برنامه: حبل المتين
استاد: حضرت آيت الله دکتر سيد محمد حسيني قزويني
تاريخ: 22 / 11 / 1391
مجري:
امروز مصادف بود با جشن انقلاب اسلامي و من سي و پنجمين جشن انقلاب اسلامي را خدمت شما عزيزان تبريک عرض ميکنم.
استاد قزويني:
روز 22 بهمن را براي حق جويان و حق طلبان و کساني که اين را به عنوان يک ره آورد تلاشهاي در مسير دين و مذهب تلقي ميکنند، تبريک عرض ميکنم.
اگر چه شبکه ما يک شبکه سياسي نيست و ما خودمان هم سياست مدار نيستيم و خيلي هم در اين قضاياي سياسي نميخواهيم ورود داشته باشيم؛ ولي من چند نکته را به عنوان يک گرايش مذهبي و ديني ميخواهم خدمت بينندگان عزيز و اين وهابيها عرض کنم.
بينندگان عزيز ما 3 ما قبل ديدند که اين آقايان وهابي در اين شبکه وهابي کلمه که خودشان کم آوردند و نتوانستند پاسخهاي ما و شيعه را بدهند و نخواهند توانست، رفتند بزرگشان را آوردند.
هر دفعه يک بزرگي را ميآورند که دفعه قبل آقاي دمشقيه را آورده بودند.
ايشان مطالب زيادي گفت که همه پاسخ داده شد؛ ولي بعضي از قسمتها نياز نبود که ما و دوستانمان در کلمه طيبه پاسخ دهند، اينها را امروز مردم پاسخ دادند.
آقاي دمشقيه در اين شبکه وهابي ضد دين و ضد اسلام وقتي صحبت ميکرد گفت: خيلي خوشحال هستم که صداي من را تهران ميشنود.
بله آقاي دمشقيه، مردم تهران صداي شما را شنيدند و امروز پاسخ شما را دادند.
آقاي دمشقيه نميدانيم که پاسخ مردم تهران را شنيديد يا نه.
طبق آيه شريفهاي که ميفرمايد:
وَلَهُمْ آَذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ
سوره اعراف آيه 179
اينها گوشهايي دارند که با آن نميشنوند، آنها همانند حيوانها بلکه بدتر هستند.
ما نميدانيم که آقاي دمشقيه و يارانشان امروز پاسخشان را از مردم تهران شنيدند يا نه؟
آقاي دمشقيه در افاضات اموي خودشان گفتند: بعد از آزادي سوريه، نوبت ايران است.
امروز مردم ايران در پاسخ شما با فريادهاي خود گفتند: شما در سوريه (از بينندگان عزيز عذر خواهي ميکنم) يک غاغا ميل کرديد و همانند آنها در گل فرو رفتيد که اين براي هزاران سال بعدي شما هم بس است.
آمريکا و اسرائيل بدون اين که شما بفهميد، به دست شما در سوريه باتلاقي درست کردند که هزاران نفر از سران القاعده و شخصيتهاي برجسته نظامي خودتان را در آنجا از دست داديد.
بر فرض اين که سوريه را هم آزاد کنيد، در برابر خسارتي که ديديد، به نظر ما خيلي ناچيز است.
آقاي دمشقيه! مردم ايران امروز به شما و ديگر اربابانتان به ويژه اربابان سعودي و قطريتان اعلام کردند که ايران نه سوريه است و نه مصر و نه ليبي و نه غير آن.
اگر يکي از شما وهابيهاي بني اميه به ايران چپ نگاه کند، چشمان او را از حدقه بيرون ميکنند و خوراک سگهاي ولگرد ميکنند.
اين را در گوشتان فرو کنيد.
جناب آقاي عقيل با عقل، چندين بار گفتند: برنامههاي ما ان شاء الله يک روزي از ميدان آزادي پخش شود.
آقاي عقيل، امروز مردم ايران به ويژه مردم تهران، با فريادهاي آهنين و مشتهاي کوبنده، به دهان تمام ياوهسرايان به ويژه حضرت مستطاب عالي براي هميشه کوبيدند.
جناب آقاي حيدري و سجودي و عقيل با عقل، بارها از ايران به عنوان وطن خودشان ياد ميکردند؛ ولي امروز مردم ايران با اين فريادهاي کوبنده اعلام کردند که شماها وطن فروشي بيش نيستيد.
مردم گفتند: وهابي، يهودي، مرگ به نيرنگتان، خون شهيدان ما، ميچکد از چنگتان.
شما مسؤل خون شهداي سوري و بحريني و افغاني و پاکستاني و ايراني و ديگر کشورها هستيد و نيازي نيست که از ايران به عنوان وطن نام ببريد.
همين افتخار نوکري عربستان سعودي، براي هميشه براي شما کافي است.
اين را هم اجازه دهيد که عرض کنم، امروز مردم با اين حضور با شکوهشان و بينظيرشان در حالي که 35 سال از عمر اين انقلاب ميگذشت، به مسؤلين هم پيام دادند که به جاي برخورد قدرتها بد اخلاقيها، به فکر مردم باشيد و اين همه بيمهري و ظلم به مردم روا نداريد.
سر مردم را نشکنيد و سپس شيره بماليد، اين گراني سرسام آور را ساده نگيريد.
قصاب و بقال سر کوچهتان را به رخ مردم نکشيد.
مردم به نمايندگان محترم مجلس، با اين حضورشان پيام دادند که شما به وظيفه شرعي و قانوني خود قاطعانه عمل کنيد و از هياهو و بگم بگمها نترسيد.
از بد اخلاقيها هراس نداشته باشيد، ملت پشتيبان حق و حق جويان و حق طلبان است.
شبکه ما نه سياسي است و نه وارد سياست ميشويم؛ ولي بخشي از اين ياوه سراييهاي اين حضرات را امروز مردم عالي جواب دادند. از اين مردم بايد تشکر کرد و قدر اين مردم را بايد دانست. مسؤلين بايد دست اين مردم را ببوسند و بر پيشاني اينها بوسه بزنند.
ما در طول اين مدت الحمد لله نه به راست کار داشتيم و نه به چپ و نه جلو و نه عقب و نه بالا و نه پايين.
