چهارشنبه 14 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: نامه‌های حضرت امام جواد(علیه‌السلام)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين نظری منفرد
تاريخ پخش: 31-05-96

بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد.

حاج آقای نظری منفرد: ابتدا حدیثی را از این بزرگوار به بینندگان تقدیم کنم. امام جواد(ع) می‌فرماید: مؤمن نیاز به سه خصلت دارد. «الْمُومِنُ‏ يَحْتَاجُ‏ إِلَي‏ ثَلاثِ خِصَالٍ تَوْفِيقٍ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» (تحف‏العقول، ص 457) از خدای متعال توفیق بخواهد. ما می‌بینیم انبیای عظام الهی از خدا طلب توفیق می‌کردند. «وَ ما تَوْفِيقِي‏ إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ» (هود/88) خوب است برای بینندگان کلمه توفیق را توضیح بدهم. علمای اخلاق می‌گویند: توفیق «توجیه الاسباب نحو مطلوب الخیر» معنای توفیق این است که اسباب کار خیر را فراهم کنند و کنار یکدیگر بگذارند. این معنای توفیق هست که انسان به آن کار خیر برسد. ممکن است کسی توان انجام کار خیر را داشته باشد، اما این موفقیت برایش حاصل نشود. از باب مثال می‌تواند نصف شب برخیزد و نافله شب را بخواند. قدرت و توانایی دارد اما بلند نمی‌شود نماز شب را بخواند. باید یک عنایتی از طرف پروردگار بشود که ضمیمه توان او بشود. وقتی از خواب بیدار شود بلادرنگ از بستر بلند شود. این توفیق پیدا کرده است. قرآن می‌فرماید: «تَتَجافى‏ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ» (سجده/16) این پهلو را از مضجع، از بستر جدا کردن. وقتی خدای متعال شب زنده داران را توصیف می‌کند، می‌فرماید: «تَتَجافى‏ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً» این جدا شدن از بستر کار مشکلی است. برخی بیدار می‌شوند، اذان صبح گفته می‌شود. بلند نمی‌شوند نماز شب بخوانند. اما برخی بیدار می‌شوند. قیام می‌کنند، پهلو را از بستر جدا می‌کنند و نماز شب می‌خوانند. انسان این را بایستی از خدا بخواهد. حضرت جواد می‌فرماید: از خدا بخواهید که خدای متعال به شما توفیق بدهد. توفیق را معنا کردیم یعنی اسباب فراهم شود که انسان بتواند کار خیر را انجام بدهد.
«وَ وَاعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ» دوم چیزی که مؤمن به آن نیازمند هست این است که خودش واعظ خودش باشد. خودش، خودش را پند بدهد. یعنی چه خودش خودش را پند بدهد؟ یعنی در کارهای روزمره زندگی که می‌خواهد بکند، چه کارهای دنیوی و چه کارهای اخروی، بیاندیشد و فکر کند. فکر راهگشا است. می‌گویند: فکر در حقیقت دو حرکت درونی است نه حرکت فیزیکی. حرکت روحی است. انسان ابتدا آن هدف را توجه می‌کند، از هدف حرکت می‌کند و سراغ مقدمات آن هدف می‌آید. چه مقدماتی هدف را ایجاد می‌کند و انسان به آن هدف می‌رسد. به مقدمات که رسید، مقدمات را کنار یکدیگر می‌چیند و از مقدمات به نتیجه می‌رسد. این حرکت دوم است. لذا گفتند: «الفکر حرکة الی المبادی و من مبادی الی المراد» (شرح المنظومه/جزء اول/ص57) دو حرکت است، از هدف به مقدمات و از مقدمات به هدف. فرض کنید انسان می‌خواهد یک کار اقتصادی بکند. آن کار اقتصادی مد نظر اوست، سراغ مقدمات می‌آید که چه کنم مقدمات این کار را فراهم کنم؟ مقدمات را کنار یکدیگر می‌چیند، بعد به هدف می‌رسد. بعد اجرایی می‌کند. این «واعظٍ من نفسه» هم در کارهای دنیا و هم در کارهای آخرت انسان باید بیاندیشد. خودش خودش را موعظه کند که چه کار کنم به خواسته‌ام برسم؟ برخی از افراد بدون اندیشیدن، بدون فکرکردن یک کاری را شروع می‌کنند معمولاً این کار ابتر می‌ماند. یعنی به نتیجه نمی‌رسد. ناتمام رهایش می‌کند. پشیمان می‌شود، خسارت می‌بیند. ضرر می‌بیند.
