تفسير دعاي (( الهم کن لوليک ... )) ؟
نگاهي به دعاي "اللهم کن لوليک ..."
اين دعا به غلط به دعاي فرج معروف شده است. دعاي فرج " الهي عظم البلاء ..." است. ما در دعاي "اللهم کن لوليک ..." به صورت کلي، از خداوند ميخواهيم که امام زمان(ع) را تحت حمايت کامل خود بگيرد و او را تا رسيدن به هدف نهايياش (استقرار عدل در سراسر زمين) از هر جهت ياري کند.
به عنوان مقدمه بايد ياد آور شويم که جهان هستي، بر پايه اسباب و مسببات پايه ريزي شده است؛ به گونهاي که براي تحقق هر امري بايد زمينهها و شرايط آن فراهم شده باشد. دعا کردن نيز در اين نظام، جايگاه خاص خود قرار دارد و در کنار ساير شرايط و يکي از آنها شمرده ميشود. از اين رو، وظيفه هر انسان دعا کردن است؛ همان گونه که بايد تلاش و کوشش نيز داشته باشد.
حقيقت دعا، اظهار عجز و فقر و نياز به درگاه پروردگار عالم وخالق جهان است. انسان هنگام دعا، با حضرت حق ارتباط ويژه برقرار کرده و ضمن اعتراف به حقارت و کوچکي خود، عظمت باري تعالي را زنده ميکند. او خود را مالک چيزي نميداند، و در برابر خداوند، خويش را هيچ به حساب ميآورد و عبوديت و بندگي اش را اظهار ميدارد.
بنده هستي خود را از آن خدا و خود را محتاج درگاه او ميداند و لذا سر به آستان او ميگذارد. و اين نمايش ارتباطي زيبا بين خدا و بنده است. در اين حال، بنده نزد خدا عزت مييابد، به او نزديک تر ميشود و عنايت ويژه حق را شامل حال خود ميکند. نيازش پذيرفته، حاجتش روا، و دعايش مستجاب ميشود.
در اين ميان دعا به ساحت مقدس امام که ولي نعمت ما و واسطه فيض الهي است ـ جايگاه ويژهاي دارد و وظيفه انسان دعا براي او است بايد دانست ترديدي نيست كه دعا، از عبادتهاي بزرگ است و آثار فراواني دارد و دعا كردن براي سلامتي امام عصر(ع) از بهترين اقسام دعا است. درباره تاثير دعا، از دو زاويه ميتوان نگاه كرد:
الف. تاثير دعا نسبت به امام؛ ب. تأثير دعا براي دعا كننده؛
از نگاه اول، دعا در سلامتي حضرت، مؤثر است؛ زيرا ايشان به اين جهت كه انسان است و در همين عالم زندگي ميكند، در معرض آفات و بلايا هست و دعا ميتواند در دور كردن بلاها و مرضها از وجود عزيزش مؤثر باشد. اين، با ارادهي خدا مبني بر حيات و سلامتي امام، منافاتي ندارد؛ زيرا كه ارادهي خدا از طريق اسباب اعمال ميشود و دعا از مهمترين وسيلهها و سببها براي جريان اراده خدا در زندگي است.
از نگاه دوم، آثار دعا كردن فراوان است از جمله:
دعا كردن راهي است براي اين كه امام عصر را ياد كنيم و به اين وسيله با آن عزيز ارتباط روحي و معنوي پيدا كنيم و اين ارتباط ثمرات بسياري براي رشد و كمال روحي ما دارد.
دعا كردن براي امام، نوعي عرض ارادت و محبت نسبت به او است كه قطعاً از سوي آن منبع كرم بي پاسخ نخواهد ماند و دعا كننده را مورد لطف و عنايت خاص خود قرار خواهد داد.
دعا كردن براي امام، يعني آن وجود عزيز را بر بسياري از موجودات و پديدهها مقدم دانستن و وجود و نقش او را مد نظر قرار دادن. اين موضوع، سبب زياد شدن محبت آن عزيز در دلها و جانها ميگردد؛ زيرا ذكر محبوب سبب فراواني محبت نسبت به او است.
با توجه به اين كه ايشان، واسطهي فيض الهي در عالم هستياند، صلوات و صدقه به نيت ايشان خود نوعي وسيله براي كسب فيوضات بيشتر است.
اما ترجمهاي از اين دعاي شريف:
در ابتداي دعا از لفظ "الله" مدد ميگيريم. "الله" لفظ خاص خدا و ندا است و همه صفات کمالي او را در بر ميگيرد. استفاده از اين لفظ، نشانه آن است که مطلبي بزرگ، مهم و فراگير از خداوند مسئلت ميکنيم.
