بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمين و صلّى الله على جميع الانبياء والمرسلين و صلّ على محمد و آله الطاهرين.
وجود مبارك رسول خدا صلى الله عليه و آله به اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: ارتباط با مال حرام پنج خطر دارد. خطر اول اين است كه مال حرام نورانيت قلب و حيات معنوى قلب را نابود مىكند. قلب را از حالت انسانى و حالات الهى جدا مىكند. خطر دوم اين است كه دين خدا را در نظر انسان كهنه و قديمى جلوه مىدهد، به كيفيتى كه انسان را به نقطه برگشت از دين مىرساند. خطر سوم اين است كه چراغ يقين انسان را به خاموشى رهنمون مىكند. خطر چهارم اين است كه انسان را در عبادت خدا و در بندگى خدا، سست مىكند. شوق، علاقه و رغبت آدم را نسبت به عبادت خدا از بين مىبرد. خطر پنجم اين است كه انسان هر قدر دعا كند؛ دعاى او ارزش ندارد و خداوند دعاهاى او را نمىپذيرد.
فوائد شركت در مجالس علمى
يكى از عبادتهاى بسيار سودمند، شركت كردن در مجالس علمى است.
مجالسى كه در آن، انسان با حلال و حرام خدا، مسائل عالى اخلاق، اعتقادات حقّه
و با معارف الهى آشنا مىشود. كسانى كه در اين گونه مجالس شركت مىكنند، مورد آمرزش پروردگار هستند. پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله مىفرمايد: اگر آدم در مسير شركت در مجلس علم، بميرد، «مات شهيداً» شهيد مرده است. چه بسا آدم با يك بار شركت در اين جلسات تحولى كامل در زندگيش رخ بدهد. آيات قرآن و روايات از هر دوايى اثرش بيشتر است. يك دزد قوى و راهزنى قدرتمند، كه سعى مأموران هارون براى دستگيرى او بىنتيجه بود، در نيمه شب با شنيدن يك آيه قرآن از سوره مباركه حديد چنان تحولى در او ايجاد شد كه سى سال پس از شنيدن آن آيه، كلاس درسِ معارف الهيه براى مردم داشت. با همه آثارى كه اين جلسات و آيات و روايات دارند، افرادى هستند كه با وجود اين همه اوقات فراغت، مىگويند: حوصله نداريم. اين يكى از آثار ارتباط با حرام مانند لقمه، سفره، فرش، خانه و لباس حرام است.
ارتباط با حرام و سلب توفيق
شخصى به حضرت زين العابدين عليه السلام عرض كرد:
يابن رسول الله، من يك ساعت مانده به نماز صبح بيدار مىشوم، كارى هم ندارم. خيلى دلم مىخواهد قبل از اذان صبح نماز شب بخوانم، نماز شب نيز آسان است، ولى حال بلند شدن از رختخوابم را ندارم تا اين نماز را بخوانم، علت چيست؟ راهى دارد كه بتوانم اين نماز را بخوانم؟ فرمود: بله، گفت: چه كار بكنم؟
فرمود: گناه نكن، حرام نخور.
ثواب نماز شب و پاداش آن
اين هم تنها نمازى است كه پاداشش قابل محاسبه براى كسى نيست با اينكه به صورت فرادى خوانده مىشود، ولى قرآن مجيد مىفرمايد: «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّآ أُخْفِىَ لَهُم مّن قُرَّةِ أَعْيُنٍ» احدى در اين عالم از پاداش اين نماز خبر ندارد. فقط يك نفر خبر دارد و آن هم خداست. پاداش آن را براى كسى نگفته است.
محاسبه و مراقبه اهل دل
پدر يكى از دوستان من، در منطقه اردستان در يكى از بخشهاى ظفرقند زندگى مىكرد. من او را نديده بودم ولى با پسرش رفيق بودم. قبل از انقلاب مراسم ختم پدر او در تهران برگزار شد، من به مناسبت رفاقت با فرزند وى مثل بقيه مردم در ختم شركت كردم. آن وقت هم طلبه قم بودم. آن آقايى كه منبر رفت، درباره اين مرحوم، يك مطلبى را گفت، كه اين مطلب در ذهن من بيست و پنج سال بعد بود، حدود شش يا هفت سال قبل، يك شب در ماه مبارك رمضان، من فرزند آن مرحوم را در خانه يكى از دوستان مكه اهل كوپاى اصفهان است، ديدم. به او گفتم: فلانى بيست و پنج سال پيش، واعظى كه در مراسم ختم پدرت منبر رفته بود، اين مطلب را گفت، حالا كه شما را ديدم، از شما مىپرسم كه اين مطلب درست است؟ گفت:
چه بود؟ گفتم: آن منبرى گفت: اين مرد بزرگوارى كه از دنيا رفته، در منطقه ظفرقند روحانى خيلى مفيدى براى مردم بود، زمان شاه براى مردم، شهربانى، دادگاه، دادگسترى، پيشنماز و منبرى بود. خرج زندگيش را از راه كشاورزى تأمين مىكرد. وجوهاتى كه مردم به او مىدادند به عنوان سهم امام و خمس با اينكه سيّد هم بود، مصرف نمىكرد، مىگفت: من در قيامت جوابش را نمىتوانم بدهم.