«وَ قَبُولٍ مِمَّنْ يَنْصَحُهُ‏» (تحف‏العقول، ص 457) پند دیگران را پذیرا باشد. منتهی کسی که واقعاً پند می‌دهد. «نَصَحَ» در لغت به معنای خالص بودن است. اصل معنای نصیحت خالص بودن است. «وَ النَّصِيحَهُ‏ لِأَئِمَّهِ الْمُسْلِمِينَ» (كافى/ ج1/ ص403) یعنی انسان با ائمه مسلمین خالص باشد. کسی باید انسان را پند بدهد که دلسوز انسان باشد. به انسان علاقه داشته باشد و نخواهد انسان را گمراه کند. اگر انسان یک چنین کسی را پیدا کرد، باید پذیرای نصیحت او باشد. این یک حدیث زیبا از حضرت جواد(ع) بود.
شریعتی: پس مؤمن به سه خصلت نیاز دارد: توفیق از جانب خدای متعال. اینکه در نهان خودش را نصیحت کند و سوم قبول نصیحت کسی که او را نصیحت می‌کند. چه حسن مطلع خوبی بود. از نامه‌های حضرت برای ما چه آورده‌اید؟
حاج آقای نظری منفرد: برخی از نامه‌های حضرت را بیان می‌کنم و پیام‌هایی که آن نامه‌ها دارد را می‌گویم. شخصی به نام اسماعیل بن سهل است، می‌گوید: «قَالَ‏ كَتَبْتُ‏ إِلَي‏ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) إِنِّي قَدْ لَزِمَنِي دَيْنٌ فَادِحٌ» می‌گوید: من خدمت حضرت جواد نامه‌ای نوشتم. حضرت جواد را ابی جعفر می‌گویند. اصطلاحاً در اصطلاح حدیثی به حضرت ابی جعفر ثانی می‌گویند. چون این کنیه، کنیه حضرت باقر(ع) هم هست. برای اینکه مشخص شود این ابی جعفر کدام ابی جعفر است، با کلمه ثانی مشخص می‌شود. ابا جعفر اول امام باقر است و ابا جعفر ثانی حضرت جواد(ع) است. «قَالَ‏ كَتَبْتُ‏ إِلَي‏ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) إِنِّي قَدْ لَزِمَنِي دَيْنٌ فَادِحٌ» بری حضرت نوشتم: من یک بدهکاری «فادح» یعنی سنگین و زیادی پیدا کردم. چه کار کنم؟ گاهی راه برای انسان بسته می‌شود. ناخودآگاه گاهی انسان یک هزینه‌هایی در زندگی‌اش می‌آید شاید خودش هم نمی‌خواهد این هزینه‌ها بشود. فرض کنید خدای ناکرده یک بیماری یا تصادفی می‌شود. یک راننده خطایی می‌کند و کسی را می‌کشد. این هزینه سنگینی بر عهده‌اش می‌گذارد. خصوصاً اگر در ماه حرام هم باشد که دیه افزایش هم پیدا می‌کند. یا خدای ناکرده یک بیماری صعب العلاجی پیدا می‌کند. از یک طرف درآمد ندارد که تأمین کند، از یک طرف هم نمی‌تواند معالجه نکند. هزینه سنگینی به عهده‌اش می‌آید و این هزینه سنگین انسان را رنج می‌دهد. گاهی خواب را از چشم انسان می‌رباید. راهکار چیست؟ از امام سؤال می‌کنند: چه کار کنم؟ امام (ع) در جواب اینطور فرمودند. یک راهکار این است افرادی که مقروض هستند و دین بر عهده‌ی آنها هست، خدای متعال یک راهکار عملی در قرآن مجید گذاشته و می‌فرماید: «إِنَّمَا الصَّدَقاتُ‏ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكِينِ وَ الْعامِلِينَ عَلَيْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِي الرِّقابِ وَ الْغارِمِينَ» (توبه/60) کسانی که غارم هستند. بدهکار هستند، یکی از مصارف زکات همین است. اگر ما فرهنگ زکات را بیشتر ترویج کنیم. اینکه خدای متعال در قرآن مجید زکات را کنار صلاة قرار داده است. «وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاة» (بقره/43) این اهمیت زکات را نشان می‌دهد. یکی از مصارف زکات همین غارمین است. آنهایی که بدهکار هستند.
