موسيقي چيست:
هر چيزي که ريتم و نظم داشته باشد و منظم باشد و ترکيبي باشد موسيقي است مثلاً ترکيب بندي رنگ ها که بسيار لذت بخش است و هرچيزي که نظم داشته باشد مثل جهان هستي که سراسر نظم است، ولي اين اصطلاح بين مردم به ساز و آواز معني مي دهد و نظر ما هم همين ساز و آواز است.
نمونه اي از اثراتي که مي گويند اثرات مثبت موسيقي است
مي گويند که وقتي موسيقي براي گاو ميزارن گاوي که 15 کيلو شير ميدهد، با موسيقي 20 کيلو شير مي دهد ولي محققان فهميده اند که اينچنين نيست گاو بيهوده 5 کيلو شير اضافه نمي کند. گاو بطور معمول 20 کيلو شير در منفظه خود دارد ولي 5 کيلو شير را براي خود نگه ميدارد و 15 کيلو شير ميدهد ولي با موسيقي گاو زبون بسته آن 5 کيلو راهم آزاد مي سازد و بعد از مدتي پستان هاي گاو کوچک و مدتي بعد هم شير آن حيوان خشک مي شود
نمونه اي ديگر از اثرات مثبت اين آلت اين است که موسيقي راک را براي گياه گذاشته اند و رشد گياه مطلقاً متوقف شده است.
اثر ديگر اثرات اين آلت بر انسان اين است که مي گويند موسيقي انسان را شهواني ميکند که از نظر علمي نيز کاملاً درست است، موسيقي باعث مي شود که هيپوتالاموس هورموني را ترشح کند و اين هورمون تيروئيد را فعال سازد و تيروئيد با توليد هورمون باعث افزايش توليدات اسپرم در بيضه مي شود و اصطلاحا کيسه اسپرمي که بايد ظرف دو، سه هفته يا يک ماه پرشود ظرف يک تا دو روز کامل ميشود.
ضعف اعصاب و اختلال حواس و بيارادگي
انواع موسيقي به ويژه آهنگهاي حساس آن، تحريکاتي در اعصاب « سمپاتيک » و « پاراسمپاتيک » بوجود ميآورد که در نتيجه، تعادل اين اعصاب به هم ميخورد و انسان دچار ضعف اعصاب ميگردد. ضعف اعصاب نيز، خود امراض ديگري از قبيل اختلال حواس، پريشاني، جنون، ثقل سامعه، نابينايي، سل و غيره بوجود ميآورد. به علاوه موسيقي به سبب ايجاد هيجانات روحي و مغزي، گاهي به حمله و خفقان قلبي منجر ميشود و باعث سکته و مرگ ناگهاني ميگردد.
دکتر ولف آدلر، پرفسور دانشگاه کلمبيا ميگويد : « بهترين و دلکشترين نواهاي موسيقي، شومترين آثار را روي سلسله اعصاب انسان باقي ميگذارد».
کشفيات اين دکترچنان درامريکا تاثيرکردکه هزاران نفرطرفداراوشدندوموسيقي رابرخودحرام کردندوازمجلس سناي امريکاتقاضاي کتبي کردندکه ازهرگونه کنسرت عمومي جلوگيري کند.
دکترالکسيس کارل ،زيست شناس وفيزيولوژيست معروف فرانسه مي نويسد:
«کاهش عمومي هوش ونيروي عقل ،ازتاثير الکل وسرانجام ازبي نظمي درعادت ناشي مي گرددوبدون ترديد سينماوراديودراين بحران فکري سهيمند.»