الحمد لله رب العالمين، وابسته به هيچ کدام هم نيستيم و از هر کجا هم که حق ببينيم تأييد ميکنيم؛ اگرچه نظر او مخالف نظر ما باشد و از هر کسي هم که بد اخلاقي ببينيم؛ اگرچه عزيزترين و نزديکترين ما باشند، انتقاد ميکنيم.
ان شاء الله اميدوار هستيم که هم اين ياوه سرايان وهابي خوب پيام مردم را شنيده باشند و هم مسؤلين محترم خوب به پيام مردم پاسخ دهند.
عذر ميخواهيم که برنامه حدود 1 ساعت و نيم با تأخير انجام شد.
امکانات کم و مشکلاتي پيش آمد و يکي از دستگاههايمان با مشکل رو به رو شد.
براي عزيزاني که در ولايت ياوران ثبت نام کردند، من به نظرم مسؤليت عزيزان را 2 چندان کرد.
الان هم با اينترنت برنامه را اجرا ميکنيم و نميدانيم که برنامه کي قطع شود و در حد 40 درصد اعتماد پيدا کرديم و گفتيم: برنامه را شروع کنيم.
همين دستگاهي که امروز با مشکل مواجه شده است، حدود 90 هزار دلار که حدود 280 ميليون تومان قيمت دارد.
بعضي از بزرگواران از مهندسين آمدهاند و در پشت بام مشغول اصلاح آن هستند که ان شاء الله اصلاح شود.
ما در اين 2 سال و نيم با اين امکانات خيلي اندک و ناچيز پيش رفتهايم.
در حقيقت از يک وانت بار، ما 20 تن بار کشيديم.
اين هم دعاي شما بينندگان عزيز و عنايات اهل بيت عصمت و طهارت و لطف خداوند تبارک و تعالي بوده است.
ما در همين برنامه اخلاق خوبان که حدود 8 دقيقه با تأخير آغاز شد، آيت الله مکارم شيرازي گفتند: چرا به تأخير افتاد، دوستان گفتند: با اين امکاناتي که ما داريم، اينها به معجزه بيشتر شبيه است.
الان دوستان ميبينند که در ميان اين شبکهها تنها شبکهاي هستيم که روزي 6 ساعت برنامه زنده با کيفيت خيلي بالا اجرا ميکنيم و از بهترين کارشناسان فرهيخته حوزه و دانشگاه دعوت ميکنيم.
بعضا دوستان ما که از داخل و خارج تماس ميگيرند و اظهار لطف ميکنند و تعبير ميکنند: شبکه ولايت نه، يک دانشگاه بزرگ تشيع. دل خوشي ما هم به همينها است.
بعضي از عزيزان ما که خارج هستند، دوستانمان که تماس گرفتند براي واريز کردن مساعدتهاي دوستان از خارج بوده است، مخصوصا من همين جا از خواهر عزيزم خانم دکتر شجاعي تشکر ميکنم، وجهي که چندي پيش ريخته بودند، امروز به حساب شبکه واريز شد.
ايشان قول داده بودند 2 هزار دلار، ظاهرا 2500 دلار واريز کرده بودند.
خدا به ايشان برکت دهد و به توفيقاتشان بيافزايد.
امروز هر کار ديني و مذهبي که بخواهد انجام شود، هر خيمهاي زده شود، ستون اساسي آن داشتن امکانات مالي است.
نبي گرامي که توانست در مکه آن 13 سال را مقاومت کند و در برابر کفار قريش به تبليغشان و 3 سال در شعب ابي طالب بماند، آن ثروت آن چناني خديجه کبري ام المؤمنين سلام الله عليها بوده است.
مجري:
امشب نميشود بحثي پيش کشيد و فقط صداي گرم شما بينندگان را ميشنويم.
بيننده آقا مسعود از ماهشهر:
ما 5 ماهي يک بار نوبت ما ميشود. اجازه دهيد که يک خورده به عقب برگرديم.
اگر چند دقيقه به من فرصت دهيد، مطالبي بوده است که مال قبل است و من وقت نکردم که اينها را مطرح کنم.
شبکه کلمه که روزهاي اول راه افتاده بود، اگر بينندهاي روي خط ميآمد و با عقائد آقايان سازگاري نداشت، مجري برنامه سريع آن روايت را انکار ميکرد و ميگفت: وجود ندارد.
بعد از آن که دستشان يواش يواش رو شد و برنامههاي شما روي دور آمد، ديدند که فايده ندارد.
کتاب نيست و جلدش مشخص نيست و صفحهاش مشخص نيست، اينها فايدهاي ندارد و اين روايات براي مردم مشخص ميشود.
الان هر روايتي که برايشان خوانده ميشود، ميگويند: تو صحيحين نيامده است.
من فقط اين سؤال را دارم که آيا بقيه کتب اهل سنت چه لزومي دارد که وجود داشته باشند؟
اگر قرار است که فقط صحيح مسلم و بخاري مبناي استناد قرار بگيرد، بقيه کتب به چه دردي ميخورد؟
در رابطه با همين روايت که در صحيح مسلم آمده است که در مورد اين است که هر کس امام زمان خودش را نشناسد، به مرگ جاهليت مرده است، بينندهاي با اينها تماس گرفت بود، آنها ميگفتند: امام زمان شما کيست؟
اصلا من يک انسان مسيحي که ميخواهم سني و وهابي شوم، من ميخواهم بدانم که نظر علماي اهل سنت در مورد اين روايت چيست؟
شما چه کار داريد که امام زمان شيعه کيست؟ همه ميدانند که امام زمان شيعه چه کسي است.
من يک مسيحي هستم که ميخواهم وهابي شوم، نظر شما اهل سنت در مورد اين روايت امام زمان چيست؟ ببخشيد که مزاحم شما شدم.
بيننده احمد آقا از بانه از اهل سنت:
مثل اين که حاج آقا سرما خوردهايد.
استاد قزويني:
با اين گرانيها ميوه و غذا نميشود خورد. مجبور هستيم که سرما بخوريم.
بيننده:
احترام گذاشتن به عقائد چه از طرف شيعه و چه از طرف سني لازم است؛ اما متأسفانه هيچ گاه جامه عمل نميپوشد.
