توضیحات:::دسته: اهل سنت|نوشته شده توسط :گروه پژوهشی،تبلیغی تبارک |
فهرست مطالب
براي ديدن اندازه واقعي و با کيفيت عکس ها ، روي آن ها کليک کنيد
دانلود فايل pdf مقاله همراه با عکس ها
دانلود تمام عکس با کيفيت بالا
تصحيح روايت توسط بزرگان اهل سنت
تصريح بزرگان اهل سنت بر پاک بودن فضولات رسول خدا(ص)
************
مقدمه
بدون ترديد رسول خدا صلي الله عليه وآله و خاندان پاک و مطهر آن حضرت ويژگي خاصي دارند که ديگر افراد بشر از آن بيبهره هستند . يکي از اين ويژگيها طهارت فضولات آن حضرت است که بسياري از علماي مسلمان به آن اعتراف کرده و روايات صحيح السندي را نيز در اين زمينه نقل کردهاند.
اما متأسفانه ديده شده است که وهابيها در شبکههاي خود و صفحات اينترنت کلمات يکي از علماي ناشناخته شيعه به نام زين العابدين گلپايگاني را در باره طهارت فضولات پيامبر و ائمه عليهم السلام نقل و تمسخر ميکنند و حال آن که در کتابهاي خودشان رواياتي با سند صحيح نقل شده است که نه تنها فضولات رسول خدا صلي الله عليه وآله پاک بوده ؛ بلکه تعدادي از صحابه از آن نوش جان کردهاند.
البته برخي از علماي وهابي چون ديدهاند که اثبات صحت اين روايات به ضرر آنها است و يکي از بهانههاي آنان را براي حمله به مذهب اهل البيت عليهم السلام از بين ميبرد، ادعا کردهاند که هيچ روايت صحيحي در اين زمينه در کتابهاي اهل سنت نيست؛ چنانچه بن باز مفتي اعظم سابق عربستان سعودي چنين کرده است:
سألت شيخنان عن بعض من ألف في الخصائص النبوية، قال: إن بوله طاهر عليه الصلاة والسلام؟
الجواب: قال الشيخ: لم يصح في هذا شيء ؛ الخصائص لا تثبت إلا بالنص.
«از استاد ما از برخي کساني که کتاب در باره خصائص پيامبر نوشتهاند و گفتهاند که بول آن حضرت پاک است؟
جواب داد : هيچ روايت صحيحي در اين زمينه نيست و خصائص تنها با نص قابل اثبات است».
مسائل الإمام إبن باز ، المجموعة الأولي ، ص33 ، سؤال 15 .
ما در اين مقاله به جهت اختصار به برخي از مدارک موجود از کتابهاي اهل سنت اشاره ميکنيم
روايت ام أيمن
روايت خوردن بول رسول خدا صلي الله عليه وآله توسط ام ايمن رحمت الله عليها در کتابهاي متعددي نقل شده است؛ از جمله در اتحاف الخيره ابو العباس بوصيري ، البدايۀ والنهايۀ ابن کثير و المطالب العاليه ابن حجر عسقلاني و ...
بَابٌ الشِّفَاءُ بِبَوْلِهِ (ص):
(6025)- [9: 112] قَالَ أَبُو يَعْلَى الْمَوْصِلِيُّ: ثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي بَكْرٍ، ثَنَا سَلْمُ بْنُ قُتَيْبَةَ، عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ حُرَيثٍ، عَنْ يَعْلَى بْنِ عَطَاءٍ، عَنِ الْوَلِيدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، عَنْ أُمِّ أَيْمَنَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا، قَالَتْ: كَانَ لِرَسُولِ اللَّهِ (ص) فَخَّارَةٌ يَبُولُ فِيَهَا، فَكَانَ إِذَا أَصْبَحَ، يَقُولُ: " يَا أُمَّ أَيْمَنَ، صُبِّي مَا فِي الْفَخَّارَةِ "، فَقُمْتُ لَيْلَةً وَأَنَا عَطْشَى، فَغَلِطْتُ، فَشَرِبْتُ مَا فِيهَا، فَقَالَ النَّبِيُّ (ص) : " يَا أُمَّ أَيْمَنَ صُبِّي مَا فِي الْفَخَّارَةِ "، فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، قُمْتُ وَأَنَا عَطْشَى فَشَرِبْتُ مَا فِيهَا، قَالَ: " إِنَّكِ لَنْ تَشْتَكِي مِنْ بَطْنِكِ بَعْدَ يَوْمِكِ هَذَا أَبَدًا .
از ام ايمن نقل شده است که رسول خدا صلي الله عليه وآله کوزهاي داشت که در آن بول ميکرد و هنگام صبح به من دستور ميداد که محتويات آن را درو بريزم . شبي از خواب بدار شدم و تشنبه بودم ؛ پس تمام آنچه در کوزه بود را نوشيدم . رسول خدا صلي الله عليه وآله صبح به من دستور داد که محتويات کوزه را دور بريزم ، گفتم: اي پيامبر خدا من ديشب بيدار شدم ، تشنه بودم و آن چه در کوزه بود را نوشيدم . فرمود: از امروز به بعد هيچ گاه از درد شکم شکايت نخواهي کرد .
البوصيري المصري الشافعي، أبو العباس شهاب الدين أحمد بن أبي بكر بن إسماعيل (متوفاى840هـ)، إتحاف الخيرة المهرة بزوائد المسانيد العشرة ، ج9، ص92.
البداية والنهاية ، ج5، ص465 ـ 466
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية، ج15، ص581، ح3823، تحقيق: د. سعد بن ناصر بن عبد العزيز الشتري، ناشر: دار العاصمة/ دار الغيث، الطبعة: الأولى، السعودية - 1419هـ .
