6 سال است كه ازدواج كرده ام، اما هنوز هم همسرم را با ديگران مقايسه مي كنم و سختي هاي مالي زياد و به تبع آن تحقيرهايي كه به خصوص در دوره سربازي همسرم كشيدم فراموشم نمي شود؛ لطفا راهنماييم كنيد.
با سلام و سپاس از اينكه مركز ما را براي پاسخ و راهنمايي برگزيده ايد؛ پرسشگر گرامي موضوعي كه شما مطرح نموديد امري است كه ممكن است براي هر كسي اتفاق بيفتد، ولي مساله مورد توجه، اهميتي است كه شما به اين مساله داده ايد و درصدد حل آن هستيد، البته من به شما حق مي دهم كه در پي حل اين تعارض برآييد، چون طبق تجارب باليني ما اين موضوع بسيار حائز اهميت است بطوري كه درمواردي باعث ايجاد آسيب هاي بسيار عميق در زندگي هاي زناشويي شده و برخي را با بحران جدايي مواجه ساخته است. پرسشگر گرامي از پرسش شما چنين بر مي آيد كه در ذهن شما تعدادي از غلط هاي شناختي جاي گرفته اند و همين شناخت هاي غلط موجب ايجاد مشكلات در زندگي شما شده اند، زيرا همانطور كه روانشناسان شناختي معتقدند، رفتار ما برمبناي شناختهايي كه در ذهن داريم شكل مي گيرد و وقتي اين شناختها غلط و غير واقع بينانه باشند رفتار ما نيز غلط و مشكل آفرين خواهد بود. لذا در وهله اول شما بايد به اصل تفاوتهاي فردي توجه كنيد و آن را به عنوان يكي از اصول مهم و واقعگرايانه بپذيريد، اصل تفاوتهاي فردي يكي از اصول مهمي است كه همه از جمله زن و شوهر بايد به آن توجه داشته باشند. هر انساني در كنار جنبه هاي مثبت، نقاط ضعفي نيز دارد دارد و تمركز كردن بر جنبه هاي منفي صرف و غفلت از جنبه هاي مثبت طرف مقابل مي تواند مخدوش كننده روابط باشد؛ مقايسه نقاط منفي هر شخص با نقاط مثبت ديگران ضربه جبران ناپذيري به روحيه فرد مقايسه كننده مي زند. حتي مقايسه نقاط منفي خودتان با نقاط مثبت ديگران باعث مي شود نسبت به جايگاه خود ناشكر باشيد و اعتماد به نفستان كم شود و اين بازدارنده ترين و بدترين لطمه به شخصيت شماست . مقايسه بين همسران نيز مي تواند براي هر دو طرف رابطه، يعني هم مرد و هم زن مشكل ايجاد كند. من در پايان به مشكل برهم خوردن منابع شناخت كه احساس مي كنم يكي از مشكلات شما باشد، خواهم پرداخت تا بدانيد چه مقايسه اي درست و كدام مقايسه نادرست است. خواهر گرامي مقايسه نادرست اين مشكل را ايجاد مي كند كه باعث مي شود همسرتان در نظرشما وجهه پايينتري پيدا كند، و لذا از جهت ذهني نمي توانيد او ر ابپذيريد و رفته رفته ممكن است نسبت به او سرد شويد و اين سردي در رابطه ممكن است به همه ابعاد زندگي رسوخ پيدا كند؛ و از طرف ديگر اين مقايسه غلط براي شوهرتان نيز مشكل ساز مي شود، چون او احساس مي كند همسرش او را آنطور كه هست نپذيرفته و از او راضي نيست و در نتيجه سرخورده مي شود و ممكن است دچار افسردگي و نارضايتي از زندگي و آسيب هاي ديگري مانند توجه به بيرون از كانون خانواده شود. ما موارد بسياري داشته ايم كه مرد نه بخاطر شهوت پرستي بلكه بخاطر سرد شدن كانون خانواده و غر زدن دائم همسرش بدنبال كانون آرامش ديگري بجز كانون خانواده رفته است، زيرا همانطور كه مي دانيد يكي از كاركردهاي مهم خانواده ايجاد كانون گرم محبت و آرامش براي اعضاء است و اگر اين كاركرد مخدوش شود، اعضاء بدنبال كانون ديگري براي ارضاء اين نياز فطري خواهند گشت.