پس از آنجایی که اسلام یک دین کاملی است، راهکار عملی برای جبران کسانی که نمی‌توانند بدهی‌شان را بپردازند قرار داده است، یکی از مصارف زکات دادن به کسانی است که بدهکار هستند. امام(ع) در اینجا یک راهکاری غیر از این ارائه می‌دهند. می‌فرمایند: «فَكَتَبَ أَكْثِرْ مِنَ الِاسْتِغْفَارِ وَ رَطِّبْ لِسَانَكَ بِقِرَاءَةِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ» (كافي،ج5، ص316) یکی اینکه استغفار کن. یکی هم اینکه این زبان «رَطِّب» باشد. یعنی تر باشد به قرائت سوره مبارکه «انَّا أَنزَلناهُ». من در این رابطه با توجه به اینکه فرمایشات ائمه(ع) با قرآن هماهنگ است، فرمودند: اگر ما چیزی را گفتیم که خلاف قرآن است، ما نگفتیم. پیامبر بزرگوار اسلام اهل‌بیت را در حدیث ثقلین که مسلم نقل کرده است، کنار قرآن گذاشته است. «انّى تارك فيكم الثقلين ما ان تمسّكتم‏ بهما لن تضلّوا كتاب اللّه و عترتى اهل بيتى» اینها قرآن را تفسیر و تبیین می‌کنند. پیامبر خدا فرمود: قرآن را خودتان تفسیر نکنید. «مَنْ فَسَّرَ الْقُرْآنَ بِرَاْیِهِ فَلْیَتَبَوَّا مقْعَدَهُ مِنَ النّار» این فرمایش حضرت جواد(ع) با کجای قرآن تطبیق می‌کند؟ اول سوره مبارکه هود خداوند متعال می‌فرماید: «وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى» (هود/3) استغفار کنید، سپس توبه کنید، چون استغفار غیر از توبه است. با کلمه «ثُمَّ» عطف شده است. ما زندگی خوبی را به شما خواهیم داد. معلوم می‌شود استغفار راهگشا است.
یکوقتی حضرت مجتبی(ع) در یک جلسه‌ای بودند که معاویه آنجا بود. از در که حضرت بیرون می‌آمدند، معاویه یک خادمی داشت، به حضرت مجتبی(ع) عرض کرد آقا من صاحب فرزند نشدم! مدت‌هاست ازدواج کردم و صاحب فرزند نشدم. حضرت رضا(ع) تا آخرهای عمرشان صاحب فرزند نشده بودند. به حضرت عرض می‌کردند: آقا امام بعد از شما چه کسی است؟ می‌فرمود: فرزندم! گفتند: شما فرزند ندارید. فرمودند: خداوند به من فرزندی خواهد داد که او امام بعد از من است. ظاهراً در 48 سالگی خداوند امام جواد را به حضرت رضا(ع) دادند. انشاءالله هرکس آرزوی فرزند دارد، خداوند اولاد صالح به آنها عطا کند. انسان نباید نا امید باشد. به حضرت مجتبی عرض کرد: خدا به من اولاد نداده است. چه کار کنم فرزند دار شوم؟ حضرت فرمود: برو زیاد استغفار کن. ایشان می‌گوید: من آمدم این کار را انجام دادم و خداوند فرزندی را به من عطا کرد. آمدم این ماجرا را برای معاویه تعریف کردم که حضرت مجتبی اینجا آمدند و من از ایشان راهنمایی خواستم و ایشان فرمودند: برو استغفار کن. من هم استغفار کردم و خدا به من فرزند داده است. این شخص می‌گوید: معاویه به من گفت: نزد حضرت مجتبی برو و بگو: چه ارتباطی بین استغفار و فرزند هست؟ مثل همین آقایی که برای حضرت نامه نوشته که من دین فادحی بر گردنم هست. حضرت در پاسخ می‌فرماید: برو استغفار کن و سوره قدر را بخوان. چه رابطه‌ای میان استغفار و دِین هست؟ چه رابطه‌ای بین استغفار و اولاد هست؟ معاویه متوجه این نشد. به ایشان گفت: برو از حضرت سؤال کن که چه ارتباطی بین اولاد و استغفار هست؟ آمد خدمت حضرت و گفت: چه ارتباطی بین اولاد و استغفار هست؟ من صاحب فرزند شدم. اما می‌خواهم رابطه را بدانم. حضرت فرمود: مگر آیه را نخواندی؟ «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّارا، يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْرارا، وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ» (نوح/10-12) استغفار کنید. خدا برای شما باران می‌فرستد و کمک شما می‌کند. هم به شما پول می‌دهد و هم فرزند به شما می‌دهد. حضرت این را فرمودند. «وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ» اینکه حضرت فرمود: استغفار کن، خدا دِینت را ادا می‌کند. معلوم می‌شود کسی که استغفار می‌کند خدا مال به او می‌دهد و می‌تواند دِینش را ادا کند. حضرت در جواب ایشان فرمودند: استغفار کن.