البته روايت ام ايمن با سندهاي ديگر نيز نقل شده است ؛ ولي علماي اهل سنت آن را تضعيف کردهاند.
روايت بره خادم ام سلمه
روايت نوشيدن بول رسول خدا صلي الله عليه وآله توسط خادم ام سلمه در کتابهاي متعدد و با سند صحيح نقل شده است؛ اما متأسفانه بسياري از علماي اهل سنت آن را به صورت ناقص نقل و قضيه نوشيدن آن را نياوردهاند.
ب في الرَّجُلِ يَبُولُ بِاللَّيْلِ في الْإِنَاءِ ثُمَّ يَضَعُهُ عِنْدَهُ
24 حدثنا محمد بن عِيسَى ثنا حَجَّاجٌ عن بن جُرَيْجٍ عن حُكَيْمَةَ بِنْتِ أُمَيْمَةَ بِنْتِ رُقَيْقَةَ عن أُمِّهَا أنها قالت كان لِلنَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم قَدَحٌ من عِيدَانٍ تَحْتَ سَرِيرِهِ يَبُولُ فيه بِاللَّيْلِ.
حکيمه دختر اميمه از مادرش نقل کرده است که رسول خدا صلي الله عليه وآله ظرف چوبي داشت که آن را در زير تخت خود ميگذاشت و شبها درون آن بول ميکرد.
سنن أبي داود ، ص10
الباني وهابي در صحيح سنن أبي داود اين روايت را صحيح دانسته است.
همين روايت در ديگر کتابهاي اهل سنت با همين سند به صورت کامل نقل و توسط بزرگان اهل سنت تصحيح شده است:
طبراني در معجم کبير خود و تعداد زيادي از علماي اهل سنت اين روايت را نقل کرده و حاشيهاي بر آن نزدهاند.
بَرَّةُ خَادِمُ أُمِّ سَلَمَةَ أُمِّ الْمُؤْمِنِينَ
527 حدثنا عبد اللَّهِ بن أَحْمَدَ بن حَنْبَلٍ ثنا يحيى بن مَعِينٍ ثنا حَجَّاجُ بن مُحَمَّدٍ عَنِ بن جُرَيْجٍ عن حُكَيْمَةَ بنتِ أُمَيْمَةَ عن أُمِّهَا أُمَيْمَةَ قالت كان لِلنَّبِيُّ صلى اللَّهُ عليه وسلم قَدَحٌ من عِيدَانٍ يَبُولُ فيه وَيَضَعُهُ تَحْتَ سَرِيرِهِ فَقَامَ فَطَلَبَ فلم يَجِدُهُ فَسَأَلَ فقال أَيْنَ الْقَدَحُ قالوا شَرِبَتْهُ بَرَّةُ خَادِمُ أُمِّ سَلَمَةَ التي قَدِمَتْ مَعَهَا من أَرْضِ الْحَبَشَةِ فقال النبي صلى اللَّهُ عليه وسلم لَقَدِ احْتَظَرَتْ مِنَ النَّارِ بِحِظَارٍ
حکيمه دختر اميمه از مادرش نقل کرده است که رسول خدا صلي الله عليه وآله ظرف چوبي داشت که آن را در زير تخت خود ميگذاشت و شبها درون آن بول ميکرد.
رسول خدا صلي الله عليه وآله بيدار شد و ظرف را جستجو کرد؛ اما آن را نيافت. سؤال کرد که ظرف کجاست؟ گفتند: بره خادم ام سلمه آن را نوشيده است . همان خادمي که از سرزمين حبشه با او آمده بود. پس رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمود: او پناهگاه و مانعي از آتش براي خود ساخته است!
الطبراني، ابوالقاسم سليمان بن أحمد بن أيوب (متوفاى360هـ)، المعجم الكبير، ج24، ص205، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ – 1983م؛
الشيباني، ابوبكر أحمد بن عمرو بن الضحاك (متوفاى 287هـ)، الآحاد والمثاني، ج6، ص121 ، 3342، تحقيق: د. باسم فيصل أحمد الجوابرة، ناشر:دار الراية - الرياض، الطبعة: الأولى، 1411 – 1991م؛
ابن المقرئ أبو بكر محمد بن إبراهيم بن علي بن عاصم بن زاذان الأصبهاني الخازن، (متوفاى381هـ)، معجم ابن المقرئ ، ج1، ص130، طبق برنامه الجامع الکبير؛
البيهقي، أحمد بن الحسين بن علي بن موسي ابوبكر (متوفاى 458هـ)، سنن البيهقي الكبرى، ج7، ص67 ، ح13184 ، باب تركه الإنكار على من شرب بوله ودمه ، ناشر: مكتبة دار الباز - مكة المكرمة، تحقيق: محمد عبد القادر عطا، 1414 – 1994؛
ابن عبد البر النمري القرطبي المالكي، ابوعمر يوسف بن عبد الله بن عبد البر (متوفاى 463هـ)، الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ج4، ص1794، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ؛
ابن عساكر الدمشقي الشافعي، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله متوفاى571هـ)، تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج69، ص51، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ناشر: دار الفكر - بيروت – 1995؛
البغدادي ، أبو بكر محمد بن عبد الغني (متوفاي629هـ)، تكملة الإكمال ، ج1، ص285، تحقيق : د. عبد القيوم عبد ريب النبي ، نانشر : جامعة أم القرى - مكة المكرمة ، الطبعة : الأولى ، 1410هـ؛
ابن أثير الجزري، عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد (متوفاى630هـ)، أسد الغابة في معرفة الصحابة، ج7، ص31، تحقيق عادل أحمد الرفاعي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1417 هـ - 1996 م؛
المزي، ابوالحجاج يوسف بن الزكي عبدالرحمن (متوفاى742هـ)، تهذيب الكمال، ج35، ص156، تحقيق: د. بشار عواد معروف، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: الأولى، 1400هـ – 1980م؛
الذهبي الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى 748 هـ)، سير أعلام النبلاء، ج9، ص450، تحقيق : شعيب الأرناؤوط , محمد نعيم العرقسوسي ، ناشر : مؤسسة الرسالة - بيروت ، الطبعة : التاسعة ، 1413هـ ؛
ابن كثير الدمشقي، ابوالفداء إسماعيل بن عمر القرشي (متوفاى774هـ)، البداية والنهاية، ج5، ص326، ناشر: مكتبة المعارف – بيروت؛
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، تلخيص الحبير في أحاديث الرافعي الكبير، ج1، ص31، تحقيق السيد عبدالله هاشم اليماني المدني، ناشر: - المدينة المنورة – 1384هـ – 1964م؛
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، الإصابة في تمييز الصحابة ، ج7، ص511، رقم: 10850 ، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ - 1992م.
