پاسخ :
جواب اجمالي:
امام زمان ـ عليه السّلام ـ را در حيات پدر بزرگوارش سه گروه از معاصرينش ديدهاند: 1. اهل بيتش مانند عمّهاش حكيمه خاتون (عمّة امام عسگري ـ عليه السّلام ـ) و خادمان حضرت عسگري مانند ابو نصر ظريف؛ 2. گروه دوم از نواب اربعه عمري كه وكالت امام هادي ـ عليه السّلام ـ و امام عسگري ـ عليه السّلام ـ را داشت و بعد از آنها اوّلين نايب خاص امام زمان (عج) بود كه حضرتش را در حيات پدرش زيارت كرد؛ 3. گروه سوّم شيعيان خاص و اصحاب بزرگوار امام عسگري ـ عليه السّلام ـ از اين امر (ولادت امام مهدي (عج)) مطلع شده و به زيارتش مشرّف شدند از جمله آنها احمد ابن اسحاق قمي و بسياري از شيعيان ديگر كه به حضور حضرتش مشرّف شدند.
جواب تفصيلي:
سال ولادت امام زمان ـ عليه السّلام ـ بنا بر نقل اكثر مورّخين مُعتبر و و محدّثين شيعه و غير شيعه نيمه شعبان سال 255 هـ . ق. ميباشد،[1] و سال شهادت امام حسن عسگري ـ عليه السّلام ـ سال 260 هـ .ق. ميباشد.[2] بنابر تصريح علماي بزرگ اماميّه مانند شيخ مفيد، آن حضرت در سال شهادت پدر بزرگوارش پنج ساله بود: «وكان عمره عند وفاة ابيه خمس سنين اتاه الله تعالي فيها الحكمه كما اتاها يحي صبياً و جعله اماماً في حال الطفوليه . . .».[3] اين قول مشهور و دقيق بين علماي شيعه و تمام شيعيان است، بنابراين امام دوازدهم ـ عليه السّلام ـ پنج سال در كنار پدر بزرگوارش و در ساية پدر مهربانش زندگي نموده است و اين زندگي و حتي تولد حضرتش به نوعي در خفاء و پنهاني بوده است، علّت اختفاء مربوط به اوضاع سياسي و اجتماعي معاصر امام عسگري ـ عليه السّلام ـ و حتي ائمة پيش از او بوده است به لحاظ امنيت جاني چنانكه ولادت برخي از انبياي الهي در خفا و استتار بوده است،[4] شرايط سياسي حاكم بر عصر امام به علت تدابيـر سخت نظامي خلفاي عباسي كه دشمن سرسخت ائمّه بودهاند اقتضاء مينمود، كه شيعيان در تقيّة كامل و اختفاء فعّاليتهاي مذهبي خود را انجام دهند و ارتباط با ائمه براي شيعيان بسيار سخت انجام ميگرفت، تنها وكلاي شيعه در اين دوره با زحمات عديده امكان ارتباط با ائمه را داشتند، مخصوصاً دوره امام عسگري ـ عليه السّلام ـ سختترين دوران سياسي و اجتماعي براي شيعه محسوب ميشود. اين امام عزيز اكثر دوران خويش را در پادگانهاي نظامي به سر برد و بخشي از عمر شريفش را نيز كاملاً تحت مراقبت وكنترل شديد نيروها و جاسوسان امنيتي خلفاي جائر و ستم پيشه عباسي بوده است و وظيفة سنگين الهي، امامت را انجام ميداد با توجّه به اين اوضاع فشار و خفقان سياسي است كه امام زمان ـ عليه السّلام ـ در كودكي براي خيلي از مردم ناشناخته بود و فقط خصّصين از بزرگان شيعه و نزديكان أئمه و صحابي بزرگ به زيارت حضرت توفيق يافته و او را ديدهاند و تعداد اين افراد به حدّي است كه يقين آور است علاوه بر اين كه اين رؤيتكنندگان خودشان از فقها و از اصحاب بزرگ و كاملاً مورد اطمينان و تأييد ائمه بودهاند كه در يقين و اطمينان كامل به كلام آنها جاي هيچ شبهه و شكي را باقي نميگذارد. اسامي اين افراد در كتابهاي حديثي و تاريخي علماي بزرگ شيعه و سنّي آمده است و بسياري از اين افراد خودشان به محضر امام زمان ـ عليه السّلام ـ در زمان امام حسن عسگري ـ عليه السّلام ـ رسيدهاند با توجّه به اينكه در مدّت پنج سال امام عسگري ـ عليه السّلام ـ با خواص از شيعيان ارتباط مستمر داشت يا از طريق وكلاي مخصوص در نواحي مختلف سرزمين اسلامي يا ارتباط مستقيم كه در اين فرصتها امام سعي مينمود جانشين خود را به شيعيان معرفي كند و آنها را از تحير و سر درگمي نجات دهد همان طوري كه ائمه قبل از او علاوه بر تصريح پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه ـ بنام ائمه، شخصاً و عيناً او را به شيعيان معرفي ميكردهاند تا هيچ كس به دروغ مدّعي مقام امامت نشود كه منجر به انحراف شيعه از مسير حق گردد لذا در سيره تمام ائمه ما ميبينيم كه آنها علاوه بر معرفي جانشين خود از آخرين امام معصوم نيز با القاب و اسم خاص آن حضرت به تصريح سخن گفتهاند و او را به مردم با علائم مخصوص و منحصر بهفرد معرفي نمودهاند.