حاج آقا ميگويند: مراجع بزرگوار فتوا دادهاند؛ چه شيعه و چه سني حق ندارند به مقدسات يکديگر توهين کنند؛ اما متأسفانه در شبکه شما رعايت نمي شود.
يک برنامه بعد از مناظره آقاي مراد زهي و آقاي يزداني که در اين برهه الي ما شاء الله زبانزد است و طلبکار هم شدهاند که اين حرفهايي که به آقاي يزداني ميشود؛ حتما از کانالهاي به خصوصي صورت ميگيرد.
آقاي يزداني در برنامه بعد از مناظره با آقاي مراد زهي که در مورد حديثي بود که در مورد عائشه و مرد اعرابي بود، گفت: علماي سني بيايند و ثابت کنند که مرد عرب شب را در خانه حضرت عائشه نبوده است و در نزديک ايشان نبوده است؛ چون خانه عائشه به گفته آقاي يزداني خيلي کوچک بوده است.
اين عين مطلبي است که ايشان بيان کردند؛ مگر اين که اين مرد روي قبر جناب ابوبکر يا عمر خوابيده باشد. اگر اين توهين نيست که از شاگرد شما در شبکه شما صورت گرفته است، بگوييد: توهين چيست؟
استاد قزويني:
اين قضيه کوچک بودن منزل جناب عائشه را ما مطرح نکرديم، ما کار خودمان را انجام ميداديم. نزديک 10 ماه اول شبکه ولايت، ما وارد اين گود نشده بوديم.
اين آقايان شروع کردند به مقدسات شيعه جسارت کردن.
در آن شبکه آن آقاي عبد الرحمن يا عبد الشيطان به حضرت زهرا وقيحترين جسارت را کرد.
آقاي حيدري و خدمتي و سجودي هم به همين شکل اهانت کردند.
يک روايات ضعيف و يک روايات مرسل و يک روايت نادرست از کتب شيعه بيان کردند و اختلاف بين شيعه و سني انداختند.
ما گفتيم: اگر بنا است که به اين شکل باشد، شما در کتب صحيحتان اين قضيه وجود دارد.
ما در رابطه با ام المؤمنين عائشه خوانديم که پيغمبر نماز ميخواند و پاهايشان را جلوي پيغمبر دراز کرده بودند و هر وقت پيغمبر به سجده ميرفت، از عائشه منگوش ميگرفت و او پايش را جمع ميکرد.
گفتيم: اين هم توهين به پيغمبر و هم به همسر پيغمبر است.
شما بگوييد: اين روايت در صحيح بخاري و مسلم چه ميکند؟
دوستان ما همچين سؤالي طرح کردند.
اين آقايان گفتند: خانه عائشه يک متر در دو متر بوده است و جا نبود که پيغمبر نماز بخواند. آقايان آمدند ابرو را درست کنند، زدند چشم را خراب کردند.
اين عزيزمان که به اين شکل مطرح کردند، گفتند: شما که اين طور ميگوييد و بنابر گفته شما، اين خواهد شد. اين در حقيقت به عنوان قاعده الزام بوده است. اين برادرمان قصد جسارت و اهانت داشتند.
اگر عزيزان از اين عبارت آقاي يزداني جسارت تلقي کردند، بنده رسما از همه اهل سنت پوزش ميطلبم و عذر خواهي ميکنم و هر جريمهاي که بخواهند ما حاضر هستيم که آقاي يزداني را جريمه کنيم.
چه جريمه مادي و چه معنوي و چه مسافرتي. ما در خدمت دوستان هستيم.
مبنا اين نيست که خدايي نکرده اهانت به مقدسات اهل سنت شود.
اين آقايان يک شعري را درست ميکنند و در قافيه آن گير ميکنند.
سرکار خانم دکتر فقيهي از صحيح بخاري آورده است، اين آقا هرچه از دهانش درآمده است، توهين و فحاشي کرده است.
ما چه کار کنيم؟ ما ساکت بنشينيم؟
همين چند شب قبل با آقاي مراد زهي جلسه داشتيم، گفتم: حداقل بعد از اين جلسه آقاي حيدري چه قدر به مقدسات شيعه اهانت کردهاند. آقاي سجودي اين همه اهانت کرده است.
من گفتم: ما مبنايمان با اينها، اين آيه شريفه است که ميفرمايد:
وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا
سوره شوري آيه 40
ما مادامي که اينها جسارت کنند، جسارت اينها را در قالب شرعي به همان شکلي که لايق او هستند، ما جواب ميدهيم. ما چيزي از خودمان اضافه نميکنيم.
ما از کتب خودشان سؤال طرح ميکنيم و ميگوييم: بياييد جواب دهيد.
ان شاء الله در برنامه کلام زينبي در روز 5 شنبه ساعت 2 بعد از ظهر، منتظر پاسخ خودشان باشند که آيا اين حرفهايي که زدند به نفعشان است يا به ضررشان است.
ايشان چه طوري سوختهاند و کجايشان سوخته است، ما خبر نداريم.
اين چنين آتش گرفته است و اين چنين شروع کرده است به جسارت و اهانت کردند.
هايده و امثال آن دون شأن شما است. نميدانم که ميفهميد يا نميفهميد.
چه چيزي مصرف کرديد؟
اگر ارازل و اوباش همچين چيزي بگويد، ما ميگوييم: اين جسارت بود و دون شأن ارازل و اوباش است؛ چه رسد يک آقايي بيايد در يک شبکهاي که مدعي هستند که شبکه توحيدي هستند.
البته از تربيت يافتگان آقاي ابن تيميه که ميگويند: شيعيان همه زنا زاده هستند، انتظار بيشتري نميرود.
محمد بن عبد الوهاب ميگويد: در ميان شيعهها يک نفر با نسل پاک پيدا نميشود. تربيت يافتگان آن مکتب بايد هم اين چنين باشند. ما از ادب شما و بزرگواري شما تشکر ميکنيم. اگر از عبارت ايشان توهين برداشت ميشود، من باز هم عذر خواهي ميکنم.
بيننده آقاي احمدي از بوشهر:
خدا به شما توفيق دهد و به شما عمر طولاني و با برکت دهد.