حضرت با آیه استدلال کردند که خدای متعال می‌فرماید: اگر کسی استغفار کرد، ما هم مال به او می‌دهیم و هم اولاد می‌دهیم. گفته خدا حق است. «ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ‏ فِيهِ» (بقره/2) «وَ مَنْ أَصْدَقُ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ حَدِيثاً» (نساء/87) اما واقعاً چه ارتباطی بین استغفار و مال و اولاد هست؟ حضرت به آیه استدلال کردند و درست هم هست. هم روایتی که از حضرت مجتبی نقل کردم. هم روایتی که حضرت جواد(ع) می‌فرمایند. استغفار باعث طهارت انسان می‌شود. «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ‏ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِين‏» (بقره/222) استغفار باعث می‌شود که خدای متعال روی سیئات قلم بکشد. «إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً» (فرقان/70) وقتی انسان پاک شد، بعد از پاکی دعا کرد، خداوند متعال هم اولاد می‌دهد و هم مال می‌دهد. چرا؟ چون انسان تا پاک نشود دعایش به درد نمی‌خورد. حافظ غزلی دارد، می‌گوید:
چشم آلوده نظر از رخ جانان دور است *** بر رخ او نظر از آینه‌ی پاک انداز
غسل در اشک زدم کَاهل طریقت گویند *** پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز
قرآن می‌فرماید: تا کلام طیب نباشد، بالا نمی‌رود. آنچه کلام طیب را بالا می‌برد عمل صالح است. «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ‏ الطَّيِّبُ‏ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ» (فاطر/10) بنابراین اگر بخواهیم مسأله را باز کنیم که رابطه بین استغفار و ادای دین و زیاد شدن مال چیست، با این شکل باید توضیح بدهیم که انسان وقتی استغفار کرد، قرآن می‌فرماید: پاک می‌شود. سیئات از درون و روح انسان زدوده می‌شود. وقتی اینها زدوده شد، دعا می‌کند. خدا دعای انسان را لبیک می‌گوید. حجاب‌ها کنار می‌رود و باران برکت است که باریدن می‌گیرد. ائمه بزرگوار و پیغمبر بزرگوار مستجاب الدعوه بودند، چون پاک بودند. هیچ آلودگی در آنها نبود.
شریعتی: ما یکسری از گناهان را مرتکب می‌شویم که این گناهان باعث می‌شود رزق و برکات و روزی که قرار است به سمت ما بیاید، نیاید. با استغفار این موانع را برطرف می‌کنیم و انشاءالله باران رحمت الهی باریدن می‌گیرد.
حاج آقای نظری منفرد: حضرت فرمودند: اول استغفار کن و بعد هم قرآن تلاوت کن. آن هم سوره مبارکه قدر! سوره مبارکه قدر، سوره اهل‌بیت است. از حضرت رضا(ع) خاطرم هست یک روایتی هست که ما اهل‌بیت در نمازهای شبانه روزی سوره مبارکه قدر را در نمازها می‌خوانیم. خوب است که انسان در نمازهای شبانه روز، سوره مبارکه قدر را بخواند. اساساً روایت دارد انسان وقتی قرآن تلاوت می‌کند، در حقیقت تلاوت قرآن سخن گفتن خدا هست با انسان. کلام خداست، دعای انسان مستجاب است، خصوصاً اگر تکرار کند. روایت دارد که انسان مثلاً صد مرتبه صد آیه را بخواند. یا 150 آیه را بخواند بعد دعا کند به این شکلی که می‌گویم. مثلاً صد آیه از قرآن را تلاوت کند، بعد هفت مرتبه بگوید: یا الله، یا الله، یا الله! روایت داریم دعایش مستجاب می‌شود. پس صد آیه از قرآن را تلاوت کند، هفت مرتبه یا الله بگوید، بعد از خدای متعال بخواهد دعایش مستجاب است. آن استغفار و این تلاوت سوره مبارکه قدر و این عنایتی که امام در اینجا داشتند که لسان رطب برای تلاوت سوره قدر باشد، یعنی سوره قدر را زیاد بخوان. این دعایت مستجاب می‌شود. این طرف هم این کار را کرد و دینش ادا شد.
