ركوع و سجود
يا ايّها الّذين امنوا اركعوا و اسجدوا و اعبدوا ربّكم و افعلوا الخير لعلّكم تفلحون.
اي كساني كه ايمان آوردهايد ركوع كنيد و سجود بجا آوريد و پروردگارتان را عبادت كنيد و كار نيك انجام دهيد تا رستگار شويد. «حج، 77»
ابتداء آيه خطاب به افراد با ايمان است يك سلسله دستورات كلي و جامع را كه حافظ دين و دنيا و پيروزي آنها در تمام صحنهها است براي مؤمنين بيان ميكند.
نخست به چهار دستور مهم اشاره كرده ميگويد: اي كساني كه ايمان آوردهايد 1ـ ركوع كنيد 2ـ سجده بجا آوريد 3ـ پروردگارتان را عبادت كنيد 4ـ كار نيك انجام دهيد تا رستگار شويد.
بيان دو ركن ركوع و سجود از ميان تمام اركان نماز به خاطر اهميت فوق العاده آنها در اين عبادت بزرگ است. شرط رستگار شدن با انجام نماز است. (پيام)[1] امر به ركوع و سجود در آيه امر به نماز است. شرط ايمان اداي نماز است.
اقامه نماز در ميان عبادات اهميّت خاص دارد.
ايمان آوردندگان به ابعاد اعتقادي و عمل كنندگان به احكام عبادي فردي است. لزوم پيوستگي اعمال با اقامه نماز.
دستور عبوديّت به طور مطلق كه بعد از اين دو بيان شده هر گونه عبادت و بندگي خدا را شامل ميشود.
امر به ركوع و سجود در اين آيه امر به نماز است و مقتضاي اين كه ركوع و سجود را در مقابل عبادت قرار داده اين است كه مراد از جمله (اعبدوا ربكم) امر به ساير عبادات تشريع شده در دين به غير نماز باشد مانند حج و روزه.[2]
تعبير به (ربكم) (پروردگار شما) در حقيقت اشارهاي است به شايستگي او براي عبوديّت و عدم شايستگي غير او، زيرا تنها مالك و صاحب و تربيت كننده او است.
نماز خود يك نوع عبادت محسوب ميشود.[3]
دستور به فعل خير است، هر گونه كار نيكي را بدون هيچ قيد و شرط شامل ميشود. و اينكه از (ابن عباس) نقل شده كه منظور صله رحم و مكارم اخلاق است.
تنها به اداي واجبات اكتفا نكنيد بلكه به كارهايي از قبيل فريادرسي درماندگان و كمك به ضعيفان و نيكي به پدر و مادر نيز بپردازيد تا رستگار و سعادتمند شويد.[4]
ركوع نشانه ادب است و سجود نشانه قرب به خدا و تا ادب را خوب انجام ندهيد آماده قرب نميشويد. ركوع راهي براي توبه و استغفار و عذرخواهي به درگاه خداوند است.
امام باقر ـ عليه السّلام ـ فرمود: من اتمّ ركوعه و سجوده لم تدخله وحشة في القبر.
كسي كه ركوع و سجود خود را كامل انجام دهد از وحشت قبر در امان است.[5]
[1] . تفسير نمونه، ج 14، ص 180.
[2] . الميزان ج 14، ص 610.
[3] . نمونه، ج 14، ص 181.
[4] . مجمع البيان، ج 17، ص 25.
[5] . وسائل الشيعه، ج 4، ص 928.