گروه عقائد شيعه
سؤال كنندگان : مهدي جعفري و سياوش
توضيح سؤال :
آيا رسول الله (ص) مثل شيعيان امروزي بر مهر و امثال آن سجده مي كردند ؟
مهر در نماز از چه زماني و توسط چه کسي استفاده شد ؟
متشکرم
پاسخ :
خلاصۀ بحث :
آنچه كه قطعي است در زمان رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم مهري به اين صورت كه الآن در ميان شيعيان رايج است وجود نداشته است و آن حضرت بنا بر اتفاق شيعه و سني بر خاك ، سنگ و حصير سجده ميكرده و هرگز بر فرش ، سجاده ، لباس و ... كه الآن اهل سنت بر آن سجده ميكنند ، سجده نميكرده است و سجده بر چنين چيزها از بدعتهايي است كه در ميان اهل سنت رايج شده است .
نخستين كسي كه بر تربت امام حسين عليه السلام سجده كرد ، امام زين العابدين عليه السلام بود كه بعد از دفن سيد الشهداء عليه السلام مقداري از خاك آن حضرت را برداشت و به مدينه برد و خود و اهل بيت رسول خدا بعد از آن بر خاك سيد الشهداء سجده ميكردند .
شيعيان نيز با تأسي به ائمه اهل بيت عليهم السلام كه يكي از ثقلين هستند ، سجده بر تربت سيد الشهداء را مستحب ميدانند و بر اين كار مداومت ميكنند .
تفصيل بحث :
سجدۀ رسول خدا بر زمين :
شيعه و سني اتفاق دارند كه رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم بر زمين سجده ميكرده و ميفرموده است :
أعطيت خمسا لم يعطهن أحد قبلي ... وجعلت لي الأرض مسجدا وطهورا .
صحيح البخاري ، البخاري ، ج 1 ، ص 86 .
پنچ چيز به من داده شده است كه به هيچ كس قبل از من داده نشده است ... زمين براي من محل سجده و پاك كننده قرار داده شده است .
و نيز از ابو وائل نقل شده است كه ميگفت :
رأيت النبي ( ص ) إذا سجد وضع جبهته وأنفه على الأرض .
أحكام القرآن ، الجصاص ، ج 3 ، ص 36 ، و مسند احمد ، ج 4 ، ص 315 ، 317 .
پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله را ديدم كه وقتي سجده ميكرد ، پيشاني و بينياش را بر زمين مينهاد .
و صحابه رسول خدا (صلي الله عليه و آله ) نيز به تبعيت از آن حضرت ، جز بر زمين بر چيز ديگري سجده نميكردند :
وعن أبي عبيدة أن ابن مسعود كان لا يصلي أو لا يسجد إلا على الأرض . رواه الطبراني في الكبير .
مجمع الزوائد ، الهيثمي ، ج 2 ، ص 57 .
ابن مسعود نماز نميخواند و سجده نميكرد ؛ مگر بر زمين ... طبراني اين روايت را در الكبير نقل كرده است .
حتي نقل شده است كه برخي از صحابه ؛ از جمله مسروق بن الأجدع ، چيزي شبيه مهر امروزي با خود حمل ميكرد و در زمان مسافرت با كشتي بر آن سجده مي كرد . محمد بن سعد در الطبقات الكبري مينويسد :
حدثنا محمد قال كان مسروق إذا خرج يخرج بلبنة يسجد عليها في السفينة .
الطبقات الكبرى ، محمد بن سعد ، ج 6 ، ص 79 .
مسروق ، هر وقت كه به مسافرتي ميرفت ، مقداري از خاك با خود بر ميداشت تا در كشتي بر آن سجده كند .
و رواياتي فراواني كه در كتابهاي شيعه و سني بسيار يافت ميشود .
سجدۀ رسول خدا بر سنگ :
از ابن عباس نقل شده است كه ميگفت :
أن النبي صلى الله عليه وآله وسلم سجد على الحجر .
پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم بر سنگ سجده ميكرد .
