گروه عقائد شيعه
سؤال كننده : ياسين شوشتري
توضيح سؤالات :
چرا امامان با اينکه مي دانستند که چگونه وکي به شهادت مي رسند باز به محل شهادت خود مي رفتند؟
چرا خداوند انسان را آفريد؟
چرا انسان بعضي مواقع که اسم خدا وائمه را مي شنود احساس مي کند که به آنها ايمان ندارد واين آنها اصلا وجود ندارد ؟ براي جلوگيري ازچنين حالتي بايد چه کار کرد ؟
پاسخ :
سؤال 1 :
چرا امامان با اينکه مي دانستند که چگونه وکي به شهادت مي رسند باز به محل شهادت خود مي رفتند؟
جواب :
اين كه پيامبران و ائمه عليهم السلام علم غيب داشتند ، از ضروريات مذهب حق است و با دلايل قطعي از كتاب و سنت و عقل قابل اثبات است ؛ از جمله ميدانستند كه كي شهيد ميشوند ، چه كسي آنها را به شهادت ميرساند و ...
در پاسخ به سؤال شما بايد به اين نكته اساسي توجه كرد كه پيامبران و ائمه عليهم السلام در زندگي اجتماعي خودشان و ظيفه داشتند كه همانند انسانهاي معمولي رفتار كنند و وظيفه نداشتند كه به علم باطني و دانشي كه خداوند به آنها اعطاء كرده بود ، عمل كنند ؛ مثلاً پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم با اين كه علم غيب داشتند ؛ اما در قضاوتهاي خود در بين مردم به علم غيب عمل نميكردند ؛ بلكه بر طبق موازين شرعي ، از مردم شاهد و بينه ميخواستند و شاهد و بينه بر طبق ادعاي هر كس بود ، به نفع او رأي ميداد ؛ چنانچه مرحوم كليني رحمت الله عليه در كتاب شريف كافي اين روايت صحيح السند را نقل ميكند :
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ سَعْدِ وَ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلي الله عليه وآله وسلم) إِنَّمَا أَقْضِي بَيْنَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَ الْأَيْمَانِ وَ بَعْضُكُمْ أَلْحَنُ بِحُجَّتِهِ مِنْ بَعْضٍ فَأَيُّمَا رَجُلٍ قَطَعْتُ لَهُ مِنْ مَالِ أَخِيهِ شَيْئاً فَإِنَّمَا قَطَعْتُ لَهُ بِهِ قِطْعَةً مِنَ النَّارِ .
الكافي - الشيخ الكليني - ج 7 - ص 414 . تهذيب الأحكام - الشيخ الطوسي - ج 6 - ص 229 و ...
من در ميان شما با استناد به شاهد و يمين قضاوت ميکنم . برخي از شما در اثباتادعاي خود از ديگري زيرکتر است ؛ پس هر كدام از شما اگر از مال برادرش چيزي را به سود او گرفتم و بهاو دادم [ در حالي كه خود شما ميدانيد كه مال شما نيست ] آن مال همانند پارهاي از آتش است .
مقصود اين است كه من وظيفه ندارم بر طبق علم باطني خودم كه خداوند به من داده است ، در ميان شما قضاوت كنم ، من بر طبق بينه ، شاهد و يمين قضاوت ميكنم و هر كس بر ادعاي خويش دليلي داشت به سود او رأي خواهم داد ؛ چه آن شخص راست بگويد يا دروغ ؛ اما اگر كسي زرنگتر بود و توانست بر ادعاي خويش بينه و شاهدي فراهم كرد و مال برادرش را به ناحق غصب كند ، آن قطعه از مال براي او قطعهاي از آتش جهنم خواهد بود .
در نتيجه ائمه عليهم السلام و ظيفه دارند كه همانند مردم عادي و همانند يكي از آنها زندگي كند . اگر قرار باشد كه امام عليه السلام به علم الهي خود ، حدود ، ديات قصاص و... را اجرا كند ، نظام اجتماعي به هم خواهد خورد .
ضمن اين كه ائمه عليهم السلام براي تمامي مردم در تمامي شئونات زندگي الگو و نمونه هستند و مردم نيز وظيفه دارند كه به آن بزرگواران اقتدا كرده و از نحوه زندگي آنها الگو برداري كنند ، اگر قرار باشد كه آنها زندگي غير عادي داشته باشند و بر طبق علم غيب رفتار كنند ، نميتوانند براي مردم الگو باشند و مردم نميتوانند از آنها الگو برداري كنند .
حال ممكن است اين سؤال پيش بيايد كه با توجه به علم ائمه عليهم السلام نسبت به شهادتشان ، آيا رفتن آنها به محل شهادت ، خود كشي نيست ؟
ما به اين شبهه نيز پيش از اين پاسخ دادهايم كه شما دوست عزيز را به اين لينك ارجاع ميدهيم :
http://valiasr-aj.com/persian/showrec.php?bank=question&id=721
سؤال 2 :
چرا خداوند انسان را آفريد؟
پاسخ :
خداوند كريم در جاي جاي قرآن مجيد به اين پرسش اساسي و مهم بشر پاسخ داده است ؛ از جمله ميفرمايد :
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ . الذاريات / 56 .
من جنّ و انس را نيافريدم جز براى اينكه عبادتم كنند (و از اين راه تكامل يابند و به من نزديك شوند) .
حرف «لام» در كلمه « ليعبدون» لام غرض است ؛ يعنى تنها فلسفه خلقت جن و انس و غرض از خلقت آن ها اين است كه خداوند را با اختيار و نه اجبار ، عبادت كنند تا به تكامل و سعادت ابدي نائل شوند .