و ....
تصحيح روايت توسط بزرگان اهل سنت
تعدادي از دانشمندان اهل سنت تصريح کردهاند که اين روايات و به ويژه روايت دوم از نظر سندي صحيح است و هيچ اشکالي در آن نيست:
علامه دار قطني
دار قطني يکي از بزرگان تاريخ اهل سنت در علم حديث و رجال است، اين روايت را تصحيح کرده است؛ چنانچه قاضي عياض در کتاب الشفا مينويسد:
وحديث هذه المرأة التي شربت بوله صحيح ألزم الدار قطني مسلماً والبخاري إخراجه في الصحيح ، واسم هذه المرأة بركة
حديث زني که بول رسول خدا صلي الله عليه را نوشيد، صحيح است؛ چنانچه دار قطني گفته است که بخاري ومسلم بايد اين روايت را در صحيح خودشان ميآوردند . اسم اين زن برکه بوده است.
كتاب الشفا ، ج1، ص50 .
و ابن ملقن شافعي در کتاب البدر المنير نيز همين مطلب را از دارقطني نقل کرده است:
وذكر الدارقطني أن حديث المرأة التي شربت بوله صحيح
البدر المنير ، ج1 ، ص481 ـ 486.
عکس صفحه مورد نظر خواهد آمد.
شرح حال دار قطني
شمس الدين ذهبي در کتاب تاريخ الإسلام در باره دار قطني مينويسد:
علي بن عمر بن أحمد بن مهدي بن مسعود بن النعمان بن دينار بن عبد الله ، أبو الحسن البغدادي الدار قطني ، الحافظ المشهور صاحب المصنفات...
قال الحاكم : صار الدارقطني أوحد عصره في الحفظ والفهم والورع ، وإماماً في القراء والنحويين . وفي سنة سبع وستين أقمت ببغداد أربعة أشهر ، وكثر اجتماعنا بالليل والنهار ، فصادفته فوق ما وصف لي ، وسألته عن العلل والشيوخ . وله مصنفات يطول ذكرها ، وأشهد أنه لن يخلف على أديم الأرض مثله .
وقال الخطيب : كان الدارقطني فريد دهره ، وقريع عصره ، ونسيج وحده ، وإمام وقته ، انتهى إليه في علم الأثر والمعرفة بعلل الحديث وأسماء الرجال ، مع الصدق والثقة ، وصحة الإعتقاد ، والاضطلاع من علوم ، سوى علم الحديث ، منها القراءات.
علي بن عمر ... حافظ مشهوري که کتابهايي هم نوشته است...
حاکم در باره او گفته:
دار قطني يگانه زمان خود در حفظ حديث و فهم آن و تقوا شده . او پيشواي علم قرائت و نحو بود.... در سال 67 چهار ماه در بغداد بودم، شب و روز زيادي با او گذراندم؛ پس او را بالاتر از آن چه برايم توصيف کرده بودند، يافتم . شهادت ميدهم که در زير آسمان کبود همانند او نيامده است.
خطيب بغدادي گفته: دار قطني يگانه دوران، منتخب زمان و پيشواي زمان خود بود . علم حديث و شناخت علل حديث و اسماء رجال به او منتها ميشد . او بسيار راستگو و مورد اعتماد بود، عقيده صحيحي داشت ...
الذهبي الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى 748 هـ)، تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام ، ج27، ص102، تحقيق : د. عمر عبد السلام تدمرى ، ناشر : دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت، الطبعة : الأولى، 1407هـ - 1987م .
ابن ملقن شافعي
سراج الدين أبي حفص عمر بن علي بن أحمد مشهور به إبن الملقن متوفاي804هـ يکي ديگر از بزرگان اهل سنت است که علاوه بر نقل کلام علامه دار قطني تصريح به صحت اين روايت کرده است.
وي در پاسخ به اين شبهه که «حُكَيْمَةَ بنتِ أُمَيْمَةَ توثيق ندارد و کلام دار قطني نيز دليل بر وثاقت او نميشود؛ پس حديث ضعيف است» ميگويد:
قلت : قد ذكرها ابن حبان في ثقاته ، فثبتت والحمد.
من ميگويم: ابن حبان نام حکيمه را در کتاب «ثقات» خود آورده؛ پس صحت روايت ثابت شد و از اين جهت خداوند را سپاسگذاريم .
