وقتي كه امام رضا ـ عليه السّلام ـ به خراسان آمد سادات علوي، به دلايل گوناگوني به نقاط مختلف كشور پهناور اسلامي مهاجرت كردند. اين مهاجرت از زماني كه فشار و اختناق براي مقابله با علويان و شيعيان، در عراق، شدت گرفت، رو به گسترش نهاد.
شيعيان ناچار شدند به مناطق امن تري كوچ نمايند. سرزمين عرب، به علت تسلّط روحيات و طرز تفكّر « اموي »، نمي توانست جاي مناسبي براي آنان باشد. اما در شرق، به ويژه در ايران زمينه هاي مناسبي براي اين هدف وجود داشت. به اين جهت بسياري از شيعيان به اين سرزمين سرازير شدند و در شهر هايي دور دست و جداي از هم به زندگي پرداختند.
شيعيان نياز مبرمي به ارتباط با يكدگر داشتند؛ به اين دليل كه امام حاضر داشتند. و نيازمند حل پرسشهاي ديني و يافتن راه حلي براي مسائل سياسي و اجتماعي بودند. براي رسيدن به اين هدف، ازروشهاي مختلف ارتباط، از قبيل اعزام افراد خاصي نزد امام ـ عليه السّلام ـ و تماس با آن حضرت، در ايام حج و در مدينه و نيز مكاتبه، استفاده مي كردند.
نيشابور شيعيان فراواني را در خود جاي داده بود كه ارتباط خوبي با امام ـ عليه السّلام ـ داشتند. اصولاً شرق ايران جزو مناطقي است كه در قرنهاي سوم و چهارم، نام شماري از اصحاب و علماي مشهور، در تاريخ آن به چشم مي خورد. يكي ازاين شخصيتها « فضل بن شاذان » است، كه مقام ارجمندي در ميان صحابه ائمه و علماي شيعه داشته است. غير از نيشابور، « بيهق » و « سمرقند » و « طوس » از محل هاي تجمّع شيعيان به شمار مي رفت.
يكي از راه هاي ارتباط مردم با امام و بالعكس، « وكيل » بود. افرادي كه سابقة علمي درخشان و ارتباط استوار با امامان قبلي يا خود آن حضرت داشتند، و مي توانستند از نظر حديث پشتوانه اي براي شيعيان به شمار آيند، به عنوان « وكيل » انتخاب مي شدند.
ايجاد رابطه به شيوة مذكور، موجب احياي شيعيان و عدم هضم آنان در جامعة « تسنّن » گشت.
آموزه هاي شيعي در قالب « كلام » و « حديث » به تمامي جوامع كوچك و پراكنده و دور از قبيل « سمرقند » و « كشّ » فرستاده مي شد. با وجود دور بودن اين مراكز، بسياري از علماي شيعه از اين مناطق برخاسته اند. فرستادگان و نامه هاي پربار و به موقع ائمه، اشكالات ناشي از دوري راه را برطرف مي ساخت.
يكي از راه هاي ارتباطي ديگر، فرستادن افرادي از طرف شيعيان به محضر آن حضرت بوده است.
از « جعفر بن شريف جرجاني » نقل شده است: « نقل شده است: « به زيارت خانة خدا مشرف شدم و در سامرا به خدمت امام عسكري ـ عليه السّلام ـ رسيدم، خواستم اموالي را كه دوستان به وسيلة من فرستاده بودند، به آن حضرت بدهم. پيش از آن كه بپرسم به چه كسي بدهم، آن حضرت ـ عليه السّلام ـ فرمود: آنچه را همراه آورده اي به مبارك خادم من بسپار. [1] قم اصلي ترين شهري بود كه انبوهي از شيعيان را در خود جاي داد و از زمان امام صادق ـ عليه السّلام ـ، به طور مرتب و منظم با امام معصوم ـ عليه السّلام ـ رابطه داشته است.
« احمد بن اسحاق بن عبد الله اشعري » از جمله شخصيتهاي قمي بود كه با امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ ارتباط داشت. امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ وي را فردي مورد اعماد معرفي مي كرد.
سيستم « وكالت » در زمينه ايجاد پيوند بين امام و شيعيان، بويژه در اخذ وجوهات شرعي براي ساماندهي امور شيعيان نقش خود را ايفا مي كرد.
در « سامرا»، « بغداد » و « مدائن »، شيعيان آمار قابل توجهي را تشكيل مي دادند.
شايد «سلمان فارسي» اولين كسي بود كه سنگ بناي تشيع را در «مدائن» نهاد و«حذيف بن يمان » بر اين اساس بنائي استوار بر افراشت.
كوفه نيز در اين زمان و قبل و بعد آن خالي از شيعه نبوده است. كوفه يكي از بزرگترين شهر هاي شيعه نشين به شمار مي رفت.
[1] . كشف الغمّة، ج2، ص 427
علي اصغر رضواني- شيعه شناسي و پاسخ به شبهات، ص91