از همان لحظه اول که او را دیدید، دلتان برایش لرزید. درست در چند ثانیه، هزار و یک دلیل برای عاشق شدن پیدا کردید. اما این دلایل نمیتوانند خوشبختیتان را تضمین کنند. عشق در این شرایط، بیشتر به یک جرقه میماند، جرقهای که نباید به آن اعتماد کنید و تمام آیندهتان را بر پایه آن بسازید.
اگر میخواهید با برخی از نادرستترین دلایل ازدواج آشنا شوید، در ادامه این مطلب با ما باشید،دلایلی که واقعا میتوانند برایتان جالب باشند، اما نباید بگذارید که فریبتان بدهند.
وقتی فکر میکنید باید تغییر کند
از او مردی میسازید که کیلومترها با مرد امروز فاصله دارد و عاشق تصویری میشوید که از او ساختهاید. او همانطور که هست، برای شما قابل پذیرش و اتکا نیست و تنها در صورتی میتواند مرد رۆیای شما باشد که آنطور که شما میخواهید شود. مردی که برای ازدواج کردن با او برنامهریزی میکنید، کسی نیست که مقابل شماست، بلکه تنها تصویری است که شاید هرگز محقق نشود. با چنین اشتباهی در دام امید بستن به كسی میافتید كه قرار است فرد مقابل به آن تبدیل شود. دست كشیدن و دل كندن از این امید، بسیار مشكل است.
به خود میگویید كه او به اندكی وقت نیاز دارد تا خود و زندگیاش را جمع و جور كند و حتی اگر اعتراف کند که هرگز به چنین مردی تبدیل نمیشود، دیگر شما توان پذیرش این واقعیت را نخواهید داشت. کافی است! فراموش نکنید که آدمها بهراحتی تغییر نمیکنند.
فردی که بیست یا سی و چند سال به این شیوه زندگی کرده، یکشبه زیر و رو نمیشود. اگر تا امروز بیپول بوده، یک روزه میلیاردر نمیشود و اگر تا امروز سراغ درس و پیشرفت نرفته، یکشبه استاد دانشگاه نمیشود، پس خواستگارتان را همانطور که هست، ببینید و بپذیرید. اگر او با همین ویژگیهای آموزش قابلپذیرش نیست، پس فکر این ازدواج را از سرتان بیرون کنید.
وقتی به اندازه شما عاشق نیست
عاشقانه دوستش دارید. فکر میکنید او مرد رۆیاهایتان است و هیچکس دیگری در دنیا نمیتواند تا این حد شما را عاشق خود کند. اما از طرف دیگر، به حس او اطمینان ندارید. بعضی وقتها احساس میکنید آنقدر که دوستش دارید، شما را دوست ندارد و بعضی وقتها نگران این واقعیت میشوید که مبادا آنطور که حمایتش میکنید، شما را حمایت نکند. مطمئنید که او یک مرد ایدهآل است اما اینکه به اندازه شما برای این زندگی هیجانزده نیست را نمیتوانید بپذیرید.
دست نگه دارید. شما برای تشکیل زندگی، به مرد رۆیاها نیازی ندارید، بلکه تنها به یك مرد عاشق، معمولی و حمایتگر نیاز دارید. اگر احساس میکنید که او به اندازه شما برای این زندگی اشتیاق ندارد تا زمانی که مطمئن نشدهاید، دست نگه دارید و هرگز بدون ارضا شدن احساستان، پای سفره عقد ننشینید. یادتان نرود که با ازدواج قرار است تنهاییتان را از دست بدهید نه اینکه کنار فردی که به اندازه شما احساسش درگیر نشده، روزبهروز تنهاتر از قبل شوید.
وقتی که به اندازه او عاشق نیستید
به قول قدیمیها، دورتان میگردد، اما شما خیلی راحت از کنار نگرانیاش میگذرید و وقتی بهدلیل مشکلی که در ارتباطتان پیش آمده بیخواب میشود، شما تلفن همراهتان را کنار میگذارید و راحت میخوابید. شما برایش احترام قائلید اما عاشقش نیستید. به نظرتان او بهترین فرصتی است که برای ازدواج دارید و به همین دلیل قبولش میکنید، اما این قدرت را دارید که برای فرصتهای بهتر، از او بگذرید. از اینکه همیشه دنبال شماست و نمیگذارد آب توی دلتان تکان بخورد لذت میبرید، اما مهمترین چیزی که شما را در این رابطه نگه داشته، عشق نیست، بلکه احساس قدرت است.
صبر کنید! شما به میدان جنگ وارد نمیشوید، پس همه عشقی که میتواند زندگیتان را زیرو رو کند را با احساس قدرت معاوضه نکنید. فراموش نکنید رابطهای که از نظر احساسی در تعادل قرار نداشته باشد، هرگز نمیتواند به یک زندگی موفق و مشترک ختم شود، پس با برقراری یک رابطه دوطرفه، خوشبختیتان را تضمین کنید.
