چهارشنبه 5 دي 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

 

 
وجوب احترام به مكان‏ هاى مقدس‏
 
نجس كردن حرم امامان عليهم السلام، حرام است. و اگر يكى از آنها نجس شود، چنانچه نجس ماندن آن بى ‏احترامى باشد، تطهير آن واجب است. بلكه احتياط واجب آن است كه اگر بى ‏احترامى هم نباشد، آن را تطهير كنند.[1]
 
برطرف ‏كردن نجاست از مسجد واجب است و فرقى در اين مسأله بين داخل و پشت بام و حتى طرف داخل ديوار مسجد نيست. يعنى هر جاى مسجد نجس شود، بايد تطهير شود.[2]
 
هر مكانى كه به نام مسجد بنا مى ‏شود، رعايت حرمت آن واجب و اهانت كردن به آن از گناهان كبيره است.[3]
 
استخفاف مقدسات‏
 
استخفاف نسبت به آنچه از نظر شرع احترام آن واجب است، حرام مى ‏باشد خواه از زمان‏ هاى شريف باشد، مانند ماه‏ هاى حرام و خواه از مكان‏ هاى شريف مانند مكه، مساجد و مشاهد مشرفه يا از اشخاص مانند پيامبران و امامان عليهم السلام يا اشياء شريف مانند قرآن و تربت ائمه عليهم السلام و ...[4]
 
وجوب رعايت جهت قبله‏
 
در پنج مورد، رو به قبله بودن واجب است كه عبارتند از:
 
1. براى خواندن نمازهاى واجب.
 
2. در حال احتضار و آن به صورتى است كه اگر محتضر بنشيند، صورتش رو به قبله باشد.
 
3. در حال خواندن نماز ميّت بايد ميّت را به گونه ‏اى در پيش نمازگزاران بگذارند كه سرش به سوى راست و پاهايش به سوى چپ نمازگزاران باشد.
 
4. ميّت را بايد به پهلوى راست به گونه ‏اى بخوابانند كه صورت و جلوى بدنش رو به قبله باشد.
 
5. به هنگام سر بريدن و يا نحر كردن حيوانات كه بايد به گونه‏ اى باشد كه جلوى بدن حيوان رو به قبله باشد.[5]
 
موقع تخلّى بايد طرف جلوى بدن، يعنى شكم و سينه رو به قبله و پشت به قبله نباشد.[6]
 
در موقع تطهير مخرج بول و غائط، رو به قبله و پشت به قبله بودن اشكالى ندارد، ولى اگر در موقع استبرا، بول از مخرج بيرون آيد، در اين حال رو به قبله و پشت به قبله بودن حرام است.[7]
 
احتياط واجب آن است كه بچه را در وقت تخلّى رو به قبله يا پشت به قبله ننشانند، ولى اگر خود بچه بنشيند، جلوگيرى از او واجب نيست.[8]
 
وجوب پوشش در نماز
 
مرد بايد در حال نماز، اگر چه كسى او را نمى ‏بيند، عورتين خود را بپوشاند و بهتر است از ناف تا زانو را هم بپوشاند.[9]
 
بر زنان واجب است در نماز تمام بدن و موى خود را به غير از صورت به مقدارى كه شستن آن در وضو واجب است و دست‏ ها تا مچ و پاها تا مفصل ساق با پوششى كه كاملاً بدن را مى ‏پوشاند، بپوشانند، هر چند بيننده‏ اى نباشد و در حضور نامحرم پاها را نيز بايد بپوشانند.[10]
 
پرسش: آيا پوشاندن زير چانه و كف و روى پا در مقابل نامحرم واجب است؟
 
پاسخ: آرى، بايد آنها را از نامحرم بپوشاند.[11]
 
مكارم: پوشاندن زير چانه واجب است ولى پوشاندن كف و روى پا تا مچ، واجب نيست.
 
موقعى كه انسان قضاى سجده فراموش شده يا تشهد فراموش شده را به جا مى ‏آورد، بلكه بنا بر احتياط واجب در موقع سجده سهو هم بايد خود را مثل موقع نماز بپوشاند.[12]
 
نماز خواندن زن با مانتو و شلوار، اگر جاهايى از بدن كه بايد پوشيده شود را بپوشاند اشكال ندارد.[13]
 
پرسش: آيا نماز خواندن با چادر بدن نما صحيح است؟
 
پاسخ: اگر چادر نازك و بدن نما باشد، نماز با آن باطل است مگر آن كه زير چادر پوشش كامل داشته باشد.[14]
 
برجستگى‏ هاى بدن هنگام نماز در برابر نامحرم اگر باعث جلب توجه مرد نامحرم گردد، بايد پوشانده شود و اگر پوشانده نشود، زن گناه كرده است، ولى نماز او صحيح است.[15]
 
در هنگام نماز، پوشاندن زيورآلات، واجب نيست ولى پوشاندن قسمتى از بدن كه زيورآلات روى آن قرار گرفته واجب است.[16]
 
اگر زن در بين نماز بفهمد كه موهاى او از چادر بيرون آمده بايد آن را بلافاصله بپوشاند و نمازش صحيح است به شرط آن كه پوشاندن زياد طول نكشد ولى اگر بعد از نماز بفهمد، نمازش صحيح است.[17]
 
پوشاندن روى پا و كف آن در سجده واجب نيست.[18]
 
نمازهاى واجب‏
 
نمازهاى واجب شش است: اول: نماز يوميه. دوم: نماز آيات. سوم: نماز ميت. چهارم: نماز طواف واجب خانه كعبه. پنجم: نماز قضاى پدر كه بر پسر بزرگتر واجب است. ششم: نمازى كه به واسطه اجاره و نذر و قسم و عهد واجب مى‏ شود.[19]
 
نمازهاى واجب يوميه پنج است: نماز ظهر و عصر هر كدام چهار ركعت، نماز مغرب سه ركعت، نماز عشا چهار ركعت، نماز صبح دو ركعت.[20]
 
انسان بايد نماز عصر را بعد از نماز ظهر، و نماز عشا را بعد از نماز مغرب بخواند و اگر عمداً نماز عصر را پيش از نماز ظهر و نماز عشا را پيش از نماز مغرب بخواند، باطل است.[21]
 
واجبات نماز يازده چيز است: اول: نيت. دوم: قيام يعنى ايستادن. سوم: تكبيرة الاحرام. چهارم: ركوع. پنجم: سجود. ششم: قرائت. هفتم: ذكر. هشتم: تشهد. نهم: سلام. دهم: ترتيب. يازدهم: موالات يعنى پى در پى بودن اجزاء نماز.[22]
 
بعضى از واجبات نماز ركن است، يعنى اگر انسان آنها را به جا نياورد يا در نماز اضافه كند، عمداً باشد يا سهواً، نماز باطل مى ‏شود و برخى ديگر ركن نيست، يعنى اگر عمداً كم يا زياد شود، نماز باطل مى‏شود و چنانچه سهواً كم يا زياد گردد، نماز باطل نمى ‏شود.
 
اركان پنج چيز است: اول: نيت. دوم: تكبيرة الاحرام. سوم: قيام در موقع گفتن تكبيرة الاحرام، و قيام متصل به ركوع يعنى ايستادن پيش از ركوع. چهارم: ركوع. پنجم: دو سجده.[23]
 
اگر واجبى را فراموش كند و قبل از رسيدن به ركن بعدى يادش بيايد بايد آن واجب را انجام دهد اما اگر بعد از ركن يادش بيايد، اگر آن واجب فراموش شده ركن بوده، نماز باطل است و اگر غير ركن بوده، نمازش صحيح است.
 