واصولاشنيدن موسيقي وکنسرت،دراعصاب يکنوع اثرتخديري ايجاد مي کند،گاهي آنچنان شديد که شنونده رامانندافرادبهت زده مي سازد،ولذت فوق العاده يي که افراد ازآن مي يرند ازهمين اثر تخديري است واضح است که اينگونه تخدير ها،زيانهاي فراوني دارد واگرشدت يابد گاهي ممکن است عقل وانديشه رااسير جذبه ي آهنگهاي تند موسيقي کندوديگرنتوانندخوب وبد راازهم تميزدهند وبي پروادست به حرکات واعمال ناشايسته بزنندودرآن حال نتوانندبه عواقب وخيم آن بيانديشند
آمار جناياتي که نمودار اين حقيقت است، بسيار است، براي نمونه به دو خبر زير توجه کنيد :
1- يک مجله در سويس، مقالهاي تحت عنوان « جنون موسيقي » نوشت که در آن موسيقي را از جهات مختلف محکوم کرد، و آنرا به شدت مورد انتقاد قرار داد. باعث نوشتن اين مقاله اين بود که جمعيتي درحدود صد و پنجاه هزار نفر، در يکي از ميدانهاي پاريس، براي شنيدن موسيقي گرد هم آمده بودند، و پس از اجراي يک کنسرت آنان چنان به هيجان آمدند که ويترينها را شکستند و مغازهها را ويران کردند و عدهاي زخمي و مجروح شدند.
2- در ايالت لتيل راک جواني پيانو ياد ميگرفت، نغمات موسيقي چنان در روح آن جوان هيجان ايجاد کرد که بدون دليل از جاي برخاست و با 19 ضربه چاقو، معلم خود را از پاي درآورد. {روزنامه اطلاعات شماره 9622}موسيقي حتي در نوازندگان آن تأثيرات خطرناکي داشته است، چنانکه عدهاي از آنان گرفتار امراض روحي و يا دچار سکته شدهاند
« بتهون » در سي سالگي به کلي کر و از ضعف اعصاب سرانجام ديوانه شد.« باخ » موسيقيدان اتريشي، به اختلال حواس و کوري گرفتار شد« موزارت » و « شوپن » دو تن از موسيقيدانان نامي، دچار ضغف قوا و سل شدند.
« شوبرت »، « واکتر »، « مندلسن » و « دو کونيسي »، هر چهار نفر به اختلالات عصبي و پريشانفکري و کشمکشهاي روحي مبتلا شدند.
« شومان » و « دووراک » ضعف اعصاب شديد گرفتند و سرانجام ديوانه شدند.
« فردريک هندل » موسيقيدان آلماني، « ماريا آلنا » خوانندهي ايتاليايي، « موريس راول » نوازندهي فرانسوي، هر سه تن، مبتلا به نابينايي شدند.
موسيقي گذشته از رکود فکري، رفته رفته انسان را در کارها سست و تنبل و بياراده و لاابالي ميسازد، تا جايي که گاهي کارهاي ضروري از انسان فوت ميشود و سرمايهي جواني و عمر و نيروي کار و فعاليت و ابتکار خود را به رايگان از دست ميدهد.
« الکسيس کارل » دانشمند معروف در کتاب « راه و رسم زندگي » چنين مينويسد : راديو و سينما و ورزشهاي نامناسب روحيهي فرزندان را فلج ميکند.
تجربه نيز ثابت کرده است اشخاصي که زياد سرگرم موسيقي هستند، اغلب افرادي بياراده و مسامحهکار و در مقام تعقل و تفکر راکد و ضعيفند و پيشرفت چشمگيري در زندگي ندارند.
ضررهاي اقتصادي موسيقي :
هزينههاي سنگيني که امروز خرج موسيقي و مجالس شهوتراني ميشود ضربههاي جبران ناپذيري به اقتصاد اين مملکت ميزند، و نيز در اثر استقبال مردم از نوازندگان و هنرپيشگان، جوانان ما به فکر کارهاي اساسي نميافتند، و نوعاً به داشتن کارهايي از قبيل هنرپيشگي اکتفا ميکنند.