از تمام بحثهايي که در اين شبکه ميشود، از اين برنامه آقاي قزويني من خيلي لذت ميبرم؛ چون ايشان خيلي مستدل صحبت ميکنند و اين نشان ميدهد که ايشان خيلي مسلط است.
سؤال اولم شايد مربوط به اين جلسه شما نشود.
اگر شما زحمت بکشيد و اين را به طور روائي جواب من را دهيد خوشحال ميشوم.
من در کتابها رجعت را نگاه کردم، از پيغمبر حديثي نديدم. ميخواستم اين را شما براي ما بيان کنيد.
در رابطه با خود امام زمان حديث از پيغمبر زياد است؛ ولي در مورد رجعت من چيزي نديدم. ميخواستم شما با توجه به اين تخصصي که داريد، به ما روايت از پيغمبر در اين رابطه نشان دهيد.
سؤال بعدي در خصوص اين حديث است که بعد از پيغمبر، افضل مردم ابوبکر است.
اين حديث را از لحاظ سند براي ما توضيح دهيد.
حديثي که معني آن اين است که بعد از پيغمبر ميتوان به همه صحابه اقتدا کرد و آنها مانند ستارگان آسمان هستند و به هر کدام اقتدا کنيم هدايت شدهايم، اين حديث در برابر حضرت امير است که ميخواهند حضرت امير را در بين صحابه کوچک کنند.
ميخواستم سند اين حديث را توضيح دهيد.
بيننده آقاي موسوي از سنندج از اهل سنت:
من يک سؤال شخصي از آقاي قزويني داشتم.
مجري:
اگر خيلي شخصي است، تلفني صحبت کنيد.
بيننده:
زياد شخصي نيست، اگر جواب ندادند اشکالي ندارد.
شما اين آدرسهايي که ميدهيد، شما اينها را کامل حفظ هستيد؟
استاد قزويني:
ما 40 سال است که کارمان اين است. کسي که 10 هزار شعر حفظ کرده است يا کسي را که حافظ قرآن است از او تعجب نميکنيد. شما شايد کل چيزهايي که من حفظ دارم کمتر از 10 جزء قرآن باشد. اين يک چيزي است که ما به آن عشق داريم. من معمولا به روايت که نگاه ميکنم، اول سند آن را حفظ ميکنم. هر شب تلاش ميکنم که اينها را مرور داشته باشم.
مجري:
حاج آقا يک روش خاصي براي حفظ کردن دارند.
استاد قزويني:
بنا است که اين را در شبکه توضيح دهيم تا براي دوستان شيعه که ميخواهند روايت يا سند حفظ کنند، يک مقداري سادهتر باشد؛ همان طوري که قرآن حفظ کردن يک روش و راهي دارد، حديث هم با سند حفظ کردن يک روش خاصي دارد.
وقتي که ما جوان بوديم، در ذهن من است که نزديک 5 هزار روايت را حفظ بوديم؛ ولي وقتي سن انسان بالا ميرود، يک مقداري حافظه انسان کم ميشود.
بيننده:
يک حرفي داشتم که خطاب به آقاي احمد زاده از بانه است؛ آقاي احمد زاده، صحاح ما پر از اين اشکالات است.
اگر شما اين صحاح ما را بخوانيد، از اينها تعجب ميکنيد و آقاي يزداني مقصر نيست.
خطاب به اين شبکهها ميگويم: هر شبکهاي چه اهل بيت باشد و چه وصال باشد و چه فدک باشد و چه الزهرا باشد، بين شيعه و سني اختلاف ايجاد کند و اين اختلافات را شعله ور کند، دشمن اسلام است.
مجري:
ما هم تأييد ميکنيم.
بيننده:
من در روايات در کتابها خواندهام که در زمان پيغمبر اکرم صلي الله عليه وآله، رسم بوده است که مردها زنهايشان را با هم مدت دار عوض ميکردند؛ حتي يک شخصي به حضرت محمد صلي الله عليه وآله فرموده است: اي محمد شما زن زيبايي داري و من زن پيري دارم، اگر ميشود زنهايمان را با هم عوض کنيم.
پيغمبر هم در جواب ميفرمايد: اگر ميتوانستم اين کار را ميکردم؛ اما نميتوانم.
ميخواستم ببينم که اين روايات واقعيت دارد يا خير.
از تمام کارکنان شبکه هم تشکر ميکنم.
بيننده آقاي رجبي از شيراز:
بنده 7 ماه است که پشت خط هستم. خدا را شکر ميکنم که شيعه هستم. اين را از روي شوخي عرض ميکنم. پيش خودم وسوسه شدم که اگر اهل سنت بشوم، بيشتر ميتوانم صحبت کنم و وقتهاي زيادي به ما داده ميشود.
ما شيعيان حضرت علي عليه السلام هستيم و بايد در همه چيز مظلوم باشيم.
استاد قزويني:
آن روز يکي از دوستان به من پيام داده است که من شکايت شما را به مادرتان حضرت زهرا ميکنم. شما به من وقت نميدهيد.
الحمد لله عزيزان شيعه ما شکر خداي عالم مشکل و سؤالي ندارند.
ما در يزد بارها گفتيم، يکي از اساتيد بزرگوار گفت: بحثي که شما امروز کرديد باعث شد که من به شيعه بودن خودم ميبالم و افتخار ميکنم؛ ولي عزيزان اهل سنت ما نسبت به شيعه بد بين هستند و در گوششان کردند که شيعهها کافر هستند.
در آمريکا و آفريقا نظر خواهيهايي که بوده است، 60 در صد مسلمانها گفتهاند: شيعه کافر است. ما بايد بياييم با اين عزيزان اهل سنتي که اين مطالب به گوششان خورده است، اينجا بگو مگو کنيم. اين بگو مگوها به نفع شيعه است.
وقتي شيعه خودش ميآيد، بحث 2 دوست و هم فکر است؛ ولي وقتي يک سني ميآيد، تفکراتش با ما کاملا مخالف است.
2 مخالف که با هم حرف ميزنند، شيعه بيشتر از آن استفاده ميکند.
حداقل شيعه هم ميداند که عزيزان اهل سنت، چه اشکال علمي به ما دارند و کجاي کار را نقطه ضربه پذير ميدانند.