يكي از قوانين زوج درمانگران براي پايايي پيوند زناشويي اينست كه طرفين بايد يكديگر را همانطور كه هستند بپذيرند، اگر اين پذيرش وجود نداشته باشد، احساس ناخوشايندي به آنها دست مي دهد كه موجب تزلزل بنياد خانواده مي گردد. مقايسه نابجا مي تواند بين زن وشوهر فاصله بيندازد، چون رابطه خوب رابطهاي است كه هر دو طرف رابطه احساس كنند طرف مقابلشان بهترين است. منظور اين نيست كه افراد بايد خالي از ايراد باشند، زيرا هر انساني ويژگيهاي مثبت و منفي را با هم دارد، اما آنچه مهم است توجه به اين نكته است كه طرف مقابل را آنگونه كه هست بپذيريم.
مقايسه همسرتان با ديگران مي تواند شكل هاي مختلفي داشته باشد مانند : مقايسه وضعيت ظاهري ، مقايسه وضعيت مالي ، شغلي ، خانوادگي ، تحصيل و ....
پيامدهاي منفي مقايسه كردن :
- در صورت مقايسه همسر با ديگران ، مردان نسبت به همسرشان دچار سوءظن و بدبيني مي گردند.
- نابساماني بيشتر خانواده در هنگام مقايسه در مسائل مالي و اقتصادي ، و گاه سوق دادن همسر به رشوه خواري ، ريسك غير معقول اقتصادي و . . . ، ايجاد حسادت ، از دست دادن اعتماد به نفس ، كاهش عزت نفس ، عامل بروز دعوا و پرخاشگري در محيط خانه و از بين رفتن آرامش ، ايجاد دل سردي و گاه افسردگي ، افزايش ديد منفي نسبت به طرف مقابل ، تحقير شدن ، ايجاد بدبيني و سوءظن و . . .
- نكته اي كه بايد به آن توجه داشته باشيد اين است كه شما قبل از ازدواج با شرايط همسرتان آشنا بوده ايد و و شما ايشان را با اين شرايط قبول كرده ايد .بايد توجه داشته باشيد كه شرايطي كه از آن ناراضي هستيد ، از طريق مقايسه همسر با ديگران برطرف نمي گردد، بلكه بايد با تقويت ويژگي هاي مثبت همسر خود و تشويق او ، وجود او را از رفتارهاي مثبت و شايسته پر كنيد.
- بايد بدانيد همسرتان زماني كه تحسين شما را بشنود ، با اعتماد به نفس بيشتر در طلب كمالات بيشتر رفته و روز به روز بر خوبي هاي او افزوده مي شود .
مطالب بيان شده زماني مي تواند به شما كمك كند كه خودتان واقعا به آينده و زندگي مشتركتان اهميت دهيد و براي حفظ آن تلاش كنيد. اينكه شما مي گوييد كه نمي توانم سختي ها و تحقيرهاي گذشته را فراموش كنم، آيا دليل موجهي براي مقايسه همسرتان با ديگران و متزلزل ساختن بنيان خانواده است! همچنان كه گفته شد هر فردي محاسن و معايبي دارد، همسر شما مشكلات و مسائل مالي داشته اند كه باعث رنجش شما شده است، اما آيا تا به حال در مورد ويژگي هاي مثبت همسرتان فكر كرده ايد و اين ويژگي هاي مثبت را مورد توجه قرار داده ايد؟ آيا هنگامي كه سطح مالي همسرتان را با ديگران مقايسه كرده ايد در كنار آن ويژگي هاي مثبت همسرتان را نيز با ديگران مقايسه كرده ايد؟ آيا به اين فكر كرده ايد كه همسرتان چه ويژگي هاي مثبتي دارد كه ممكن است او را از ديگران متمايز كند؟ و ديگران آن را نداشته باشند.
شما بايد سطح انتظارات و خواسته هايتان را از زندگي مشخص كنيد و به اين بينش و آگاهي برسيد كه از زندگي چه مي خواهيد؟ و بعد از اينكه خواسته هايتان را مشخص كرديد، سطح توانايي ها و امكاناتتان و ميزان منطقي بودن آن ها را بسنجيد. اگر شما بتوانيد سطح خواسته ها و انتظاراتتان را با شرايط حاضر متعادل كنيد مسلما از نگراني هايتان كم مي شود.
نكته قابل تاكيد اينكه، زندگي شما منحصر به خود شماست و نبايد اجازه بدهيد اطرافيان و شرايط آنها بر زندگي مشترك شما اثر سوء بگذارد. براي كمك به حل موضوعتان به سوالاتي كه مطرح كردم فكر كنيد و پس از تجزيه و تحليل به آن ها پاسخ دهيد.
