افرادی هستند که خدا را قبول دارند ولی خدایی خدا را قبول ندارد. اگر بخواهیم انسانها را در این رابطه تقسیم بندی کنیم 3دسته هستند:
دسته اول : افرادی که خدا را قبول دارند به عنوان آفریدگار که ما را خلق کرده و دیگر کاری با ما ندارد که بگوید چه کاری انجام دهیم یا ندهیم و نباید تکلیف برای ما بفرستد اینگونه آدم ها شبیه به شیطان هستند که خدا را قبول داشت اما زمانی که دستور خدا رسید، نافرمانی کرد.
برخی از انسانها هم همین صفت شیطان را دارند، زیر بار تکلیف الهی و دین نمی روند مثل فرهنگ سکولار که متاسفانه غالب است و خطر این فرهنگ به خصوص در کشورهای اسلامی خیلی بیشتر است.
دسته دوم که بسیاری از ما در این دسته هستیم، کسانی هستند که خدا و خدایی خدا را قبول دارد. قبول دارند که مرگ و زندگی، رزق و روزی و در کل اینکه خداوند در عالم تکوین و تشریع حکومت و مدیریت دارد را قبول دارند. اما دسته دوم مشکلشان این است که در عین اینکه خداوند را قبول دارند، ولی جاهایی می رسد که کارهای خدا را ظلم میدانند، با خدا درگیر میشوند، نمی توانند راضی و تسلیم باشند.
اما دسته سوم انسان های هستند که خوشا به حالشان. کسانی که حکومت خدا را در هر دو عالم تکوین و تشریع قبول دارند و راضی به رضای او هستند و هیچ گونه اعتراضی به خداوند ندارند. چون باور دارند که خداوند مهربان تر از مادر است و کسی است که عالم را اداره میکند و جواد و بخشنده بی نهایت است و بخل ندارد. اگر هم به تو چیزی را نداد به این علت نیست که بخیل است، چون مصلحت تو نبوده است به تو نداده.
در پایان زیارت عاشورا خداوند را حمد می کنید که" اَللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ للَّهِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى " برای چه خدا را شکر می کنید بر مصیبت؟ مگر مصیبت هم شکر دارد! آن هم مصیبتی که بر سیدالشهدا شده است؟ بله این مصیبت و این بلا یک ضیافت است که خداوند اینها را بالا می برد و در پرتو این بلا و این بالا بردن، عالم دین دار می شود.
آن چهره باطنی عاشورا مشخص می شود که مهمانی و ضیافت خدا است. یعنی تا قیامت هر کسی سر این سفره می آید، اشک می ریزد، روضه می خواند. این کار خدا خیلی زیباست که زیبایی عاشورا است و این، آن چهره ایست که زینب کبری(سلام الله علیها) می بیند و دیگران نمی توانند ببینند. بالا ترین مقام یک مومن تسلیم بودن است که وجود مقدس حضرت زینب(سلام الله علیها) به آن رسیدند.