هر گاه چيزى از واجبات نماز را عمداً كم يا زياد كند، اگر چه يك حرف آن باشد، نماز باطل است.[24]
 
اگر به واسطه ندانستن مسأله، چيزى از اجزاى نماز را كم يا زياد كند اگر آن جزء ركن نباشد نمازش صحيح است اگر جاهل قاصر باشد، و الّا به احتياط واجب، نماز باطل است.[25]
 
در نمازهاى واجب، هنگام قرائت و نيز در اذكار و افعال واجب نماز، لازم است بدن و مكان نمازگزار ساكن و بدون حركت باشد.[26]
 
در ورود به نماز سه واجب بايد انجام شود: 1. آرامش بدن 2. نيت 3. تكبيرة الاحرام.[27]
 
واجبات نماز
 
واجبات نيت‏
 
نيت از واجبات و اركان نماز است و اگر به عمد يا به اشتباه و فراموشى ترك شود، نماز باطل است.[28] نيت واجباتى دارد كه عبارتند از:
 
1. تعيين نماز
 
در موقع نيت، نمازگزار بايد قصد كند كه نماز ظهر مى ‏خواند يا عصر يا نمازهاى ديگر و اگر فقط نيت كند چهار ركعت نماز مى ‏خوانم ولى نيت نداشته باشد چه نمازى مى ‏خواند كافى نيست و نيز بايد در نيت خود معين كند نماز قضا مى‏ خواند يا ادا.[29]
 
2. استمرار نيت در نماز
 
انسان بايد از اول تا آخر نماز به نيت خود باقى باشد، پس اگر در بين نماز به‏گونه ‏اى از نماز غافل شود كه نداند چه نمازى مى ‏خواند، نمازش باطل است.[30]
 
3. اخلاص‏
 
انسان بايد نماز را به نيت قربت، يعنى براى انجام فرمان خداوند عالم به جا آورد و لازم نيست نيت را از قلب خود بگذراند يا مثلاً به زبان بگويد كه چهار ركعت نماز ظهر مى ‏خوانم قربة الى الله.[31]
 
انسان بايد فقط براى انجام امر خداوند عالم نماز بخواند، پس كسى كه ريا كند يعنى براى نشان دادن به مردم نماز بخواند، نمازش باطل است خواه فقط براى مردم باشد يا خدا و يا مردم و خدا هر دو را در نظر بگيرد.[32]
 
اگر قسمتى از نماز را هم براى غير خدا به جا آورد، نماز باطل است چه آن قسمت، واجب باشد مثل حمد و سوره، چه مستحب باشد مانند قنوت، بلكه اگر تمام نماز را براى خدا به جا آورد ولى براى نشان دادن به مردم در جاى مخصوصى مثل مسجد يا در وقت مخصوصى مثل اول وقت، يا به طرز مخصوصى، مثلاً با جماعت نماز بخواند، نمازش باطل است.[33]
 
واجبات تكبيرة الاحرام‏
 
گفتن «الله اكبر» در اول هر نماز، واجب، ركن است و بايد حروف «الله» و حروف «اكبر» را پشت ‏سر هم بگويد.[34]
 
تكبيرة الاحرام بايد مقارن با نيت باشد.[35]
 
تكبيرة الاحرام را بايد طورى خواند كه تلفظ محسوب شود، و نشانه آن اين است كه خودش بتواند آنچه را مى ‏خواند و بر زبان جارى مى ‏كند بشنود.[36]
 
تكبيرة الاحرام بايد دنبال هم و به عربى صحيح باشد و اگر به عربى غلط بگويد يا ترجمه فارسى آن را بگويد باطل است.[37]
 
موقع گفتن تكبيرة الاحرام بايد بدن آرام باشد و اگر با اختيار، در حالى كه بدنش حركت دارد، تكبيرة الاحرام بگويد نماز باطل است.[38]
 
واجب است پيش از گفتن تكبيرة الاحرام و بعد از آن مقدارى بايستد تا يقين كند تكبيرة الاحرام را در حال قيام گفته است.[39]
 
واجبات قيام‏
 
يكى از واجبات و اركان نماز، قيام است. قيام يعنى ايستاده بودن كه در بعضى موارد از اركان نماز است و ترك آن، نماز را باطل مى‏ كند. در حالت قيام واجب است موارد زير رعايت شود:
 
1. به جايى يا چيزى تكيه نكردن.[40]
 
2. بدن را حركت ندادن و به طرفى خم نشدن.[41]
 
3. روى هر دو پا ايستادن.[42]
 
4. پاها را بيش از اندازه باز نگذاشتن.[43]
 
واجبات قرائت‏
 
در ركعت اول و دوم نمازهاى واجب يوميه، انسان بايد اول حمد و بعد از آن يك سوره تمام بخواند.[44] در هنگام قرائت نماز واجب است موارد زير رعايت شود[45]:
 
1. قرائت نماز طورى باشد كه تلفّظ محسوب شود و نشانه آن اين است كه بتواند خودش آنچه را مى‏ خواند و بر زبان جارى مى‏كند بشنود.
 
2. دنبال هم و به عربى صحيح باشد.[46]
 
3. در حال استقرار و آرامش بدن باشد.[47]
 
4. بر مرد واجب است حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند بخواند و بر مرد و زن واجب است حمد و سوره نماز ظهر و عصر را آهسته بخوانند.[48]
 
در وجوب جهر و اخفات در نمازهاى واجب، فرقى بين نمازهاى ادا و قضا نيست.
 
مرد بايد در نماز صبح و مغرب و عشا مواظب باشد تمام كلمات حمد و سوره حتى حرف آخر آنها را بلند بخواند.[49]
 
اگر در جايى كه بايد نماز را بلند بخواند، عمداً آهسته بخواند يا در جايى كه بايد آهسته بخواند عمداً بلند بخواند، نمازش باطل است ولى اگر از روى فراموشى يا ندانستن مسأله باشد صحيح است.[50]
 
زن مى‏ تواند حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند يا آهسته بخواند، ولى اگر نامحرم صدايش را بشنود بنا بر احتياط واجب بايد آهسته بخواند.[51]
 
بر مرد و زن واجب است كه در ركعت سوم و چهارم نماز، حمد يا تسبيحات را آهسته بخوانند.[52]
 
5. انسان بايد نماز را ياد بگيرد كه غلط نخواند و كسى كه به هيچ وجه نمى ‏تواند صحيح آن را ياد بگيرد بايد هر طورى كه مى‏ تواند بخواند.[53]
 
اگر يكى از كلمات حمد يا سوره را نداند يا عمداً آن را نگويد يا به جاى حرفى، حرف ديگر بگويد، مثلاً به جاى «ض»، «ظ» بگويد، يا جايى كه بايد بدون زير و زبر خوانده شود، زير و زبر خوانده شود يا تشديد را نگويد يا غلط بخواند، نماز او باطل است.[54]
 
واجبات ركوع‏
 
در ركوع بايد خم شدن به قصد ركوع باشد، بنابراين اگر بدون قصد ركوع مثلاً براى كشتن جانورى يا برداشتن چيزى خم شود، نمى ‏تواند آن را ركوع حساب كند، بلكه بايد بايستد و به قصد ركوع خم شود و به واسطه اين خم شدنى كه به قصد ركوع نيست، ركن زياد نشده و نماز باطل نمى ‏شود.[55]
 
در ركوع بايد خم شدن به طور معمول باشد، بنابراين اگر ركوع را به طور غير معمول به جا آورد، براى مثال به چپ و راست خم شود هر چند دست ‏هاى او به زانو برسد صحيح نيست.[56]
 