بحثي که ما با اهل سنت ميکنيم، در حقيقت احساس ميکنيم که يک خدمت بزرگي براي عزيزان شيعه است.
بيننده:
شبکههاي وهابيت، چندين وقت است که در مورد زيارت جامعه کبيره شبهه وارد ميکنند.
بنده و تعداد زيادي از سروران ، يک تحقيق زياد و وسيعي در مورد زيارت جامعه کرديم و معني آنها را خوانديم و رفتيم شرح و تفسير آن را تهيه کرديم و مردم را تشويق کرديم که شرحها را بگيرند.
به اميرالمؤمنين علي عليه السلام، در حال حاضر در شهر شيراز و استان فارس، يک شرح زيارت جامعه کبيره پيدا نميشود. همه تشويق شدند که نه تنها اين زيارت زيبا را بخوانند و معني آن را بخوانند؛ بلکه تشويق شدهاند که شرح و تفسير آن را بگيرند.
استاد قزويني:
عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد.
بيننده:
اين ضريح مطهر حضرت سيد الشهداء که وارد کربلا شد و نصب شد، خيلي خوب است؛ ولي آن کساني که اين ضريح مطهر را درست کردند، يک تعمدي در کارشان است و آن اين است که اين ضريح مطهر را از شهر مقدس قم به کربلا منتقل کردند، لازم بود که چند تا دکتر چشم پزشک با اين ضريح مطهر ارسال کنند؛ چون اين ضريح مطهر باعث شده است که چشم تعداد زيادي از کفار و وهابيون کور شود و لازم بود که چند تا چشم پزشک بفرستند.
حاج آقا شما سرور بنده و همه شيعيان هستيد.
محبت کنيد بگوييد: در شعب ابي طالب چه کساني حضور داشتند؟
تمام کساني که در شعب ابي طالب حضور داشتند در روايات شيعه و سني، اين را بيان کنيد.
استاد قزويني:
در رابطه با بحث من مات بلا امام مات ميتة جاهلية، اين کاملا واضح و روشن است.
اين در کتب معتبر اهل سنت با سندهاي صحيح آمده است که خود تفتازاني که از علماي بزرگ اهل سنت است، کتابي دارد به نام شرح مقاصد که اين را ما بارها گفتيم که ايشان از پيغمبر نقل ميکند:
من مات ولم يعرف إمام زمانه مات ميتة جاهلية
شرح المقاصد في علم الكلام، ج 2، ص 275
هر کس بميرد و امام زمانش را نشناسد، مرگش مرگ جاهلي است.
در صحيح مسلم که ما بارها گفتيم ميگويد:
وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ في عُنُقِهِ بَيْعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً
صحيح مسلم، ج 3، ص 1478
در مسند احمد ميگويد:
من مَاتَ بِغَيْرِ إِمَامٍ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً
مسند أحمد بن حنبل، ج 4، ص 96
آقايان بفرمايند، ميتة جاهليه را به هر معنا که بخواهند بگيرند.
به قول ميتة بلا امام، ميتة کفر، ميتة نفاق، ميتة ضلالة، حالا هر چه بخواهند بگيرند.
بفرمايند، الان امام زمانشان چه کسي است؟
پدرانشان و اجدادشان که از دنيا رفتهاند، مات بغير امام بودهاند يا مات مع امام بودند؟
اگر ميفرمايند حاکم هر کشور، امام زمان آن کشور است، با اين روايت صحيح مسلم، که پيغمبر فرمود:
إذا بُويِعَ لِخَلِيفَتَيْنِ فَاقْتُلُوا الْآخَرَ مِنْهُمَا
صحيح مسلم، ج 3، ص 1480
اگر بخواهد با دو امام در يک عصر بيعت شود، اين امام دوم و خليفه دوم مهدور الدم است و قتل او واجب است.
تمام بزرگانشان؛ مثل: ابن حجر، نووي و ديگران گفتهاند در هر عصري بايد يک امام در کل کره زمين باشد، نه 50 تا امام.
صدام که رئيس عراق بود، حتما امام زمان بوده است.
قذافي در ليبي و الآن هم آقاي حاج ملک عبدالله که با سران يهود شراب ميل فرمودند، اينها هم امام زمان هستند.
بيننده آقاي نارويي از اهل سنت از زاهدان:
اين که شما ميگوييد: حضرت عمر رضي الله عنه از اسلام خارج است؛ در حالي که پشت سر حضرت عمر هزاران نفر نماز ميخواندند و وقتي که داشت نماز ميخواند از پشت سر توسط ابو لولو شهيد شد، شما چگونه اين چنين مسلماني را از اسلام خارج ميدانيد؟
استاد قزويني:
آقاي نارويي، ميگويند: ثبت الاصل ثم انقش.
شما اول ثابت کنيد کسي گفته است که عمر کافر است بعد شما اين طوري صحبت کنيد. روي قبري که مرده ندارد گريه نميکنند.
بيننده:
شما و بينندگاني که در اينجا هستند و آن آخوندهايي که در ايران هستند، ما خيلي از اينها ميشنويم. شب و روز در شبکههايشان و در مساجدشان توهين به عائشه و عمر و عثمان رضي الله عنهم ميکنند. شما به اين مسلمانان بزرگ توهين ميکنيد.
استاد قزويني:
ببينيد عزيز دل من، ما که پاسخگوي کار ديگر شبکهها و ديگر افراد نيستيم.
الان از علماي و مراجع بزرگ شما، نه از عوام شما، فتوا دادهاند:
من أنكر خلافة الصديق رضي الله عنه فهو كافر وكذلك من أنكر خلافة عمر بن الخطاب رضي الله عنه
فتاوى السبكي، ج 2، ص 587 و الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 1، ص 138
هرکس منکر خلافت ابي بکر باشد کافر است؛ يعني همه شيعيان کافر هستند.
آيا من بايد بيايم سر کوفت آن را به شما بزنم؟ آيا شما قبول ميکنيد؟
يک دسته از علماي شما فتوا دادهاند که شيعه مطلقا کافر است. تمام شيعيان کافر است.
