پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

 

برادرم 12 سال دارد . به حرف من و پدر و مادرم كم گوش مي دهد، نه اين كه اصلاً گوش ندهد . با اكراه آن چه را كه ما به او مي گوييم و مخالف ميلش هست انجام مي دهد ، گاهي لج مي كند ، گاهي قهر و گاهي هم گريه و در بعضي مواقع آنقدر با طرز حرف زدن و لحنش آزار مان مي دهد كه پدر و يا مادرم راضي به خواسته اش مي شوند .گاهي هم به هيچ وجه پدر و مادرم تسليم خواسته هايش نمي شوند و در آن وقت اعصاب همه را به هم مي ريزد و ما را عصباني مي كند . يكي ديگر از ويژگي هاي برادرم علاقه به انواع خوراكي هاست با اين كه لاغر است خيلي به انواع غذا ها دلبسته است و خيلي هم از دعوا ها بر سر اين بود و خيلي هم به وسايل پوچ دنيا علاقه دارد . هرچه توضيح دهم نمي توانم آن طور كه بايد شناختي درست از برادرم به شما بدهم . شايد باور نكنيد امّا هر وقت كه به رفتار ش نگاه مي كنم طغيان شكم و طمع و دنيا طلبي را در او مي بينم . اين ويژگي ها در وجودش ريشه كرده است . نمي دانم كجا بايد در مدتي كوتاه با او قهر كنم تا از رفتارش دست بردارد ،( تازه قبلاً اين كارم جواب مي داد امّا الان مي داند يا سريع با او آشتي مي كنم يا اگر نكنم مادرم را واسطه قرار مي دهد و من هم به احترام حرف مادرم با او آشتي مي كنم و او باز به كارش ادامه مي دهد . ) ، نمي دانم كجا بايد او را دعوا بكنم و كجا بايد صبر كنم و بگذرم . مي ترسم جايي كه او را دعوا كردم ، نمي بايست دعوايش مي كردم و جايي كه سكوت كردم ، نمي بايست سكوت مي كردم . كنم . تا يك دعوايي بين من و برادرم رخ مي دهد احساس مي كنم اعمال خوبم سوخته و بر بار گناهم افزوده شده است . دوست دارم هم خودم را درست تربيت كنم و هم برادرم را ، تا مورد رضايت خدا باشد. من نمي توانم زياد تشخيص دهم يك رفتار نادرستي كه از كودك سر مي زند ناشي از ويژگي هاي كودكي اوست كه با تربيت ناصحيح به مسير نادرست كشيده شده و يا آن رفتار جزء ويژگي دوران كودكي اش نبوده و خانواده ي ناسالم او را اينگونه بار آورده است. خلاصه خيلي برايم سخت است كه منشأ رفتارش را پيدا كنم ، اگر نتوانم بفهمم اين رفتاري كه از او سر مي زند به خاطر چيست. نمي توانم روش درست را براي برطرف كردن آن رفتار درست به كار بگيرم. لطفا راهنمایی ام کنید.
 
