شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

 اهميت دوران جواني
بر هيچ اهل علمي پوشيده نيست كه در شكل گيري شخصيت هر فرد، مقطع جواني از جايگاه خاص و اهميت ويژه‎اي برخوردار است.

 

شايد بتوان گفت كه ثبات شخصيت هر انساني در اين سنين آغاز و به هر نحوي كه شكل گيرد غالباً به همان صورت قوام يافته و تثبيت مي‎گردد و به همين دليل در روايات بر اهميت و برتري اين مقطع سني تأكيدات زيادي رفته و نيز روانشناسان اين دوره را حيات مجدد انسان ناميده‎اند.

 

صاحب شريعت اسلام، حضرت خيرالأنام كه از سرچشمة وحي الهام مي‎گرفت در تكريم و احترام به جوانان فرمودند:

 

فضل الشابّ العابد الذي يَعبُدُ في صباه علي الشيخ الذي يَعبُد بَعْدَ ما كَبُرَتْ سِنُّهُ كفضلِ المرسلين علي ساير النّاس.

 

«فضيلت و برتري جوان عابد كه از آغاز جواني خدا را عبادت كند بر پيري كه وقت پيري مشغول عبادت گردد چون فضيلت پيغمبران است بر ساير مردم».[1]

 

و در جاي ديگر با اشاره به ارزش جواني مي‎فرمايد: اغتنم شبابك قبل هرمك.

 

«جواني‎تان را قبل از فرا رسيدن پيري غنيمت و قدر بدانيد».[2]

 

و خطاب به والدين و مربيان در برخورد با جوانان و نوجوانان مي‎فرمايند:

 

اوصيكم بالشّبان خيراً فانّهم اَرَقُّ افئِدةً انّ الله بعثني بشيراً و نذيراً فحالفني الشُّبّانُ و خالفن الشيوخُ ثُمَّ قَرَاَ فطال عليهم الأمَدُ فقستْ قلوبُهُم.

 

«به شماها دربارة نوبالغان و جوانان به نيكي سفارش مي‎كنم كه آنها دلي رقيق‎تر و قلبي‎ فضيلت پذيرتر دارند.

 

خداوند مرا به پيامبري برانگيخت تا مردم را به رحمت الهي بشارت دهم و از عذابش بترسانم.

 

جوانان سخنان مرا پذيرفتند و با من پيمان محبت بستند ولي پيران از قبول دعوتم سر باز زدند و به مخالفتم برخاستند.

 

سپس به آيه‎اي از قرآن اشاره كرد و دربارة مردم كهن سال و پير كه مدت زندگي آنان به درازا كشيده و دچار قساوت قلب شده‎اند سخن گفت».[3]

 

همه اين سخنان گوهربار كه در خطاب به مسلمانان تأكيد داشتند علاوه بر سيرة عملي و برخورد بزرگوارانه و محترمانه كه با جوانان داشته‎اند حاكي از حساسيت عنفوان جواني است.

 

بنابراين از منظر علم و دين، در تمام عمر و طول حيات انساني هيچ برهه‎اي مهمتر از دورة نوجواني و جواني نيست.

 

يكي از روانشناسان معروف غربي به نام دكتر «ماي لي» در اهميت اين دوره از عمر آدمي چنين مي‎گويد:

 

«در نوجواني مسأله شخصيت و هويّت با شدّت تمام از نو وارد ميدان مي‎شود پس نوجواني و جواني يكي از مراحل و مراتب بارور هستي است كه طي آن ساختهاي قطعي شخصيت و هويت بزرگسال تثبيت شده يا دوباره مطرح مي‎گردند».[4]

 

انعطاف پذيري روحية جوانان

 

نسل جوان تنها قشر منحصر به فردي است كه بيشترين روحية تأثير پذيري را داراست شفافيت روحية جوانان و حساسيت ايشان، عامل اصلي توجه دستگاههاي تبليغاتي استكبار و بنگاههاي فرهنگي غرب، براي سوق دادن آنان به انحرافات اخلاقي و اهداف پليد خويش در طول تاريخ بوده است.

 

 

درست از زماني كه دنياي غرب در اثر تحقيقات و مطالعات خود به اين نتيجه رسيد كه جوانان آسيب پذيرترين قشر هر جامعه‎اند با تشكيل بنگاههاي فرهنگي تبليغي همة همت خود را در به دام انداختن آنان به فساد و تباهي تحت عنوان آزادي و عناوين مقدس ديگر به كار گرفت تا اين كه به اغراض استكباري و سلطه طلبي خود دست يازد.