بيننده:
کسي که به زن رسول الله و به ياراني که هميشه با پيامبر بودند توهين کنند و يا اگر کسي به خواهر و مادر من توهين کند، شما به او چه خواهيد گفت؟
استاد قزويني:
ميگويد: اگر کسي منکر ابو بکر باشد کافر است. ميتوانيد اين را براي من معني کنيد؟
بيننده:
ابوبکر خليفه اول و عمر خليفه دوم مسلمانان است، اگر کسي منکر او باشد صد در صد او کافر است.
استاد قزويني:
فرق نميکند علماي شما اين چنين مي گويند، علماي شيعه هم مثل شيخ مفيد ميفرمايند: هر کس که منکر امامت باشد کافر است.
بيننده:
اين حرف که علماي ما ميگويند، درست است.
شما امامان را معصوم ميدانيد؛ مثلا ميگوييد: يا علي مدد و بر سر قبر ايشان ميرويد و از ايشان کمک ميخواهيد و امامان را معصوم ميدانيد. صد در صد چنين چيزي به شما ميگويند.
استاد قزويني:
اگر معصوم ميدانيم طبق آيه قرآن و روايت معصوم ميدانيم يا از هواي نفس معصوم ميدانيم؟
بيننده:
کدام يکي؟
استاد قزويني:
هر کدام از ائمه. اگر حضرت علي، امام حسن، امام حسين معصوم است، ما صد روايات داريم که ميگويد: ما ائمه معصوم هستيم.
بيننده:
در قرآن اين طور که علماي ما ميگويند: فقط پيامبران معصوم بودند.
استاد قزويني:
شما همان علمايي را که اين گفتهاند را بگوييد زنگ بزنند يا تشريف بيارند اينجا با هم بنشينيم صحبت بکنيم و ببينيم اين حرفي که ميزنند مطابق قرآن است يا مخالف قرآن.
چرا براي مناظره نميآيند؟
بيننده:
شما به اين همه علماء بزرگوار را زير سؤال ميبريد؛ در حالي که حرفشان طبق قرآن است و از روي علم و دين اين حرف را ميزنند.
استاد قزويني:
ما چه بگوييم؟
ميگوييم: اينها بيايند اينجا بنشينيم و با هم صحبت کنيم و گفت و گوي دوستانه داشته باشيم تا ببينيم حرف شما حق است يا حرف ما؟
مردم هم قضاوت ميکنند. چرا براي مناظره نميآيند؟
بيننده:
آنها شب روز داد ميزنند که ما ميخواهيم اينها با ما مناظره کنند؛ ولي شما نميآييد.
استاد قزويني:
چه کسي به ما پيشنهاد مناظره داده ولي ما قبول نکرديم؟
بيننده:
ملا زاده شب و روز شما را دعوت مي کند.
استاد قزويني:
ما ملا زاده را آدم نمي دانيم، او يک آدم ديوانه است که فحاشي ميکند. يک کسي که شب وروز کارش فحاشي است. ما گفتيم ملا زاده برود با آقاي اللهياري مناظره کند، از قديم گفتهاند کبوتر با کبوتر باز با باز.
اگر با اللهياري مناظره کرد و او را شکست داد، ما اين شکست را شکست خودمان ميدانيم.
با اين که ما نه شبکه اللهياري را شبکه شيعه ميدانيم و نه کار او را به شيعه شبيه مي دانيم؛ لي معتقديم از نظر علمي صد برابر ملا زاده از قرآن و روايات ميداند.
اگر ملا زاده با اللهياري مناظره کند، اللهياري او را در عرض دو دقيقه شکست ميدهد. اگر راست ميگويد، آنجا مناظره کند.
چرا نميرود آنجا و با آنها مناظره کند؟
اين آقا ميگويد: علماي ما اين طور ميگويند، برو يکي از علماء را بياور که حرف بزند.
نه سطح معلومات شما در آن حد است و نه سواد داريد.
علماي شما ميگويند: هر کس خليفه اول را قبول نداشته باشد کافر است.
به چه دليل؟ قرآن گفته است؟
ما که ميگوييم: شما که در رابطه با خلافت ابوبکر ميگوييد: چنين و چنان، يک دليل از قرآن براي خلافت آقاي ابو بکر بياوريد. يک دليل از سنت بياوريد، چرا اين شبکهها يک دليل نميآورند؟
در شبکه ولايت باز براي علماي اهل سنت است. بزرگانشان به اينجا ميآيند و با هم بحث ميکنيم.
ما اين وهابيهاي تکفيري را در حدي نميدانيم که کلمه اهل سنت به اينها اطلاق کنيم. سني گفتن به امثال ملا زاده بالاترين توهين به اهل سنت است.
اگر به آقاي حيدري و ديگران کسي بگويد: سني، ما اين را بالاترين توهين به اهل سنت ميدانيم. ما با اهل سنت مشکلي نداريم. ما با اهل سنت اختلاف داريم؛ ولي اختلافات ما به حدي نيست که يکديگر را تکفير کنيم.
من شب جمعه بيانيه آيت الله مکارم شيرازي را خواندم.
اين که فلان آقا اين طور گفته است و تکفير کرده است، به ما چه ربطي دارد؟
شما اگر راست ميگوييد، به شبکه خود آقايان زنگ بزنيد و بگوييد: چرا شما فحش ميدهيد و توهين ميکنيد و ميگوييد: عمر مسلمان نيست و به عائشه جسارت ميکنيد؟
ما بارها گفتيم: آن کساني که به عائشه نسبت ناروا ميبندند و اتهام ميزنند، اينها بايد حد قذف بخورند. ما اين را خلاف شرع ميدانيم.
بزرگان و مراجع ما ميگويند: نسبتهاي اتهام به همسران پيغمبر؛ چه عائشه و چه غير عائشه، خلاف شرع و توهين به نبي مکرم است.
اگر اتهام فحشاء به عائشه جسارت به پيغمبر تلقي شود، آن فرد قطعا از اسلام خارج و مرتد و مهدور الدم است.
اگر به يک نوعي در عرف تلقي شود که توهين به نبي مکرم شده است، اين ارتداد آور است و مهدور الدم است. ما حرفمان نسبت به مقدسات اهل سنت اين چنين است.
آن وقت شما ميگوييد: شما عمر را از اسلام خارج ميدانيد؛ در حالي که عمر نماز ميخوانده است. شما اين را در اين شبکهها بگوييد، نه در اينجا.