البدر المنير ، ج1، ص486
شرح حال ابن ملقن:
ابن قاضي شهبه در طبقات الشافعيه در باره او مينويسد:
عمر بن علي بن أحمد بن محمد بن عبد الله الشيخ الإمام العالم العلامة عمدة المصنفين سراج الدين أبو حفص الأنصاري الأندلسي الأصل المصري المعروف بابن الملقن كان أبوه نحويا معروفا
عمر بن علي بن احمد ، استاد ، پيشوا، دانشمند، علامه ، تکيهگانه نويسندگان و ... اندلسي و در اصل از مردم مصر و مشهور به ابن ملقن بود .
إبن قاضي شهبة ، أبو بكر بن أحمد بن محمد بن عمر (متوفاي851هـ)،طبقات الشافعية ، ج4، ص43، رقم: 739، تحقيق : د. الحافظ عبد العليم خان ، ناشر : عالم الكتب - بيروت، الطبعة : الأولى ، 1407هـ.
علامه سيوطي
جلال الدين سيوطي در چندين جا از کتاب خود روايت نوشيدن بول رسول خدا صلي الله عليه وآله را در کتاب خصائص الکبري نقل کرده و آن را تصحيح کرده است:
وأخرج الطبراني والبيهقي بسند صحيح عن حكيمة بنت أميمة عن أمها قالت كان للنبي صلى الله عليه وسلم قدح من عيدان يبول فيه ويضعه تحت سريره فقام فطلبه فلم يجده فسأل عنه فقال أين القدح قالوا شربته برة خادم أم سلمة التي قدمت معها من أرض الحبشة فقال النبي صلى الله عليه وسلم لقد احتظرت من النار بحظار
طبراني و بيهقي با سند صحيح از حکيمه دختر اميمه از مادرش نقل کرد است که رسول خدا صلي الله ظرفي از ...
الخصائص الكبرى ، ج2، ص441
شرح حال سيوطي:
نجم الدين العزيز در كتاب الكواكب السائرة ، سيوطي را اين گونه معرفي ميكند :
عبد الرحمن بن أبي بكر الأسيوطي: عبد الرحمن بن أبي بكر بن محمد بن أبي سابق الدين بكر بن عثمان بن محمد بن خضر بن أيوب بن محمد ابن الشيخ همام الدين، الشيخ العلامة، الإمام، المحقق، المدقق، المسند، الحافظ شيخ الإسلام جلال الدين أبو الفضل ابن العلامة كمال الدين الأسيوطي، الخضيري، الشافعي صاحب المؤلفات الجامعة، والمصنفات النافعة، وألف المؤلفات الحافلة الكثيرة الكاملة الجامعة، النافعة المتقنة، المحررة، المعتبرة نيفت عدتها على خمسمائة مؤلف
وكان أعلم أهل زمانه بعلم الحديث وفنونه، ورجاله، وغريبه، واستنباط الأحكام منه، وأخبر عن نفسه أنه يحفظ مئتي ألف حديث. قال: ولو وجدت أكثر لحفظته. قال: ولعله لا يوجد على وجه الأرض الان أكثر من ذلك.
استاد علامه ، پيشوا ، محقق ، دقيق ، حافظ ( كسي كه صد هزار حديث حفظ است)، صاحب كتابهاي جامع و تأليفات سودمند ، كسي كه بيش از پانصد كتاب مفيد و ارزشمند نوشته است ، دانا ترين فرد در دانش حديث و فنون آن ، اهل استنباط احكام و كسي كه خودش گفته است : دويست هزار حديث را حفظ هستم و اگر بيشتر مي يافتم باز هم حفظ مي كردم ، كه البته شايد اكنون بيش از اين حديث وجود نداشته باشد.
الغزي ، نجم الدين محمد بن محمد ، الكواكب السائرة بأعيان المئة العاشرة ، ج1، ص142 ، (متوفاى1061هـ) .
ابوبکر هيثمي
وي در مجمع الزوائد بعد از نقل روايت طبراني مي نويسد:
رواه الطبراني ورجاله رجال الصحيح غير عبدالله بن أحمد بن حنبل وحكيمة وكلاهما ثقة.
اين روايت را طبراني نقل کرده، تمام راويان آن، راويان صحيح بخاري هستند؛ غير از عبد الله بن أحمد و حکيمه که اين دو نيز مورد اعتماد هستند.
مجمع الزوائد ، ج8، ص346-347
شرح حال ابو بکر هيثمي
حافظ هاشمي مکي در کتاب لحظ الألحاظ او را اين چنين ميستايد:
أبو الحسن الهيثمي
علي بن أبي بكر بن سليمان بن أبي بكر بن عمر بن صالح المصري الشافعي الإمام الأوحد الزاهد الحافظ نور الدين أبو الحسن ولد في شهر رجب سنة خمس وثلاثين وسبعمائة فلما كان قبيل الخمسين صحب الحافظ أبا الفضل العراقي ولازمه أشد ملازمة...
وكان رحمة الله تعالى عليه إماما عالما حافظا ورعا زاهدا متقشفا متواضعا خيرا هينا لينا سالكا سليم الفطرة شديد الإنكار للمنكر كثير الاحتمال محبا للغرباء وأهل الدين والعلم والحديث كثير التودد إلى الناس مع العبادة والاقتصاد والتعفف وكان رحمه الله تعالى من محاسن القاهرة ومن أهل الخير غالب أوقاته في اشتغال وكتابة كثير التلاوة بالليل والتهجد وكان تغمده الله تعالى برحمته استحضاره كثيرا للمتون يجيب عنها بسرعة فيعجب ذلك شيخنا الحافظ زين الدين العراقي.
ابو الحسن هيثمي علي بن أبي بکر، از علماي شافعي مذهب مصر ؛ پيشواي يگانه، زاهد و حافظ (کسي که يک صد هزار حديث حفظ است) بود. در ماه رجب سال 735 به دنيا آمد و از همراهان هميشگي حافظ عراقي بود.
