|
گروه نبوت
سؤال كننده: مصطفى
پاسخ:
خديجه برترين همسر
حضرت خديجه كبرى سلام الله عليها، برترين همسر رسول خدا صلى الله عليه وآله و يكى از چهار زن برتر بهشتى است. او نخستين كسى است كه به رسول خدا ايمان آورد و تمام اموال و دارائىهاى خود را در راه پيشرفت اسلام هديه كرد.
در باره مقام آن حضرت همين بس كه خداوند به او سلام فرستاده و وعده قصرى بهشتى به او داده است.
علامه مجلسى رضوان الله تعالى عليه در اين باره مىنويسد:
عَنْ زُرَارَةَ وَحُمْرَانَ وَمُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (عليه السلام) قَالَ حَدَّثَ أَبُو سَعِيدٍ الْخُدْرِيُّ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلى الله عليه وآله) قَالَ إِنَّ جَبْرَئِيلَ (عليه السلام) قَالَ لِي لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي حِينَ رَجَعْتُ وَقُلْتُ يَا جَبْرَئِيلُ هَلْ لَكَ مِنْ حَاجَةٍ قَالَ حَاجَتِي أَنْ تَقْرَأَ عَلَى خَدِيجَةَ مِنَ اللَّهِ وَمِنِّي السَّلَامَ
وَحَدَّثَنَا عِنْدَ ذَلِكَ أَنَّهَا قَالَتْ حِينَ لَقَّاهَا نَبِيُّ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ لَهَا الَّذِي قَالَ جَبْرَئِيلُ فَقَالَتْ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّلَامُ وَ مِنْهُ السَّلَامُ وَ إِلَيْهِ السَّلَامُ وَعَلَى جَبْرَئِيلَ السَّلَامُ.
امام باقر عليه السلام از ابوسعيد خدرى نقل مى كند: رسول خدا فرمود: درشب معراج وقتى كه باز مى گشتم به جبرئيل گفتم: آيا خواسته اى از من داري؟ گفت: درخواست من اين است كه سلام خدا و مرا به خديجه برسانى، رسول خدا وقتى كه پيام جبرئيل را به خديجه ابلاغ فرمود، در پاسخ گفت: خداى بزرگ مصدر سلامتى است و همه سلامتيها از او است و تمام سلامتيها به او باز مى گردد، و بر جبرئيل درود و سلام.
المجلسي، محمد باقر (متوفاي 1111هـ)، بحار الأنوار، ج 16، ص 7، باب 5 - تزوجه ص بخديجة رضي الله عنها، تحقيق: محمد الباقر البهبودي، ناشر: مؤسسة الوفاء - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية المصححة، 1403 - 1983 م.
محمد بن اسماعيل بخارى مىنويسد:
3609 حدثنا قُتَيْبَةُ بن سَعِيدٍ حدثنا محمد بن فُضَيْلٍ عن عُمَارَةَ عن أبي زُرْعَةَ عن أبي هُرَيْرَةَ رضي الله عنه قال أتى جِبْرِيلُ النبي صلى الله عليه وسلم فقال يا رَسُولَ اللَّهِ هذه خَدِيجَةُ قد أَتَتْ مَعَهَا إِنَاءٌ فيه إِدَامٌ أو طَعَامٌ أو شَرَابٌ فإذا هِيَ أَتَتْكَ فَاقْرَأْ عليها السَّلَامَ من رَبِّهَا وَمِنِّي وَبَشِّرْهَا بِبَيْتٍ في الْجَنَّةِ من قَصَبٍ لَا صَخَبَ فيه ولا نَصَبَ.
جبرئيل خدمت رسول خدا آمد و عرض كرد: اى رسول خدا ! اين خديجه است كه آمده و ظرفى با خود دارد كه در آن، گوشت يا غذا يا نوشيدنى است (شك از راوى است)؛ پس چون نزد تو آمد، از جانب پروردگارش و نيز از سوى من به او سلام برسان و او را به خانهاى در بهشت از درّ و ياقوت و طلا كه از هر هياهو و رنجى ايمن است بشارت بده.
البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل ابوعبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 3 ص 1389 و ج 6 ص 2723، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
خديجه، يكي از بهترين زنان بهشتي
محمد بن اسماعيل بخارى در روايت ديگرى نقل مىكند كه حضرت خديجه سلام الله عليها و حضرت مريم سلام الله عليها برترين زنان بهشتى هستند:
3249 حدثني أَحْمَدُ بن أبي رَجَاءٍ حدثنا النَّضْرُ عن هِشَامٍ قال أخبرني أبي قال سمعت عَبْدَ اللَّهِ بن جَعْفَرٍ قال سمعت عَلِيًّا رضي الله عنه يقول سمعت النبي صلى الله عليه وسلم يقول خَيْرُ نِسَائِهَا مَرْيَمُ ابْنَةُ عِمْرَانَ وَخَيْرُ نِسَائِهَا خَدِيجَةُ.
عبد الله بن جعفر از على (عليه السلام) نقل مى كند كه فرمود: از رسول خدا شنيدم كه مى فرمود: بهترين بانوان بهشت مريم دختر عمران و خديجه است.
البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل ابوعبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 3 ص 3248، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
آرى، موقعيت حضرت خديجه را هيچ يك از همسران رسول خدا نداشتند؛ زيرا رسول خدا صلى الله عليه وآله همواره به ياد خديجه بود و از او به نيكى ياد مىكرد، همين مسأله سبب شده بود كه حسادتهاى زنانه برخى از همسران آن حضرت برانگيخته شده و به رسول خدا اعتراض نمايند كه چرا اين همه از خديجه ياد مىكند.
اعتراف عائشه به برتري حضرت خديجه:
بخارى به نقل از عائشه مىنويسد:
3605 حدثنا سَعِيدُ بن عُفَيْرٍ حدثنا اللَّيْثُ قال كَتَبَ إلي هِشَامٌ عن أبيه عن عَائِشَةَ رضي الله عنها قالت ما غِرْتُ على امْرَأَةٍ لِلنَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم ما غِرْتُ على خَدِيجَةَ هَلَكَتْ قبل أَنْ يَتَزَوَّجَنِي لِمَا كنت أَسْمَعُهُ يَذْكُرُهَا وَأَمَرَهُ الله أَنْ يُبَشِّرَهَا بِبَيْتٍ من قَصَبٍ وَإِنْ كان لَيَذْبَحُ الشَّاةَ فَيُهْدِي في خَلَائِلِهَا منها ما يَسَعُهُنَّ.
عايشه مى گويد: بر هيچ زنى آن قدر حسد نورزيدم كه بر خديجه حسد ورزيدم، او را درك نكردم و قبل از ازدواج من با رسول خدا از دنيا رفته بود، ولى حسدم به اين سبب بود كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله) او را بيشتر ياد مىكرد و خداوند او را به خانه اى بهشتى از طلا و درّ و ياقوت بشارت داده بود و هر گاه گوسفندى را ذبح مىنمود براى دوستان خديجه هديه مىفرستاد.
البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل ابوعبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 3 ص 1388، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
در روايت ديگر نقل مىكند:
3610 وقال إِسْمَاعِيلُ بن خَلِيلٍ أخبرنا عَلِيُّ بن مُسْهِرٍ عن هِشَامٍ عن أبيه عن عَائِشَةَ رضي الله عنها قالت اسْتَأْذَنَتْ هَالَةُ بِنْتُ خُوَيْلِدٍ أُخْتُ خَدِيجَةَ على رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَعَرَفَ اسْتِئْذَانَ خَدِيجَةَ فَارْتَاعَ لِذَلِكَ فقال اللهم هَالَةَ قالت فَغِرْتُ فقلت ما تَذْكُرُ من عَجُوزٍ من عَجَائِزِ قُرَيْشٍ حَمْرَاءِ الشِّدْقَيْنِ هَلَكَتْ في الدَّهْرِ قد أَبْدَلَكَ الله خَيْرًا منها
عائشه مى گويد: هاله خواهر خديجه اجازه شرفيابى به محضر رسول خدا را گرفت، رسول خدا بياد خديجه افتاد و بر افروخته شد، فرمود: خدايا هاله آمده است، من ناراحت شدم و گفتم: چقدر از پير زنى از پير زنان قريش كه دندانهايش افتاده بود ياد مى كند، او مرده است و خدا بهتر از او را به تو داده است.
البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل ابوعبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 3 ص 1389، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
احمد بن حنبل به نقل از عائشه مىنويسد:
24908 حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا علي بن إِسْحَاقَ انا عبد اللَّهِ قال انا مُجَالِدٌ عَنِ الشعبي عن مَسْرُوقٍ عن عَائِشَةَ قالت كان النبي صلى الله عليه وسلم إذا ذَكَرَ خَدِيجَةَ أَثْنَى عليها فَأَحْسَنَ الثَّنَاءَ قالت فَغِرْتُ يَوْماً فقلت ما أَكْثَرَ ما تَذْكُرُهَا حَمْرَاءَ الشِّدْقِ قد أَبْدَلَكَ الله عز وجل بها خَيْراً منها قال ما أبدلني الله عز وجل خَيْراً منها قد آمَنَتْ بي إِذْ كَفَرَ بي الناس وصدقتني إِذْ كذبني الناس وواستني بما لها إذا حرمني الناس ورزقني الله عز وجل وَلَدَهَا إِذْ حرمني أَوْلاَدَ النِّسَاءِ
هر گاه رسول خدا يادى از خديجه مى كرد بهترين ستايشها را از وى مى كرد، يك روز ناراحت شدم و گفتم: چقدر از يك زن بى دندان ياد مى كنى خدا بهتر از او را به تو داده است؟ فرمود: خداوند بهتر از او نصيبم نفرموده است، وقتى كه همه مردم از من رويگردان بودند او به من ايمان آورد، و تصديقم كرد وقتى كه ديگران مرا تكذيب كردند، مال و ثروتش را در اختيارم گذاشت وقتى كه ديگران محرومم كردند، خداوند از او به من فرزندى داد وقتى كه از ديگر زنان محروم بودم.
الشيباني، أحمد بن حنبل ابوعبدالله (متوفاي241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج 6 ص 117، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر؛
الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ)، تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام، ج 1 ص 238، تحقيق د. عمر عبد السلام تدمري، ناشر: دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت، الطبعة: الأولي، 1407هـ - 1987م.
هيثمى بعد از نقل اين روايت مىگويد:
رواه أحمد وإسناده حسن.
الهيثمي، ابوالحسن علي بن أبي بكر (متوفاي 807 هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج 9 ص 224، ناشر: دار الريان للتراث/ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت – 1407هـ.
براى تحقيق بيشتر در باره حسادتهاى عائشه به آدرس ذيل مراجعه كنيد:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=8526
بنابراين در مقام و منزلت حضرت خديجه سلام الله عليها جاى هيچ ترديدى باقى نمىماند؛ اما از آن جايى كه اهل سنت دوست دارند عائشه را برترين همسر رسول خدا معرفى نمايند، و لذا سعى در فضيلتتراشى براى او دارند و تنها چيزى كه يافتهاند، اين بود كه مدعى شدند عائشه تنها همسر باكره رسول خدا بوده و ديگر همسران رسول خدا از جمله حضرت خديجه قبل از آن حضرت همسر داشتهاند؛ در حالى كه اين مطلب با واقعيتهاى تاريخى سازگارى ندارد، زيرا بر اساس نقل، عائشه هم قبل از رسول خدا همسر ديگرى داشته است.
آيا عائشه قبل از رسول خدا (ص) ازدواج كرده بود؟
ابن سعد در الطبقات الكبرى مىنويسد:
عن عبد الله بن أبي ملكية قال خطب رسول الله صلي الله عليه وسلم عائشة بنت أبي بكر الصديق فقال إني كنت أعطيتها مطعما لابنه جبير فدعني حتي أسلها منهم فاستسلها منهم فطلقها فتزوجها رسول الله صلي الله عليه وسلم.
عبد الله بن أبى مليكه مىگويد: رسول خدا صلى الله عليه _ وآله _ وسلم از عايشه دختر ابوبكر خواستگارى كرد، ابو بكر گفت: من عايشه را به جبير بن مطعم دادهام، اجازه بده تا آنها را منصرف كنم. ابوبكر آنها را منصرف كرد و طلاقش را گرفت، سپس رسول خدا با او ازدواج كرد.
الزهري، محمد بن سعد بن منيع ابوعبدالله البصري (متوفاى230هـ)، الطبقات الكبرى، ج 8 ص 59، ناشر: دار صادر – بيروت؛
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 8 ص 17، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ - 1992م.
بنابراين، عائشه نيز قبل از رسول خدا صلى الله عليه وآله همسر شخص ديگرى به نام جبير بن مطعم بوده است.
آيا حضرت خديجه ثيّبه (غير باكره) بود؟
بحث اصلى ما در اين باره است كه آيا حضرت خديجه سلام الله عليها قبل از رسول خدا ازدواج كرده بود يا خير؟.