بيننده حسن آقا از مشهد:
مادر به بچه گفت: قربان چشمهاي بادامي تو شوم، بچه گفت: بادام ميخواهم.
خدا به حضرت آدم فرمود: از همه ميوهها بخور و فقط از درخت گندم نخور.
حضرت آدم گفت: من اين را بايد بخورم، حتما يک چيزي است که خدا فرموده است نخور.
شما به اين سنيها ميگوييد: شما خوب هستيد و اين وهابيها بد هستند، اينها بيشتر تحريک شدهاند ببينند که اين وهابيها چه هستند و ميروند به طرف آنها.
من ميگويم: شما اينها را بيشتر تحريک ميکنيد.
اهل سنت قبول دارند که علي در کعبه به دنيا آمده است؟
استاد قزويني:
بزرگانشان مثل آقاي حاکم نيشابوري در مستدرک به صراحت ميگويد:
فقد تواترت الأخبار أن فاطمة بنت أسد ولدت أمير المؤمنين علي بن أبي طالب كرم الله وجهه في جوف الكعبة.
المستدرك على الصحيحين، ج 3، ص 550
روايات متواتر داريم بر اين که علي بن ابي طالب در درون کعبه به دنيا آمده است.
بيننده:
چرا روي اين مسئله مانور نميدهند؟ خدا شخصي بهتر از اين ميخواسته است که جلوه دهد؟
استاد قزويني:
اينها مشکلشان اين است که اگر اين را بخواهند مطرح کنند، يک فضيلتي است براي آقا اميرالمؤمنين سلام الله عليه که ديگران ندارند.
آقايان گفتهاند: اين فضيلتي براي علي نيست. در داخل کعبه بت بوده است و علي در کنار بتها به دنيا آمده است. اين نه تنها فضيلت نيست؛ بلکه توهين است، عقل آقايان وهابي اين بوده است.
همان کعبهاي که اين آقايان ميگويند: پر از بت بوده است، پيغمبر در مکه 13 سال به طرف همان کعبه نماز خوانده است و بعد از آمدن به مدينه هم تا فتح مکه که بتها را از بين بردند، پيغمبر جز اندک زماني به طرف همين کعبهاي در درونش بت بوده است نماز ميخوانده است؛ پس توهين به پيغمبر است.
پيغمبر به طرف يک کعبهاي نماز ميخواند که درون آن مملو از بتها است.
بيننده:
اين شبکه وصال حق که اين قدر عليه شما برنامه دارند، چرا شما همه تمرکزتان را روي شبکه کلمه گذاشتيد؟ آقاي دهقاني عبد القدوس امروز برنامه داشت و در رابطه با فدک خيلي بحث ميکند و مسخره بازي راه انداختهاند.
استاد قزويني:
اينها با اين فحشهايي که ميدهند، بهترين خدمت را به ما ميکنند.
بيننده:
جمله أمرت أن أقاتل الناکثين والقاسطين والمارقين، اين در کتب اهل سنت آمده است.
استاد قزويني:
بله. با سندهاي صحيح آمده است.
بيننده:
پيامبر دستور به قتال با معاويه داده است.
چه طور اهل سنت به رضي الله ميگويند و به او احترام ميگذارند؟
استاد قزويني:
ميگويند: معاويه رضي الله عنه، حجر بن عدي رضي الله عنه را به شهادت رساند.
با اين رواياتي که آقايان با سندهاي متعدد نقل کردند که اميرالمؤمنين سلام الله عليه فرمود:
عهد إلي رسول الله صلى الله عليه وسلم في قتال الناكثين والقاسطين والمارقين
مسند البزار، ج 3، ص 27 و مجمع الزوائد، ج 7، ص 238
پيغمبر به من وصيت کرده است و دستور داده است که با ناکثين (جمليها) و با قاسطين (صفينيها) و با مارقين (خوارج) جنگ کنم.
آقاي هيثمي اين روايت را توثيق ميکند.
آقاي ابن اثير جزري در کتاب اسد الغابة از ابو سعيد خدري نقل ميکند:
أَمرنا رسول الله بقتال الناكثين والقاسطين والمارقين
اسد الغابة، ج 4، ص 124
پيغمبر به ما دستور داد.
همين عبارت را آقاي ابن کثير دمشقي که متوفاي 774 است در کتاب البداية والنهاية جلد 7 صفحه 339 نقل ميکند.
نکته زيبايي که وجود دارد، از ابو ايوب انصاري است که خيلي جمله جالبي است که ميگويد: پيغمبر اکرم به ما دستور داد که در مقابل 3 دسته در رکاب علي بن ابي طالب بجنگيم:
1- ناکثين
2- مارقين
3- قاسطين
فأما الناكثون فقد قاتلناهم وهم أهل الجمل طلحة والزبير وأما القاسطون فهذا منصرفنا من عندهم يعني معاوية وعمرا وأما المارقون فهم أهل الطرقات وأهل السعيفات وأهل النخيلات وأهل النهروان والله ما أدري أين هم ولكن لا بد من قتالهم إن شاء الله.
البداية والنهاية، ج 7، ص 307 و تاريخ مدينة دمشق، ج 42، ص 472 و الموضوعات، ج 1، ص 326
اما ناکثين که اهل جمل و طلحه و زبير باشد، با اينها جنگيديم و اما قاسطون، تازه از جنگ با اينها برميگرديم و اما مارقون که ميدانيم اينها خوارج هستند، نميدانيم آنها کجا هستند و کي بايد با آنها بجنگيم؛ ولي يقين دارم که با آنها هم خواهيم جنگيد؛ چون پيغمبر دستور داده است.
اينها چيزي است که در کتبشان با سندهاي صحيح آوردهاند.
بيننده:
شيعيان ميگويند: چرا علي عليه السلام با معاويه جنگ کرد و کوفه و بصره را به طلحه و زبير نداد.
خود همين سؤال است. اگر واقعا دستور پيغمبر بوده است، علي عليه السلام نميتوانسته است که مخالفت کند.
اهل سنت ميگويند: علي بيسياست بوده است؛ ولي اين سؤال در دل شيعيان پيش ميآيد. آن شب ملا زاده ميگفت: علي اصلا سياست نداشته است.