نمازگزار در هر ركعت بعد از قرائت بايد به اندازه ‏اى خم شود كه بتواند دست را به زانو بگذارد و گذاشتن دست ‏ها بر روى زانو واجب نيست، بنابراين اگر به اندازه ركوع خم شود، ولى دست ‏ها را به زانو نگذارد، اشكالى ندارد.[57]
 
ذكر ركوع بايد دنبال هم و به عربى صحيح گفته شود و مستحب است آن را سه يا پنج يا هفت مرتبه بلكه بيشتر بگويند.[58]
 
در ركوع بايد به مقدارى كه ذكر واجب را بگويد، بدن آرام باشد.[59]
 
گفتن ذكر ركوع: ذكر ركوع عبارت است از يك بار گفتن «سبحان ربى العظيم و بحمده» و يا سه بار گفتن «سبحان الله» و گفتن هر ذكرى در ركوع كافى است، اما بايد از جهت حروف و كلمات به همين مقدار يا بيشتر باشد.[60]
 
اگر موقعى كه ذكر واجب ركوع را مى‏ گويد، بى ‏اختيار به قدرى حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج شود بايد بعد از آرام گرفتن بدن، بنا بر احتياط واجب دوباره ذكر را بگويد، ولى اگر كمى حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج نشود، يا انگشتان را حركت دهد اشكال ندارد.[61]
 
اگر پيش از آن كه به مقدار ركوع خم شود و بدن آرام گيرد عمداً ذكر ركوع را بگويد، نمازش باطل است.[62]
 
اگر پيش از تمام شدن ذكر واجب، عمداً سر از ركوع بردارد نمازش باطل است و اگر سهواً سر بردارد، چنانچه پيش از آن كه از حال‏ ركوع خارج شود، يادش بيايد كه ذكر ركوع را تمام نكرده بايد در حال آرامش بدن دوباره ذكر را بگويد و اگر بعد از آن كه از حال ركوع خارج شد، يادش بيايد نماز او صحيح است.[63]
 
بعد از تمام شدن ذكر ركوع، نمازگزار بايد راست بايستد و بعد از آن كه بدن آرام گرفت، به سجده برود و اگر به عمد، اين‏كار را ترك كند، يعنى پيش از ايستادن يا پيش از آرام گرفتن بدن به سجده برود نمازش باطل است.[64]
 
واجبات سجده‏
 
در سجده بايد هفت قسمت از بدن بر زمين قرار گيرد كه عبارتند از: پيشانى، كف دو دست، سر دو زانو، سر دو انگشت بزرگ پا.[65]
 
در سجده بايد سر دو انگشت بزرگ پاها را بر زمين بگذارد و اگر انگشت‏ هاى ديگر پا يا روى پا را به زمين بگذارد، يا به واسطه بلند بودن ناخن، سر انگشت شصت به زمين نرسد نمازش باطل است.[66]
 
در سجده بايد به مقدار ذكر واجب، بدن آرام باشد و نمازگزار نبايد بدن خود را به اختيار طورى حركت دهد كه از حال آرام بودن‏ خارج شود، موقع گفتن ذكر مستحب نيز اگر آن را به ‏قصد ذكرى كه براى سجده دستور داده ‏اند بگويد آرام بودن بدن لازم است.[67]
 
گفتن ذكرسجده: ذكر سجده عبارت است از يك بار گفتن «سبحان ربى الاعلى و بحمده» و يا سه بار گفتن «سبحان الله» البته گفتن هر ذكرى در سجده كافى است.[68]
 
وقتى نمازگزار ذكرسجده را مى ‏گويد بايد تمام اعضاى هفت گانه‏ اش روى زمين باشد، ولى هنگامى كه مشغول ذكر نيست مى ‏تواند بعضى از اعضاى هفت ‏گانه را جز پيشانى از زمين بردارد يا جا به جا كند به شرطى كه با آرام بودن بدنش منافات نداشته باشد.[69]
 
پرسش: آيا در نماز واجب و مستحب، نشستن بين دو سجده لازم است؟
 
پاسخ: بله، پس از تمام شدن ذكر سجده، اول بايد بنشيند تا بدن آرام بگيرد و دوباره به سجده رود و تفاوتى ميان نماز واجب و مستحب نيست.[70]
 
مهر يا چيز ديگرى كه بر آن سجده مى ‏كند بايد پاك باشد ولى اگر مهر را روى فرش نجس بگذارد يا يك طرف مهر نجس باشد و پيشانى‏ را بر طرف ديگر بگذارد اشكال ندارد، به شرطى كه نجاست به پيشانى سرايت نكند.[71]
 
در سجده بايد پيشانى روى چيزى قرار گيرد كه سجده بر آن صحيح است.[72]
 
سجده روى چيزى كه بدن روى آن آرام نمى ‏گيرد و حركت دارد، باطل است ولى اگر روى تشك يا چيز ديگرى كه بعد از گذاشتن سر مقدارى پايين رفته و سپس آرام مى‏گيرد سجده كند اشكالى ندارد.[73]
 
جاى پيشانى نمازگزار نبايد از جاى زانوها و نوك انگشتان پا بيشتر از چهار انگشت بسته دست، «پايين تر» يا «بالاتر» باشد.[74]
 
در ركعت اول و ركعت سومى كه تشهد ندارد مثل ركعت سوم نماز ظهر و عصر و عشا اگر بعد از سجده دوم بدون آنكه مقدارى بنشيند براى ركعت بعد برخيزد نمازش صحيح است، ولى بنابر احتياط واجب بايد بعد از سجده دوم قدرى بى‏ حركت بنشيند و بعد برخيزد.[75] البته برخى از علما آن را (جلسه استراحت) مستحب دانسته‏ اند.[76]
 
 سجده‏ هاى واجب‏
 
1. سجده تلاوت كه در چهار سوره قرآن است.[77]
 
2. سجده سهو.
 
3. سجده فراموش شده نماز.
 
واجبات ذكر
 
ذكر را بايد طورى گفت كه تلفّظ و به زبان آوردن آن محسوب شود و نشانه آن اين است كه خودش بتواند آنچه را مى‏ خواند و بر زبان جارى مى‏ كند بشنود.[78]
 
ذكرهاى نماز بايد دنبال هم و به عربى صحيح باشد و اگر به عربى غلط بگويد باطل است.[79]
 
ذكرهاى واجب نماز بايد در حالت آرامش گفته شود مانند ذكر سجده و ركوع.[80]
 
مقدار واجب تسبيحات اربعه‏
 
نمازگزار در ركعت سوم و چهارم نماز مى ‏تواند فقط يك حمد بخواند يا سه مرتبه تسبيحات اربعه بگويد، يعنى سه مرتبه بگويد: «سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اكبر»، و اگر يك مرتبه هم‏ تسبيحات اربعه را بگويد كافى است و مى ‏تواند در يك ركعت حمد، و در ركعت ديگر تسبيحات بگويد، و بهتر است در هر دو ركعت تسبيحات بخواند.[81]
 
در تنگى وقت بايد تسبيحات اربعه را يك مرتبه بگويد.[82]
 
واجبات تشهد
 
در حالت تشهد واجب است موارد زير رعايت شود:
 
1. گفتن شهادتين «اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له و اشهد ان محمداً عبده و رسوله».
 
2. صلوات بر محمد و آل محمد «اللهم صل على محمد و آل محمد».
 
3. نشستن به اندازه كلمات تشهد بعد از سجده دوم.
 
4. آرامش بدن در حال گفتن كلمات تشهد.
 
5. خواندن كلمات تشهد به زبان عربى صحيح.
 
6. ترتيب.
 