اين روايت را حاكم نيشابوري در المستدرك ، ج 3 ، ص473 نقل و آن را تصحيح ميكند و ذهبي نيز در تلخيص المستدرك صحت آن را تأييد ميكند .
سجده رسول خدا بر سجادهاي ساخته شده از حصير :
مسلم نيشابوري در صحيح مسلم از أبي سعيد خدري نقل مي كند :
حَدَّثَنِي أَبُو سَعِيدٍ الْخُدْرِيُّ أَنَّهُ دَخَلَ عَلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ فَرَأَيْتُهُ يُصَلِّي عَلَى حَصِيرٍ يَسْجُدُ عَلَيْهِ .
صحيح مسلم ، ج 2 ، ص 62، كتاب الصلاة ، باب الصلاة في ثوب واحد . و 128، باب فضل صلاة الجماعة .
از ابو سيعد خدري نقل شده است که بر رسول خدا وارد شد و ديد آن حضرت بر روي خمره (حصيري) نماز مي خواند و بر روي همان سجده مي کند .
همچنين بخاري و مسلم از ام المؤمنين ميمونه نقل كردهاند :
كَانَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يُصَلِّي عَلَى الْخُمْرَةِ .
صحيح البخاري ، ج1 ، ص 101 ، كتاب الصلاة ، باب الصلاة على الخمرة ، صحيح مسلم ، ج 2 ، ص 128، كتاب الصلاة ، باب فضل صلاة الجماعة .
از ميمونه همسر رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم نقل شده است که فرمودند رسول خدا بر روي خمره (حصيري) سجده مي فرمودند .
و نيز مسلم از عايشه نقل ميكند :
عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ قَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ نَاوِلِينِي الْخُمْرَةَ مِنْ الْمَسْجِدِ قَالَتْ فَقُلْتُ إِنِّي حَائِضٌ فَقَالَ إِنَّ حَيْضَتَكِ لَيْسَتْ فِي يَدِكِ .
صحيح مسلم ، ج 1 ، ص 168.
از عائشه نقل شده است که گفت : رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم به من فرمودند به من خمرۀ ( حصير ) سجده را بده . گفتم که من عذر زنانه دارم حضرت پاسخ دادند که عذر تو به دستت مربوط نمي شود.
و هيثمي در مجمع الزوائد از ابن عمر نقل ميكند :
كان رسول الله صلى الله عليه وسلم يصلي على الخمرة ويسجد عليها. رواه أحمد والبزار والطبراني في الكبير والأوسط ، ورجال أحمد رجال الصحيح .
مجمع الزوائد ، ج 2 ، ص 56 .
از ابن عمر نقل شده است که رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم بر روي تكه حصيري نماز مي خوانده و بر همان سجده مي کردند.
مراد از «خمره » همان طور كه علماي شيعه و سني گفتهاند ، سجادهاي است كه از حصير درست ميشده است ؛ چنانچه ابن سلام در غريب الحديث مي نويسد :
وقال أبو عبيد : في حديث النبي عليه السلام أنه كان يسجد على الخمرة . قال أبو عبيد : الخمرة شئ منسوج يعمل من سعف النخل ويرمل بالخيوط وهو صغير على قدر ما يسجد عليه المصلي أو فويق ذلك ، فإن عظم حتى يكفي الرجل لجسده كله في صلاة أو مضجع لو أكثر من ذلك فحينئذ حصير وليس بخمرة .
غريب الحديث ، ابن سلام ، ج 1 ، ص 276 - 277
ابو عبيد گفته است که در روايت رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم آمده است که ايشان بر روي خمره نماز مي خواندند . ابو عبيد گفت مقصود از خمره ، تکه اي کوچک و بافته است که از برگ خرما درست ميشود و در بين آن نخ عبور داده مي شود و کوچک است به اندازه محل سجده يا کمي بزرگتر از آن ؛ ولي اگر بزرگتر باشد که تمام بدن بر روي آن جا شود در نماز يا در هنگام خواب به آن حصير گفته مي شود نه خمره .
