فرزندم 15 سال دارد علي رغم اينكه او مي داند كه اگر پولي بخواهد درشان و نيازش به او مي دهم ولي باز علاقه به برداشت بصورت دزدكي دارد حتي جاي پول خودم را براي اينكه به اواثبات كنم كه بهش اطمينان دارم به او گفته ام كه مثلا فلان مقدار پول رادر فلان جا گذاشته ام درصورتي كه نياز داري بردار ولي او باز از جايي ديگر بر مي دارد بارها ظاهرا از كارش پشيمان شده است ولي باز شروع مي كند به به مسجد مي رود و موذن است نماز مي خواند البته نه به اجبار ....چكاركنم كه او دست ازاين كارها بردارد.
با سلام وعرض ارادت خدمت شما پرسشگر گرامي، از اينكه با ما سخن مي گوئيد خرسنديم و اميدواريم كه اين ارتباط شما با ما تداوم داشته باشد و در ماه مبارک رمضان ما را از دعای خیر خود محروم نکنید.
فرزند خوبي داريد. در كل كاملا از او راضي هستيد، او درسش را مي خواند، تكاليفش را به موقع انجام مي دهد، در كارهاي منزل و خارج از منزل به شما كمك مي كند، با ديگران رفتار خوب و مودبانه اي دارد و... اما آنچه باور كردنش سخت است و به شدت شما را آزار مي دهد، اينست كه همين بچه خوب، بعضي مواقع اقدام به «دزدي» مي كند! قبل از هرگونه اقدامي بايد نخست دانست كه چرا فرزندان گاهي به اين عمل دست مي زنند و دزدي مي كنند و چگونه مي توان به آنها كمك نمود. گرايش به دزدي در بين نوجوانان مي تواند به علل بسياري صورت گيرد. به عنوان مثال در سنين پيش نوجواني و نوجواني، آنان مي دانند كه نبايد دزدي كنند، اما معمولا به اين علت دست به دزدي مي زنند كه هيجان مربوط به اين كار را تجربه كنند و يا گاهي اوقات چون دوستانشان مبادرت به دزدي مي نمايند، آنها نيز به اين كار تشويق مي گردند.
شك نيست كه دزدي يك رفتار ناپسند است و والدين چه هنگام رفتن كودك به مدرسه و چه قبل از آن، تلاش مي كنند تا فرزندشان از اين رفتار پرهيز كند. اما گاهي بر خلاف اين عقيده و حتي با توجه به برطرف كردن همه نيازهاي مادي وي، شاهد بروز اين رفتار در فرزند خود هستند. اين عمل گاهي آنقدر آنها را نگران مي كند كه جلوي خيلي از تصميمات اصلاح گرايانه را از آنان سلب مي كند.
اصرار نداشته باشيد كه ثابت كنيد حتما چيزي را دزديده است. چون با اين كار ممكن است احتمالاً او را براي جرمي كه نكرده است، تنبيه كنيد. درسي را كه كودك از اين واقعه مي آموزد، اين است كه خود را از هر موقعيتي كه در آن احتمال دزدي مي رود، دور كند. ماوراي عمل دزدي، هميشه علت و يا انگيزه اي وجود دارد. ما بايد به عنوان والدين و يا مربي، تلاش كنيم تا بيابيم كدام نياز يا نيازهاي كودكان با اين نوع رفتار برآورده مي شود.
علل دزدي
هر چقدر كه ميزان خودكنترل كنندگي فرد افزايش پيدا كند، مبادرت به دزدي، بيشتر به شكل جرم گونه خود نزديك مي شود. ممكن است دلايلي پيچيده تر از آنچه ذكر شد نيز در بروز رفتار دزدي در كودكان و نوجوانان دخيل باشد. مثلا علت رفتار دزدي مي تواند خشم بچه ها يا تمايل آنها به جلب توجه ديگران باشد. يا بالعكس چنين رفتاري مي تواند منعكس كننده مشكلات و استرس هاي آنها در محيط زندگي شان باشد. اين مشكلات ممكن است در خانه، مدرسه، جمع دوستان و... براي كودك به وجود آمده باشند. برخي از كودكان به علت برخي مشكلات عاطفي يا مورد سوء رفتار واقع شدن به دزدي دست مي زنند. در اين گونه موارد رفتار دزدي آنها به عنوان فرياد كمك خواهي آنها تلقي مي گردد. در ساير موارد، علت بروز رفتار دزدي، اينست كه كودك يا خانواده وي، نمي توانند هزينه مالي آنچه را كه كودك مي خواهد و يا حتي نياز دارد تامين نمايند. در چنين مواردي رفتار دزدي جهت تامين مايجتاج كودك، بروز مي كند.
گهگاه نيز نوجوانان به منظور تلافي و انتقام گرفتن از نوجوان ديگر و يا معلم و يا ابراز دشمني نسبت به والدين خويش، دزدي مي كنند. بايد بپذيريم كه بعضي وقت ها دزدي بچه ها دلايل ديگري هم دارد، مثلاً جلب توجه و يا حس مظلوميت و يا واكنش در برابر تحقير و ... اين عمل بايد شما را وادار به انديشيدن كند. شما بايد با جستجو و تجزيه و تحليل عمل او به علت يا علل كارش پي ببريد. به هر حال، علت دزدي هرچه كه باشد، والدين وظيفه دارند ريشه هاي آن را شناسايي نمايند تا از تبعات احتمالي كه در پي خواهد داشت، پيشگيري نمايند.