شریعتی: در کاظمین که نفس می‌کشیم احساس می‌کنی خیلی برایت آشناست. حتی اگر برای اولین بار مشرف شده باشی این حس وجود دارد. انشاءالله دوستان به کاظمین مشرف شوند و امام کاظم(ع) و امام جواد(ع) را زیارت کنند.
حاج آقای نظری منفرد: یک آقایی است ایشان می‌گوید: من یک نامه‌ای را به علی بن مهزیار اهوازی نوشتم. علی بن مهزیار اهوازی که قبرش در اهواز است از وکلای حضرت جواد(ع) است و آدم بسیار بزرگواری است. وقتی در رجال به علی بن مهزیار می‌رسی، علمای رجال که متخصص هستند در شناخت افراد که آنها مورد اطمینان هستند، مورد وثوق هستند یا نه، که ما می‌توانیم به اینها اعتماد کنیم و روایات اینها را بپذیریم؟ از علی بن مهزیار خیلی با عظمت یاد می‌کند. علی بن مهزیار از اصحاب حضرت جواد(ع) است. روایت زیادی را از حضرت جواد(ع) نقل کرده است. مکاتبات زیادی هم با حضرت جواد(ع) داشته است. چون به عنوان وکیل حضرت در اهواز بوده و قبر ایشان هم در اهواز هست، یک شخصی به نام محمدبن حمزه غنوی می‌گوید: من یک نامه برای علی بن مهزیار نوشتم و از ایشان خواستم که به حضرت جواد (ع) یک نامه‌ای را بنویسد و یک دعایی را از حضرت بخواهند که به من بدهند چون من در زندگی‌ام خیلی مشکل دارم. این دعا را بخوانم و خدای متعال مرا از مشکلات برهاند. این دستورها تنها برای آن شخصی که درخواست کننده بوده نیست، این دستورات جواب‌های عامی است که امروز هم می‌تواند منشأ اثر باشد. منتهی شرایط باید در ما فراهم باشد. در ادامه می‌گوید: «فی دعاء یعلمنی یرجوا به الفرج» که به وسیله آن دعا فرجی حاصل شود. معلوم می‌شود شخص خیلی گرفتار بوده است. «فکتب الیّ» علی بن مهزیار می‌گوید: نامه این شخص (محمد بن حمزه غنوی) را خدمت حضرت فرستادم. حضرت در جواب من فرمودند: اما در جواب سؤالی که ایشان کرده است. به او بگو: ملازم این امر باشد. سه جمله هست که من آهسته می‌گویم که اگر بینندگان خواستند ثبت و ضبط کنند. دعای بسیار خوبی است برای رفع هموم و غموم و گرفتاری‌ها و اینکه انسان از مشکلات خلاص شود. «یَا مَنْ یَكْفِی مِنْ كُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ لَا یَكْفِی مِنْهُ شَیْ‏ءٌ اكْفِنِی مَا أَهَمَّنِی مِمَّا أَنَا فِیهِ» (کافی/ج2/ص560) ای خدایی که کفایت از هرچیزی می‌کنی. یعنی هر مشکلی که باشد تو او را کافی هستی. و هیچ چیزی تو را کفایت نمی‌کند. یعنی تو محتاج به چیزی نیستی. «وَ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهِيداً» (نساء/79)، «أَ لَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ‏ عَبْدَه‏» (زمر/36) آیا خدا بنده را کفایت نمی‌کند. «اكْفِنِی مَا أَهَمَّنِی» خدایا مرا کفایت کن از آنچه که مرا مشغول و مهموم و اندوهناک کرده است، «مِمَّا أَنَا فِیهِ» از آنچه من در آن هستم. بعد حضرت فرمودند: امیدوارم این را بخواند و این مشکلی که دارد حل شود.