با سلام و عرض ارادت خدمت شما پرسشگر گرامي از اينكه با ما در ارتباط هستيد خرسنديم و اميدواريم اين ارتباط تداوم داشته باشد. سوال شما را چندين بار با دقت مطالعه كردم و از اينكه اينقدر با ريز بيني به دنبال تربيت برادر خود هستيد خوشحال شدم، با جديتي كه در شما سراغ دارم مطمئن هستم كه شما مي توانيد در تربيت برادر خود موفق باشيد به شرطي كه اطلاعات روان شناختي و تربيتي خود را با مطالعه كتبي كه در پايان اين جواب به آن اشاره مي شود، بالا ببريد و نكات اين پاسخ را در برنامه تربيت خود مورد توجه قرار دهيد. پرسشگر گرامي در پاسخ به سوالتان در ابتدا از شما مي خواهم كاغذي آماده كنيد و روي آن توقعاتي كه از برادر خود را داريد را با دقت ياد داشت كنيد.
- به حرف من و پدر و مادرش بدون هيچ مقاومتي گوش دهد.
- با تمام وجود به اعضاء خانواده خود احترام بگذارد.
- سر وقت از خواب بيدار شود.
- به موقع براي خواب به رختخواب خودش برود.
- از بگو و مگو با همسالان خود پرهيز كند و ...
لحظه اي تامل كنيد و دوباره خواسته هاي خود را بخوانيد، اگر واقعا كودكي در سن دوازده سالگي اين امور را بدون هيچ چون و چرايي اجرا كند، آيا مي توان اسم كودك را روي او گذاشت؟ اصلا تاكنون چنين كودكي از مادر به دنيا آمده است؟ مشكل در كجاست؟ در توقعات بي مورد ما از كودك و يا در جاي ديگري؟ به نظر مي رسد كه شما هنوز نسبت به حال و هواي كودكي و ويژگي هاي آن آشنايي كمي داريد و تصور مي كنيد كه كودك فرد بزرگسالي در اندازه كوچك است؛ يعني اينكه كودك تمام ويژگي هاي انسان بزرگسال را دارا مي باشد و فقط از لحاظ اندازه هاي فيزيكي با انسان بزرگسال تفاوت دارد و حال آنكه حقيقت چيز ديگري است و كودك در تمام ويژگي هاي شخصيتي، تصورات، علائق و... با فرد بزرگسال متفاوت است و همين تفاوت ها باعث شده تا روان شناسان بر اين باور باشند كه براي تربيت كودك بايد راه و روش ديگري به غير از آنچه كه براي تربيت بزرگسال به كار گرفته مي شود، به كار گيرند. با ذكر اين مقدمه مهم با ذكر نكاتي به بررسي سوال شما مي پردازيم:
1. به نظر مي رسد حساسيت بيش از حد شما در تربيت برادرتان نتيجه معكوس داشته و باعث شده كه او ناخواسته بر خلاف ميل شما رفتار كند. تجربه نشان مي دهد امر و نهي بيش از حد كودك باعث شكل گيري لجاجت در كودك مي شود امير المومنين عليه السلام در اين باره مي فرمايند: الافراط في الملامة تشب نيران اللجاج زياد روي در سرزنش آتش لجبازي را شعله ور مي كند. (اشاره به اينكه نهي نا صحيح مخاطب را حريص و كنجكاو مي كند و با تشديد نا صحيح نهي نه تنها مخاطب گوش مي دهد و بلكه به دنده لج مي افتد)(بحار النوار ج74 ص 231) براي رفع اين مشكل لازم است از اين به بعد از امر و نهي برادرتان به صورت مستقيم خودداري كنيد و برنامه تربيتي خود را به صورت غير مستقيم اجرا كنيد، براي اين كار:
- وظايفي كه او بايد انجام دهد را به صورت بازي در آوريد مثلا : چقدر طول مي كشه مشق‌هاتو بنويسي؟ فكر مي كني تو زودتر مي توني مشق‌هاتو بنويسي يا خواهر درسش را حفظ كنه ؟
- از جنگ قدرت با كودك خود بپرهيزيد .
- از داستان براي انتقال مفاهيم مورد نظر خود استفاده كنيد. كودك زبان داستان را بيش از هر چيز ديگري درك مي كند. موضوعات مورد نظر خود را انتخاب كنيد و براي آن داستاني جذاب بسازيد و آن را براي برادرتان تعريف كنيد. در ضمن مي توانيد كتاب هاي داستاني كه به نظرتان مناسب مي آيد را انتخاب كنيد و براي او بخوانيد.
- رفتار هاي نادرست او را ياد آوري نكنيد.
- از داد و فرياد استفاده نكنيد .
- در برنامه تربيتي خود از تغافل استفاده كنيد. يعني برخي از رفتارهاي نادرست برادر خود را ناديده بگيريد و به جاي اينكه به صورت مستقيم به او تذكر دهيد، رفتار منفي او را مد نظر بگيريد و براي رفع آن برنامه ريزي كنيد.