7. موالات.[83]
 
واجبات سلام نماز
 
در حالت سلام واجب است موارد زير رعايت شود:
 
1. گفتن يكى از دو عبارت سلام، يعنى «السلام علينا و على عبادالله الصالحين» و «السلام عليكم و رحمة الله و بركاته».
 
2. نشستن به اندازه عبارت سلام بعد از تشهد.
 
3. آرامش بدن در حال گفتن عبارت سلام.
 
4. خواندن عبارت سلام به زبان عربى صحيح.
 
5. ترتيب.
 
6. موالات.[84]
 
ترتيب در نماز
 
اگر عمداً ترتيب نماز را به هم بزند مثلاً سوره را پيش از حمد بخواند يا سجود را پيش از ركوع به جا آورد، نماز باطل مى ‏شود.[85]
 
اگر ركنى از نماز را فراموش كند و ركن بعد از آن را به جا آورد مثلاً پيش از آنكه ركوع كند دو سجده نمايد، نماز باطل است.[86]
 
اگر ركنى را فراموش كند و چيزى را كه بعد از آن است و ركن نيست به جا آورد مثلاً پيش از آن كه دو سجده كند تشهد بخواند بايد ركن را به جا آورد و آنچه را اشتباهاً پيش از آن خوانده دوباره بخواند.[87]
 
اگر چيزى را كه ركن نيست فراموش كند و ركن بعد از آن را به جا آورد، مثلاً حمد را فراموش كند و مشغول ركوع شود، نمازش صحيح است.[88]
 
اگر چيزى را كه ركن نيست فراموش كند و چيزى را كه بعد از آن است و آن هم ركن نيست به جا آورد مثلاً حمد را فراموش كند و سوره را بخواند چنانچه مشغول ركن بعد شده باشد مثلاً در ركوع يادش بيايد كه حمد را نخوانده بايد بگذرد و نماز او صحيح است و اگر مشغول ركن بعد نشده باشد بايد آنچه را فراموش كرده به جا آورد و بعد از آن چيزى را كه اشتباهاً جلوتر خوانده دوباره بخواند.[89]
 
اگر سجده اول را به خيال اين كه سجده دوم است يا سجده دوم را به خيال اينكه سجده اول است به جا آورد نماز صحيح است و سجده اول او سجده اول و سجده دوم او سجده دوم حساب مى‏ شود.[90]
 
موالات در نماز
 
موالات يعنى پشت سرهم بودن اجزاى نماز و فاصله نينداختن بين آنها.
 
انسان بايد نماز را با موالات بخواند يعنى كارهاى نماز مانند ركوع و سجود و تشهد را پشت سر هم به جا آورد و چيزهايى را كه در نماز مى ‏خواند به طورى كه معمول است پشت سر هم بخواند و اگر به قدرى بين آنها فاصله بيندازد كه نگويند نماز مى ‏خواند، نمازش باطل است.[91]
 
طول دادن ركوع و سجود و خواندن سوره‏ هاى بزرگ، موالات را به هم نمى ‏زند.[92]
 
موارد وجوب اعاده نماز
 
1. پيش از وقت خوانده شده باشد.[93]
 
2. پشت به قبله يا به طرف راست يا به طرف چپ قبله به جا آورده شده باشد.[94]
 
3. مسافر در جايى كه مى ‏داند بايد نمازش را شكسته بخواند، كامل خوانده يا برعكس.
 
4. شرايط نماز مانند طهارت، قرائت صحيح و ... را رعايت نكرده باشد.
 
5. جهر و اخفات نماز را عمداً رعايت نكرده باشد.
 
6. اركان نماز را كم يا زياد كرده باشد.
 
7. ذكرهاى واجب را در حال حركت گفته باشد.
 
8. كسى كه بعد از نماز بفهمد وضويش باطل بوده است.
 
9. كسى كه بعد از نماز بفهمد بدن يا لباسش نجس بوده است.
 
10. كسى كه در داخل وقت شك در اداى نماز كند.[95]
 
سبك شمردن نماز
 
پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود:
 
«لَيْسَ مِنِّى مَنِ اسْتَخَفَّ بِالصَّلَاة»[96]
 
از من نيست كسى كه نماز را سبك شمارد.
 
امام صادق علیه السلام فرمود:
 
«إِذَا قَامَ الْعَبْدُ فِى الصَّلَاة فَخَفَّفَ صَلَاتَهُ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِمَلَائِكَتِهِ أَ مَا تَرَوْنَ إِلَى عَبْدِى كَأَنَّهُ يَرَى أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِيَدِ غَيْرِى أَ مَا يَعْلَمُ أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِيَدِى»‏[97]
 
هر گاه كسى نماز خود را سبك ادا كند، خداوند تبارك و تعالى به فرشتگان خود مى ‏گويد: آيا به اين بنده ام نمى ‏نگريد؟ گويا تصور مى ‏كند حاجات او از درگاه ديگران برآورده مى ‏شود. آيا نمى‏ داند كه هر حاجتى به دست من روا مى ‏گردد؟
 
امام باقر علیه السلام فرمود:
 
«دَخَلَ رَجُلٌ مَسْجِداً فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ ص فَخَفَّفَ سُجُودَهُ دُونَ مَا يَنْبَغِى وَ دُونَ مَا يَكُونُ مِنَ السُّجُودِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم نَقَرَ كَنَقْرِ الْغُرَابِ لَوْ مَاتَ عَلَى هَذَا مَاتَ عَلَى غَيْرِ دِينِ مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم»[98]
 
مردى وارد مسجدى شد كه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در آنجا بود و سجده كوتاهى كرد، كمتر از آنچه بايد و شايد، رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: چون كلاغ نوك بر زمين زد اگر به همين وضع بميرد بر دين محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم نمرده است.
 
اقسام سبك شمردن نماز
 
برخى از بزرگان براى استخفاف و سبك شمردن نماز مواردى را ذكر كرده ‏اند:
 
1. آن كه نماز را قبول نداشته باشد كه اين موجب كفر است.
 
2. مسلمانى كه نماز را قبول دارد، ولى به جا نمى‏ آورد.
 
3. مسلمانى كه نماز را قبول دارد، ولى گاهى به جا مى ‏آورد و گاهى ترك مى ‏كند.
 
4. مسلمانى كه مسائل نماز را نمى‏ داند و به فكر يادگيرى آنها نيست.
 
5. مسلمانى كه نمازها را در اول وقت نمى ‏خواند.
 
6. قضاى نماز بر عهده ‏اش باشد و در صدد به جا آوردن آن نباشد و سال به سال تأخير اندازد.[99]
 
7. نداشتن حضور قلب در نماز.
 
مواردى كه واجب است نماز در اول وقت خوانده نشود
 
1. كسى كه در اول وقت عذرى دارد و مى ‏داند اگر صبر كند، آن عذر تا آخر وقت نشده برطرف مى ‏شود به طور مثال در اول وقت اگر بخواهد نماز بخواند بايد با وضوى جبيره ‏اى نماز بخواند ولى اگر تأخير بيندازد عذرش برطرف مى ‏شود.[100]
 
2. كسى كه در اول وقت فاقد بعضى از مقدمات نماز مانند طهارت يا پوشش است، ولى اگر تأخير بيندازد واجد آن مقدمه خواهد شد.
 
3. براى تعلّم و يادگيرى بعضى از اجزا يا شرايط نماز مانند تصحيح قرائت نماز.
 
