد : ( گروهى از ) اعراب ( بيابانى به پيامبر اكرم ) گفتند ما ايمان آورديم . بگو : شما ايمان نياورده ايد ولى بگوييد اسلام آورديم و هنوز ايمان در دل هايتان وارد نشده است » ( حجرات ، آيه 14 ) . از آنچه گذشت ، معلوم مى شود ، ايمان قلبى بدون عمل به دستورهاى شرع در سعادت و نجات انسان ، كافى نيست به ويژه افرادى كه در عين آگاهى از دستور شرعى آن را به هر علتى انكار كرده انجام نمى دهند ( آيت الله مصباح يزدى ، آموزش عقايد ، سازمان تبليغات اسلامى ، دوره سه جلدى ، ج 3 ، ص 107 ج 127 )
علاوه بر موارد گفته شده نشانه هاى ديگرى در آيات و روايات براى مومنان - كه به معناى واقعى داراى ايمان توحيدى مى باشند ج در دو ساحت فردى و اجتماعى ذكر شده كه به جهت اختصار به برخى از آنها اشاره مى گردد :
الف : نشانه مومنان در ساحت فردى
1 - توكل بر خدا ( انفال / 2 )
2 - هنگام ياد خدا قلبشان ترسان و لرزان ( انفال / 2 ، توبه / 51 )
3 - محافظت بر اداء فرايض خصوصاً نماز ( مؤمنون / 9 )
4 - عفت و پاكدامنى ( مؤمنون / 5 )
5 - خشوع در نماز ( مؤمنون / 2 )
6 - رويگردانى از امور لغو و بيهوده ( مؤمنون / 3 )
7 - افزايش ايمان هنگام شنيدن آيات الهى ( انفال / 2 )
8 - به هنگام شدايد و سختى ها سنگين و آرام ( امام صادق عليه السلام - أمالى الصدوق ، ص : 592 )
9 - در برابر گرفتاريها و آزمونهاى ناخوش آيند دنيا بردبار ( امام صادق عليه السلام - أمالى الصدوق ، ص : 592 )
10 - به هنگام وسعت روزى و آسايش سپاسگذار و شاكر ( امام صادق عليه السلام - أمالى الصدوق ، ص : 592 )
11 - به همان اندازه از روزى كه خداوند متعال به او ارزانى داشته قانع و راضى ( امام صادق عليه السلام - أمالى الصدوق ، ص : 592 )
ب : نشانه مومنان در ساحت اجتماعى
6 - امر به معروف و نهى از منكر ( توبه / 71 ، آل عمران / 114 )
7 - تأمين حوائج مادى ديگران ( توبه / 71 ، انفال / 3 )
8 - تعاون و هميارى با برادران ايمانى ( توبه / 71 )
9 - تواضع با مردم ( فرقان / 63 )
10 - پيشى گرفتن در انجام امور خير ( مؤمنون / 59 )
11 - عدم طرح دوستى با كافران ( مجادله / 22 )
12 - كوشش در امانتدارى ( مؤمنون / 8 )
13 - وفاى به تعهدها و قراردادها ( مؤمنون / 8 )
14 - به دشمنان ستم و تجاوز ننمايد ( امام صادق عليه السلام - أمالى الصدوق ، ص : 592 )
15 - بارش را به دوش دوستان نيفكند و يا آنكه به خاطر عوالم دوستى بار گناه آنان را به دوش نكشد ( امام صادق عليه السلام - أمالى الصدوق ، ص : 592 )
16 - بدنش در طاعت از خداوند و خدمت به خلق ، در رنج و سختى است ( امام صادق عليه السلام - أمالى الصدوق ، ص : 592 )
17 - مردم از ناحيه او در آسايش و آرامش خاطرند ( امام صادق عليه السلام - أمالى الصدوق ، ص : 592 ) ( براى آشنايى بيشتر با صفات و ويژگى هاى عملى مؤمنان خطبه همام در نهج البلاغه را مطالعه فرماييد . )
در پايان ذكر اين نكته لازم است كه : از ويژگى هاى ممتاز انسان آن است كه نسبت به بسيارى از كارها و رفتارها مى تواند از مرحله بسيار ضعيف به مرحله بسيار قوى رشد نمايد و با توجه به عنصر اختيار مى تواند هر كدام از مراحل را انتخاب كند . بنابراين شدت و ضعف هر يك از نشانه هاى گفته شده در افراد مختلف دليل بر فقدان ايمان توحيدى در آنها نيست بلكه اين امر گوياى مراتب و درجات مختلف ايمان توحيدى در افراد مى باشد كه بايد نسبت به رشد روز افزون آن تلاش نمايند .
براى مطالعه بيشتر به سايت اداره با اين آدرس {L= :http://www.porsemani.ir/ =L} گزينه اخلاق بندگى بخش ايمان رجوع شود .