افرادى در گذشتگان بودند كه از حلال خدا فرارى بودند، چه برسد به حرام در همين درچه از حلال فرارى بود.
مرحوم آيت الله درچهاى و پرهيز از موارد شهبه ناك
مرحوم آيت الله العظمى آقا سيد محمدباقر درچهاى كه بسيارى از مراجع تقليد همچون مرحوم آيت الله العظمى آقاى بروجردى، آيت الله العظمى حاج آقا رحيم ارباب ، آيت الله العظمى مرحوم حاج شيخ مرتضى طالقانى ، آيت الله العظمى آقا سيد جمال الدين گلپايگانى ، آيت الله شهيد سيد حسن مدرس ، از تربيت شدههاى اين مردم بودند. روزهاى گرم و روزهاى سرد، ايشان علاقه داشت براى نماز از حيات خانه بيرون بيايد و در جوى آبى كه از جلوى خانه رد مىشد وضو بگيرد. هيچ مرجع تقليدى فتوا ندارد كه وضو گرفتن از جوى عمومى خلاف است؟ اسلام اجازه مىدهد شما از لب رودخانه يا از جوى عمومى وضو بگيريد. ولى ايشان وقتى مىخواست بيايد بيرون، سطل آبى را مىانداخت در چاه آب خانهشان، يك سطل آب مىكشيد، اين پيرمرد هشتاد ساله، آب را مىآورد لب جوى، مىگفت: اين جوى كه از درچه رد مىشود و زمينهاى زراعتى مردم را سيراب مىكند تا نزديك گاوخونى، نكند اين وضويى كه من مىگيرم از حق كشاورزها كم بكند. اول يك سطل آب از خانهاش مىريخت در جوى و بعد وضو مىگرفت. از ترس قيامت از حلال فرارى بودند. اينها صبحانه و ناهار و شام لقمه اضافه نمىخورند. مىگفتند: نكند اسراف باشد و در قيامت جلوى ما را بگيرند.
بىحوصلگى در عبادت، از اثرات حرام
واقعاً حرام آدم را زمينگير مىكند. وقتى آدم حرام مىخورد نسبت به عبادت، كند و بىحوصله مىشود. اين همه بيكار در خيابانها هستند، وقت اذان از همه مسجدها، نداى «حىّ على الصلاة»، «حىّ على خيرالعمل» بلند مىشود، يكى هم كه مىگويد: رفقا بلند شويد و برويم نماز جماعتى بخوانيم، پيغمبر ما فرموده: نماز جماعت از ده نفر كه بگذرد و يازده نفر بشود، جن و انس ثوابش را نمىتوانند بنويسند. مىگويند: ما حوصلهاش را نداريم، برو خودت بخوان. اين بىحوصلگى از اثرات حرام است.
مستجاب نشدن دعا به خاطر ارتباط با حرام
پنجمين خطرى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله مىفرمايد: جلوى مستجاب شدن دعا را مىگيرد. امام باقر عليه السلام مىفرمايد: دو برادر بودند، يكى از آنها مثلًا به نظر مردم خوبتر مىآمد و آدم حسابىتر بود و يكى هم معمولىتر بود. اين دو گرفتار شدند. گفتند: گرفتارى ما با پول و پارتى كه حل نمىشود، شب بلند شويم و دعا كنيم. خانههاى آنها جداى از هم بود. هر دو دعا كردند، فرداى آن روز، كسى كه به نظر مردم معمولىتر بود و به چشم نمىآمد، دعايش مستجاب و مشكلش حل شد، برادر ديگرى تا چهل شب دعا كرد ولى خبرى نشد. در آخر عصبانى شد و نزد حضرت عيسى بن مريم رفت و گفت: آقا من و برادرم چهل روز قبل گرفتارى پيدا كرديم، او شب اول دعا كرد و حل شد و ما چهل شب است كه داريم دعا مىكنيم خبرى نمىشود. چرا؟ حضرت عيسى عليه السلام فرمود: بايد از خدا بپرسم. به پروردگار عرض كرد: چرا دعاى اين شخص مستجاب نمىشود؟
خطاب رسيد: اين يك آلودگى باطنى دارد كه نمىخواهم دعايش را مستجاب بكنم، حسود است. اجابت دعا شرايطى دارد و يكى از شرايطش اين است كه شكم آدم از حرام خالى باشد. اين يكى از شرايطش است.
دعاى فرد حرام خوار مستجاب نمىشود
فرمايش رسول خدا صلى الله عليه و آله: «يا على! من أكل من الحرام و مات قلبُه و خرق دينه و ضعف يقينه و قلّت عبادته و حجبت دعوته» اين آخرين خطر است كه دعاى حرام خور مستجاب نمىشود.
بيا تا دست از اين عالم بداريم بيا تا پاى دل از گل برآريم
بيا تا بردبارى پيشه سازيم بيا تا تخم نيكويى بكاريم
بيا تا از فراق كوى قرآن چو ابر نوبهارى خون بباريم
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
مرکز علمی تحقیقاتی دارالعرفان الشیعی