4. براى فراگيرى احكام شك و سهو و مانند آن در صورتى كه غالباً برايش در نماز اتفاق مى ‏افتد.[101]
 
5. هر گاه در اول وقت نماز، واجب مضَيقى پيش آيد مانند برطرف كردن نجاست از مسجد يا اداى قرضى كه طلبكار مطالبه مى ‏كند و او هم قدرت پرداخت دارد و يا حفظ جان كسى كه جانش محترم است.[102]
 
موارد وجوب سجده سهو
 
1. در بين نماز سهواً حرف بزند.
 
2. يك سجده را فراموش كند و در ركوع ركعت بعد، يا پس از آن يادش بيايد.
 
3. در نماز چهار ركعتى، شك بين 4 و 5 در حالت نشسته و يا 5 و 6 در حالت ايستاده پيش آيد.[103]
 
و در دو صورت بنا بر احتياط واجب بايد سجده سهو به جا آورد:
 
1. سلام بى‏ جا: مثلاً در ركعت سوم نماز چهار ركعتى سهواً سلام بدهد.
 
2. تشهد را فراموش كند.
 
اگر انسان اشتباهاً يا به خيال اين كه نمازش تمام شده حرف بزند بايد دو سجده سهو به جا آورد.[104]
 
اگر سجده سهو را بعد از سلام نماز عمداً به جا نياورد معصيت كرده و واجب است هر چه زودتر آن را انجام دهد و چنانچه سهواً به‏ جا نياورد هر وقت يادش آمد بايد فوراً انجام دهد و لازم نيست نماز را دوباره بخواند.[105]
 
در مواردى كه سجده سهو واجب مى‏ شود، بايد بعد از سلام نماز، به سجده رود و بگويد: «بسم ‏الله و بالله اللهم صلّى على محمد و آل محمد» و بهتر است بگويد: «بسم الله و بالله السلام عليك ايها النبى و رحمة الله و بركاته» و بعد بنشيند و دوباره به سجده رود و يكى از ذكرهاى بالا را بگويد، سپس بنشيند و تشهد و سلام را به جا آورد.[106]
 
وجوب نماز قصر و اتمام‏
 
مسافر بايد نماز ظهر و عصر و عشا را با هشت شرط شكسته به جا آورد، يعنى دو ركعت بخواند:
 
شرط اول: سفر او كمتر از هشت فرسخ شرعى نباشد.
 
شرط دوم: از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد.
 
شرط سوم: در بين راه از قصد خود برنگردد.
 
شرط چهارم: نخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد، يا ده روز يا بيشتر در جايى بماند.
 
شرط پنجم: براى كار حرام سفر نكند.
 
شرط ششم: از صحرانشين ‏هايى نباشد كه در بيابان ‏ها گردش مى ‏كنند.
 
شرط هفتم: شغل او مسافرت نباشد. شرط هشتم: به حد ترخص برسد.[107]
 
كسى كه يقين دارد سفرش هشت فرسخ نيست يا شك دارد كه هشت فرسخ هست ‏يا نه، چنانچه در بين راه بفهمد كه سفر او هشت فرسخ بوده اگر چه كمى از راه باقى باشد بايد نماز را شكسته بخواند، و اگر بعد از تمام خواندن نماز فهميد سفرش هشت فرسخ بوده بنابر اقوى بايد نماز را دوباره شكسته اعاده نمايد و در صورتى كه وقت گذشته باشد بايد بنابر احتياط واجب نماز را دوباره قضا نمايد.[108]
 
اگر فراموش كند كه مسافر است و نماز را تمام بخواند چنانچه در وقت يادش بيايد بايد شكسته به جا آورد و اگر بعد از وقت يادش بيايد قضاى آن نماز بر او واجب نيست.[109]
 
مسافرى ‏كه براى انجام كارحرامى مثل دزدى سفر مى‏ كند، بايد نماز را تمام بخواند و همچنين است اگر خود سفر حرام باشد، مثل آن كه براى او ضرر داشته باشد يا زن بدون اجازه شوهر سفرى برود كه بر او واجب نباشد ولى اگر مثل سفرحج واجب باشد، بايد نماز را شكسته بخواند.[110]
 
اگر مخصوصاً براى آن كه كار واجبى را ترك كند مسافرت نمايد نمازش تمام است. پس كسى كه بدهكار است، اگر بتواند بدهى خود را بدهد و طلبكار هم مطالبه كند، چنانچه در سفر نتواند بدهى خود را بدهد و مخصوصاً براى فرار از دادن بدهى مسافرت نمايد بايد نماز را تمام بخواند ولى اگر براى ترك واجب مسافرت نكند، بايد نماز را شكسته بخواند.[111]
 
كسى كه شغلش مسافرت است، اگر ده روز يا بيشتر در وطن خود بماند، چه از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد چه بدون قصد بماند، بايد در سفر اولى كه بعد از ده روز مى‏ رود، نماز را شكسته بخواند.[112]
 
سفرهاى واجب‏
 
سفرهاى واجب عبارتند از:
 
1. سفر به قصد كار كردن براى تأمين معاش خود و كسانى كه نفقه آنان بر انسان واجب است.
 
2. سفر براى تحصيل علم واجب، در صورتى كه در وطن تحصيل ممكن نباشد.
 
3. سفر براى انجام حج واجب.[113]
 
4. سفرى كه با نذر واجب شود.[114]
 
5. سفر براى جهاد و شركت در جبهه در صورت نياز.[115]
 
واجبات نماز جماعت‏
 
در جايى كه مأموم در نماز جماعت بايد حمد و سوره بخواند، واجب است آهسته بخواند.[116]
 
متابعت مأموم از امام در افعال نماز واجب است. به اين معنا كه در آنها نبايد بر امام مقدم شود و نبايد زياد عقب بماند. اما متابعت در اقوال نماز به جز تكبيرة الاحرام واجب نيست.[117]
 
اگر سهواً پيش از امام به ركوع رود و طورى باشد كه اگر برگردد به چيزى از قرائت امام نمى ‏رسد، واجب است سر بردارد و با امام نماز را تمام كند و نمازش صحيح است و اگر سر برندارد تا امام برسد نمازش صحيح است.[118]
 
اگر سهواً پيش از امام به سجده رود، واجب است كه سر بردارد و با امام به سجده رود و نمازش صحيح است اگر چه احتياط استحبابى در اين صورت اعاده نماز است و اگر برنداشت نمازش صحيح است.[119]
 
موارد وجوب شركت در نماز جماعت‏
 
كسى كه نذر يا عهد كرده يا قسم خورده كه همه نمازها يا نماز خاصى را به جماعت بخواند، بايد به آن عمل كند، ولى اگر تخلف كند نمازش صحيح است و بايد كفاره بدهد.
 
اگر كسى مبتلا به وسواس در نماز باشد به گونه ‏اى كه اگر بخواهد دست از وسواسى بردارد چاره ‏اى جز شركت در نماز جماعت ندارد، شركت در نماز جماعت بر او واجب است.[120]
 
اگر پدر يا مادر به فرزند خود امر كند كه نماز را به‏ جماعت بخواند چون اطاعت امر پدر و مادر واجب است، بنا بر احتياط واجب بايد نماز را به جماعت بخواند.[121]
 
اخلال به واجبات نماز
 
اخلال عمدى به واجبات نماز، نماز را باطل مى ‏كند، شرط باشد يا جزء، كم باشد يا زياد.[122]
 
واجبات نماز جمعه‏
 
نماز جمعه يكى از فرائض دينى و مهم ‏ترين اجتماع هفتگى مسلمانان است و در روز جمعه طبق نظر اكثر مراجع تقليد، مى ‏توان به جاى نماز ظهر، نماز جمعه خواند.
 
اين نماز واجباتى دارد كه عبارتند از:
 
1. بايد به جماعت خوانده شود.
 