و زبيدي در تاج العروس مينويسد :
ويقال : صلى فلان على الخمرة ، وهي حصيرة صغيرة تنسج من السعف ، أي سعف النخل وترمل بالخيوط .
تاج العروس ، الزبيدي ، ج 6 ، ص 365
وقتي مي گويند فلان کس بر روي خمره نماز خواند ؛ يعني بر روي حصير کوچکي که از برگ درخت خرما درست مي شود و با خط به هم متصل مي گردد.
فرمان رسول خدا (ص) بر سجده بر خاك
در بسياري از روايات نقل شده است كه رسول خدا به كساني كه از سجده بر خاك پرهيز ميكردند ، دستور ميداد كه بر خاك سجده كنند . ما به برخي از اين روايات از كتابهاي اهل سنت اشاره ميكنيم :
عبد الرزاق صنعناني از خالد الجهني نقل ميكند :
رأى النبي (صلى الله عليه وآله وسلم ) صهيبا يسجد كأنه يتقي التراب فقال له : تربّ وجهك يا صهيب .
المصنف لعبد الرزاق الصنعاني ، ج1 ، ص391 ، ح1528 و كنز العمال ، ج7 ، ص465 .
پيامبر اسلام (صلي الله عليه و اله ) شخصي به نام صهيب را ديد كه در هنگام سجده مراقب بود كه صورتش به خاك ماليده نشود ، پيامبر به او فرمود : اي صهيب ، صورت را بر خاك بگذار .
و همچنين از ام سلمه رضي الله عنها نقل شده كه فرمود :
رأى النبي (صلى الله عليه وآله وسلم ) غلاما لنا يقال له أفلح ينفخ إذا سجد ، فقال : يا أفلح تربّ .
الاصابة ، ابن حجر ، ج 1 ، ص252 و أسد الغابة ، ج1 ، ص107 و صحيح الترمذي ، ج 2 ، ص236 و فتح البارى، ج3 ، ص68 و كنز العمال ، ج7 ص 459 ، ح19776 .
پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم غلام مرا كه افلح نام داشت ، ديد كه در هنگام سجده خودش را از خاك دور نگه ميداشت . پيامبر به او فرمود : خودت را به خاك بينداز ( بر خاك سجده كن ) .
منع رسول خدا از سجده بر عمامة :
عن عياض بن عبد اللّه القرشي : رأى رسول الله صلى الله عليه وسلم رجلا يسجد على كور عمامته فأومأ بيده : ارفع عمامتك ، وأومأ إلى جبهته .
پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم مردي را ديد كه بر قسمتي از عمامۀ خود سجده ميكرد ، آن حضرت با دستش اشاره كرده كه عمامهات را بالا بكش و بر پيشانياش اشاره كرد ( بر پيشانيات سجده كن) .
السنن الكبري ، ج2 ، ص105 .
و از امير المؤمنين عليه السلام نقل شده است كه فرمود :
إذا كان أحدكم يصلي فليحسر العمامة عن جبهته .
السنن الكبري ، ج2 ، ص105 .
هر گاه خواستيد سجده كنيد ، بايد عمامه را از پيشاني تان كنار بزنيد .
اين نشان ميدهد كه در موقع سجده هيچ مانعي نبايد بين پيشاني و زمين باشد و سجده كردن بر عمامه ، فرش و ... باطل است .
