سلام خسته نباشيد؛ يك دختر چهارو نيم ساله دارم كه به كلاسهاي قران و مهد نمي خواهد برود اول دو تا سه جلسه رفت بعد مربيش گفت با بچه ها بازي نمي كند با او صحبت مي كني جواب نميده واز خجالت سرش رو حتي بلند نميكنه تا كنارش ايستاده نقاشي اش را رنگ مي كنه، از كنارش كه ميره همينجور مي نشينه و وسط جلسه گريه ميكنه كه مامانم رو بگين بياد دنبالم الان سه جلسه كه مي خواهم ببرمش گريه مي كنه كه من اصلا نمي خواهم بروم . ميگم چرا؟ ميگه دلتنگتون ميشم. وابسته به ما نيست خانه همسايه، مامان بزرگش بدون ما ميمونه اما اين كارا رو ميكنه! مي فرستمش در مغازه خانمش باشه خريد ميكنه آقاشون باشه خجالت ميكشه! بعد اخلاقش يه كمي تنده، يه چيزي رو بخواد از بچه ها بهش ندن سرشون داد ميزنه .اكثر اوقات يواشكي بچه ها رو اذيت ميكنه ممنون ميشم از شما كه مرا راهنماي كنيد. با تشكر
خوشحاليم همچنان شما مخاطب ما هستيد اميدواريم راهنماي خوبي در رابطه با اين موضوع براي شما باشيم.همانطور كه مي دانيد همه والدين دوست دارند فرزندانشان با تربيت ديني بزرگ شوند و در آينده رفتارشان براي والدين رضايت بخش باشد، بطور اجمال بايد بيان داريم كه بدين منظور لازم است شناخت و قدرت ذهن و توانايي هاي متناسب با سن فرزند خود را بشناسيم و متناسب با آنها رفتار كنيم.هر چند اعتقاد داريم كه در مهدكودك، خردسالان با فراگيري نقاشي، شعر، سرود، بازي و ... با رويدادها و محيط اطراف خود آشنا مي شوند و كودك رفتارهاي مورد پذيرش در جامعه را مي آموزد وكودكاني كه دوران كودكي را در مهد مي گذرانند بهتر و راحت تر مي توانند با محيط اطراف خود ارتباط برقرار كنند و در ارتباطات اجتماعي خود كمتر به مشكل برخورد مي كنند و نسبت به ديگر كودكان به مراتب، جامعه پذيرتر هستند اما به نظر مي رسد با توجه به تخصصي بودن فعاليت اين مركز و جلوگيري از ذهنيت بد نسبت به مفاهيم ديني و قرآني اگر فرزندتان تمايلي به رفتن به اين مركز ندارد اصراري نداشته باشيد و در مكانها و از طرق ديگر سعي نماييد آموزههاي ديني را به ايشان منتقل نماييد و براي اينكه تا حدودي ريشه اين رفتار را متوجه شويد كه آيا فرزندتان اينگونه است يا نوع رفتار و فعاليت ان مركز متناسب با فرزندشما نيست او را در مهدكودكي كه در زمينه هاي ديگر فعاليت مي كند ببريد و بار ديگر رفتار او را بررسي نماييد. در اين مورد بايد به يك نكته مهم اشاره نمود و آن اينست كه علي رغم بودن كوكان ديگر در مهدكودك برخي كودكان تمايل زيادي براي رفتن به اين مكانها ندارد لذا نبايد نگران بود و از اهرمهاي فشار استفاده نمود.
اما در مورد رفتار و برخورد او با ديگران كه گاهي تعبير به پرخاشگري كودك مي شود و همچنين خجالت در براب ربرخي از افراد به چند نكته و راهكار اشاره مي نماييم.
نكته اول: آنچه بصورت كلي در مورد رفتار كودكان مي توان گفت اينست كه رفتارهاي كودكان واكنش به محيط خودشان مي باشد.حال در اين محيط 1. والدين2. نحوه رفتار والدين با يكديگر3. رفتار والدين با كودك 4. ديگران 5. نحوه برخورد آنها با كودك6. نحوه تامين نيازهاي جسمي و رواني و ... مي باشد.
نكته دوم:گاهي علل بسياري از پرخاشگري ها و رفتارهاي تند و ... كم خوني مي باشد كه اين موضوع با توجه به كم غذا بودن اين كودك بيشتر تاييد مي شود.لذا در گام اول بايد موضوع را از لحاظ جسماني بررسي نمود.لذا توصيه مي شود با مراجعه به پزشك و آزمايش خون از اين لحاظ اطمينان پيدا نماييد.زيرا در صورت وجود كم خوني و برطرف نمودن آن اين رفتارها هم كاهش و در حد طبيعي قرار مي گيرند.
نكته سوم: اگر در ارزيابي موارد بالا به نكته ايي برخورد ننموديد بايد كمي بيشتر در مورد تعريف خودتان از شلوغي و ... كودك توجه نمود.گاهي دو كودك را با هم مقايسه مي كنيم در صورتي كه هيچ وجه مشتركي بجز كودك بودن ندارند.لذا اين مقايسه صحيح نيست و نمي توان انتظار داشت دو كودك همسن مانند يكديگر رفتار نمايند.گاهي هم حد آستانه ما پايين است و تحمل كوچكترين رفتار را نداريم .لذا بايد ارزيابي درستي از اين موضوع داشت و گاهي تحمل خود را بالا ببريم.