پاسخ اين سؤال در آثار و كتب بزرگان و انديشمندان شيعى به فراوانى وجود دارد كه با احترام به همه بزرگان و رعايت اختصار به بخشى از پاسخ و توضيح اكتفا و اشاره مى كنيم:
برخى گفته اند: رسول خدا همسر باكره اى غير از عائشه نداشته است و در باره خديجه گفته اند: وى قبل از رسول خدا با دو نفر به نامهاى عتيق بن عبد الله مخزومى و ابوهاله تميمى ازدواج كرده بود و فرزندانى از آنان نيز داشته است.
اين سخن به اعتقاد برخى از بزرگان شيعه قابل قبول نيست؛ زيرا بخش زيادى از اين قبيل سخنان را طراحان سياست با هدف زدودن هاله قداست و پاكى از رحم بانوئى كه ظرف وجود كوثر قرآن، فاطمه زهرا است ساختهاند و لذا دقت در اين موضوع و نقد سخنان موجود در منابع تاريخى و حديثى شك و شبهه را از بين مى برد.
ابو القاسم اسماعيل بن محمد اصفهانى از دانشمندان اهل سنت تصريح مىكند كه حضرت خديجه سلام الله عليها، باكره بوده است.
وكانت خديجة امرأة باكرة ذات شرف ومال كثير وتجارة تبعث بها إلى الشام فتكون عيرها كعامة عير قريش.
حضرت خديجه، زنى باكره، داراى اعتبار و مال بسيارى بود، كاروان تجارىاش را به سوى شام مىفرستاد و كاروان او به اندازه تمام كاروان قريش بود.
الأصبهاني، أبو القاسم اسماعيل بن محمد بن الفضل التيمي (متوفاى535هـ)،دلائل النبوة، ج 1 ص 178، تحقيق: محمد محمد الحداد، ناشر: دار طيبة - الرياض، الطبعة: الأولى، 1409هـ.
ابوالقاسم كوفى از علماى شيعه، در اين باره استدلال جالبى كرده است كه توجه خوانندگان عزير را به آن جلب مىكنيم. وى در كتاب الإستغاثه مىنويسد:
أن الإجماع من الخاص والعام من أهل الأنال ونقلة الأخبار على أنه لم يبق من أشراف قريش ومن ساداتهم وذوي النجدة منهم إلا من خطب خديجة ورام تزويجها فامتنعت على جميعهم من ذلك فلما تزوجها رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم غضب عليها نساء قريش وهجرنها وقلن لها خطبك أشراف قريش وأمراؤهم فلم تتزوجي أحدا منهم وتزوجت محمدا يتيم أبي طالب فقيرا لا مال له، فكيف يجوز في نظر أهل الفهم أن تكون خديجة يتزوجها أعرابي من تميم وتمتنع من سادات قريش وأشرافها على ما وصفناه، ألا يعلم ذو التميز والنظر أنه من أبين المحال وأفظع المقال، ولما وجب هذا عند ذوي التحصيل ثبت أن خديجة لم تتزوج غير رسول الله (ص).
مورخان و محدثان شيعه و سنى بر اين مطلب اتفاق دارند كه كسى از بزرگان، اشراف، رؤسا و جوانمردان قريش باقى نماند؛ مگر اين كه از حضرت خديجه خواستگارى كرد و ازدواج با ايشان را آرزو مىكرد؛ اما خديجه كبرى دست رد بر سينه همه آنها زد؛ ولى وقتى رسول خدا صلي الله عليه وآله با او ازدواج كرد، تمام زنان قريش از او فاصله گرفته و رفت و آمد با وى را ترك كردند و گفتند: تو پيشنهاد سران قريش را رد كردى و تن به همسرى كسى دادى كه فقير است و مال و ثروتى ندارد؟!
با اين حال چگونه اهلفهم مىتوانند بپذيرند که حضرت خديجه با يك اعرابى از قبيله بنى تميم ازدواج كرده باشد؛ اما خواستگارى بزرگان قريش را نپذيرفته باشد؟
آيا صاحبان فكر و انديشه نمىدانند كه اين مطلب از آشكارترين محالات و ناپسندترين گفتارها است، وقتى براى اهل تحقيق اين مطلب ثابت شود، ثابت مىشود كه حضرت خديجه با كسى غير از رسول خدا صلى الله عليه وآله ازدواج نكرده است.