شما ميدانيد که مخارج يک دانس، يا يک ساعت آوازهخواني،در برخي از عروسيها بيش از حقوق ماهيانه يک استاد دانشگاه است! ايا اين پولها که بي هيچ لزومي خرج خوانندهها و هنرپيشهها، وبرپاکردن مجالس موسيقي، يا صرف خريد آلات موسيقي ميشود، به اقتصاد ما لطمه نميزند؟ حداقل هر کدام از اين مجامع دهها هزار تومان خرج برميدارد؛ آيا اين ولخرجيهاي بيهوده به آتش فقر عمومي دامن نميزند؟
گذشته از فقر اجتماعي، عادت به موسيقي در بسياري از افراد، فقر فردي را هم به ارمغان ميآورد، زيرا يک جوان محصل يا کارگر کاسب که به موسيقي عادت کرده است، علاوه بر اينکه از پيشرفتهاي علمي و کسبي باز ميماند، اصولاً شخصيت خود را در همين آلودگيها جستجو ميکند، و در نتيجه گرفتار فقر و بدبختي ميشود
اثرات روحي و جسمي موسيقي
غنا : به آوازي گفته ميشود که در حلق به صورت خوشايندي چرخانده شود و مناسب مجالس لهو و لعب (بيهوده ) باشد .
لهو : اعم از هر چيز که انسان با انجام آن از ياد خدا غافل و عمر آن بيهوده تلف شود . مانند : بازي هاي آغشته به قمار - گوش دادن به موسيقي هاي بيهوده - سخن هاي بي محتوا - رقص و آواز و ... .
موسيقي طرب انگيز : به موسيقي گفته مي شود که احساس خوشايندي در انسان ايجاد کند که نا خود آگاه انسان اعضاي بدن خود را به حرکت در بياورد . مانند آهنگها و ترانه هاي عروسي - بندري و تکنو
لعب : به وسايلي ميگويند که باعث غفلت از ياد خدا مي شوند مثل : آلات موسيقي - آلات قمار و ...
مهمترين مضرات غنا و موسيقي :
1- کشيده شدن پرده اي روي قلب و درک نکردن بسياري از اسرار هستي
2- لذت نبردن از مناجاتهاي طولاني با خداوند
3- هميشه در تيررس شيطان بودن
گزيده اي از ضررهاي موسيقي از ديد استاد علامه جعفري (عليه الرحمة)
1- تحريکات قلبي و تپش قلب
2 – نفخ معده
3- آنژين صدري
4- سستي و بي ارادگي
5- اضطرابات گوناگون
6- انقباضات عروقي
6- اختلالات غدد مترشحه داخلي مخصوصا"(تيروئيد و تخمدان)
7- اسپاسم لوله گوارش
8- آسم (تنگي نفس)
9- عصبانيت و سرگيجه
10- کوتاهي عمر
11- فشار خون را بالا و پائين مي برد .
12- از بين رفتن غيرت و حيا: ممکن است شما بگوئيد که آدم با غيرتي هستيد ولي آيا نسبت به خواهران ديني خودتون هم همين طور غيرتي هستيد و منظور از روايات اين است.
13- افسردگي و خمودگي
14- يکي از عوامل ايجاد فساد و فحشا
15- تضعيف شنوائي و بينائي
16- شعله ور شدن هيجانات روحي و جنون
و ...
يک نمونه از مشاهده هاي پيامبر اسلام (ص) در شب معراج :
زنهاي آوازه خوان با ميله اي آتشين که از پشتشان وارد ميشود عذاب ميشوند
نکته : کساني هم که با لذت به صداي آنها گوش دهند با عذاب روبرو هستند .
سخن هفته : طوري زندگي کن که تا روزي که زير خاکها دفن شدي از اعمال خود پيش خدا شرمنده نباشي .