سپس اراده خداوند را خواستارم: "کن" اراده خداوند دو گونه است: تکويني(مربوط به خلق و عالم هستي) تشريعي(مربوط به قوانين) ما در اين دعا، اراده از نوع اول را ـ که حتميت دارد و تخلف از آن معنا ندارد ـ را خواستاريم.
در ادامه دعا لفظ "ولي" را براي امام عصر(ع) به کار ميگيريم. ولي خدا، يعني کسي که قرين خداست و بين او و خدا مانع و فاصله نيست. بر اين اساس او برترين مخلوق خداوند است و از او کسي به خدا نزديک تر نيست. در معناي ولي، سرپرستي نيز نهفته است. پس او از طرف خدا سرپرست امور عالم هستي است و تصرف در امور ميکند. اين بالاترين مقامي است که يک مخلوق ميتواند داشته باشد و لذا اطاعت مطلق از او واجب است. " أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ"(نساء/59) آنگاه ولي را معرفي ميکنيم: "الحجة بن الحسن" هر کس بايد امام و رهبر و راهبر خود را بشناسد. بداند هادي او چه کسي است. پيامبر فرموده است: "من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية"؛"کسي که بميرد و امام زمانش را نشناخته باشد به مرگ جاهلي از دنيا رفته است". بايد انسان بداند رهرو چه کسي است و به پيروي از او به کجا ميرود. ما در اين فراز، امام خود را معرفي ميکنيم و او همان امام مهدي(ع) فرزند امام حسن عسکري(ع) است.
در ادامه دعا، نيازهاي خودا را ميخواهيم. خدايا! براي مهدي: ولي، حافظ، قائد، ناصر، دليل و عين باش.
"ولي" يعني سرپرستي امور مهدي(ع) را خود به عهده بگيرد و لحظهاي از او غافل نشو. پيامبر(ص) مکرر ميفرمود: "رب لا تکلني الي نفسي طرفة عين ابدا"؛"پروردگارا! به اندازه چشم به هم زدني مرا به خود واگذار مکن". از پيامبر در اين زمينه پرسيدند. فرمود: برادرم يونس لحظهاي به حال خود رها شد، سرانجامش گرفتاري در شکم ماهي بود. همه نيازمند عنايت خداييم، و ولي خدا به خاطر مقام بلندش، دستگيري بيشتر را ميطبد.
"حافظ" ؛ يعني، خدايا، تو او را از گزند حوادث و کيدها حفظ کن و نقشههاي دشمنان و شياطين را در مورد او نقش بر آب کن. خدايا او را از بلاها و بيماريها محافظت کن، تا بتواند به خوبي ولايت خود را اعمال کند.
"قائد"؛ يعني: رهبر و راهنماي او، تو باش و مديريت برنامههاي او را به عهده بگيرد. اين انقلاب بزرگ جهاني نيازمند به راهبريها و هدايتهاي ويژه خداوند است.
"ناصر"؛ يعني، خدايا! ياور و مددکار او باش. هر حرکتي که بخواهد به سر انجام برسد، بايد مورد حمايت و ياري قرار گيرد تا نتيجه مطلوب از آن حاصل آيد. و چه کسي بهتر از خداوند که قدرت مطلق بوده، و بهترين در تحقق برنامهها است.
"دليل" ؛ يعني، خدايا! راهنما و دليل او باش. اگر آدمي وارد جادهاي شود که تا به حال در آن گام ننهاده متحير ميماند؛ زيرا نميداند راه چگونه است. او نياز به دليل و راهنما دارد که او را همراهي کرده و راه را براي او توضيح دهد و به مقصدش برساند. کاروانها در زمان گذشته، براي رسيدن به مقصد از دليل و بلد راه سود ميجستند. ما از خداوند ميخواهيم که خودش دليل و راهنماي امام باشد تا زمينههاي ظهور او فراهم گردد، و با قيام زيبايش عدالت را در جهان حاکم گرداند.
"عين"؛ ، اصلي ترين عضو شناخت، چشم است. آدمي با چشم، کران تا کران جهان را ميبيند و محيط خود را درک ميکند. خطاي ديد باعث خسارت جبران ناپذيري ميشود. ما از خدا ميخواهيم خودش عين باشد و امام از طريق او، جهان و حرکت خود را ببيند. ديد خدايي ديگر خطا ندارد و بدون نقص و انحراف است.
سر انجام اين اراده و عنايتهاي ويژه حضرت حق آن است که زمين از آلودگيها و نافرمانيها به دست امام مهدي(ع) و با قيام آسماني اش پاک ميشود و عبادت الهي بدون شرک محقق گردد:" يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً"(نور،55) و هدف از خلقت تحقق مييابد. " وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ"(ذاريات،56) ما از خداوند ميخواهيم اين نعمت ارزشمند، پس از پديد آمدن مدتهاي طولاني ادامه يابد تا انسانهاي زيادي در سايه اين حکومت به سر انجام نيک نايل شوند.