2. براي اينكه در برنامه تربيتي خود موفق باشيد، لازم است با والدين خود به صورت هماهنگ عمل كنيد، چراكه عدم هماهنگي افرادي كه در تربيت كودك نقش دارند تاثيرات بسيار منفي در تربيت كودك دارد. براي اين كار لازم است والدين خود را در جريان برنامه تربيتي خود قرار دهيد و از آنان بخواهيد كه از شيوه اي هماهنگ استفاده كنند.
3. توقعات خود را بر اساس توانايي هاي كودك تنظيم كنيد. براي اين كار لازم است ويژگي هاي رواني كودك را به طور كامل شناسايي كنيد. مطالعه كتاب هايي كه در زمينه روان شناسي رشد نگاشته شده است در اين مورد بسيار مفيد است. به عنوان مثال شما در بخشي از سوال خود فرموده ايد: « شايد باور نكنيد امّا هر وقت كه به رفتار ش نگاه مي كنم طغيان شكم و طمع و دنيا طلبي را در او مي بينم . اين ويژگي ها در وجودش ريشه كرده است» به نظر مي رسد تنوع طلبي كودك در زمينه خوراكي ها و تمايل او به خوردن انواع و اقسام خوراكي ها جزء ويژگي هاي رواني كودك در اين سن باشد و كودكي كه چنين ويژگي را نداشته باشد مريض است بنابراين نمي توان كودكي كه در سن دوازده سالگي به سر ميئ برد و به خوراكي هاي گوناگون علاقه دارد را طمع كار و يا دنيا طلب ناميد.
4. درباره اينكه از كجا بايد فهميد كه اين رفتار كودك جزء ويژگي هاي كودكي او محسوب مي شود و يا اينكه ريشه در تربيت نا صحيح دارد، بايد بگويم چنانچه آن رفتار در اكثر كودكان همسال او مشاهده مي شود، اين رفتار جزء ويژگي هاي رواني او مي باشد.
5. پيشنهاد من به شما اين است كه براي مدتي از رفتارهايي مانند قهر و تنبيه و تندي با كودك مورد نظر پرهيز كنيد اما چنانچه درباره او تصميم به تنبيه او گرفتيد نكات زير را مد نظر بگيريد:
- تنبيه مورد نظر در حد توان كودك باشد.
- زماني كه تنبيه را اعمال مي كنيد؛ تحت هيچ شرايطي آن را كاهش ندهيد.
- سعي كنيد براي تنبيه او به جاي قهر كردن، او را از فعاليت هايي كه مورد علاقه اش مي باشد محروم كنيد.
- زماني كه او را تنبيه مي كنيد به علت تنبيه را به صورت روشن و واضح برايش توضيح دهيد.
- از تببيه بدني به شدت پرهيز كنيد.
6. ارتباط عاطفي خود را با او بيشتر دهيد. به طور حتم زماني مي توانيد به اهداف تربيتي خود در مورد برادرتان برسيد كه رابطه عاطفي مثبتي با او داشته باشيد. پس تمام همت خود را براي داشتن رابطه عاطفي با او بكارگيريد.
7. به نظر مي رسد بسياري از سوالات شما مانند «نمي دانم كجا بايد او را دعوا بكنم و كجا بايد صبر كنم و بگذرم» به دليل كم تجربگي شما در امر تربيت باشد كه اين مشكل با كمي مطالعه دقيق كتابهاي روان شناسي و كسب تجربه بيشتر در زمينه تربيت كودك خود به خود رفع مي شود.
8. مي توان با كودك وارد بحث و گفت و گو شد و با زبان كودكانه از اينكه چي شده است كه حرف پدر و مادر را گوش نمي دهد سخن گفت. در اين گفت و گو سخنان و جملات شما بايد حالت توصيفي داشته باشد. به عنوان مثال به جاي اينكه بپرسيد: چرا با پدر و مادر خود مخالفت مي كني؟ بپرسيد: چي شده است كه حرف پدر و مادر گوش نمي دهي؟
9. زماني كه از دست برادر خود عصباني هستيد و بر خود تسلط نداريد به هيچ هنوان در صدد تربيت او بر نياييد؛ چراكه زماني كه انسان عصباني مي باشد غالبا از تصميم گيري عاقلانه نا توان است و همين امر به تربيت برادر شما آسيب فراوان مي رساند.
10. علل رفتار نادرست او شناسايي كنيد و در صدد بر طرف كردن آن بر آئيد.
معرفی منابع برای مطالعه بیشتر:
1.آموزش اخلاق، رفتار اجتماعی، قانون پذیری به کودکان، جان بزرگی مسعود و همکاران، تهران:ارجمند
2. خانواده و دشواري هاي رفتاري کودکان، دکتر علي قائمي، انتشارات انجمن اولياء و مربيان
3. آزادي كودك و حدود آن، دكتر علي قائمي
 
 

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group