دعا: پروردگارا به حق بزرگواريت به همه ما قدرت درک حقايق هستي را عطا بفرما( آمين)
السلام عليک يا مولانا يا صاحب الزمان
موسيقي علني در آخرالزمان
ضمن روايتي که درباره نشانه هاي آخرالزمان است نقل شده که: آلات لهو نواخته مي گردد و يک نفر نيست که نهي از منکر کند و کسي جرأت بر نهي آن نمي کند( چنانچه در اين زمان مشاهده مي شود در خيابانها و بازارها و مغازه ها و خانه ها به صداي بلند موسيقي نواخته مي شود و کسي هم جرأت نهي ندارد.)و نيز در شريفترين مکانها يعني مکه معظمه و مدينه منوره ، علناً آلات لهو نواخته مي شود.
در کبيره بودن اين گناه و سختي عذاب آن جاي هيچ شکي نيست.
مفاسد دنيوي اش هم زياد و زيانهاي بسياري بر آن مترتب(وارد) است که دانشمندان در تأليفات خود متذکر شده اند.
کار اعصاب و تأثير موسيقي در آن
علماي علم فيزيولوژي دستگاه عصبي انسان را به دو قسمت تقسيم کرده اند: سلسله اعصاب ارتباطي و سلسله اعصاب نباتي ــ سلسله اعصاب ارتباطي شامل ستون مرکزي عصبي از نخاع گرفته ، نيمکره هاي مغز و نيز اعصاب محيطي مي باشد و سلسله اعصاب نباتي شامل سيستم سمپاتيک و پاراسمپاتيک مي باشد.
سيستم اعصاب سمپاتيک فقط از ابتداي ستون فقرات آغاز گرديده و دنباله ي آن به ساير اعضا پخش مي گردد اما سلسله اعصاب پاراسمپاتيک از مغز و دماغ شروع شده و بعد از ستون فقرات گذشته به موازي سمپاتيک به تمام بدن منقسم مي گردد، عمل سمپاتيک عبارتست از تنگ کردن رگها ، انبساط عضلات صاف، جلوگيري از ترشح، فشار خون، و کار پاراسمپاتيک: گشاد کردن رگها، انقباض عضلات صاف، ايجاد ترشح، تقليل فشار خون مي باشد.
پاراسمپاتيک پس از اينکه از بيني و مخ جدا شد ، همينکه با سمپاتيک يعني همان اعصابي که از ستون فقرات شروع مي شود، مصادف شد از همانجا اين دو عصب به موازات يکديگر در تمام اعضا بدن دوش بدوش و همراه يکديگر حرکت مي کنند و چون اعمال اين دو عصب مخالف يکديگر است تا هنگاميکه تحريکاتي از خارج بر آنها وارد نيايد و هر دو به موازات يکديگر کار کنند، تعادل بدن را حفظ نموده و اين تعادل در صحت و سلامتي روحي و جسمي انسان مدخليت تام دارد ولي هر گاه يکي از اين دو تعادل و توازن خود را از دست داد آنگاه به نسبت عدم تعادل هريک اختلال رواني و کالبدي( روحي و جسمي) براي شخص ايجاد مي نمايد.
کار حساس اعصاب سمپاتيک ايجاد امور فعاله ي بدن است از قبيل بيداري و جديت و فعاليت در کارها ( که در اصطلاح طب قديم ؛ صاحب آنرا حرارتي مزاج و خونگرم مي نامند) ولي کار حساس پاراسمپاتيک درست مخالف سمپاتيک است يعني: ايجاد سستي ؛ بيحالي ؛ خواب؛ سهو ؛ نسيان ؛ اندوه ؛ حزن ؛ بيهوشي ؛ و بالاخره مرگ است. وقتي که از خارج تحريکاتي در روي اعصاب شروع مي شود اعصاب سمپاتيک يا پاراسمپاتيک به ميزان تحريکات خارجي تعادل خود را از دست داده پائين يا بالا مي روند، بديهي است به هر اندازه که فاصله بين اين دو سيستم ايجاد شود ، به همان اندازه نگرانيهاي رواني ، اغتشاشات فکري و خلاصه عدم تعادل روحي آغاز مي شود
از جمله علل تحريکات خارجي که عدم تعادل بين اعصاب سمپاتيک و پاراسمپاتيک ايجاد مي کند ارتعاشات موسيقي است. موسيقي وقتي با آهنگهاي نشاط انگيز يا با نواهاي حزن آميز و مخصوصاً اگر با ارتعاشات عجيب و غريب موسيقي ( سمفونيک)همراه گردد، به طور مسلم تعادل لازمي را که بايستي بين دو دسته عصب« سمپاتيک و پاراسمپاتيک » وجود داشته باشد بر هم زده و درنتيجه اصول حساس زندگي را اعم از هضم و جذب و دفع و ترشحات و ضربان قلب و وضع فشار مايعات بدن از جمله خون و غيره را مختل ساخته و رفته رفته شخص را به گرفتاريها و امراضي نزديک مي سازد که طب جديد با تمام پيشرفتهاي حيرت انگيز خود در اغلب موارد از درمان آن عاجز مي ماند.
