مفتی وهابی دشمن قسم خورده امام زمان کیست؟
دکتر عثمان الخميس ناصري، متولد ۱۶ ژانویه ۱۹۵۶ در کویت است و در دانشگاه اسلامی محمد بن سعود رياض درس خواندهاست. اصلیترین تخصص و فعالیت او هم مناظره با شیعیان در فضاهای مختلف و به خصوص برنامههای ماهوارهای و اینترنت است. او یکی از چهار مدافع جدی جریان وهابیت (عثمان الخميس، عدنان العرعور، عبدالرحمن الدمشقية و عبدالرحيم البلوشي) است.عثمان الخمیس، در لابلای مناظرات و صحبتهای خود علیه شیعه اتهامات مختلفی را مطرح کرده و بیخبران را نیز بر ضد شیعه میشوراند.
مشهورترین شخصیتهای شیعی که پاسخ شبهات او را دادهاند عبارتند از؛ آیت الله العظمی جوادی آملی که علاوه بر جلسات مختلف کلاسها و سخنرانیهای خود به تالیف آثاری چند در رد او پرداختهاند. علامه علی کورانی، ایشان علاوه بر انجام مناظرات و سخنرانی در عرصه اینترنت و برنامههای ماهواره به تالیف آثاری در پاسخ به شبهات او اقدام کردهاند. جالب است بدانیم پاسخهای علامه کورانی برای مریدان خمیس چنان دردناک بوده که در سایتها و وبلاگهای خود از این محقق فعال و خادم واقعی امام عصر(علیه السلام) با تعبیر زندیق یاد میکنند. استاد حسینی قزوینی؛ ایشان نیز علاوه بر سخنرانی و مناظرههای متعدد به طور مستقل در سایت موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (علیه السلام) مغالطات و ایرادهای او را برشمرده و پاسخ دادهاند. استاد عصام العماد مستبصر و شیعهای که مفصلترین مناظرهها را با عثمان خمیس انجام داده و بخشی از این مناظرات در کتاب ۹۰۰ صفحهای منتشر شدهاست. عثمان الخمیس در یکی از برنامههای احدیه، در ریاض مدعی شده بود: «من توانستهام بسیاری از شیعیان را در مناطق مختلف دنیا وهابی کنم که برخی از آنها از این قرار است؛ هزاران نفر از شیعیان در تهران و صدها نفر در عراق وی در ادامه مدعی میشود بیشک حداقل سه هزار نفر از شیعیان عربستان را وهابی کردهام که از ترسشان نمیتوانند وهابیت خود را اظهار کنند و البته نگفته در عربستان وهابی، اینان از چه چیز و چه کس میترسیدهاند که بگویند وهابیاند؟! جا دارد خوانندگان عزیز این مطلب تنها در تهران با جمعیت میلیونیاش بفرمایند تا پیش از خواندن این مطلب آیا از اسم این مدعی دروغگو و نه حتی ادعاها و اعتقاداتش چیزی به گوش و چشمشان خورد بوده یا نه و آیا اساساً تنها و تنها یک نفر در شهرها و کشورهایی که نام برده با تخیلات و اوهام او از فرهنگ شیعی دست برداشته و به آیین خشن و خونریز و بیرحم وهابی گرویدهاست؟!
برخی مواضع درباره حوادث روز
وی نیز همانند دیگر سلفیهای غیر مصری، بیداری اسلامی و قیام علیه حسنی مبارک را امری دنیاطلبانه و غیردینی اعلام کرده بود. عثمان الخمیس نظام سوری را هم مرتد و دفاع از آن را حرام اعلام کرده بود. نام او هم در کنار نام افرادی مانند عریفی و عرعور و دمشقیه، از مبلغین سرشناس وهابی در سایتهای مختلف به عنوان مرجع اصلی فتوای شنیع و هوسرانانه جهاد نکاح دیده میشود!
تهاجم به تشیع و عوامفریبی
الخمیس از سویی تلاش میکند خود و دیگر وهابیان را دوستداران واقعی اهل بیت (علیه السلام) و سپس قرآن نشان دهد و از سوی دیگر به بهانه غلو و ارائه اسلام راستین چشم بر حقایق مسلم قرآن و سنت میبندد. وی به استناد چند روایت انگشت شمار ضعیف و جعلی در منابع شیعه همه شیعیان را متهم میکند که به تحریف قرآن باور دارند! این مفتی کویتی که فراموش کرده قرآن شیعیان همان قرآنیست که در عربستان و مصر و سوریه و لبنان منتشر میشود به نقل از ابن تیمیه بزرگ وهابیان مینویسد: «اين از عقائد ثابت اماميه است كه قرآن موجود هم بسياری از آياتش حذف شده و هم اينكه بسياری از آيات بر آن اضافه شدهاست و در واقع اين كتاب موجود در بين مسلمانان آن قرآن منزَل بر پيغمبر نيست.» حال آنکه شيخ صدوق(متوفای ۳۸۰ هـجری) در شرح باب حادیعشر میگويد: «قرآنی كه خدا بر پيغمبرش نازل كرده همين قرآن در اختيار مردم است.» شيخ مفيد (متوفای ۴۱۳ هجـری) در كتاب اوائل المقالات، میگويد: «هيچ كلمه و آيه و سورهای از قرآن كم نشده است؛ بله، ما معتقديم آنچه كه در قرآن اميرالمؤمنين بوده حذف شده كه عبارت بودند از مطالبی كه حضرت حقيقت تأويل و تفسير آيات را بيان فرموده بود كه مربوط به خود آيات نمیشد.» مرحوم امام (رضوان الله تعالی عليه) در تهذيب الأصول، ميفرمايد: «كتاب منزَل بر رسول خدا همان كتابی است كه در اختيار مردم است و هيچ عاقلی نظر و توجه نمیكند به روايتی كه مربوط به تحريف قرآن است.» يعنی تحريف قرآن عقيده مجانين و ديوانهها است و توجه به اين روايت از صاحبان عقول قابل قبول نيست؛ اين عقيده و سخنان بزرگان شيعه. کاش میشد از اینان میپرسیدیم شیعهای را که از نظر آنان چنین اعتقاداتی دارد در کجای دنیا یافتهاند و چرا به جرم این اعتقاد بیمعنقد، وهابیان حکم وجوب نسل کشی شیعیان را صادر میکنند؟