چه بايد كرد
1. سعي كنيد در برخورد با اين موضوع عواطف منفي خود را كنترل كنيد. در برابر رفتار او دست پاچه نشويد و بر اعصاب خود مسلط باشيد.
2. كمك و درمان در مورد فردي كه دزدي مي كند، بستگي تام به شناخت انگيزه هاي حاكم بر رفتار او دارد. تلاش كنيد انگيزه ها، علل و زمينه هاي دزدي كودك خود را شناسايي كنيد و با تمام وجود اين علل و عوامل را از بين ببريد.
3. چنانچه احساس مي كنيد علت دزدي فرزندتان بي توجهي والدين به اوست، با صحبت كردن و عملكرد صحيح خود، او را متوجه كنيد كه هم شما و هم ديگران برايش ارزش قائليد و دوستش داريد. اين كار موجب مي شود كه حس «مورد توجه ديگران بودن» را جايگزين عمل نادرست دزدي كند.
4. فرزندتان بايد متوجه شود كه اين كارش نادرست است و ممكن است به وسايل و روحيه افراد لطمه وارد كند. اين موضوع را با تطبيق دادن مسئله برخورد او و وسايلش، مي توان بهتر به او فهماند. بهتر است ضمن تفهيم موضوع مالكيت به فرزندتان او را از آسيب هاي روحي مربوط به از دست دادن وسايل شخصي آگاه كرد. در گفتگو با فرزندتان، به او بد بودن اين كار و تأثير نامطلوب آن را بر روحيه صاحب شي ء متذكر شويد و به او بفهمانيد در صورت ادامه اين كار، اعتماد ديگران از او سلب مي شود و ديگر كسي او را دوست نخواهد داشت. بهتر است براي انتقال اين موضوعات به او مانند آئينه رفتار كنيد. بيش از آنكه سعي كنيد با گفتار خود او را به اشتباه خود آگاه كنيد، سعي كنيد مانند آئينه او را با پي آمدهاي رفتار خود روبرو كنيد. به عنوان مثال مي توانيد براي مدتي يكي از وسائلي كه بسيار مورد علاقه او مي باشد را مخفي كنيد. زماني كه او با حالت آشفته به دنبال آن شي مي گردد به او بگوئيد شايد كسي آن را بدون اجازه تو برداشته. با اين رفتار فرزندتان با پي آمد رفتار خود به صورت مستقيم مواجه مي شود.(البته بعد از پيدا شدن شي مورد نظر، فرزندتان به هيچ عنوان نبايد بفهمد كه برداشتن آن شي كار شما بوده است)
5. از ديدگاه روانشناسي اعتراف خواستن از فردي كه دزدي مي كند و يا تهمت زدن به او در نزد ديگران، بسيار غير عاقلانه و ناصحيح است، زيرا با اين گونه روش ها به ندرت به ريشه اصلي و علت بنيادي مشكل مي توان پي برد. اين عمل غالبا به دروغگويي فرزند و يا ريختن آبروي او براي عملي كه ممكن است هرگز ديگر مرتكب نشود، منتهي خواهد شد.
6. اين نكته براي اصلاح رفتار فرزند مهم است كه به طفل در جهت خنثي كردن اثر و جبران سرقت با بازگرداندن اشياء مسروقه يا ارائه معادل جنس مسروقه توسط پولي كه خود كودك مي تواند با تلاش و كار فراهم آورد، كمك شود، بنابراين زماني كه او چيزي را بر مي دارد از او بخواهيد با پول خودش آن را جبران كند.
7. زماني كه اين نكته آشكار باشد كه فرزندتان نمي تواند در برابر وسوسه مقاومت كند، پول و اشياء گرانبها را نبايد در دسترس او قرار دهيد تا امكان دزدي كاهش يابد. همچنين مهم است كه اين عمل را بيش از حد مورد تأكيد قرار ندهيد، مبادا كه رفتار يا پاسخ به آن چنان مهيّج گردد كه در مواقع نارضايتي در آينده نيز دوباره تكرار شود.
8. گاهي اوقات فرزند براي تجربه هيجان دزدي، نشان دادن شهامت خود به ديگران، دست به اين كار مي زند، از اينرو لازم است اين حس هيجان طلبي او را از راه هاي ديگر ارضا كنيد به عنوان مثال ثبت نام او در كلاس هاي رزمي مي تواند در بر طرف کردن حس هیجان طلبی او نقش اساسی داشته باشد.
9. دوست تاثير زيادي در رفتارهاي نوجوان دارد، فرزندتان را در پيدا كردن دوست مناسب ياري دهيد.
10. به صورت زيركانه و غير مستقيم احساسات خود را از اين كار او برايش بيان كنيد.
پرسشگر گرامي با دقت تمام موارد بالا را به كار بگيريد و پس از گذشت 3 ماه دوباره با ما مكاتبه كنيد و نتيجه به كارگيري موارد بالا را براي ما بيان كنيد، اميدوارم با بكارگيري موارد بالا بتوانيد در اصلاح رفتار فرزند خود موفق باشيد.
منابع و مآخذ:
1ـ مجله پيام زن شماره 3 سال 16، پروين بهروزنيا
2- مجله تعليم و تربيت استثنايي، شماره 59، ترجمه فاطمه سفيف مقدم اكبري
3- ماهنامه ي تخصصي كودك
4- نوابي نژاد، شكوه، رفتارهاي بهنجار و نابهنجار كودكان و نوجوانان، تهران، انتشارات انجمن اوليا و مربيان جمهوري اسلامي ايران، چاپ سوم، 1372.