امراض مختلف رواني ، اغتشاشات فکري، عدم تعادل روحي، انواع و اقسام ديوانگيها، وفور سکته هاي قلبي و مغزي که در تمام دنيا روزبه روز رو به فزوني است و فکر پزشکان بزرگ را به خود جلب کرده ،95% نتيجه ي آثار همين تمدن شوم جديد است که قسمت حساس آن تعميم موسيقي به وسيله ي راديوها و ازدياد مجالس ساز و آواز و کنسرت مي باشد، در اثر ايجاد سروصداها ، کنسرتها ، موسيقي هاي گوناگون و فيلمها و کاباره ها و دانسينگها است که آمار ديوانگان و بيماران رواني در تمام کشورها رو به ازدياد است و هرروزه بر شمار تيمارستانهاي کشورهاي بزرگ جهان مخصوصاً اروپا و آمريکا افزوده مي شود.
پرفسور دانشگاه کلمبيا دکتر ولف آدلر ثابت کرده است که بهترين و دلکش ترين نواهاي موسيقي شومترين آثار را روي سلسله اعصاب انسان مي گذارد ، مخصوصاً اگر هوا گرم باشد اين تأثير مخرب خيلي بيشتر مي شود و در مناطق حاره چون عربستان و بعضي نقاط ايران منتهاي سوء اثر را دارد.
دکتر آدلر رساله ي مفصلي در بيان زيانهاي موسيقي منتشر نموده و در امريکا هزاران تن از مردم پيرو او شده و موسيقي را بر خود حرام نموده و لايحه ي مفصلي تهيه کرده و به مجلس سناي امريکا تقديم داشتند که براي نجات جامعه و جلوگيري از ضعف اعصاب که يکي از بدبختيهاي دنياي متمدن امروزي است لازم است هرگونه کنسرت عمومي قدغن گردد.
اي کاش بشر مي فهميد که استعمارگران به منظور تسلط بر اعصاب و نيروي فکري ملتها چگونه از راه موسيقي و الکل در تخدير و ضعف اعصاب و ايجاد اغتشاشات فکري و بيماريهاي رواني فعاليت مي کنند و اي کاش انسان عصر اتم به خود مي آمد که براي ساعتي کيف و عيش و نوش چگونه نيروهاي فعاله خويش را با دست خود در اختيار دشمنان خود گذاشته است
اللهم عجل لوليک الفرج
اثراتي که پليدي موسيقي را به اثبات مي رساند
دانشمند ژاپني به اسم آقاي ماسارو ايموتو (Masaru Emoto) تحقيق جالبي کرده . آقاي ايموتو در مورد آب و تاثيرپذيري و هوشياري اون تحقيق کرده .
خلاصه نظر ايشون اينه که اگه افکار بشري قبل از اينکه آب يخ ببنده متوجه آب بشن، تصاوير ميکروسکوپي حاصل از کريستال آب، بسته به اينکه اين افکار مثبت يا منفي باشن، زشت يا زيبا خواهد بود.