او همچنین انتظار و اعتقاد به امام زمان (علیه السلام) را خرافه میداند! تنها اختلاف در مورد مهدی(علیه السلام)، میان شیعه و اهل سنت در تولد امام زمان در قرن سوم هجری است. به قدری شیعه و اهل سنت در این موضوع به هم نزدیکند که بزرگان شیعه مانند علامه سید بن طاووس، آیت الله العظمی سید صدرالدین صدر، آیت الله العظمی صافی گلپایگانی و... کتابهایی منتشر کردهاند که همه یا بخش قابل توجهی از آنها روایات مشترک شیعه و اهل سنت درباره امام زمان(علیه السلام) است. با این حال الخمیس موضوع ولادت امام زمان (علیه السلام)، مادر ایشان (سلام الله علیها) و انتظار را ضمن چند کتاب و سخنرانی و برنامههای متعدد تلویزیونی و... بزرگترین دروغ و خرافه تاریخ خوانده و شیعیان را به سبب باور به ایشان به سخره میگیرد.
عثمان الخمیس در برنامه خود در "شبکه ماهوارههای الصفا" به حدیث جعلی «نحن معاشر الانبیاء لانورّث، ما ترکناه صدقة» استناد کرده و فدک را حق حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) ندانست. وی در این برنامهها به زعم خود تلاش کرد تا با دلایل متعدد ثابت کند که منظور آیات قرآن از ارثی که انبیاء باقی گذاشتند تنها "علم و نبوت" است. در پاسخ به این اظهارات بیپایه، مفسّر بزرگ معاصر، آیتالله جوادی آملی با توضیح خطبه فدکیه حضرت زهرا و نیز وداع امیرالمؤمنین علی (علیهما السلام) با ایشان، به ایراد پاسخ پرداختند. الخمیس تمام فضائل نقل شده درباره اهل بیت (علیهم السلام) را غلو خوانده و صرفاً امامان (علیهم السلام) را افرادی خوب و معمولی میخواند. عثمان الخمیس در برنامهای ماهوارهای صراحتاً میگوید: «محبت به علی و فاطمه (علیهماالسلام) ایمان است و منکر آنان کافر! و ما دوستداران واقعی ایشان هستیم. دخترم را فاطمه نامیدم تا با دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) محشور شود»! و از سوی دیگر فضائل حضرت خدیجه (سلام الله علیها) را انکار کرده و به رغم آنچه در منابع مسلم تاریخ شیعه و اهل سنت آمده دیگر همسران رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را برتر از ایشان میخواند.
وی در خطبهای مفصل مدعی میشود که شیعیان، امام حسین (علیه السلام) را به کوفه دعوت کردند و سپس تحت فرمان ابن زیاد خبیث و به رغم عدم تمایل یزید! در حق امام حسین (علیه السلام) خیانت کردند و ایشان را به شهادت رساندند! وی که فراموش کرده در سپاه ابن زیاد تعداد زیادی از دعوت کنندگان امام حسین (علیه السلام) حضور داشتند و حتی یک شیعه امامی در سپاه او دیده نمیشد مدعی میشود ما وهابیان دوستداران واقعی امام حسین (علیه السلام) هستیم و قاتلان ایشان را همیشه لعن میکنیم! سایتها و مجموعههای وهابی نیز این روزها جملهای را منتشر کردهاند که متاسفانه به سبب ضعف مطالعات تاریخی عامه مردم، در ایام عزاداری سیدالشهدا (علیه السلام) به عنوان پیامکی عاشورایی بین مردم ما دست به دست میچرخد: «منتظران بهوش! حسین را منتظرانش کشتند». غافل از اینکه میان منتظر و مدعی و دعوت کننده حالی به حالی، از زمین تا آسمان فرق است. با مطالعه آثار متعدد تاریخی از منابع اهل سنت و شیعه به خوبی میتوان دریافت که روز عاشورا تمام شیعیان یا در سپاه امام حسین (علیه السلام) بودند یا در زندان یزیدیان و بقیه مردم کوفه عثمانی مذهب بودند. در میان آنان یهودی و خوارج و ناصبیها هم کم نبودند. باید اضافه کنیم، این مطلب را که ما همین الان به همه باورمندان شیعه به امام زمان (علیه السلام) منتظر نمیگوییم و مقام منتظران را مقام بالایی میدانیم که بهترین و نابترین و خالصترین شیعیان تاریخ را منتظر میخوانیم. حال جا دارد از خود بپرسیم آیا واقعا حسین (علیه السلام) را منتظرانش کشتند؟! یا اینکه صرفا جمعی مدعی غیرمعتقد به ایشان؟
سایت مشرق نیوز، کد خبر: ۲۷۰۲۴۶، تاریخ انتشار: ۰۲ دی ۱۳۹۲