با اين اهتمام به مقام امامت، امام عسگري ـ عليه السّلام ـ هم خبر از ولادت و غيبتش داده و او را شخصاً از دوران نوزادي و تولّد او را با طرق مختلف از جمله فرستادن «عقيقه»،[5] به تمام شيعيان از ولادت آن حضرت خبر داده و او را به بزرگان شيعه نشان داده و در زمان خود شناساندهاند تا حجّت بر آنها تمام شده است. در اينجا بترتيب از منابع معتبر و مختلف به تبيين برخي از افرادي كه بـه حضور حضرت صاحب الامر (عج) در زمان پدر بزرگوارش مشرّف شدهاند ميپردازيم:
1. محمد بن عثمان العمري همراه چهل نفر از شيعيان آن حضرت را در كودكي ديدهاند كه امام عسگري ـ عليه السّلام ـ به آنها فرموده است «هذا امامكم من بعدي و خليفة عليكم اطيعوه».[6]
2. كلخي به نقل از ابو هارون كه از شيعيان بوده است نقل ميكند كه صاحب الزمان ـ عليه السّلام ـ را ديدم صورتش مانند ماه شب چهاردهم نور ميداد.[7]
3. يعقوب بن منقوش هم به نقل از شيخ صدوق (ره) در كمال الدين از جمله كساني است كه حضرت را ديده است.[8] شيخ صدوق از بزرگان شيعه است كه كتابهاي گرانسنگي را در علوم مختلف از خود برجاي گذاشته است كه داراي اعتبار ويژهاي در پيش فُقهاي شيعه هستند از جمله كتابهاي بسيار معتبر او كتاب «كمال الدين و اتمام النعمة» است كه آن را درباره امام عصر ـ عليه السّلام ـ نگاشته و تفصيلاً مباحث مختلفي را حول محور مهدويت طرح نموده و تمام شبهات وارده بر اين جريان را در آن جواب داده است كه بسيار قابل توجّه و مناسب است لذا هيچ شبههاي در كتاب و نويسندة آن وجود ندارد و از جهاتي، از جمله نزديكي دوران حياط صدوق به دوران غيبت صغري از نقاط قوت اين كتاب است و ممتاز بودن و برخورداري نويسنده از فضائل نفساني از موارد ديگر امتيازات اين كتاب شريف است كه قابل توجّه ميباشد. در حقيقت اين كتاب جواب شبهاتي است كه درباره مسئلة مهدويت و وجود امام عصر (عج) در عصر صدوق بر شيعه وارد شده و صدوق (رض) قاطعانه به آنها پاسخ مستند و مستدل داده است از جمله كتابهاي معتبر شيعه كه به اين مسئله «رويت امام در حيات پدرش» پرداخته، كتاب ارشاد شيخ مفيد است (336-413)، به نقل از ارشاد محمد بن اسماعيل بن موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ كه از نوادگان امام هفتم بود در عراق امام زمان را در كودكي و در حيات پدرش ديده است، حمزة بن موسي بن جعفر به نقل از حكيمه خاتون عمة امام عسگري ـ عليه السّلام ـ كه از جمله روايات بسيار معتبر است او را ديده در حيات پدرش ديده است، اين روايت كه حكيمه خاتون حضرت را ديده است در بسياري از كتابهاي مربوط به موضوع مهدويت كراراً آمده است كه حتّي شب ولادت حضرت صاحب الزمان ـ عليه السّلام ـ آن بانوي مكرّم در خانة امام عسگري ـ عليه السّلام ـ حاضر بوده و افطار را در كنار برادرزادهاش بوده و شاهد ولايت آن حضرت بوده است،[9] و او را مكرراً ديده و چشمانش با ديدارش روشن گرديده است «رزقنا الله و اياكم رؤيته» بنابر اين اگر رويت كنندگان حضرت را در يك جمع بندي قرار دهيم ميتوانيم چنين نتيجه بگيريم كه سه گروه حضرت را ديدهاند :