به نظر دکتر ايموتو اين تصاوير خوب يا زشت را ميشه با استفاده از دعا ، موسيقي يا نصب نوشته اي بر ظرف حاوي آب به دست آورد.
دکتر شاهين فرهنگ صحبتي داشت در مورد اين که هر چه که اسلام ???? سال پيش گفته دانشمند ها الان دارن بهش مي رسن ! اين يه مورد در باب آب :خداوند ميفرمايد هرآن چه در زمين و آسمان است مرا تسبيح ميکند. تا به حال از خود پرسيدهايد اين جمله چه معنايي دارد؟
هر ذرهاي در عالم هستي داراي ادراک و درک و فهم و شعور است.
همه ذرات عالم هوشمندانه در مقابل خداي خودشان تعظيم و تسبيح ميکنند.
همه ذرات هستي در محضر خدا هستند و تعبد در مقابل خدا دارند.
همه ذرات هستي در ازاي تک تک اتفاقاتي که در عالم اتفاق ميافتد از خودشان واکنش نشان ميدهند.
و اين فقط من و شما نيستم که هوشمندانه رفتار ميکنيم.آب يکي از اينهاست.
آب خوب و بد را ميفهمد. آب زشت و زيبا را ميفهمد. آب دعا را ميفهمد.
آب اهانت و فحش را ميفهمد. آب تفاوت قائل است بين فکر مثبت و فکر منفي.
آب تفاوت قائل است بين نوشته مثبت و نوشته منفي.
آب تفاوت قائل است بين رفتار خوب و رفتار بد.
و براي همه اين به صورت هوشمندانه واکنش نشان ميدهد.
آب پيام بسيار مهمي براي ما دارد.
آب به ما ميگويد که نگاهي عميقتر به خود بيندازيم.
وقتي از نگاه آب به خود مينگريم، اين پيام به نحوي شگفتآور شفاف و واضح ميشود.
ما ميدانيم که زندگي انسان به طور مستقيم با کيفيت آب هم در درون و هم در اطراف ما ارتباط دارد.
يک محقق ژاپني با انتشار يافتههاي تحقيقات خود مدعي شد که مولکولهاي آب نسبت به مفاهيم انساني تأثيرپذيرند.
نظريه اين محقق ژاپني که تاکنون از سوي مؤسسات علمي فيزيکي و زيستشناسي مورد تأييد قرار گرفته است، مبتني بر بررسي نمونههاي فراواني از کريستالهاي منجمدشده آب و مقايسه آن با يکديگر است.
تصاوير و اطلاعات ارائه شده در اين مقاله، بازتابي از فعاليت «ماسارو ايموتو»، محقق خلاق و روياپرداز ژاپني است. «ايموتو» کتابي با نام «پيغام آب» منتشر کرده که برگرفته از يافتههاي تحقيقات جهاني وي است. اگر شما نسبت به تأثيرپذيري افکارتان از وقايع درون يا پيرامونتان شک و ترديد داريد، اطلاعات و عکسهايي که در اينجا آورده شده را ببيند. اين تصاوير مستقيماً بر اساس نتايج به دست آمده در کتاب انتشاريافته «ايموتو» است، مطمئناً در فکر و ذهن شما دگرگوني پديد مي آورد و عقايد شما را عميقاً تغيير خواهد داد.
آب، مادهاي بسيار سازگار است، به گونهاي شکل فيزيکي آب به آساني با محيطي که در آن هست، انطباق پيدا ميکند و نه تنها از نظر فيزيکي تغيير ميکند، بلکه شکل مولکولي آن نيز تغيير مييابد. انرژي يا ارتعاشات محيط، شکل مولکولي آب را تغيير ميدهد. از اين جنبه، نه تنها آب توانايي آن را دارد که از حيث ديداري، محيط خود را منعکس کند، بلکه از حيث مولکولي هم در انعکاس محيط اطراف خود عمل مي کند.