شریعتی: دوستان ما این دعا را در کانال برنامه قرار خواهند داد که این دعا را انشاءالله حفظ کنیم و بر زبان ما جاری باشد.
حاج آقای نظری منفرد: این سؤال کننده یعنی محمد بن حمزه غنوی می‌گوید: گرفتاری من این بود که در زندان بود و زندان خیلی برای من مشکل بود. می‌گویند: حضرت یوسف(ع) بعد از آنکه از زندان بیرون آمد. به در زندان نوشت: اینجا قبر زنده‌هاست. ایشان می‌گوید: من این دعایی که حضرت جواد توسط علی بن مهزیار برای من فرستاده بودند را خواندم، زمان اندکی گذشت که آن زندانی آزاد شد. یک نکته‌ای هم هست که ممکن است بیننده‌ها این دعا را بخوانند و اتفاقی هم نیافتد. این دعا شرایطی دارد. انسان باید شرایط دعا را در خودش ایجاد کند. این حالت اضطرار که این شخص در زندان داشته و همه درها را به روی خودش بسته می‌دیده. انقطاع به خدای متعال پیدا کرده و با انقطاع خدای متعال را صدا زده است. در کافی شریف روایت داریم وقتی دلتان شکست و اشکتان جاری شد، «فدونک دونک» خیلی مواظب خودتان باشید. آنوقت وقتی است که سیم متصل شده و انسان خدا را صدا می‌زند و خدا پاسخ می‌دهد. باید یک چیزهای دیگر ضمیمه این دعا شود تا انسان به نتیجه برسد.
وقتی خدای متعال می‌فرماید: «ادْعُونِي‏ أَسْتَجِبْ لَكُم‏» (غافر/60) یا می‌فرماید: «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي‏ عَنِّي‏ فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاع‏» (بقره/186) خدای متعال وعده اجابت داده است. بنابراین باید شرایط اجابت را در خودمان ایجاد کنیم. فلاسفه می‌گویند: در فاعلیت فاعل هیچ نقصی نیست. در قابلیت قابل نقص هست.
شریعتی: امروز صفحه 54 قرآن کریم در برنامه سمت خدا تلاوت خواهد شد. چقدر خوب است ثواب تلاوت آیات را به روح بلند و ملکوتی امام جواد هدیه کنیم و از ثواب و برکاتش بهره‌مند شویم.
«يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ‏ مِنْ‏ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ‏ مِنْ‏ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِباد «30» قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيم‏ «31» قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْكافِرِين‏ «32» إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِين‏ «33» ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيم‏ «34» إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما فِي بَطْنِي مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيم‏ «35» فَلَمَّا وَضَعَتْها قالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُها أُنْثى‏ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما وَضَعَتْ وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثى‏ وَ إِنِّي سَمَّيْتُها مَرْيَمَ وَ إِنِّي أُعِيذُها بِكَ وَ ذُرِّيَّتَها مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيم‏ «36» فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ كَفَّلَها زَكَرِيَّا كُلَّما دَخَلَ عَلَيْها زَكَرِيَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ يا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِساب‏ «37»
ترجمه: روزى كه هر كس، هر كار نيكى انجام داده حاضر بيابد و هرچه بدى كرده، آرزو مى‏كند، اى كاش! بين آن عمل و او فاصله‏اى دور مى‏بود. وخداوند شما را از (مخالفت امرش) بر حذر مى‏دارد و (در عين حال) خداوند به بندگان مهربان است. (اى پيامبر!) بگو: اگر خداوند را دوست مى‏داريد، پس مرا پيروى كنيد، تا خدا نيز شما را دوست بدارد و گناهانتان را بر شما ببخشد و خداوند بسيار بخشنده ومهربان است. بگو: خدا و رسول را اطاعت كنيد. پس اگر سرپيچى كردند، (بدانيد كه) همانا خداوند كافران را دوست نمى‏دارد. براستى كه خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر جهانيان برگزيد. فرزندانى كه بعضى از آنان از (نسل) بعضى ديگرند (از پدران برگزيده زاده شده و در پاكى همانند يكديگرند) و خداوند شنواى داناست. (بياد آور) هنگامى كه همسر عمران گفت: پروردگارا! همانا من نذر كرده‏ام آنچه را در رحم دارم، براى تو آزاد باشد (و هيچ‏گونه مسئوليّتى به او نسپارم تا