او پيشوا، دانشمند، حافظ، با تقوا، زاهد، مهربان، متواضع، نرم خو ، متدين و ... بود . او دوستدار فقرا و اهل دين و علما بود . او يکي از افتخارات قاهره و اهل خير بود.
الهاشمي المكي ، الحافظ أبو الفضل تقي الدين محمد بن محمد بن فهد (متوفاي871هـ) ، لحظ الألحاظ بذيل طبقات الحفاظ ، ج1، ص239، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت
علامه مناوي
علامه عبد الرؤوف مناوي اعتقاد دارد که اين روايت به درجه «صحيح» نميرسد؛ ولي به رتبه «حسن» ميرسد:
واسناده حسن لا صحيح ولا ضعيف خلافا لقوم.
«سند اين روايت «حسن» است نه صحيح . ضعيف هم نيست بر خلاف کساني که اين چنين گفتهاند»
المناوي، محمد عبد الرؤوف بن علي بن زين العابدين (متوفاى 1031هـ)، التيسير بشرح الجامع الصغير، ج2، ص263، ناشر: مكتبة الإمام الشافعي - الرياض، الطبعة: الثالثة، 1408هـ ـ 1988م.
شرح حال مناوي:
جلال الدين سيوطي در الشمائل الشريفه در باره او مينويسد:
( تعريف بالإمام المناوي ' 952 - 1031 ه 1545 - 1622 م '
محمد عبد الرؤوف بن تاج العارفين ابن علي بن زيد العابدين الحدادي ثم المناوي القاهري ، زين الدين : من كبار العلماء بالدين والفنون . انزوى للبحث والتصنيف ، وكان قليل الطعام كثير السهر ، فمرض وضعفت أطرافه ، فجعل ولده تاج الدين محمد يستملي منه تآليفه . له نحو ثمانين مصنفا.
محمد عبد الرؤوف مناوي اهل قاهر ؛ از بزرگان دانشمندان دين و ساير فنون بود. براي تحقيق و نوشتن کتاب انزوا گزيده بود. غذاي کمي ميخورد ... او نزديک به هشتاد کتاب نوشت.
السيوطي، جلال الدين أبو الفضل عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاى911هـ)، الشمائل الشريفة، ج1، ص15، تحقيق: حسن بن عبيد باحبيشي، ناشر: دار طائر العلم للنشر والتوزيع.
تا اين جا کلمات دانشمنداني را نقل کرديم که تصريح کرده بودند ، اين روايت سند صحيح دارد . در ادامه به تصريح بزرگان به طهارت فضولات آن خواهيم پرداخت.
تصريح بزرگان اهل سنت بر پاک بودن فضولات رسول خدا(ص)
تعدادي از بزرگان اهل سنت علاوه بر نقل روايات فوق تصريح کردهاند که همه فضولات رسول خدا صلي الله عليه وآله پاک هستند و حتي برخي گفتهاند که خوردن بول آن حضرت سبب شفا از بيماري ها ميشود:
ابن حجر عسقلاني
ابن حجر عسقلاني، دانشمند نامدار اهل سنت در علوم حديث، رجال، فقه و ... تصريح ميکند که ادله زيادي در اين زمينه وجود دارد:
وقد تكاثرت الادله على طهارة فضلاته وعد الأئمة ذلك في خصائصه فلا يلتفت إلى ما وقع في كتب كثير من الشافعية مما يخالف ذلك فقد استقر الأمر بين ائمتهم على القول بالطهاره.
دلايل زيادي وجود دارد که فضلههاي آن حضرت (هر آن چه از بدن خارج ميشود) پاک است. ائمه اين قضيه را از ويژگيهاي آن حضرت شمردهاند؛ پس به آن چه در کتابهاي بسياري از شافعي خلاف اين مطلب آمده، توجه نميشود؛ زيرا اين قضيه در بين ائمه آنها قطعي شده که فضولات آن حضرت پاک است.
فتح الباري ، ج1، ص468
شرح حال ابن حجر عسقلاني:
سيوطي در شرح حال او مينويسد:
34 - ابن حجر العسقلاني ، الحافظ شهاب الدين أبو الفضل أحمد بن علي أحمد بن علي بن محمد بن محمد بن علي بن محمود بن أحمد بن حجر بن أحمد الكناني العسقلاني الأصل ، ثم المصري ، الشافعي ، قاضي القضاة شيخ الإسلام ، شهاب الدين ، أبو الفضل بن نور الدين ، بن قطب الدين ، بن ناصر الدين ، بن جلال الدين . فريد زمانه ، وحامل لواء السنة في أوانه ، ذهبي هذا العصر ونضاره ، وجوهره الذي ثبت به على كثير من الاعصار فخاره ، أمام هذا الفن للمقتدين ، ومقدم عساكر المحدثين ، وعمدة الوجود في التوهية والتصحيح ، وأعظم الشهود والحكام في بابي التعديل والتجريح .
ابن حجر عسقلاني ... در اصل عسقلاني و ساکن مصر و پيرو مذهب شافعي بود. او قاضي القاضي ، شيخ الإسلام ، يگانه زمان خود، پرچمدار سنت در دوران خود، او همانند ذهبي و همقطاران او در اين دوران، پيشواي اين فن براي پيشوايان، جلودار لشکر محدثان، رکن اساسي در تضعيف و تصحيح روايات، بزرگترين شاهد و حاکم در باب جرح و تعديل بود.