اگر میبینید که او یک مرد آسیب دیده یا شكننده است، در دادن جواب مثبت تردید کنید. میتوانید با دلسوزیتان او را شاد کنید اما در جریان زندگی، شما به حمایتی نیاز دارید که یک مرد ضعیف از عهده آن برنمیآید، پس بدون تحقیر او یا رنجاندنش و تنها با زبان منطق، او را به تصمیمتان راضی کنید
وقتی میخواهید فرشته نجات او باشید
دلتان برای کسی نسوزد! زندگی مشترک عهدی نیست که بتواند روی یک دلسوزی بسته شود و دوام پیدا کند. شاید فکر کنید همه زندگی او هستید و نمیتوانید دلش را بشکنید و شاید فکر کنید اگر به او نه بگویید، خانوادهتان آسیب میبیند، اما باور کنید که تمام این حسها، موقتی خواهند بود. زندگی آنقدر پستی و بلندی دارد که این دلسوزیها، تنها مدت کوتاهی میتوانند مقاومت شما را حفظ کنند.
اگر میبینید که او یک مرد آسیب دیده یا شكننده است، در دادن جواب مثبت تردید کنید. میتوانید با دلسوزیتان او را شاد کنید اما در جریان زندگی، شما به حمایتی نیاز دارید که یک مرد ضعیف از عهده آن برنمیآید، پس بدون تحقیر او یا رنجاندنش و تنها با زبان منطق، او را به تصمیمتان راضی کنید.
وقتی شما خیلی بزرگتر هستید
گاهی تحمل خامیها، بیتجربگیها و ناتوانی همسرتان در گرفتن تصمیمهای اساسی زندگی را ندارید و گاهی تفاوتهایتان در انتخاب دوست، لباس و حتی تفریحات حوصلهتان را سر میبرد. او با مسائلی دست به گریبان خواهد بود که شما چند سالی است پشتسر گذاشتهاید و دغدغههایی دارد که امروز به چشم شما پوچ و بچگانه جلوه میکند، گاهی هم بهجای خسته شدن از رفتارهای اول، سعی میکنید برایش مادری کنید تا بتواند با تکیه بر شما، بیتجربگیهایش را جبران کند، اما بعد از مدتی میفهمید که این کار غیرممکن است زیرا هم شما از این مادری مداوم خسته میشوید و بعد از مدتی احساس بیپشتوانگی میکنید و هم او با دیدن مادری شما دچار خشمی میشود که میتواند زندگیتان را از هم بپاشد.
اگر در پاسخ دادن به چنین خواستگاری مردد هستید، یادتان نرود که سالها خیلی زود میگذرند و هرقدر هم که شما در حفظ جوانی و تواناییهایتان تلاش کنید، باز هم نمیتوانید تعادل این زندگی را حفظ کنید و به نیازهای چنین مردی پاسخ دهید.
وقتی از او خیلی جوانتر هستید
اغلب روانشناسان میگویند فاصله سنی بین 2 تا 7 سال، میتواند یک اختلاف سنی متعادل باشد و برخیهم میگویند بسته به تواناییهای افراد و شرایطشان این موضوع متفاوت است، اما به طور کلی متخصصان میگویند در مقابل یک همسر بزرگتر، شما احساس ناتوانی خواهید کرد و به جای همسر، به او به چشم یك الگو و آموزگار نگاه خواهید كرد.ميگنا دات آي آر.شما در مقابل همسری که اختلاف سنی زیادی با شما داشته باشد، احساس ضعف و حقارت کرده و بهدلیل اعلام نظر و عقایدتان احساس شرمندگی میكنید، حتی اگر همسر شما، عاشقانه دوستتان داشته باشد و چنین تصوری نسبت به شما نداشته باشد، رفتارهای شما بعد از مدتی روی او تاثیر خواهد گذاشت و باعث خواهد شد که او خود را برتر و توانمندتر از شما ببیند و دیگر به حرفها و نظرهایتان اطمینان نکند.
اما این موضوعات، تنها آسیبهایی نیستند که با چنین اختلاف سنیای به زندگی شما میرسد. در مقابل یک همسر بزرگتر، ممکن است همیشه نقش «كودك» را بازی كنید و هیچوقت به خود باور نداشته باشید یا اینکه بهدلیل پنهان کردن این اختلاف، بخواهید خود را مسنتر از آنچه هستید نشان دهید تا به پای او برسید، پس حتی اگر او یک مرد همه چیز تمام است، قبل از دادن جواب مثبت این مشکلات را جدی بگیرید و فریفته کامل بودن و تواناییهایش نشوید. زندگی فقط همین امروز نیست.