2. حداقل تعداد افراد براى برپايى نماز جمعه، 5 نفر است، يك نفر امام و چهار نفر مأموم.
 
3. دو خطبه قبل از نماز خوانده شود و در هر خطبه حمد و ثناى خدا و صلوات بر پيامبر و آل او عليهم السلام سفارش به تقوا و يك سوره كامل خوانده شود.
 
4. خطيب بايد ايستاده باشد.
 
5. خطيب بايد وضو داشته باشد.
 
6. خطيب بين دو خطبه بايد كمى بنشيند.
 
7. توصيه به تقوا، در خطبه نماز جمعه، بر امام جمعه واجب است.
 
8. با نماز جمعه ديگر حداقل يك فرسخ فاصله داشته باشد.[123]
 
نماز قضا
 
در دو مورد به جا آوردن قضاى نماز واجب است:
 
1. نماز واجب را در وقت آن نخوانده باشد؛ 2. بعد از وقت متوجه شود نمازى كه خوانده باطل بوده است.[124]
 
كسى كه نماز قضا دارد بايد در خواندن آن كوتاهى نكند ولى واجب نيست فوراً آن را به جا آورد.[125]
 
كسى كه نماز قضا دارد، مى ‏تواند نماز مستحبى بخواند.[126]
 
قضاى نمازهاى يوميه لازم نيست به ترتيب خوانده شود مثلاً كسى كه يك روز نماز عصر و روز بعد ظهر را نخوانده، لازم نيست اول نماز عصر و بعد از آن نماز ظهر را قضا نمايد.[127]
 
كسى كه چند نماز از او قضا شده و شماره آنها را نمى‏ داند مثلاً نمى ‏داند چهار تا بوده يا پنج تا، چنانچه مقدار كمتر را بخواند كافى است و همچنين اگر شماره آنها را مى‏ دانسته و فراموش كرده اگر مقدار كمتر را بخواند كفايت مى ‏كند.[128]
 
تا انسان زنده است اگر چه از خواندن نمازهاى قضاى خود عاجز باشد، ديگرى نمى‏ تواند نمازهاى او را قضا نمايد.[129]
 
نماز قضا را با جماعت مى ‏شود خواند، چه نماز امام جماعت ادا باشد يا قضا و لازم نيست هر دو يك نماز را بخوانند مثلاً اگر نماز قضاى صبح را با نماز ظهر يا عصر امام بخواند اشكال ندارد.[130]
 
اگر زن نماز را تأخير بيندازد و از اول ‏وقت به اندازه انجام واجبات يك نماز بگذرد و حائض شود، قضاى آن نماز بر او واجب است.[131]
 
نمازهاى شكسته قضا شده در سفر، در وطن بايد شكسته خوانده شود.
 
پرسش: شخصى كه به مدت دو يا سه روز بي هوش بوده آيا نمازهايى را كه در آن مدت نخوانده قضا دارد؟
 
پاسخ: اگر تمام وقت نماز بی هوش بوده و به دست خودش بی هوش نشده قضا ندارد.[132]
 
عوامل وجوب قضاى نماز
 
عواملى كه موجب وجوب قضاى نماز مى ‏شود، عبارتند از:
 
1. كسى كه عمداً يا سهواً نماز نخوانده.
 
2. كسى كه در تمام وقت آن خواب بوده است.
 
3. در تمام وقت آن مست بوده است.
 
4. بعد از وقت بفهمد نمازش باطل بوده است.
 
5. بعد از وقت بفهمد يكى از شرايط واقعى آن موجود نبوده.
 
6. كسى كه در اثر بيمارى نماز نخوانده.
 
7. نداشتن آب و خاك براى وضو و تيمم.
 
8. ارتداد.
 
مواردى كه نماز فوت شده قضا ندارد
 
1. نمازهاى فوت شده در ايام حيض.[133]
 
2. نمازهاى فوت شده در ايام نفاس.[134]
 
3. نمازهاى فوت شده در زمان كفر اصلى، نه مسلمانى كه مدتى مرتد شده باشد.[135]
 
4. نمازهاى فوت شده در زمان جنون‏[136]
 
5. نمازهاى فوت شده در حال بى هوشى.[137]
 
نماز قضاى پدر و مادر
 
اگر پدر نماز و روزه خود را بجا نياورده باشد، چنانچه از روى نافرمانى ترك نكرده و مى ‏توانسته قضا كند بر پسر بزرگتر واجب است كه بعد از مرگش به جا آورد يا براى او اجير بگيرد بلكه اگر از روى نافرمانى هم ترك كرده باشد واجب است به همين طور عمل كند و نيز روزه ‏اى را كه در سفر نگرفته اگر چه نمى‏ توانسته قضا كند، واجب است كه پسر بزرگتر قضا نمايد يا براى او اجير بگيرد.[138]
 
اگر پسر بزرگ ميت مى‏ داند پدرش نماز و روزه قضا داشته است و تعداد آن را هم مى ‏داند، بايد آنها را قضا كند و اگر تعداد آنها را نمى‏ داند، اگر مقدار كمتر را به جا آورد كافى است.
 
اگر پسر بزرگتر شك دارد كه پدر نماز و روزه قضا داشته يا نه چيزى بر او واجب نيست.[139]
 
اگر ميت وصيت كرده باشد كه براى نماز و روزه او اجير بگيرند بعد از آن كه اجير، نماز و روزه او را به طور صحيح به جا آورد، بر پسر بزرگتر چيزى واجب نيست.[140]
 
كسى كه نماز و روزه قضا دارد، اگر نماز و روزه پدر هم بر او واجب شود، هر كدام را اول به جا آورد صحيح است.[141]
 
اگر پسر بزرگتر پيش از آن كه نماز و روزه پدر را قضا كند بميرد، بر پسر دوم چيزى واجب نيست.[142]
 
نمازى كه به‏ جا آوردن آن بر پسر بزرگ ميت واجب است، منحصر به نماز يوميه نيست، بنابراين اگر نمازى به واسطه نذر بر ميت واجب بود و به‏ خاطر عذرى از او فوت شده باشد، قضاى آن بر ولى‏ ميت واجب است.[143]
 
اگر نماز و روزه‏ اى را كه ميت به جا آورده باشد ولى معلوم شود باطل بوده، باز بر پسر بزرگ اوست كه آنها را قضا نمايد.[144]
 
تنها قضاى نماز و روزه‏ هاى خود پدر كه به جا نياورده واجب است. بنابراين اگر ميت نماز و روزه استيجارى بدهكار بوده، يا خود ميت پسر بزرگ پدرش بوده و نماز و روزه ‏هايى بر او واجب بوده و به جا نياورده قضاى آنها بر ولى ميت (پسر بزرگ او) واجب نيست.[145]
 
نماز آيات‏
 
نماز آيات به واسطه چهار چيز واجب مى‏ شود: اول: گرفتن خورشيد. دوم: گرفتن ماه، اگر چه مقدار كمى از آنها گرفته شود. سوم: زلزله، اگر چه كسى هم نترسد. چهارم: رعد و برق و بادهاى سياه و سرخ و مانند اينها در صورتى كه بيشتر مردم بترسند.[146]
 
اگر از چيزهايى كه نماز آيات براى آنها واجب است بيشتر از يكى اتفاق بيفتد، انسان بايد براى هر يك از آنها يك نماز آيات بخواند، مثلاً اگر خورشيد بگيرد و زلزله هم بشود، بايد دو نماز آيات بخواند.[147]
 
چيزهايى كه نماز آيات براى آنها واجب است در هر شهرى اتفاق بيفتد فقط مردم همان شهر بايد نماز آيات بخوانند و بر مردم جاهاى ديگر واجب نيست، ولى اگر مكان آنها به قدرى نزديك باشد كه با آن شهر يكى حساب شود نماز آيات بر آنها هم واجب است.[148]
 
از وقتى كه خورشيد يا ماه شروع به گرفتن مى ‏كند انسان بايد نماز آيات را بخواند و بنابر احتياط واجب بايد به قدرى تأخير نيندازد كه شروع به باز شدن كند.[149]
 
موقعى كه زلزله و رعد و برق و مانند اينها اتفاق مى ‏افتد، انسان بايد فوراً نماز آيات را بخواند و اگر نخواند معصيت كرده و تا آخر عمر بر او واجب است و هر وقت بخواند ادا است.[150]
 
نماز آيات بر مستحاضه واجب است. و بايد براى نماز آيات هم كارهايى را كه براى نماز يوميه گفته شد، انجام دهد.[151]
 
نماز آيات بر زنى كه در حال حيض يا نفاس است واجب نيست و قضا هم ندارد.
 