السيوطي، جلال الدين أبو الفضل عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاى911هـ)، نظم العقيان في أعيان الأعيان ، ج1، ص45، تحقيق : فيليب حتي ، ناشر : المكتبة العلمية - بيروت
ابن حجر هيثمي
ابن حجر هيثمي، يکي ديگر از دانشمندان سرشناس اهل سنت که حتي عليه مذهب شيعه کتاب هم نوشته است، تصريح ميکند که خوردن بول آن حضرت سبب شفا ميشود:
وَسُئِلَ عَمَّا اُعْتِيدَ من قَوْلِ الْإِنْسَانِ لِمَنْ يَفْرُغُ من شُرْبِهِ صِحَّةً أو نَحْو ذلك هل له أَصْلٌ أو هو بِدْعَةٌ فَأَجَابَ بِقَوْلِهِ يُمْكِنُ أَنْ يُقَالَ أَنَّ له أَصْلًا وَيُحْتَجُّ له بِقَوْلِهِ صلى اللَّهُ عليه وسلم لِأُمِّ أَيْمَنَ لَمَّا أَنْ شَرِبَتْ بَوْلَهُ صلى اللَّهُ عليه وسلم صِحَّةً يا أُمّ أَيْمَنَ لَنْ تَلِجَ النَّارُ بَطْنَك وَوَجْهُ الْقِيَاس أَنَّ الْمُخْتَارَ عِنْد كَثِيرٍ من أَئِمَّتِنَا طَهَارَةُ فَضَلَاتِهِ صلى اللَّهُ عليه وسلم وَأَنَّ بَوْلَهُ شِفَاءٌ أَيُّ شِفَاءٍ .
سؤال شد از اين که عادت شده انسانها بعد از نوشيدن آب به آن شخص ميگويد: «صحۀ» (به سلامتي) و کلامي همانند آن . آيا دليلي براي اين مطلب وجود دارد يا بدعت است؟
پس جواب داد : ممکن است که گفته شود اين قضيه دليل دارد و به اين سخن رسول خدا صلي الله عليه وآله به ايمن استدلال ميشود که وقتي او بول آن حضرت را نوشيد، پيامبر به گفت: به سلامتي اي امين . هيچ گاه شکم تو آتش را لمس نخواهد کرد . دليل ما هم قياس است (قياس نوشيدن بول و نوشيدن آب).
بسياري از ائمه ما اين نظريه را قبول کردهاند که فضله هاي آن حضرت پاک و بول آن حضرت شفا است و چه شفائي!!!
الهيثمي، ابوالعباس أحمد بن محمد بن علي ابن حجر (متوفاى973هـ)، الفتاوى الكبرى الفقهية ، ج4، ص117، ناشر : دار الفكر
علامه عبد الحي کتاني بعد از نقل روايات متعدد و مطرح کردن بحثهاي فراوان در باره بدعت نبودن گفتن کلمه «به سلامتي» بعد از نوشيدن آب ، همين کلام ابن حجر هيثمي را نقل کرده است که ما چون عکس صصحه کتاب الفتاوي الکبري را پيدا نکرديم، عکس کتاب «نظام الحکومۀ النبويۀ» عبد الحي کتاني را ميآوريم .
شرح حال ابن حجر هيثمي:
عبد القادر العيدروسي (متوفاي 1037هـ) در باره او ميگويد :
وفيها [سنة أربع وسبعين بعد التسعمائة ] في رجب توفي الشيخ الإمام شيخ الإسلام خاتمة أهل الفتيا والتدريس ناشر علوم الامام محمد بن إدريس الحافظ شهاب الدين أبو العباس أحمد بن محمد بن علي بن حجر الهيتمي السعدي الأنصاري بمكة ودفن بالمعلاة في تربة الطبريين وكان بحرا في علم الفقه وتحقيقه لا تكدره الدلاء وإمام الحرمين كما أجمع على ذلك العارفون وانعقدتعليه خناصر الملاء إمام اقتدت به الأئمة وهمام صار في إقليم الحجاز أمة مصنفاته في العصر آية يعجز عن الإتيان بمثلها المعاصرون ...
واحد العصر وثاني القطر وثالث الشمس والبدر من أقسمت المشكلات أن لا تتضح إلا لديه وأكدت المعضلات آليتها أن لا تتجلى إلا عليه لا سيما وفي الحجاز عليها قد حجر ولا عجب فإنه المسمى بابن حجر .
ابن حجر هيثمي دريائي از دانش فقه و تحقيق ، امام مدينه و مكه بود كه همه پيشوايان به وي اقتدا مي كردند ، در سرزمين حجاز از جهت آثار نمونهاي بود كه مثل و مانند نداشت ... .
العيدروسي ، عبد القادر بن شيخ بن عبد الله ، تاريخ النور السافر عن أخبار القرن العاشر ، ج1 ، ص 258 ، ناشر : دار الكتب العلمية - بيروت ، الطبعة الأولى ، 1405 .
أبو حامد غزالي
حجت الإسلام ابو حامد عزالي، يکي از برترين دانشمندان تاريخ اهل سنت در کتاب الوسيط في المذهب مينويسد:
والنظر فى فضلات خمسة
الأولى: الدم والقيح فهو نجس من كل حيوان إلا من رسول الله (ص) ففيه وجهان أحدهما أنه نجس طردا للقياس والثاني أنه طاهر لما روي أن أبا طيبة الحجام شرب دمه فقال له إذا لا يبجع بطنك أبدا
الثانية: البول والعذرة نجس من كل حيوان ويستثنى عنه موضوعان:
الأول بول رسول الله صلى الله عليه وسلم ففيه وجهان وجه الطهارة لما روي أن أم أيمن شربت بوله فلم ينكر عليها فقال إذا تلج النار بطنك.
