اختلاف و دو دستگي كه پس از گزينش امام - عليه السلام - براي رهبري در ميان مسلمانان پديد آمد كه كاملاً بي سابقه بود و هرگز چنين اختلافي در دوران زمامداري سه خليفه پيش بروزنكرد. درست است كه خليفه نخست با اختلاف و نزاع برگزيده شد و با موج اعتراض از ناحيه كساني كه مقام رهبري را يك مقام انتصابي از جانب خدا مي دانستند رو به رو گرديد،ولي ديري نپاييد كه اوضاع رو به آرامي نهاد و گروههاي مخالف، بنابر مصالح عالي اسلامي، لب فرو بستند و حقوق خود را ناديده گرفتند.
انتخاب دو خليفه ديگر نيز هر چند بدون اختلاف نبود ولي چيزي نگذشت كه غوغا فرو نشست و هر دو خليفه بر اوضاع مسلط شدند. ولي پس از انتخاب علي - عليه السلام - گروهي به مخالفت علني با وي برخاستند و شكاف عميقي در امت اسلامي پديد آوردند.
مخالفت آنان با حكومت علي - عليه السلام - علل ديرينه داشت . گروهي از بستگان مخالفان به دست علي - عليه السلام - در جنگها كشته شده بودند. از جمله، در روزهاي بيعت، وليد بن عتبه به علي - عليه السلام - گفت : پدرم در روز بدر به دست تو كشته شد و ديروز برادر عثمان را حمايت نكردي، همچنان كه پدر سعيد بن العاص در روز بدر به دست تو كشته شد و مروان را نزدعثمان خفيف و سبك عقل شمردي ... .
ولي آنچه به دست مخالفان بهانه داد دو مسأله بود:
1 - القاي تبعيضات ناروا در تقسيم بيت المال .
2 - عزل فرمانداران ناشايست خليفه پيشين .
اين دو موضوع سبب شد كه گروهي دنيا پرست و جاه طلب بر ضد امام - عليه السلام - برخيزند و اموال و ثروت خود را كه به ناحق گرد آورده بودند از قلمرو مصادره علي - عليه السلام - نجات بخشند.
امام - عليه السلام - مي خواست كه در دوران حكومت خود مردم را به عصر رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - بازگرداند و سيره و روش او را در امر رهبري، به طور مطلق، زنده كند. ولي متأسفانه پارسايي وپرهيزگاري دوران رسول خدا از ميان مردم رخت بربسته، اخلاق عمومي دگرگون و شيوه پيامبر اكرم (ص) فراموش شده بود؛ تبعيضات ناروا در روان مردم و اركان جامعه رسوخ كرده و زمام امور به دست افراد ناصالح سپرده شده بود.
در شواري شش نفره عمر، عبدالرحمان بن عوف سرمايه دار قريش به علي - عليه السلام - پيشنهاد كرد كه اگر بر طبق كتاب خدا و سنت پيامبر و روش شيخين عمل كند وي با او بيعت خواهد كرد، امام - عليه السلام - شرط او را نپذيرفت و گفت : بر طبق كتاب و سنت و تشخيص خويش عمل مي كنم، نه بر روش دو خليفه پيشين . مقاومت امام در برابر عبدالرحمان سبب شدكه آن حضرت دوازده سال از حكومت محروم گردد و عثمان زمام امور را به دست گيرد.
اكنون كه امام - عليه السلام - زمام امور را به دست گرفته بود وقت آن رسيده بود كه سنت پيامبر - صلي الله عليه و آله - را تقسيم بيت المال احياء كند. روش پيامبر - صلي الله عليه و آله - در بيت المال اين بود كه هرگز آن راذخيره نمي كرد و همه را ميان مسلمانان بالسويه تقسيم مي كرد و ميان عرب و عجم و سفيد و سياه فرق نمي گذاشت .
جعغر سبحاني - فروغ ولايت، ص 373