سجده فقط بر خاك جايز است :
شيعيان هرگز سجده كردن بر تربت حضرت سيد الشهداء يا هر تربت ديگري را واجب نميدانند ؛ بلكه با تأسي و پيروي از فرامين ائمه اهل بيت عليهم السلام كه عدل و قرين قرآن در حديث ثقلين ذكر شده اند ، سجده كردن بر تربت امام حسين عليه السلام را مستحب ميدانند . و طبق رواياتي كه از آن خاندان پاك رسيده است ، سجده ، تنها بر زمين و آنچه كه از او ميرويد صحيح است و بر چيزهاي ديگر ؛ از جمله لباس ، فرش و ... جايز نيست . ما در اين جا فقط به نقل يك روايت بسنده ميكنيم :
عن هشام بن الحكم أنه قال لأبي عبد الله ( عليه السلام ) أخبرني عما يجوز السجود عليه وعما لا يجوز ، قال : السجود لا يجوز إلا على الأرض أو على ما أنبتت الأرض إلا ما اكل أو لبس ، فقال له : جعلت فداك ما العلة في ذلك ؟ قال : لان السجود خضوع لله عز وجل فلا ينبغي أن يكون على ما يؤكل ويلبس ، لان أبناء الدنيا عبيد ما يأكلون ويلبسون ، والساجد في سجوده في عبادة الله عز وجل ، فلا ينبغي أن يضع جبهته في سجوده على معبود أبناء الدنيا الذين اغتروا بغرورها ، الحديث
وسائل الشيعة (آل البيت) ، ج 5 ، ص 343 .
هشام بن حكم ميگويد به امام صادق عليه السلام عرض كردم : سجده بر چه چيزهايي جايز و بر چه چيزهايي جايز نيست ؟ امام عليه السلام فرمودند : سجده جايز نيست ؛ مگر بر زمين و آنچه كه از زمين ميرويد ؛ غير از خوردنيها و پوشدنيها . هشام بن حكم ميگويد به آن حضرت عرض كردم : فدايت شوم ، دليل آن چيست ؟ آن حضرت فرمود : زيرا سجده براي خداوند و تواضع در برابر او است و سزاوار نيست که بر روي خوراکي وپوشاک باشد ؛ چرا كه دنيا پرستان بنده آن چيزي هستند که مي خورند و مي آشامند ؛ اما کسي که سجده مي کند در حال سجود براي خداوند بلند مرتبه است ؛ از اين رو ، سزاوار نيست که در حال سجده پيشانيش را بر همان چيزي نهد که دنيا پرستان از حيله هاي آن فريب خورده اند .
مرحوم علامۀ اميني رضوان الله تعالي عليه در اين باره ميفرمايد :
نحن نتخذ من تربة كربلاء قطعا لمعا وأقراصا نسجد عليها كما كان فقيه السلف مسروق بن الأجدع يحمل معه لبنة من تربة المدينة المنورة يسجد عليها والرجل تلميذ الخلافة الراشدة ، فقيه المدينة ومعلم السنة بها ، وحاشاه من البدعة ... وكثير من رجال المذهب يتخذون معهم في أسفارهم غير تربة كربلاء مما يصح السجود عليه كحصير طاهر نظيف يوثق بطهارته أو خمرة مثله ويسجدون عليه في صلواتهم . ونحن نرى أن الأخذ بهذين الأصلين القويمين ، والنظر إلى رعاية أمري الحيطة والحرمة ومراقبتهما ...
السجود على التربة الحسينية ، الشيخ الأميني ، ص 66 – 67 .
ما از خاک محل شهادت امام حسين (عليه السلام) قطعههايي را در اندازه هاي متفاوت مي سازيم که هنگام سجده پيشاني را بر آن مي گذاريم ، همان گونه که مسروق بن اجدع فقيه اهل سنت وشاگرد مکتب خلافت قطعه اي از خاک مدينه را همراهش مي برد و بر آن سجده مي کرد . آيا مي شود گفت : دانشمند و فقيه اهل مدينه و آموزگار سنت نبوي بدعت گذار بوده و کارش ناشايست بوده است ؟
آري بسياري از بزرگان مذهب ( شيعه ) هنگام سفر قطعه اي حصير يا غير آن را که پاک وطاهر بود همراه مي بردند و هنگام نماز برآن سجده مي کردند ، و لذا ما بر اساس اين نقل و روش محکم سجده بر خاک را الازم مي دانيم .
مرحوم علامه كاشف الغطاء رضوان الله عليه نيز در اين باره ميفرمايد :
ولعلّ السر في التزام الشيعة الإماميّة (استحبابا) بالسجود على التربة الحسينية ، مضافاً إلى أنّها أسلم من حيث النظافة والنزاهة من السجود على سائر الأراضي وما يطرح عليها من الفرش والبواري والحصر الملوّثة والمملوءة غالباً من الغبار والميكروبات الكامنة فيها.