 

اگر چه غرب در القاي فرهنگ خود به كشورهاي اسلامي از راههاي متعدد و در سطوح مختلف وارد عمل شده است ولي تاريخ بهترين شاهد و گواه است كه نفوذشان بيشتر از طريق جوانان تحصيل كرده يا عوام مقلد (جواناني كه به مباني دين آشنايي چنداني ندارند) بوده است كه سقوط اسلام در اندلس (اسپانياي فعلي) يا سلطة غرب بر مسلمانان الجزاير بهترين نمونه تاريخي است.

 

روح ظريف و باقد است، احساسات پاك و با لطافت، عواطف زلال و با صداقت، جوان را چون گلي شكفته و با طراوت نموده است كه بيشترين تأثيرپذيري را براي پژمرده شدن داراست.

 

تشبيه نوجوان و جوان به نهال نورس در كلمات معصومين، حاكي از همين مطلب است كه او را مي‎توان به هر جهتي هدايت نمود بر خلاف درخت تنومندي كه كسي قادر به جهت دهي او نيست مگر با بريدن تنه آن درخت.

 

بنابراين جواني با نوعي اثر پذيري روحي و حالات انفعالي و تشويشات ذهني همراه و آميخته است كه كمتر صبغه و رنگ عقلي و استدلالي دارد.

 

به همين جهت عوامل خارجي در جهات مثبت يا منفي بيشترين اثر را در او مي‎گذارد.

 

آنچه كه از ديدگاه اسلام مهم است سوق دادن او به سوي تكامل انساني و اهداف متعالي است. سنت و سيرة پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ و اولاد طاهرينش نسبت به جوانان، مبيّن همين نكته است.

 

پس صرفاً به كار گرفتن احساسات جوانان و تشويق و تحريص آنان از قدرت احساسي و عاطفي مقصود شارع مقدس نيست بلكه سوق دادن آن در قلمرو دين و عقلاني نمودن اهداف عاليه انساني، همه همت رهبران دين مي‎باشد و ادعاي ما اين است كه همة تعاليم دين و احكام الهي خصوصاً نماز در همين راستا بر مسلمين فرض و واجب شده است.

 

نيازهاي غريزي و فطري جوانان و پاسخ آن

 

با تمهيد مقدمات و مطالبي كه ذكر شد مي‎توان گفت كه فلسفه همه عبادات ديني در اين نكته معطوف است كه متأثرترين قشر يعني جوانان را مؤثرترين قشر در اجتماع انساني قرار دهد.

 

چون احساس به يك تكيه گاه محكم و امنيت و آرامش در پناه آن تنها عنصري است كه مي‎تواند به جوان اعتماد و اطمينان بخشيده و او را از اضطرابات دروني و تشويشات ذهني رها سازد.

 

همه مشكلات و معضلات روحي و رواني كه هويّت او را در معرض خطر انداخته و ثبات شخصيت او را از كَفَش ربوده و خلاء عظيمي را در او ايجاد كرده ناشي از نداشتن يك ملجاء و عدم دست يابي به يك پناهگاه دائمي و مستحكم است. همة صاحبان مكاتب كوشيده‎اند تا به نحوي اين آتش احساسات دروني را خاموش و يا حداقل از شعله‎هاي آن بكاهند.

 

به همين خاطر راه‎حل‎هايي چون آزادي بي‎قيد و شرط جوانان در ارضاي هواهاي نفساني و غرايز حيواني و سوق دادن و جهت دهي ايشان به ميخانه‎ها و كاهواره‎ها و صدها طرق ديگر را به عنوان پناهگاه ارائه دادند اما پس از رويكرد جوانان به آن مأمن‎هاي به ظاهر مستحكم، سقف‎هايشان فرو ريخته و به واهي و خيالي بودن آنها پي برده‎اند.

 

چون با ارضاء نيازها و دفع هواهاي نفساني، اهداف خود را تأمين شده نمي‎يافتند.

 

«امروزه اشتياق شديد جوانان سراسر جهان به شنيدن موسيقي به اصطلاح پاپ (Pop) و پوشيدن لباسهاي نوعاً جديدي مثل بلوجين كه زبان حال ميل به آزادي از قيد و بندها و تحرك و تكاپو و اعلام استقلال يك تنه از قيد ضوابط و معيارهاي اجتماعي است كاملاً‌ واضح است.