1. اهل بيت آن حضرت: مانند حكميه خاتون عمة امام عسگري ـ عليه السّلام ـ و خادمان خانة امام عسگري ـ عليه السّلام ـ در رديف اولين كساني بودهاند كه امام را زيارت كردهاند الف. ظريف (ابونصر) خادم دودمان امام عسگري ـ عليه السّلام ـ[10] ب. ابوسعيد غانم خادم ديگر امام عسگري ـ عليه السّلام ـ نقل كرده است كه امام زمان ـ عليه السّلام ـ در گهواره بود كه به محضرش شرف ياب شدم . . . به من فرمود: «انا خاتم الاوصياء و بي يدفع الله عن اهلي و شيعتي».[11]
ج. «و روي محمد بن يعقوب رفعه عن نسيم الخادم و خادم ابي محمد ـ عليه السّلام ـ . . .» وارد شدم به حضور امام زمان ـ عليه السّلام ـ بعد از اينكه ده شب از ولادتش ميگذشت، در اين حال عطسه نمودم به من فرمود: «يرحمك الله. . . ». فقال «الا ابشرك في العطاس، هو امان من الموت ثلاتة ايام».[12]
2. گروه دوم كه از ديدار امام در حيات پدرش مسرور شدهاند از نواب حضرتش بودند، عثمان بن سعيد عمروي چنانكه قبلاً نيز گفته شد.
3. گروه سوم از زيارت كنندگان حضرت در عهد امام عسگري ـ عليه السّلام ـ اصحاب خاص و شيعيان نامدار حضرت بودهاند كه به برخي از آنها اشاره كرديم و بسياري از بزرگان شيعه از جمله علماي شهر قم و شيعيان خاص امام عسگري ـ عليه السّلام ـ به زيارت حضرت صاحب الزمان ـ عليه السّلام ـ در زمان حيات پدرشان رسيدهاند.
براي آگاهي بيشتر در اين مورد مطالعه (كتاب سيماي آفتاب) توصيه ميشود.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . محمد بن محمد، شيخ المفيد، الارشاد ج 2،چاپ اول، قم، آل البيت،1413ـ ص 339.
[2] . همان، ص 336.
[3] . همان، ص 339.
[4] . شيخ الطائفه طوسي، كتاب الغيبة، طهران (انتشارات نينوي الحديثه، بيتا) ص 74 ـ و ـ شيخ مفيد «پيشين» ص 336 علت مخفي بودن ولادت را توضيح داده است.
[5] . شيخ طوسي «غيبت»، (انتشارات نينوي)، ص 14 و 148؛ بحارالانوار مجلسي، چاپ دارالكتب، ج 51، ص 22.
[6] . محمد بن علي (شيخ صدوق) كمال الدين ج 2، چاپ سوّم، قم، جامعة مدرسين، 1416، ق، ص 435.
[7] . محمد بن علي (صدوق) كمال الدين ج 2، چاپ سوم ، (قم جامعه مدرسين 1416 ه.ق ص 435.
[8] . همان، ص 437.
[9] . محمد بن محمد (شيخ مفيد) الارشاد ج 2- چاپ اول (قم،آل البيت)، 1413، ص 351، و كمال الدين (پيشين) ص 424.
[10] . بحار الانوار «پيشين» ج ص 22 و ارشاد مفيد «مفيد پيشين»ج 2، ص 354، و غيبة شيخ طوسي «پيشين»ص 148.
[11] . غيبت شيخ طوسي «پيشين» ص 148 و منتخب الاثر، آيت الله صافي، چاپ هفتم، مكتبة الداوري، قم، ص 360.
[12] . همان، «غيبت شيخ طوسي»، ص 139.