«ايموتو»، تغييرات مولکولي آب را به وسيله تکنيکهاي عکسبرداري ميکروسکوپهاي الکترونيکي و مشاهده آن به صورت سند و مدرک درآورده است. از آنجايي که فرم کريستالي آب هنگامي نمايان ميشود که آب منجمد شده باشد، به همين منظور وي قطراتي از آب را به صورت يخ درآورده و سپس آنها را در يک فضاي تاريک ميکروسکوپي مورد آزمايش که از قابليتهاي عکاسي برخوردار بوده، قرار داده است. تحقيقات وي، آشکارا تغيير شکل ساختار مولکول آب را به نمايش گذاشته است و اثر محيط بر ساختار آب را نشان ميدهد. برف، بيش از چندين ميليون سال است که بر زمين فرود مي آيد و همانگونه که ميدانيم، هر دانه برف، داراي شکل و ساختار خاص ومنحصربه فرداست.
اثرات موسيقي بر روي مولکول آب
اثرات افکار و کلمات مثبت و دعا بر روي مولکول آب
روايات
مضرات موسيقي
بپرهيز از گوش دادن به موسيقي که مقدمه ي زنا عمل نامشروع زن ومرد موسيقي است. پيامبر اکرم(ص) جامع الاخبار
موسيقي سم جذابي است که اولين اثر آن فلج قواي فکري(خودآگاه وناخودآگاه) وپيامدهاي آن اضطراب وسردرگمي است.
موسيقي حيا وغيرت را از اين مي برد.پيامبر(ص)کاش خدا از ما بگيردهر آنچه که خدا را از ما مي گيرد.
شما مي تونيد بامراجعه به کتابهايي که دانشمندان بر روي موسيقي دان هاوخواننده ها تحقيق کردن بفهميد که کارشان به ديوانگي رسيده وبيماري هاي مختلفي مثل ضعف اعصاب، فشارخون، تضعيف حس شنوايي وبينايي، صلب اراده، بي غيرتي، اتلاف وقت و... دچار شده اند.
درباره ي نشانه آخر الزمان: مي بينيم که موسيقي نواخته مي شود ويک نفر نيست که نهي ازمنکر کندوکسي جرأت بر نهي نمي کند.
مضرات موسيقي1
امام علي(ع) :ملائکه به خانه اي که در آن شراب يا آلت موسيقي ياساز باشد داخل نمي شوندودعاي اهل خانه مستجاب نمي شود وبرکت از آنها گرفته مي شود.
موسيقي نواي مسموم خوشحالي شيطان از کشتن هابيل از آن زمان تا به اکنون مي باشد.
ريتمهاي موسيقي شيشه ي شفاف قلب را شکسته وفضاي دل را سنگين ومه آلود مي کند.
از پيامدهاي موسيقي نازک شدن لايه ي فکر در مغز وبروز بيماري(ماني) مي باشد. ماني:بيماري رواني است که براثر از بين رفتن لايه هاي فکر، قدرت تصميم گيري بجا وصحيح را از بين مي برد.
داخل خانه هائي که خداوند نظر رحمتش را از آن برداشته (بواسطه ي نواختن موسيقي وخواندن غنا) نشويد.امام صادق(ع)
مضرات موسيقي2
صداي حمار (الاغ) زيباترين عبرت موسيقي صداهاست!
اکثر موسيقي دان ها ضمن اينکه ضعف اعصاب دارند از"عمر بابرکت" محرومند !!!
موسيقي بروز تزئينات شيطان به وسيله ي حرکات مسموم وموضون طناب هاي صوتي وانتقال آن بر گوش مخاطب است .
هر کس گوش خود را پر کند از موسيقي ، خداوند اجازه نمي دهد در بهشت که او گوش بدهد به آواز خوانندگان اهل جاويدان. پيامبراکرم (ص)
موسيقي يک روغن کاري براي هر چه سريع تر نفوذ کردن واژه هاي منفي در شعر ازضمير خودآگاه به ناخودآگاه مي باشد!!!