استاد قزويني:
در رابطه با رجعت، شما به قرآن مراجعه کنيد در سوره نمل آيه 83 ميفرمايد:
وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآَيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ
ما از هر امتي يک دستهاي را محشور ميکنيم و زنده ميکنيم.
از هر امتي يک دسته، اين چه ميخواهد بگويد؟ آيا اين غير از رجعت است يا مال قيامت است؟
در قيامت که ميفرمايد:
وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا
سوره کهف آيه 47
ما تمام جمعيت را ميآوريم.
در آنجا معنا ندارد که ما بگوييم: از هر امتي يک دسته بيايند.
در روايات آقايان اهل سنت با سندهاي صحيح آمده است در مورد سوره ص آيه 43 که ميفرمايد:
وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ
خداي عالم اولاد حضرت ايوب را بعد از اين که از دنيا رفته بودند، برگرداند.
جناب سيوطي در تفسير جلالينشان به صراحت ميگويد:
أحيا الله له من مات من أولاده ورزقه مثلهم
تفسير الجلالين، ج 1، ص 603
خداي عالم تمام فرزندان حضرت ايوب را زنده کرد و (دقيقا در ذهنم نيست که شايد 12 نفر بودند) هم آن 12 فرزند را زنده کرد و هم 12 فرزند ديگر هم داد.
جناب آقاي بغوي در تفسيرشان به صراحت ميگويد:
أن الله عز وجل رد إلى المرأة شبابها فولدت له ستة وعشرين ذكرا
تفسير البغوي، ج 3، ص 263
خداي عالم به حضرت ايوب فرزنداني داد که براي او 26 پسر به دنيا آورد.
همين مطلب را آقاي ابن ابي حاتم در کتاب تفسير خود که ابن تيميه ميگويد: تفسير ابن ابي حاتم از تفاسير معتبر است، در جلد 7 صفحه 178 و 179 و در جلد 10 صفحه 3245 به صراحت مطرح ميکند.
در رابطه با حديث اصحابي کالنجوم بأيهم اقتديتم اهتديتم، پيغمبر فرمود: اصحاب من مثل ستارگان هستند که به هر کدام از آنها اقتدا کنيد، نجات پيدا ميکنيد، ابن حجر عسقلاني ميگويد: ابوبکر بزار گفته است:
قال أبو بَكْرٍ الْبَزَّارُ هذا الْكَلَامُ لم يَصِحَّ عن النبي صلى اللَّهُ عليه وسلم
تلخيص الحبير، ج 4، ص 191
اين سخن از پيغمبر صحيح نيست.
آقاي بيهقي ميگويد:
هذا حديث متنه مشهور وأسانيده ضعيفة
تخريج الاحاديث، زيلعي، ج 2، ص 230
اين حديثي است که مشهور است و همه نقل ميکنند؛ ولي سند آن ضعيف است.
آقاي الباني در سلسلة الاحاديث الضعيفه صفحه 791 ميگويد: احمد بن حنبل گفته است: اين حديث صحيح نيست.
در رابطه با قضيه جامعة کبيره، اين آقايان هر چه بيشتر فشار ميآورند و توهين ميکنند، شيعيان ما نسبت به اين قضايا بيشتر تحريک ميشوند.
من بارها هم گفتهام که اين افتخار را دارم که از سن 14 سالگي، هيچ روزي به کوري چشم اينها، زيارت جامعه کبيرهام ترک نشده است.
الحمد لله هم خودم و هم دوستاني که با من مرتبت هستند، بچهها و خانوادهام، هيچ روزي نيست که زيارت جامعه کبيره را نخوانند.
آن شيعهاي که با جامعه کبيره انس نداشته باشد، از معارف و مقامات اهل بيت بيخبر است. اين وهابيها چشم ديدن داشته باشند يا نداشته باشند.
ما ميگوييم:
قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ
سوره آل عمرآن آيه 119
اين اشکالاتي هم که آوردهاند، جواب داديم و خانمها هم جواب دادند.
اگر حيدري در مورد اشکالاتي که داشت راست ميگفت، خانمها در کلام زينبي ثابت کردند که از نظر روايت صحيح است.
وقتي ايشان در رابطه با احاديثي که دوستان ما در رابطه با امامت بيان کردند، دختر خانمشان نقاشي کشيده بود: مجلسي ضعيف، فلاني ضعيف و اين طور استناد ميکرد؛ ولي وقتي به جامعه کبيره ميرسد، نزديک 10 نفر از مراجع بزرگوار تصحيح کردند که يکي از آنها علامه مجلسي است که ميگويد: اين صحيح است و از نظر سند صحيحترين است و از نظر بلاغت و مکانت در بالاترين است، شروع ميکند مسخره کردن و استهزاء کردن.
اگر قول علامه مجلسي قبول است، چه طور شما در آنجا قبول کرديد.
در آن نقاشي که کشيده بودند و دوستان هم ثابت کردند که دروغ بوده است.
اين نقاشي را چه کسي کشيده بوده است و يا ايشان خواب ديده بوده است و يا خواب نما شده بوده است، هنوزم که هنوز است، اين قضيه نقاشيهاي دختر خانمشان از ذهن مردم تا به حال نرفته است.
وقتي که ديدند که خيلي آبرو ريزي است، آقايان ديگر نقاشي نشان ندادند.
هر وقت هم که کتاب نشان ميدهند، ميگويند: نقاشي که نيست.
با اين که ما برنامه را دير شروع کرديم، دوستان از اتاق فرمان به من پيام دادن که دوستان زيادي در نوبت بودند و ما نتوانستيم صداي گرم اين عزيزان را بشنويم و از اين عزيزان پوزش ميطلبيم.
اين مشکلاتي است که ما با آن مواجه هستيم.
ان شاء الله با توکل به خداي عالم و استمداد از اهل بيت عليهم السلام ما بتوانيم اين مشکلات خودمان را برطرف کنيم و برنامهها را توسعه دهيم و شبکه ولايت عربيمان را هم در آينده بسيار نزديک، راه اندازي کنيم.
به کوري چشم دشمنان اهل بيت.
پايان.
حضرت آيت الله دكتر سيد محمد حسيني قزويني