نكته چهارم: اگر در مراجعه متوجه كم خوني نشديد و بصورت درست موضوع را ارزيابي نموده ايد بايد در محيط زندگي كودك دقت نمود.بسياري از رفتارهاي كودك بصورت يادگيري و از طريق الگو برداري صورت مي گيرد.ببينيد اين رفتارها شبيه رفتارهاي چه كسي مي باشد.نمي شود از كودكي كه در محيط پر از آشوب و دعوا زندگي مي كند انتظار داشت آرام و مانند ديگر كودكان رفتار نمايد. بايد توجه نمود بيشتر پيام هايي كه كودكان از والدين خود دريافت مي كنند از طريق ارتباط غير كلامي است . آنان از طريق الگو برداري از والدين خود چگونگي برقراري ارتباط و تعامل با ديگران از جمله نحوه دستور دادن ، درخواست كردن ، مديريت و نحوه ابراز خشم و ساير رفتارها را مي آموزند . وقتي الگوي رفتاري والدين به صورت پرخاشگري كلامي همچون با صداي بلند و داد وفرياد صحبت كردن و دستور دادن و پرخاشگري غير كلامي همچون تنبيه بدني ، پرت كردن وسايل و مشت كوبيدن باشد ؛ كودكان نيز چنين الگوي رفتاري را براي ابراز درخواست هاي خود و تعامل با ديگران مي آموزند. لذا بجاي پرداختن به موضوع كودك بايد در پي برطرف نمودن درگيري و آرام سازي محيط او بود.البته با توجه به فضايي كه از خانواده بيان نموديد اين محيط خيلي هم نمي تواند براي كودك آرام باشد.لذا مي توانيد جهت كمك به بهبود اين محيط با بيان جزييات و موارد مهم از راهنمايي هاي اين مركز استفاده نماييد.
چند راهكار عملي:
1.تا جايي كه امكان دارد زمينه بروز اين رفتارها را كاهش دهيد.مثلا اگر از روبرو شدن با مردان و يا به بوس شدن توسط ديگران واكنش خوبي ندارد اين زمينه و رفتار را انجام ندهيد.با انجام اين كار شما به تثبيت اين رفتار در كودك كمك نموده ايد.
2.گاهي نسبت به برخي از رفتارها و واكنش هاي او بي تفاوت باشيد.مطمئنا همه كودكان از نوع برخورد ما واكنش بعدي را انجام مي دهند.مثلا اگر ما نسبت به جيغ زدن او حساس مي شويم او اين رفتار را ادامه مي دهد.ولي اگر او جيغ مي زند و ما خودمان را مشغول كار ديگري نماييم و واكنشي نشان ندهيم اين رفتار به تعبير روانشناسي خاموش مي شود.
3. در موارد عدم پرخاشگري ، رفتارهاي مثبت كودك مورد تشويق و توجه قرار گيرد. جهت تقويت رفتارهاي مثبت مي توان از جدول رفتاري و امتياز دادن بهره برد .البته با توجه به سن او بايد بيشتر بصورت ديداري باشد تا بتواند بفهمد.يعني قرار گرفتن و بالا رفتن امتيازات را ببيند.
4. اگر كودكي را مورد كتك كاري قرار مي دهد بجاي اينكه او را دعوا نماييد كودك كتك خورده را مورد نوازش قرار دهيد البته نبايد به حدي باشد كه او احساس حسادت نمايد.لذا بهتر است به طريقي باشد كه منجر به حمله انتقامي و تلافي جويانه از طرف كودك نشود. فقط بحدي كه او احساس نمايد با اين رفتار به ديگري محبت مي كنيد.در اين مورد اگر او كنار شما آمد سعي كنيد او را بپذيريد و بخواهيد كودك كتك خورده را نوازش نمايد و معذرت خواهي نمايد.
5. توجه داشته باشيد آنچه كه مورد توجه و تنبيه قرار گيرد رفتارهاي كودك است . لذا خود كودك هميشه مورد علاقه و دوست داشتني است .به او نگوييد دوستت نداريم و ...
6. در رفتارهايي كه به خود و ديگران آسيب مي رساند و همچنين انجام رفتارهاي خطرناك بايد از روش محروم سازي جهت تنبيه استفاده شود .يعني اجازه ندهيد با اسباب بازي يا فرد كتك خورده بازي نمايد و به تعبيري بذاريد كمي احساس تنهايي را درك نمايد. اين روش فرصت در روانشناسي مي باشد يعني او را از محيط دور كنيد به او مهلت دهيد كه فكر كند چرا از زمين بازي و يا جاييكه داشته لذت مي برده دور شده است و اگر هر بار كه او از روي عصبانيت و ... رفتاري را انجام داد همين كار را تكرار مي شود.البته به ياد داشته باشيد كه براي مدت زياد او را از محيط دور نكنيد در غير اين صورت او فراموش مي كند كه چرا از بازي كردن دور نگه داشته شده است. سپس به او بگوييد حالا ديگه يادت مي ماند كه با دوستانت (يا خواهر و برادرت) بايد با مهرباني رفتار كني برو و از آنها عذرخواهي كن تا دوباره مشغول بازي شويم. سپس او را به محل بازي برگردانيد در حاليكه با او از دوستش عذرخواهي مي كنيد او را به بازي برگردانيد اگر هر بار پس از اينكه او حركات خشونت آميز و يا پرخاشگرانه انجام داد همين رفتار را تكرار كنيد .
منابع بيشتر
1.رفتار والدين و تربيت فرزندان ،عباس خورشيدي
2.نحوه رفتار والدين با فرزندان،يدالله جهانگرد
3.والدين و بد رفتاري فرزندان،جفري كلي،ترجمه مينا ملكي معيري
4.مشكلات تربيتي را چگونه حلكنيم؟ محمد رضا شرفي