مشكل ديگري كه شما با آن مواجه هستيد برهم خوردن منابع شناخت در شما است. زوج درمانگران براي برطرف ساختن برخي از مشكلاتي كه گريبان گير زوجين و خانواده ها و افراد مي شود به آموزش تنظيم «منابع شناخت خود» به خانوادهها و زوج ها مي پردازند؛ تنظيم منابع شناخت يكي از راهكارهايي است كه در «آموزش روان» [1] مطرح مي شود. آموزش روان يكي از پركابرد ترين راهكارها براي كاهش تنش هاي خانوادگي، افزايش سطح كاركرد خانواده، افزايش رضايتمندي از زندگي، و ارتقاء روابط زناشويي است.
توضيح اينكه در روانشناسي بحثي به نام «منابع شناخت خود» وجود دارد؛ فرد و يا خانواده براي شناخت خود از سه منبع استفاده ميكند :
1- «اظهار نظرهاي ديگران» [2] كه به آن پسخوراند و يا بازخورد اجتماعي نيز گفته ميشود، و به اين معني است كه فرد و يا خانواده به خاطر تشويق هاي ديگران و روبرو شدن با باز خورد مثبت از سوي جامعه (جو گيري اجتماعي) در تكرار عمل خويش اصرار ميورزد و يا به خاطر نظر نامساعد ديگران و دريافت باز خورد منفي از سوي جامعه، اقدام به ترك عمل خود ميكند
2- «خود مشاهدهگري» منبع ديگر براي شناخت خود است، كه در آن افراد به بازشناسي توانايي ها و ناتواني ها و نقاط مثبت و منفي خود مي پردازند و به آنها ياد داده مي شود كه با تكيه به نقاط مثبت به جبران نقاط منفي منفي خود بپردازند؛ مثلا به شخصي كه فكر مي كند بي پول است پس بيچاره است، ياد داده مي شود كه بي پولي مساوي بيچاره گي نيست، زيرا خيلي از پولدارها هستند كه بيچاره اند و خيلي از بي پول ها هستند كه بسيار با آرامش زندگي مي كنند. لذا به او مي گويند كه از سياه نگري دست بردارد و به توانايي هايش نيز فكر كند و مثلا در كنار نقطه ضعف بي پولي به مهارتهايي كه دارد و مي تواند پول ساز باشد فكر كند و در كنار آن آموزش حل مسئله نيز به او آموخته مي شود تا بتواند منابع خود را در جهت كسب درآمد مديريت كند.
3- «مقايسه اجتماعي» نيز سوّمين منبع براي شناختِ خود محسوب ميشود. يك روان درمانگر براي اصلاح مشكل فرد، زوج، و يا خانواده، بايد سه منبع شناخت خود را در اين ها تنظيم (بالانس) كند. زيرا يكي از عوامل مهّمِ ايجاد مشكل هاي عاطفي و شناختي براي افراد وخانواده ها بهم خوردن تنظيم، توازن وتعادل اين سه عامل است، كه براي بازگشت سلامتي و بسامان شدن، تنظيم دوبارة آنها ضروري است. سهم نرمال و استانداردِ هر يك ازسه منبع، در شناخت خود حدود33% ميباشد، كه اگر يكي از آنها كمتر و يا بيشتر شود آشفتگي و نابساماني آغاز ميشود؛ بعنوان مثال، آدم هايي كه خود مشاهده گري آنها غلبه دارد وسواس هاي فكري وعملي بالايي هم دارند. پس براي اينكه شما طبق فرمودة آية قرآن «وَ نَفسٍ وَ ما سَوّاها»[3] بشويد و شخصيّت معتدل ومتعادلي داشته باشيد، بايد اين سه منبع شناخت خود را باهم مساوي كنيد. البته قابل ذكر است كه مقايسه اي مطلوب است كه نصف درصد ذكر شده شامل مقايسه با پايين تر و نصف ديگر شامل مقايسه با بالاتر شود، چه آنكه اگر انسان فقط خود را با بالاتر مقايسه كند دچار افسردگي و ياس و نااميدي در زندگي مي شود همانطور كه شما اينگونه شده ايد، و اگر انسان خودش را فقط با پايين تر از خود مقايسه كند دچار غرور كاذب و سرخوشي شده و انگيزه براي پيشرفت را از دست مي دهد.
موفق باشید. باز هم با ما سخن بگویید.
پی نوشت ها :
[1] Psycho education
[2] social feed back
[3] سوره مباركه شمس / آيه شریفه 7