مضافاً إلى كلّ ذلك لعلّه من جهة الأغراض العالية والمقاصد السامية منها ، أن يتذكر المصلي حين يضع جبهته على تلك التربة ، تضحية ذلك الإمام بنفسه وأهل بيته والصفوة من أصحابه في سبيل العقيدة والمبدأ ومقارعة الجور والفساد .
ولما كان السجود أعظم أركان الصلاة ، وفي الحديث «أقرب ما يكون العبد إلى ربه حال سجوده» فيناسب أن يتذكر بوضع جبهته على تلك التربة الزاكية ، أولئك الذين جعلوا أجسامهم ضحايا للحق ، وارتفعت أرواحهم إلى الملأ الأعلى ، ليخشع ويخضع ويتلازم الوضع والرفع ، وتحتقر هذه الدنيا الزائفة ، وزخارفها الزائلة ، ولعل هذا هو المقصود من أن السجود عليها يخرق الحجب السبع كما في الخبر ، فيكون حينئذ في السجود سر الصعود والعروج من التراب إلى رب الأرباب .
الأرض والتربة الحسينية ، ص 24 .
شايد علت التزام شيعه به سجده بر روي تربت امام حسين – جدا از اينکه پاکيزه تر است واز جهت نظافت مناسب تر از سجده بر هر خاک و حصيري که غالبا پر از غبار و ميکروب است – يک هدف عالي باشد وآن اين است که وقتي نماز گذار پيشانيش را بر روي آن خاک مي گذارد به ياد فداکاري امام حسين عليه السلام وخاندان پاکش - در راه دين وعقيده ومقابله با جور وفساد - بيفتد .
وچون سجده مهمترين رکن نماز است و در روايت نيز آمده است که نزديکترين حالت بنده به پروردگارش ، حالت سجده است ؛ از اين رو مناسب است که در هنگام سجده به سبب نهادن پيشاني بر تربت پاک ايشان به ياد کساني افتد که بدن هاي خود را قرباني حق نمودند و روحشان به عالم بالا پرواز کرد ؛ تا فروتني پيدا کرده و سجود ( پايين رفتن ظاهري) را با بالا رفتن ( معنوي) همراه کند . و اين دنياي پست و زينت هاي نابود شونده آن را کوچک بشمارد؛ وشايد همين مقصود از سجده بر تربت است تا – همانطور که در روايت آمده است - اين سجده حجاب هاي هفتگانه آسمان را پاره کند . پس اين سجده در واقع رمز بالا رفتن و عروج است از خاک به نزد پروردگار عالميان .
فرق بين مسجود له و مسجود عليه :
يكي از ايرادهايي كه وهابيها به شيعيان ميگيرند ، اين است كه ميگويند شما مهر پرست هستيد و خيال ميكنند كه نمازگذار مهري را كه جلوي خود گذاشته است ، عبادت ميكند ! .
در جواب اين مطلب بايد گفت كه متأسفانه وهابيها فقط به دنبال اين هستند كه با كوچكترين بهانه مشرك بودن شيعيان را ثابت كنند ؛ با اين كه خود آنها ميدانند كه شيعيان اگر بر مهر سجده ميكنند ، نه به اين خاطر است كه مهر را عبادت كنند ؛ بلكه فقط به اين خاطر است كه به پاك بودن آن اطمينان دارند و و نيز يقين دارند كه اين تربت جزئي از زمين هستند .