 

بسياري از جوانان تيز و چابك پا در ركاب سفر مي‎گذارند بدون آن كه بدانند به كجا مي‎روند.

 

در اين مسحور شدگي و حتي تسخير شدگي در قبال شيوة زندگي جديد كه از غرب سرچشمه گرفته و جهان‎گير شده است شمار كثيري از جوانان مسلمان شريك بوده‎اند

 

دانستن اين نكته براي جوانان مسلمان لازم است كه اين پديده‎ها با علل ژرف‎تري ارتباط دارند كه از نظر معنوي بي‎طرف نيستند».[5]

 

جوانان در زندگي و حيات جواني خويش امور زيادي را درحال تجربه كردن مي‎باشند او چون ساير افراد جامعه اما عاطفي و احساسي‎تر از ديگران در صدد دست يابي به امري است كه قلبش را بدان واسطه تسكين بخشيده و نوعي آرامش را تحصيل نمايد و ليكن به هر چيزي كه روي مي‎آورد بعد از مدت كوتاهي در مي‎يابد كه آن عنصر، مطمئن و واقعي نيست.

 

البته تشخيص اين امر در ابتداي سنين نوجواني و جواني بسيار دشوار است شور و هيجان جواني در جوانان غالباً فرصت تعقل و انديشة اين كه انسان براي يك زندگي و حيات طولاني و اهداف متعالي خلق شده را از او سلب كرده و به همين خاطر او بعد از تجربه عملي، به پوچي و بي‎پايگي بسياري از مأمن‎هايي كه بدان پناه آورده است پي خواهد برد.

 

و دشمنان دين خصوصاً غرب به خاطر درك همين نيازهاي فطري و غريزي جوانان تلاش زيادي انجام مي‎دهند تا اين گرايش‎ها را به جهاتي كه اهداف آنها را تأمين مي‎كند سوق دهند و آنها را از كمالات معنوي و ديني منحرف سازند.

 

كسي كه خود مدت زيادي از عمرش را در ميان غربيها سپري كرده و الآن هم زندگي خود را با آنها در حال تجربه كردن مي‎باشد قضاوت و داوريش چنين است كه گويد:

 

«در شيوة زندگي كنوني غرب كشش و گرايشي هست كه افراد جامعه را به زيستن در لحظة كنوني فارغ از همة تاريخ و گذشته و غرق شدن در طلب سرافرازيهاي لحظه‎اي و لذت حسي آني وا مي‎دارد.

 

پرستش قهرمانان ورزشي و ميل به ركوردشكني دايمي و فايق آمدن بي‎وقفه بر طبيعت نشان دهندة يك وجه از اين دل مشغولي به تن است در حالي كه جنبة بسيار ويرانگرتر همين گرايش را مي‎توان در استفاده از مواد مخدر و طبعاً مشروبات الكلي، روابط جنسي آزاد و نظاير آن ديد كه تماماً‌ از تلاش نفس براي غرق نمودن خود در لذتهاي آني جسمي و غريزي حكايت دارد. بديهي است كه ورزش مستلزم انضباط و سخت كوشي است و اين از جهات مثبت آن است.

 

اما بزرگداشت بيش از حدّ ورزش و كمابيش پرستيدن قهرمانان ورزشي ناشي از اهميت گزافي است كه به تن داده شده است.

 

علاوه بر اين كه نقش و اهميتي كه به ورزش داده مي‎شود ابداً بي‎ارتباط با اشتياق به لذت جويي‎هاي جسماني نيست. كه همه اين عوامل متضمن از دست رفتن ايمان و اعتقاد جوانان به معيارهاي اخلاقي است».[6]

 

يك جوان مسلمان با تحصيل معرفت و دست يابي به علوم مقدس ديني بايد خود را مجهز ساخته و به دامي كه جوانان غربي بدان گرفتار آمدند هويت خود را از دست ندهد.

---------------------------------------------------------------------

[1] . نهج الفصاحه، حديث 2050.

[2] . نهج الفصاحه، حديث 372.

[3] . سفينة البحار، ج 2، ص 176.

[4] . دكتر ماي لي، شخصيت، ترجمه دكتر محمود منصور، ص 120.

[5] . دكتر نصر، جوان مسلمان و دنياي متجدد، ص 338.

[6] . دكتر حسين نصر، جوان مسلمان و دنياي متجدد، ص 342.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group