در نتيجه ، عبادت و فرمان برداري از دستورات خداوند و در نتيجه رسيدن به اعلي درجه كمال ، هدف اصلي خلقت جن و انس است و خداوند براي رسيدن بشر به اين هدف مهم ، تمام وسائل و ابراز مورد نيازش را نيز فراهم كرده است . از طرف در وجود آنها عقل يا همان پيامبر دروني را نهاده است كه در هر لحظه و هر آن در اختيار انسان است و ميتواند با استفاده از آن از مهلكه نجات يافته و به هدف مقدسش برسد ، و از طرف ديگر در طول تاريخ بيش از صد هزار پيامبر را همراه با كتابهاي الهي فرستاده است تا انسانها را براي رسيدن به اين هدف ياري دهند و آنها نيز به بهترين وجه وظيفه خود را انجام دادهاند ، حال اگر انسان با وجود اين همه وسائل ، ابزار ، راهنما و ... نتواند به هدف اصلي اش برسد و به جاي رفتن به كعبه اعرابي راهي تركستان شود ، تقصير خود او است و نقص غرص پيش نخواهد آمد .
مرحوم شيخ صدوق رضوان الله تعالي عليه در كتاب شريف علل الشرائع ، ج1، ص 13 و 14 مينويسد:
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ قَالَ خَلَقَهُمْ لِيَأْمُرَهُمْ بِالْعِبَادَة .
از ابى بصير نقل شده كه وى گفت : راجع به فرموده حقّ تعالى «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» از امام صادق عليه السّلام پرسيدم :
حضرت فرمودند : مقصود اين است كه : حقّ تعالى جنّ و انس را آفريد تا ايشان را به عبادت امر فرمايد.
و در روايت ديگري نقل ميكند :
عن جميل بن دراج، قال: قلت لأبي عبد الله (عليه السلام): جعلت فداك، ما معنى قول الله عز و جل: وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ؟ فقال: «خلقهم للعبادة».
جميل بن درّاج نقل شده است كه وى گفت : به امام صادق عليه السّلام عرضه داشتم :
فدايت شوم: معناى وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ الخ چيست؟
حضرت فرمودند: خداوند متعال جنّ و انس را فقط براى عبادت آفريده.
و همچنين مينويسد :
عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ قَالَ خَلَقَهُمْ لِلْعِبَادَةِ قُلْتُ خَاصَّةً أَمْ عَامَّةً قَالَ لَا بَلْ عَامَّة .
از جميل بن درّاج نقل شده است كه وى گفت : از حضرت امام صادق عليه السّلام راجع به معناى فرموده حقّ تعالى «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» سؤال كردم .حضرت فرمودند :
مقصود اين است كه خداوند جنّ و انس را براى عبادت آفريده.
عرضه داشتم: گروه خاصى را يا عموم مردم را؟
فرمودند: خير، بلكه عموم را به منظور عبادت خود آفريده است .
براي تحقيق بيشتر در اين باره ، به تفسير الميزان تأليف علامه طباطبائي رحمت الله عليه ، ذيل همين آيه مراجعه فرماييد .
سؤال 3 :
چرا انسان بعضي مواقع که اسم خدا وائمه را مي شنود احساس مي کند که به آنها ايمان ندارد واين آنها اصلا وجود ندارد ؟ براي جلوگيري ازچنين حالتي بايد چه کار کرد ؟
پاسخ :
بدون شك ، يكي از عوامل اصلي عدم ايمان به ائمه عليهم السلام و تمامي آيات الهي ، گناهان فراواني است كه از انسانها سر ميزند . سر پيچي از دستورات الهي و ارتكاب اعمال بد ، همچون خوره به جان ايمان انسان ميافتد و كم كم ايمان انسان را نيز از او سلب خواهد كرد ؛ زيرا شيطان هنگامي كه ميخواهد انسان را از جاده اصلي و صراط مستقيم الهي منحرف كند ، به يكباره اين كار را نميكند ؛ بلكه آرام آرام گناهان را در نظر او كوچك و ساده جلوه ميدهد و از گناهان صغيره شروع و به گناهان كبيره ميكشاند ، تا جايي كه اين گناهان چنان قلب او را سياه ميكند كه حاضر به پذيرش هيچ حقيقتي نيست و اين جا است كه ايمان او به آيات الهي سلب ميشود و اگر به خود نيايد و از گناهان دست نكشد ، دچار زيان ابدي شده و گرفتار عذاب الهي خواهد شد . خداوند كريم در اين باره ميفرمايد :
ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآَيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ . الروم / 10 .
سپس سرانجام كسانى كه اعمال بد مرتكب شدند به جايى رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند و آن را به مسخره گرفتند .
يكي ديگر از عوامل عدم ايمان به ائمه عليهم السلام ، عدم آگاهي به مقام و منزلت آنها است . بدون شك اگر انسان كسي را نشناسد و نيز سعي نكند كه او را بشناسد ، نميتواند به او ايمان بياورد . من به شما پشنهاد ميكنم كه براي خلاصي از گرفتاري سخت ، هر روز يك صفحه از كتابهاي روائي شيعه و به ويژه كتاب شريف كافي كه برترين و متقن ترين كتاب شيعه در اين باب است ، مطالعه فرماييد تا معرفت و شناخت شما نسبت به ائمه عليهم السلام بيشتر . امام رضا عليه السلام ميفرمايد :
َ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا .
عيون أخبار الرضا (ع) - الشيخ الصدوق - ج 2 - ص 275 و معاني الأخبار - الشيخ الصدوق - ص 180 و...
مردم اگر سخنان نيكوى ما را ( بىآن كه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مىكنند .
ترجمه كتاب شريف كافي نيز در كتابخانهها و بازار موجود است و از اين بابت مشكلي براي شما وجود نخواهد داشت .
گروه پاسخ به شبهات