الثاني روث السمك والجراد وما ليس له نفس سائلة ففيه وجهان أحدهما نجس طردا للقياس والثاني أنه طاهر لأنه إذا حكم بطهارة ميتتهما فكأنهما فى معنى النبات وهذه رطوبات فى باطنها
در باره فضلات پنج بحث وجود دارد:
بحث اول در باره خون و چرک زخم است : پس اين دو نجس است از هر حيواني ؛ مگر از رسول خدا صلي الله عليه وآله که در باره آن دو نظر داده شده : نظر اول اين است که نجس است و قياس کردهاند با ديگران . نظر دوم اين است که پاک است به دليل روايتي که أبا طيبه حجام خون آن حضرت را خورده است و آن حضرت به او فرمود: بعد از اين هيچ گاه شکم تو درد نخواهد گرفت.
بحث دوم در باره بول و غائط است که از هر حيواني نجس است ؛ اما دو موضوع از آن استثناء شده است:
يکي بول رسول خدا صلي الله عليه وآله که دو صورت دارد . دليل پاک بودن آن روايتي است که ام ايمن بول آن حضرت را نوشيد و آن حضرت فرمود: بعد از اين شکم تو آتش را لمس نخواهد کرد.
استثناء دوم: غائط ماهي ، ملخ و ... است ...
الوسيط ، ج1 ص151 – 152
شرح حال أبو حامد غزالي :
علامه شمس الدين ذهبي در ترجمه او مينويسد :
الغزالي الشيخ الإمام البحر حجة الإسلام أعجوبة الزمان زين الدين أبو حامد محمد بن محمد بن محمد بن أحمد الطوسي الشافعي الغزالي صاحب التصانيف والذكاء المفرط ... ثم بعد سنوات سار إلى وطنه لازما لسننه حافظا لوقته مكبا على العلم
غزالي استاد پيشوا و درياي علم ، نشانه اسلام ، اعجوبه زمان ، صاحب كتابها وانساني با هوش فراوان و زيرك... بود .
پس از سالها به زادگاهش بازگشت و به استفاده از وقت ، فرصت وعلم ودانش روزگار را سپري كرد ... .
سير أعلام النبلاء ، ج19 ، ص 322 ، تحقيق : شعيب الأرناؤوط , محمد نعيم العرقسوسي ، ناشر : مؤسسة الرسالة - بيروت ، الطبعة : التاسعة ، 1413هـ .
و در جلد 14 ، ص 202 از همين كتاب با استفاده از حديث نبوي او را يكي از احياگران دين ميداند و مي نويسد :
وقال الحاكم سمعت حسان بن محمد يقول كنا في مجلس ابن سريج سنة ثلاث وثلاث مئة فقام إليه شيخ من أهل العلم فقال أبشر أيها القاضي فإن الله يبعث على رأس كل مئة سنة من يجدد يعني للأمة أمر دينها وإن الله تعالى بعث على رأس المئة عمر بن عبدالعزيز وبعث على رأس المئتين محمد بن إدريس الشافعي ...
قلت وقد كان على رأس الأربع مئة الشيخ أبو حامد الاسفراييني وعلى رأس الخمس مئة أبوحامد الغزالي وعلى رأس الست مئة الحافظ عبد الغني ...
حاكم مي گويد : از حسان بن محمد شنيدم كه مي گفت : در سال 303هـ در مجلس ابن سريج بودم ، پير مردي دانشمند بر خواست و گفت : بشارت اي قاضي ! خداوند در هر صد سال كسي را مي فرستد كه احياگر دين است ، عمربن عبد العزيز اولين است و در صد سال دوّم محمد بن ادريس شافعي است...
من مي گويم در صد سال چهارم ابو حامد اسفراييني است و در صد سال پنجم غزالي و در صد سال ششم حافظ عبد الغني است ، و...
ملا علي قاري هروي
ملا علي هروي بعد از بحث آبي که از وضوي آن حضرت اضافه ميشده مينويسد:
ومن ثم اختار كثيرون من أصحابنا طهارة فضلاته عليه الصلاة والسلام
«به همين خاطر بسياري از همکيشان ما نظرشان اين است که فضله هاي آن حضرت پاک است».
مرقاة المفاتيح ، ج2، ص160.
شرح حال ملا علي قاري :
عاصمي مكي (متوفاي1111هـ ) در باره او مينويسد :
الشيخ الملا على القارى بن سلطان بن محمد الهروى الحنفى الجامع للعلوم العقلية والنقلية والمتضلع من السنة النبوية أحد جماهير الأعلام ومشاهير أولى الحفظ والأفهام ولد بهراة ورحل إلى مكة وتديرها أخذ عن خاتمة المحققين العلامة ابن حجر الهيثمى .
ملا علي قاري حنفي مذهب در علوم عقلي و نقلي جامع بود و سنت نبوي را به درستي مي شناخت ، او يكي از دانشمندان بزرگ و نام آوران زمان و داراي قدرت حافظه و صاحب فهم بود .
العاصمي المكي ، عبد الملك بن حسين بن عبد الملك الشافعي ، سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل والتوالي ، ج4 ، ص 402 ، تحقيق : عادل أحمد عبد الموجود و علي محمد معوض ، ناشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1419هـ- 1998م .
صالحي شامي
امام علامه محمد بن يوسف صالحي شامي در کتاب سبل الهدي والرشاد تصريح ميکند که هر آن چه از ما نجس به حساب ميآيد، از رسول خدا صلي الله عليه وآله پاک است . وي در باره خصائص آن حضرت مينويسد:
الحادية عشرة : وبأن النجس منا طاهر منه . الثانية عشر : ويستسقى به .