باران شديدى كه موجب خوف اكثر مردم شهر شود، نماز آيات واجب مى ‏شود.[152]
 
اگر بعد از باز شدن آفتاب يا ماه بفهمد كه تمام آن گرفته بوده بايد قضاى نماز آيات را بخواند ولى اگر بفهمد مقدارى از آن گرفته بوده قضا بر او واجب نيست.[153]
 
اگر بفهمد نماز آياتى را كه خوانده باطل بوده، بايد دوباره بخواند، و اگر وقت گذشته قضا نمايد.[154]
 
اگر در وقت نماز يوميه نماز آيات هم بر انسان واجب شود، چنانچه براى هر دو نماز وقت دارد، هر كدام را اول بخواند اشكال ندارد، و اگر وقت يكى از آن دو تنگ باشد، بايد اول آن را بخواند، و اگر وقت هر دو تنگ باشد، بايد اول نماز يوميه را بخواند.[155]
 
اگر در بين نماز يوميه بفهمد كه وقت‏ نماز آيات تنگ است، چنانچه وقت نماز يوميه هم تنگ باشد، بايد آن را تمام كند بعد نماز آيات را بخواند و اگر وقت نماز يوميه تنگ نباشد، بايد آن را بشكند و اول نماز آيات را به جا آورد بعد نماز يوميه را.[156]
 
اگر در بين نماز آيات بفهمد كه وقت نماز يوميه تنگ است، بايد نماز آيات را رها كند و مشغول نماز يوميه شود و بعد از آن كه نماز را تمام كرد پيش از انجام كارى كه نماز را به هم بزند، بقيه نماز آيات را از همان جا كه رها كرده بخواند.[157]
 
نماز آيات دو ركعت است و در هر ركعت پنج ركوع دارد و دستور آن اين است كه انسان بعد از نيت، تكبير بگويد و يك حمد و يك سوره‏ تمام بخواند و به ركوع رود و سر از ركوع بردارد، دوباره يك حمد و يك سوره بخواند، باز به ركوع رود تا پنج مرتبه و بعد از بلند شدن از ركوع پنجم، دو سجده نمايد و برخيزد و ركعت دوم را هم مثل ركعت اول به جا آورد و تشهد بخواند و سلام دهد.[158] و مى ‏تواند در هر ركعت بعد از خواندن حمد، سوره ‏اى را پنج قسمت نمايد و بعد از هر قسمتى يك ركوع انجام دهد مانند سوره قدر كه پنج آيه دارد.[159]
 
اگر در يك ركعت از نماز آيات پنج مرتبه حمد و سوره بخواند و در ركعت ديگر يك حمد بخواند و سوره را پنج قسمت كند، مانعى ندارد.[160]
 
هر يك از ركوع ‏هاى نماز آيات ركن است كه اگر عمداً يا اشتباهاً كم يا زياد شود، نماز باطل است.[161]
 
اگر در نماز آيات شك كند كه چند ركعت خوانده و فكرش به جايى نرسد، نماز باطل است.[162]
 
سجده واجب قرآنى‏
 
در هر يك از چهار سوره نجم، علق، فصلت و سجده، يك آيه سجده است كه اگر انسان بخواند يا گوش به آن دهد، بعد از تمام شدن‏ آن آيه، بايد فوراً سجده كند و اگر فراموش كرد، هر وقت يادش بيايد، بايد سجده نمايد.[163]
 
اگر انسان موقعى كه آيه سجده را مى‏ خواند، از ديگرى هم بشنود چنانچه گوش داده بايد دو سجده نمايد و اگر به گوشش خورده يك سجده كافى است.[164]
 
در صورتى كه سبب وجوب سجده پشت سر هم تكرار شود، سجده هم بايد تكرار شود و اگر همزمان باشد واجب نيست. مانند اين كه عده ‏اى با هم آيه سجده را بخوانند.[165]
 
در غير نماز اگر در حال سجده، آيه سجده را بخواند يا به آن گوش بدهد بايد سر از سجده بردارد و دوباره سجده كند.[166]
 
در حين خواندن نماز واجب اگر آيه سجده را بشنود، ضمن اين كه با اشاره لازم است سجده كند، بعد از نماز نيز لازم است سجده كند.[167]
 
هر گاه در سجده واجب قرآن، پيشانى را به قصد سجده بر زمين بگذارد، كافى است اگر چه ذكرى نگويد، و گفتن ذكر، مستحب است همچنين رو به قبله بودن و وضو داشتن نيز لازم نيست.[168]
 
 اگر آيه سجده را از كسى كه قصد خواندن قرآن ندارد بشنود، يا از مثل ضبط صوت آيه سجده را بشنود، لازم نيست ‏سجده نمايد. ولى اگر از وسيله ‏اى‏كه صداى خود انسان را مى ‏رساند بشنود مانند بلندگو، واجب است سجده كند.[169]
 


--------------------------------------------------------------------------------


[1] توضيح المسائل مراجع، م 904.
 

[2] همان، م 900.
 

[3] گناهان كبيره، دستغيب، ج 2، ص 404.
 

[4] فرهنگ فقه، ج 4، ص 380.
 

[5] تحرير الوسيله، ج 1، ص 141- 178؛ توضيح المسائل مراجع، م 777 و 781.
 

[6] توضيح المسائل مراجع، م 59.
 

[7] همان، م 61.
 

[8] توضيح المسائل مراجع، م 63.
 

[9] همان، م 788.
 

[10] اجوبة الاستفتائات، ص 89، م 437؛ توضيح المسائل مراجع، م 789؛ فرهنگ فقه، ج 2، ص 284.
 

[11] صراط النجاة، ج 1، س 878؛ جامع المسائل فاضل، ج 1، س 1706؛ اجوبة الاستفتائات، س 438.
 

[12] توضيح المسائل مراجع، م 790.
 

[13] عروة الوثقى، ج 1، فى الستر و الساتر، الثانى؛ جامع المسائل فاضل، ج 1، ص 243.
 

[14] همان.
 

[15] همان، م 5.
 

[16] همان، م 4
 

[17] توضيح المسائل مراجع، م 792.
 

[18] توضيح المسائل مراجع، م 789.
 

[19] همان، قبل از م 728.
 

[20] همان، قبل از م 728.
 

[21] همان، م 755.
 

[22] همان، قبل از م 942.
 

[23] توضيح المسائل مراجع، م 942.
 

[24] همان، م 1263.
 

[25] همان، م 1264.
 

[26] فرهنگ فقه، ج 3، ص 286 و ج 1، ص 479.
 

[27] توضيح المسائل مراجع، ج 1، م 553.
 

[28] تحريرالوسيله، ج 1، فى افعال الصلاة، ص 282؛ توضيح المسائل ده مرجع، م 942.
 