تمام وقت خود را صرف خدمت در بيت‏المقدّس كند،) پس از من قبول فرما، كه براستى تو شنواى دانايى. پس چون فرزند را به دنيا آورد گفت: پروردگارا! من دختر زاده‏ام- در حالى كه خداوند به آنچه او زاده داناتر است و پسر مانند دختر نيست و من نامش را مريم ناميدم و من او و فرزندانش را از (شرّ) شيطان رانده شده، در پناه تو قرار مى‏دهم. پس پروردگارش او را به پذيرشى نيكو پذيرفت و به رويشى نيكو روياند و سرپرستى او را به زكريّا سپرد. هرگاه زكريّا در محراب عبادت بر مريم وارد مى‏شد، خوراكى (شگفت‏آورى) نزد او مى‏يافت. مى‏پرسيد: اى مريم اين (غدا و خوراك تو) از كجاست؟! مريم در پاسخ مى‏گفت: آن از نزد خداست. همانا خداوند به هركس كه بخواهد بى‏شمار روزى مى‏دهد.
شریعتی: صلوات و درود خدا بر حضرت محمد مصطفی و اهل‌بیت بزرگوارشان، اشاره قرآنی امروز را بفرمایند و انشاءالله حسن ختام فرمایشات ایشان را بشنویم.
حاج آقای نظری منفرد: در این آیاتی که تلاوت شد، «يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ‏ مِنْ‏ خَيْرٍ مُحْضَراً» از این آیه شریفه و آیات دیگر قرآن مجید استفاده می‌شود تجسم اعمال در قیامت، یعنی انسان هر کار خوب یا بدی کرده است، فردای قیامت نشان او می‌دهند. «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ‏ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ» (زلزله/7) این آیه هم همین را می‌فرماید: «يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ‏ مِنْ‏ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ‏ مِنْ‏ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً» اگر انسان بداند اعمالش مجسم می‌شود قطعاً کار خلاف نمی‌کند. شخصی خدمت رسول اکرم آمد، گفت: از قرآنی که بر شما نازل شد برای من بخوانید. پیامبر خدا سوره زلزال را تلاوت کرد تا به این آیه شریفه رسید. «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ‏ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ، وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ‏ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» آن اعرابی گفت: یا رسول الله! من همه چیز را فهمیدم. فهمیدم هرکار خیری بکنم به من نشان می‌دهند. هر کار بدی هم بکنم به من نشان می‌دهند. انشاءالله همه ما اهل کار خیر باشیم و از کار خیرمان هم در دنیا و هم در قیامت لذت می‌بریم.
شخصی به نام بکر بن صالح است، به حضرت ابی جعفر ثانی، حضرت جواد(ع) می‌گوید: یک شخصی از بندگان ما نامه نوشت که پدر من یک مرد ناصبی خبیث الرأی است. من خیلی از او رنج بردم و سختی کشیدم. طبیعی است وقتی پدری حسن خلق نداشته باشد، روایت داریم بعضی از پدرها و مادرها خودشان جهنمی هستند و فرزند را هم جهنمی می‌کنند. من با این پدر چه کنم؟ من تصمیم گرفتم از ایشان جدا شوم. شما مرا راهنمایی کنید که از ایشان جدا شوم یا باز هم با این خباثت رأی و با این بدی مدارا کنم؟ این را خدمت حضرت نوشت. شما نظرتان چیست؟ حضرت دو تا جواب دادند. یک جواب امام پدر امت است. «أنا و علی أبوا هذه الامه». حضرت فرمود: «قَدْ فَهِمْتُ کِتَابَکَ وَ مَا ذَکَرْتَ مِنْ أَمْرِ أَبِیکَ وَ لَسْتُ أَدَعُ الدُّعَاءَ لَکَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ» اولاً من خودم برایت دعا می‌کنم. چون این فرزند در یک مشکل سختی قرار دارد. این بایستی تابلو شود. ما به بشریت نشان بدهیم اسلام دین خشونت نیست. دین رفق و دین مدارا است. اینها مدرک است. «وَ الْمُدَارَاةُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْمُکَاشَفَةِ» مدارات برای تو بهتر از جدا شدن است. حتی با چنین پدری کنار بیا. «وَ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرٌ» با هر سختی آسانی هست. «فَاصْبِرْ إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقِینَ ثَبَّتَکَ اللَّهُ عَلَی وَلَایَةِ مَنْ تَوَلَّیْتَ نَحْنُ وَ أَنْتُمْ فِی وَدِیعَةِ اللَّهِ الَّتِی لَا یَضِیعُ وَدَائِعُه» صبر کن. عاقبت برای متقین است. خداوند تو را ثابت بدارد بر ولایت کسی که ولایت او را پذیرفتی. ما و شما همه ودایع خدا هستیم. امانت خدا هستیم. خدای متعال امانت خودش را هیچوقت ضایع نخواهد کرد.