ويژگي يازدهم : هرچيزي که از ما نجس (بول، غائط، خون و ...) است، از آن حضرت پاک است. ويژگي دوازدهم : به واسطه آن حضرت طلب باران مي شود.
وي براي اثبات اين قضيه روايات فراواني را در باره خوردن خون آن حضرت توسط عبد الله بن زبير و تعدادي از اصحاب نقل ميکند و تلاش ميکند که ثابت کند خون آن حضرت پاک است و خوردن آن به قصد شفا اشکالي ندارد.
همچنين روايات خوردن بول آن حضرت توسط صحابه را نقل ميکند و در باره سندهاي يکي از آنها ميگويد:
وروى الطبراني والبيهقي بسند صححه الشيخ عن حكيمة بنت أميمة عن أمها قالت : كان للنبي (ص) قدح من عيدان يبول فيه ويضعه تحت سريره...
طبراني و بيهقي روايتي را نقل کرده اند که شيخ آن را تصحيح کرده از حکيمه دختر اميمه از مادرش ....
سبل الهدى والرشاد ، ج10، ص455 ـ 456.
البته ما متوجه نشديم که منظور او از «شيخ» چه کسي است ؛ چون پيش از آن از افراد متعددي با عنوان «شيخ» ياد کرده است.
شرح حال صالحي شامي:
عبد الرحمن انصاري مدني در کتاب تحفۀ المحبين در باره او مينويسد:
" بيت الصالحي " . نسبة إلى صالحية الشام.
وأول من قدم المدينة المنورة العلامة الفهامة الشيخ محمد الصالحي الشامي. وكان رجلاً فاضلاً، عاملاً، مشتغلاً بتدريس العلم الشريف في المسجد النبوي المنيف إلى أن توفي.
بيت صالحي که به شهر صالحيه در شام نسبت داده ميشود.
نخستين کسي که (از اين خاندان) وارد مدينه منوره شد ، علامه تيزهوش، شيخ محمد صالحي شامي بود که مردي فاضل و اهل عمل بود. او تا آخر عمر مشغول تدريس علم در مسجد نبوي بود.
الأنصاري المدني ، عبد الرحمن بن عبد الكريم (متوفاى1195هـ)، تحفة المحبين والأصحاب، ج1، ص38 ، طبق برنامه الجامع الکبير .
محمد أبو الفضل ابراهيم در مقدمهاي که بر اين کتاب دارد، در باره شخصيت او مينويسد:
المؤلف والكتاب اسمه وكنيته
وهو شمس الدين أبو عبد الله محمد بن يوسف الصالحي الشامي . قال الشعراني في ذيل طبقاته . ' كان عالما صالحا مفننا في العلوم ، وألف السيرة النبوية التي جمعها من ألف کتاب ، وأقبل الناس علي کتابتها.
نويسده کتاب شمس الدين أبو عبد الله محمد بن يوسف صالحي شامي است که شعراني در ذيل طبقات خود در باره او گفته: او دانشمند صالح و صاحب تخصص در دانشهاي مختلف بود . کتاب سيره النبويه را با خواندن هزار کتاب نوشته است.
سبل الهدى والرشاد ، ج1، ص38
برهان الدين الحلبي
وي پس از نقل خوردن خون حجامت آن حضرت توسط عبد الله بن زبير و عدهاي از صحابه مينويسد:
وأخذ من ذلك بعض أئمتنا طهارة فضلاته صلى الله عليه وسلم حيث لم يأمره بغسل فمه ولم يغسل هو فمه وأن شربه جائز حيث أقر على شربه
«برخي از ائمه ما از اين روايت استفاده کردهاند که فضلههاي آن حضرت پاک است؛ زيرا آن حضرت به آنان دستور نداد که دهانشان را بشويد و آنها نيز دهانشان را نشستهاند. بنابراين خوردن آن جايز است ؛ زيرا آن حضرت نوشيدن آن ها را با سکوت خود تأييد کرده است»
السيرة الحلبية ، ج2، ص432.
شرح حال برهان الدين الحلبي:
اسماعيل باشا در کتاب هديۀ العارفين، او را يکي از علماي شافعي مذهب و صاحب کتابهاي متعدد ميشمارد:
الحلبي : علي بن برهان الدين إبراهيم بن أحمد بن علي ابن عمر الحلبي ثم القاهري نور الدين الشافعي صاحب السيرة . ولد سنة 975 وتوفي سنة 1044 أربع وأربعين وألف له من التصانيف إعلام الناسك بأحكام المناسك . إنسان العيون في سيرة الأمين المأمون... .
البغدادي ، إسماعيل باشا (متوفاي1339هـ) ، هدية العارفين أسماء المؤلفين وآثار المصنفين ، ج5، ص755، ناشر : دار الكتب العلمية – بيروت، 1413هـ ـ 1992م.
نتيجه نهايي
طبق روايت صحيح السندي که ذکر شد و علماي اهل سنت نيز آن را تصحيح کردهاند ثابت شد که فضولات رسول خدا صلي الله عليه وآله پاک است و حتي چند نفر از صحابه بول آن حضرت را نوشيدهاند.
بنابراين به وهابيها توصيه ميکنم که پيش از هجمه به علماي شيعه و استناد به کتابي که نويسنده آن شناخته شده نيست و جايگاهي در ميان دانشمندان شيعه ندارد، به کتابهاي خود هم سري بزنند .
به قول معروف : کسي که در خانه شيشهاي نشسته، ديگران را با سنگ نمي زند.
و اي کاش بن باز زنده بود و اين مقاله را مي خواند و ميديد که قضيه طهارت فضولات رسول خدا صلي الله عليه وآله سند صحيح دارد و بزرگان اهل سنت نيز آن را تصحيح کردهاند.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)