اگر قرار باشد كه سجده بر مهر شرك باشد ، قطعاً سجده بر فرش ، عمامه ، لباس ، سجاده و ... نيز شرك خواهد بود . اگر نعوذ بالله شيعيان مهري را كه از پاكترين مكانهاي روي زمين تهيه كردهاند ، عبادت ميكنند ، وهابيها فرش و سجاده را عبادت ميكنند . چه فرقي است بين سجده بر مهر و سجده بر فرش ؟
اهتمام رسول خدا بر ترتب امام حسين :
اگر امروز شيعيان تربت سيد الشهداء عليه السلام را محترم ميدانند و بر اين تربت پاك سجده ميكنند ، در واقع آنها به رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله وسلم تأسي ميكنند . رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله وسلم اهميت فراواني به تربت سيد الشهداء ميدادند و هر وقت اين تربت را ميديدند اشكهايشان جاري ميشد و از شهادت مظلومانۀ آن حضرت در كربلا سخن ميگفتند . حاكم نيشابوري در المستدرك ، ج3 ، ص176_177 مينويسد :
عن أم الفضل بنت الحارث انها دخلت على رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فقالت يا رسول الله اني رأيت حلما منكرا الليلة قال وما هو قالت إنه شديد قال وما هو قالت رأيت كأن قطعة من جسدك قطعت ووضعت في حجري فقال رسول الله صلى الله عليه وآله رأيت خيرا تلد فاطمة إن شاء الله غلاما فيكون في حجرك فولدت فاطمة الحسين فكان في حجري كما قال رسول الله صلى الله عليه وآله فدخلت يوما إلى رسول الله صلى الله عليه وآله فوضعنه في حجره ثم حانت منى التفاتة فإذا عينا رسول الله صلى الله عليه وآله تهريقان من الدموع قالت فقلت يا نبي الله بابي أنت وأمي مالك قال اتاني جبريل عليه الصلاة والسلام فأخبرني ان أمتي ستقتل ابني هذا فقلت هذا فقال نعم وأتاني بتربة من تربته حمراء .
ام الفضل دختر حارث محضر رسول الله(ص) رسيد وعرض کرد: ديشب خواب بدي ديدم ، فرمود: چگونه بود ؟ گفت : خيلي بد بود ، فرمود : برايم نقل کن . عرض کرد : درخواب ديدم قطعه اي از گوشت بدنت جدا شد و بر دامن من گذاشته شد . فرمود : تو خواب خوبي ديده اي ، به اميد خداوند فاطمه صاحب فرزندي مي شود که تو او را بردامن و آغوشت ميگيري .
ام الفضل مي گويد : فاطمه حسين را بدنيا آورد که من او را بردامنم مي گذاشتم همانگونه که پيامبر فرموده بود .
روزي محضرش رسيدم و حسين را بر زانوانش قرار دادم ، نگاهي به او نمود ، ديدم چشمانش پر از اشک است ، گفتم : پدر و مادرم به فدايت چه شده است ؟ فرمود : جبرئيل نزد من آمد و به من خير داد که افرادي از امتم اين فرزندم را خواهند کشت ، سپس خاکي سرخرنگ از محل شهادت حسين به من داد .
و حتي روايات فراواني از طريق خاصه و عامه نقل شده است كه رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم تربت امام حسين عليه السلام را استشمام كرده و آن را ميبوسيد :
عن عبد الله بن وهب بن زمعة قال أخبرتني أم سلمة رضي الله عنها ان رسول الله صلى الله عليه وآله اضطجع ذات ليلة للنوم فاستيقظ وهو حائر ثم اضطجع فرقد ثم استيقظ وهو حائر دون ما رأيت به المرة الأولى ثم اضطجع فاستيقظ وفي يده تربة حمراء يقبلها فقلت ما هذه التربة يا رسول الله قال أخبرني جبريل ( عليه الصلاة والسلام ) ان هذا يقتل بأرض العراق للحسين فقلت لجبريل أرني تربة الأرض التي يقتل بها فهذه تربتها .
هذ حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه .
المستدرك ، الحاكم النيسابوري ، ج 4 ، ص 398 .