الكوفي، أبو القاسم علي بن أحمد بن موسى ابن الإمام الجواد محمد بن علي (متوفاي352هـ)، كتاب الاستغاثة، ج1، ص70، طبق برنامه مكتبة اهل البيت عليهم السلام.
و نيز مىتوان اين سؤال را از اهل تحقيق پرسيد كه اگر خديجه قبل از ازدواج با رسول خدا با يك نفر اعرابى از قبيله تميم ازدواج كرده بود، آيا موردى براى اين سرزنشها پس از ازدواج با رسول خدا باقى مىماند؟ و آيا ازدواج زنى بيوه و شوهر ديده به اين اندازه براى تمام مردم مكه مهم بود كه بر اساس همين نقل تمام همسران اشراف قريش با وى قطع رابطه كنند؟
اگر خديجه شايسته ملامت و سرزنش بود پس چرا (در صورت صحت) هنگام ازدواج با يك نفر اعرابى كه بر پاشنه پايش ادرار مى كرد و از هيچ امتيازى بر خوردار نبود ملامت و سرزنش نشد؟
از اين رو، ما مطمئن هستيم كه قضيه ازدواج حضرت خديجه قبل از رسول خدا صلي الله عليه وآله از دسيسههاى كسانى است كه هيچ حد و مرزى را در فضيلت براى دشمنان اهل بيت عليهم السلام نمى شناختند و هيچ فضيلتى را براى اهل بيت عليهم السلام باقى نگذاشتند؛ مگر اين كه عين همان را براى ديگران ساختند.
پاسخ به برخي از سؤالات
سؤال اول: اگر حضرت خديجه، همسرى قبل از رسول خدا صلي الله عليه وآله نداشته است، زينب، رقيه و امكلثوم، دختران چه كسى بودند؟ آيا فرزندان رسول خدا صلي الله عليه وآله بودند؟
طبق نقل مورخين، خديجه خواهرى بنام هاله داشته است كه با مردى مخزومى ازدواج كرده بود و از وى فرزندى همنام مادرش يعنى هاله داشت سپس با مردى تميمى بنام ابوهند ازدواج كرد كه از وى نيز فرزندى بنام هند داشت، اين مرد تميمى همسر ديگرى و از وى دو دختر به نامهاى رقيه و زينب داشت، مادر اين دو دختر از دنيا رفت و پس از وى پدر دو دختر از دنيا رفت، هند فرزند هاله به خانواده شوهرش سپرده شد و هاله با اين دو دختر كه از همسر ديگر شوهرش بودند به خانه خديجه آمدند و وى سرپرستى آنان را به عهده گرفت و پس از ازدواج با رسول خدا صلي الله عليه وآله اين دو دختر نزد خديجه و رسول خدا بودند و در دامن اين دو تربيت شدند و عنوان ربيبه رسول خدا را گرفتند و بر اساس رسم عرب ربيبه را مانند دختر تلقى مى كردند و به همين جهت آنان را دختران خديجه و رسول خدا مىدانستند.
براى اطلاع بيشتر به آدرس ذيل مراجعه فرماييد:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=469
سؤال دوم: برخى ازدواج نكردن بانويى مانند خديجه را كه از دو ويژگى جمال و ثروت بهره مند بوده وعلاوه بر آن به خانوادهاى بزرگ و با امتياز نسبت داشته را امرى غير ممكن دانسته اند. وگفته اند: آيا امكان دارد كه پدر يا ولى بانوئى مانند خديجه وى را بدون همسر گذاشته و در تنهائى زندگى كند؟
در پاسخ مىگوئيم:
اولا: پدر خديجه در جنگ فجار كشته شده بود.
ثانيا: ولى و سرپرستى غير از پدر اگر داشته است نمى توانسته است وى را مجبور به همسر گزينى نمايد، و لذا منتظر ماندن بانوئى مثل او تا همسرى شايسته و در شان خودش آنهم در آن زمان امرى معقول و قابل قبول است.
نتيجه بحث
در نتيجه اثبات فرزند يا فرزندانى براى خديجه از همسرى غير از رسول خدا نه تنها امرى غير ممكن؛ بلكه با توجه به نقلهاى تاريخى محال است؛ بنا بر اين ازدواج خديجه قبل از رسول گرامى اسلام از موضوعات ساختگى است و يا لااقل بر اساس جهل و نادانى و تفسير غلط از حوادث تاريخى رخ داده است كه هر ناقد آگاهى را به اين نتيجه مى رساند.
موفق باشيد