شریعتی: اگر نکته‌ای در مورد علامه مجلسی هم هست بفرمایید.
حاج آقای نظری منفرد: مرحوم علامه مجلسی (ره) که صاحب تألیف‌های متعددی است که به تعبیر مرحوم محدث نوری اگر روزهای عمر علامه مجلسی را انسان بر تألیفاتش تقسیم کند، شاید هر روزی ایشان چند سطر نوشته است. علامه مجلسی(ره) مانند بحارالانوار، واقعاً بحار است. یک دریا است. یک نکته را در مورد علامه عرض کنم. پدر بزرگوار ایشان مرحوم ملا محمد تقی مجلسی(ره) می‌فرماید: یکی از شب‌ها من یک حالی در نماز شب پیدا کردم. دیدم سیم من متصل شده و دعای من مستجاب است. فکر می‌کردم چه دعا کنم، یک وقتی محمد باقر پسرم در گهواره گریه کرد. دعایم را وقف او کردم. گفتم: خدایا این فرزند مرا یک ولد صالح قرار بده که عالم خدمتگزار باشد. این دعا مستجاب شد. دعای والد در حق ولد و والده در حق ولد مستجاب است آن هم در یک چنین زمانی. آن دعا نتیجه‌اش علامه مجلسی(ره) شد. این همه برکات از این عالم بزرگوار به جای مانده است که همه ما از آن بهره‌مند و متنعم هستیم.
شریعتی: در سالروز شهادت امام جواد(ع) خیلی از دلها شکسته است. خیلی‌ها قطره قطره اشک ریختند در غربت و مظلومیت امام جواد(ع) و روضه‌هایی که شنیدند دلهایشان آماده و مهیا است. دعا بفرمایید و همه آمین بگوییم.
حاج آقای نظری منفرد: یک جمله از حضرت رضا(ع) عرض کنم. روزی که امام جواد متولد شد. یک نفر خدمت حضرت رفت که تبریک عرض کند. ایشان بعد از چهل و خرده‌ای سال صاحب فرزند شدند. حضرت فرمود: خدا یک فرزندی به من داده که شبیه موسی بن عمران است. شبیه عیسی بن مریم است. بعد دیدم حضرت شروع به گریه کرد. گفتم: آقا روز ولادت است، شما گریه می‌کنید؟ فرمودند: این فرزند مرا به ظلم شهید می‌کنند. در شهادت او نه تنها ارضیان، بلکه آسمانیان در شهادت او گریه می‌کنند. حضرت جواد(ع) خیلی مظلوم بود. کسی که به دست همسرش به شهادت برسد. همسر نزدیک ترین افراد به انسان است. لذا توسل به امام جواد(ع) یک برکتی دارد. خدا را می‌خوانیم به برکت امام جواد(ع) برای گرفتارهایی که گرفتار هستند، انشاءالله خدای متعال گرفتاری‌های آنها را مرتفع بفرماید. همه را حاجت روا بفرماید. فرج آقا امام زمان را نزدیک بفرماید. به حق امام جواد(ع) نیازمندان جامعه ما را از نیازمندی به غنا تبدیل کند. نورانیت دل، صفای باطل، توفیق عمل صالح به همه ما مرحمت بفرماید. جوان‌های ما را از آسیب‌های دشمنان ما و آسیب‌های اعتقادی و اخلاقی و عملی حفظ کند.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

 شماره نوبت استخاره: 09102506002

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

پاسخگویی سوالات شرعی: 09102506002

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group