ام السلمه گويد : در يکي از شب ها رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم ) مشغول استراحت بود ناگهان نگران و مضطرب از جايش حرکت کرد ، سپس نشست و دراز کشيد که باز هم از جايش با ناراحتي حرکت کرد که از دفعه قبل شديدتر بود ، باز هم دراز کشيد در حالي که خاکي سرخرنگ در دستهايش بود و آن مي بوسيد ، گفتم : اين خاک چيست ؟ فرمود : جبرئيل به من خبر داد که بر اين خاک حسين مرا مي کشند ، از او درخواست کردم تا آن خاک را به من نشان دهد، جبرئيل اين خاک را برايم آورد.
ثواب سجده بر تربت امام حسين عليه السلام :
امام صادق عليه السلام در اين باره ميفرمايد :
محمد بن علي بن الحسين قال : قال الصادق ( عليه السلام ) : السجود على طين قبر الحسين ( عليه السلام ) ينور إلى الأرضين السبعة ، ومن كانت معه سبحة من طين قبر الحسين ( عليه السلام ) كتب مسبحا وإن لم يسبح بها .
وسائل الشيعة (آل البيت) ، ج 5 ، ص 365 – 366 و من لا يحضره الفقيه ، الشيخ الصدوق ، ج 1 ، ص 268 .
امام صادق عليه السلام فرمودند : سجده بر خاك قبر حسين عليه السلام نورش تا آسمان هفت آسمان را نوراني ميكند . هر كس تسبيحي از خاك قبر امام حسين عليه السلام به همراه داشته باشد ، تسبيح كننده به حساب ميآيد ؛ هر چند كه با آن تسبيح نكند .
كان لأبي عبد الله جعفر بن محمد عليه السلام خريطة من ديباج صفراء فيها من تربة أبي عبد الله ( ع ) ، فكان إذا حضرته الصلاة صبه على سجادته وسجد عليه قال ( ع ) : إن السجود على تربة أبي عبد الله ( ع ) تخرق الحجب السبع .
وسائل الشيعة (آل البيت) ، ج 5 ، ص 366 .
امام صادق عليه السلام کيسه اي داشت كه در آن تربت امام حسين عليه السلام را نگه ميداشت . هر وقت كه نماز ميخوانده آن را بر سجادهاش ميريخت و بر آن سجده ميكرد . امام عليه السلام فرمود : سجده بر تربت امام حسين عليه السلام هفت حجاب را پاره ميكند .
اين امام صادق عليه السلام ، فرزند رسول خدا است كه جز بر خاك امام حسين عليه السلام بر چيز ديگري سجده نميكند . از اين جا است كه ارزش سجده بر تربت كربلا آشكار ميشود . ما نيز خود را پيرو همان بزرگوران ميدانيم .
وعن الصادق ( عليه السلام ) قال من أدار سبحة من تربة الحسين ( عليه السلام ) مرة واحدة بالاستغفار أو غيره كتب الله له سبعين مرة وأن السجود عليها يخرق الحجب السبع .
امام صادق عليه السلام فرمودند : هر كس با تسبيح خاك كربلا يك دور استغفار يا كاري ديگري بكند ، خداوند براي او هفتاد مرتبه مينويسد . سجده بر خاك كربلا ، حجاب هفت آسمان را پاره ميكند .
وسائل الشيعة (آل البيت) ، ج 6 ، ص 456 .
كسي كه سجده بر تربت او حجاب هفت آسمان را پاره ميكند ، خود او چه ميكند ؟ و چه زيبا سخني گفته است علامۀ بزرگ ، شيخ عبد الحسين اميني رضوان الله تعالي عليه :
هذا حبنا وهذا حسيننا ، وهذا مأتمه ، وهذه كربلاؤه ، وهذه تربته ، وهي مسجدنا ، والله ربنا ، وسنتنا وسيرتنا سيرة نبينا وسنته ولله الحمد .
سيرتنا وسنتنا - الشيخ الأميني - ص 180 .
اين عشق ما و اين حسين ما است . اين عزاي او ، اين كربلاي او و اين تربت او است . تربت او سجدهگاه ما ، الله پروردگار ما و سنت و روش ما ، سنت و روش پيامبر ما است . خدا را [بر اين همه نعمت] سپاس ميگوييم .
موفق باشيد