[29] همان، م 5 و 6؛ توضيح المسائل ده مرجع، م 944.
 

[30] توضيح المسائل ده مرجع، م 945.
 

[31] توضيح المسائل مراجع، م 943.
 

[32] همان، م 946.
 

[33] همان، م 947.
 

[34] همان، م 948.
 

[35] جامع عباسى، ص 132.
 

[36] توضيح المسائل مراجع، م 952.
 

[37] همان، م 948.
 

[38] همان، م 951.
 

[39] همان، م 959.
 

[40] همان، م 961.
 

[41] توضيح المسائل مراجع، م 961.
 

[42] همان، م 963.
 

[43] همان، م 964.
 

[44] همان، م 978.
 

[45] همان، م 952.
 

[46] همان، ج 1، ص 576.
 

[47] همان، ص 56، م 968.
 

[48] همان، م 992.
 

[49] توضيح المسائل مراجع، ج 1، م 993.
 

[50] همان، م 995.
 

[51] همان، م 994.
 

[52] همان، م 1007.
 

[53] همان، م 997.
 

[54] توضيح المسائل مراجع، م 1000 و 1002.
 

[55] همان، م 1025.
 

[56] همان، م 1024.
 

[57] همان، م 1022 و 1023.
 

[58] توضيح المسائل مراجع، م 1029.
 

[59] همان، م 1030.
 

[60] همان، م 1028.
 

[61] همان، م 1031.
 

[62] همان، م 1032.
 

[63] همان، م 1033.
 

[64] همان، م 1040.
 

[65] همان، م 1045.
 

[66] همان، م 1062.
 

[67] توضيح المسائل مراجع، م 1050.
 

[68] همان، م 1049.
 

[69] همان، م 1054.
 

[70] همان، م 1056.
 

[71] توضيح المسائل مراجع، با استفاده از م 1065.
 

[72] همان، م 1076.
 

[73] همان، م 1073.
 

[74] همان، ذيل م 888 و 1057.
 

[75] همان، م 1075.
 

[76] فرهنگ فقه، ج 3، ص 100؛ سؤال و جواب، سيد محمدكاظم يزدى، ص 49، س 76.
 

[77] نجم، علق، فصلت، سجده؛ عروة الوثقى، ج 1، فى سائر اقسام السجود، م 2.
 

[78] توضيح المسائل مراجع، با استفاده از م 952.
 

[79] همان، با استفاده از م 1019.
 

[80] همان، م 965 و 966.
 

[81] توضيح المسائل مراجع، م 1005.
 

[82] همان، م 1006.
 

[83] همان، م 1100 و 1101.
 

[84] توضيح المسائل مراجع، م 1105.
 

[85] همان، م 1108.
 

[86] همان، م 1109.
 

[87] همان، م 1110.
 

[88] همان، م 1111.
 

[89] توضيح المسائل مراجع، م 1112.
 

[90] همان، م 1113.
 

[91] همان، م 1114.
 

[92] توضيح المسائل مراجع، م 1116.
 

[93] همان، م 1771.
 

[94] همان، م 1771.
 

[95] الفتاوى الواضحه، ص 553.
 

[96] بحارالانوار، ج 63، ص 495.
 

[97] كافى، ج 3، ص 269.
 

[98] امالى صدوق، ص 483.
 

[99] هزار و يك نكته درباره نماز، ص 137.
 

[100] توضيح المسائل مراجع، م 752.
 

[101] توضيح المسائل مراجع، م 753.
 

[102] عروة الوثقى، ج 1، فى اوقات الرواتب، م 15.
 

[103] توضيح المسائل مراجع، م 1236.
 

[104] توضيح المسائل مراجع، م 1237.
 

[105] همان، م 1246.
 

[106] همان، م 1250.
 

[107] توضيح المسائل مراجع، قبل از م 1272.
 

[108] همان، م 1277.
 

[109] همان، م 1362.
 

[110] همان، شرط پنجم از شروط شكسته بودن نماز در سفر.
 

[111] توضيح المسائل مراجع، م 1297.
 

[112] همان، م 1312.
 

[113] مناسك حج، امام خمينى، شرايط وجوب حجة الاسلام، م 11.
 

[114] همان، م 16؛ فرهنگ فقه، ج 4، ص 469.
 

[115] سير و سفر در اسلام، محمد وحيدى، ص 22.
 

[116] تحريرالوسيله، ج 1، فى احكام الجماعة، م 7.
 

[117] همان، م 9.
 

[118] توضيح المسائل مراجع، م 1477.
 

[119] همان، م 1478.
 

[120] توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 797، م 1405.
 

[121] همان، م 1406.
 

[122] شرائع الاسلام، ص 76، در واجبات سجود.
 

[123] تحريرالوسيله، ج 1، ص 232.
 

[124] توضيح المسائل مراجع، م 1370 و 1371.
 

[125] همان، م 1372.
 

[126] توضيح المسائل مراجع، م 1373.
 

[127] همان، م 1375.
 

[128] همان، م 1383.
 

[129] همان، م 1387.
 

[130] همان، م 1388.
 

[131] همان، م 471.
 

[132] استفتائات امام خمينى قدس سره، ج 1، ص 173، س 176؛ تحريرالوسيله، ج 1، القول فى صلاة القضاء؛ منهاج الصالحين، ج 1، قبل از م 716؛ توضيح المسائل مكارم، م 1193.
 

[133] توضيح المسائل مراجع، م 469.
 

[134] عروة الوثقى، ج 1، فى صلاة القضاء؛ توضيح المسائل مراجع، م 1370.
 

[135] همان؛ توضيح المسائل مراجع، م 1695.
 

[136] همان،؛ توضيح المسائل مراجع، م 1694.
 

[137] همان.
 

[138] توضيح المسائل مراجع، م 1390.
 

[139] توضيح المسائل مراجع، م 1391.
 

[140] همان، م 1394.
 

[141] همان، م 1396.
 

[142] همان، م 1398.
 

[143] عروة الوثقى، ج 1، ص 595، م 18 و ج 2، ص 63، م 26.
 

[144] تحريرالوسيله، ج 1، ص 206، م 16؛ عروة الوثقى، ج 2، ص 62، م 19
 

[145] تحريرالوسيله، ج 1، ص 206، م 16؛ عروة الوثقى، ج 1، ص 592، م 1.
 

[146] توضيح المسائل مراجع، م 1491.
 

[147] همان، م 1492.
 

[148] همان، م 1494.
 

[149] توضيح المسائل مراجع، م 1495.
 

[150] همان، م 1498.
 

[151] همان، م 430.
 

[152] مجمع المسائل گلپايگانى، ج 1، ص 253.
 

[153] توضيح المسائل مراجع، م 1499.
 

[154] توضيح المسائل مراجع، م 1502.
 

[155] همان، م 1503.
 

[156] همان، م 1504.
 

[157] همان، م 1505.
 

[158] توضيح المسائل مراجع، م 1507.
 

[159] همان، م 1508.
 

[160] همان، م 1509.
 

[161] همان، م 1515.
 

[162] همان، م 1513.
 

[163] توضيح المسائل مراجع، م 1093.
 

[164] همان، م 1094.
 

[165] تحريرالوسيله، ج 1، القول فى سجدتى التلاوة و الشكر، م 2.
 

[166] توضيح المسائل مراجع، م 1095.
 

[167] همان، م 985.
 

[168] همان، م 1099.
 

[169] توضيح المسائل مراجع، م 1096.

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

 شماره نوبت استخاره: 09102506002

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

پاسخگویی سوالات شرعی: 09102506002

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group